دادن امنیت به مردم یک پایهی مهمش روی دوش قوهی قضائیه است. چه امنیت اجتماعی، چه امنیت اقتصادی، چه امنیت اخلاقی، چه امنیت حیثیتی. درست است که دستگاههای گوناگونِ اجرائی هرکدام به نحوی در این کارها با قوهی قضائیه شریکند - مثلاً در امنیت اجتماعی، دستگاههای انتظامی با قوهی قضائیه شریکند و باید استقرار امنیت کنند - اما نقش قوهی قضائیه در اینجا چیست؟ این است که آن کسی که متجاوز است، از سوی قوهی قضائیه آنچنان با او برخورد شود که مایهی عبرت شود. یا درست است که مسئولان استقرار امنیت اقتصادی غالباً در دستگاههای اجرائیاند - وزارتخانههای اقتصادی و دستگاههای پولی و بانکی - و اینها مسئولند؛ اما نقش قوهی قضائیه این است که اگر در مجموعهی این عملکردها و تعامل این دستگاهها با مردم، مفسد اقتصادی به وجود آمد، قوهی قضائیه آنچنان با او برخورد کند که برخوردش موجب عبرت برای کسانی باشد که دستگاه اقتصادی را به فساد میکشانند. این، خود یک عامل مهم در ایجاد امنیت اقتصادی است.
بعضی خیال میکنند - یا اینجور وانمود میکنند که خیال کردهاند - که برخورد با مفاسد اقتصادی، مخل امنیت اقتصادی است. این عکس قضیه است؛ این درست نقطهی مقابل حقیقت است. برخورد با مفسد اقتصادی موجب امنیت اقتصادی است برای غیرمفسد. غیرمفسد کیست؟ اکثریت مردم. مفسد اقتصادی تعداد معدودی هستند؛ سوءاستفادهچیها. با اینها برخوردِ سخت بشود تا اکثر مردم، اکثر فعالان صحنهی اجتماع که در امر اقتصادی کار میکنند، احساس کنند دارای امنیتند و راه صحیح آن راهی است که آنها پیش گرفتهاند.1386/04/07
لینک ثابت
ناراضی بودن همیشگی عده ای از قوه قضاییه
من آنچیزی را که به عنوان توقع عرض میکنم - هم به جناب ایشان، هم به مسئولان قوهی قضائیه - این است که نگاه کنید به خروجی قوه. ممکن است ما کار زیادی هم انجام بدهیم، اما محصول زیادی به دست نیاید. این معنایش چیست؟ معنایش این است که این کارِ ما، با اینکه به لحاظ کمیتِ مطلق زیاد است، اما به لحاظ کمیت نسبی کم است؛ بیشتر باید کار کرد. اگر کسی بگوید که من در هفته صد ساعت کار میکنم، این صد ساعت، نسبت به یک نفر خیلی زیاد است؛ اما نسبت به بعضی از کارها و بعضی از افراد، صد ساعت، زمان کمی است. باید کمیت نسبی را نگاه کرد. راهش این است که به خروجیها نگاه کنید. ببینید آنچه انجام گرفته، مطلبی را که من در سالهای گذشته یکی دو مرتبه گفتهام، آن را تأمین کرده یا نه. و آن، این است که قوهی قضائیه از نظر مردم به عنوان یک ملجأ و پناه، احساس بشود و دیده بشود؛ دلِ مردم اینجوری گواهی بدهد. به هر کس ظلم شد، هر کس احساس کرد به او ظلم شده، به خودش، در دلش، به دیگران، بگوید میروم قوهی قضائیه و مشکلم را حل میکنم؛ یک چنین نگاه امیدوارانهای به قوهی قضائیه باید در کل جامعه شکل بگیرد. این اگر شده باشد، شما به مقصودتان رسیدهاید؛ اگر نشده باشد، پس باید هنوز کار کنید. به خروجیها نگاه کنید. باید کاری کنید که قوهی قضائیه بشود ملجأ و پناه برای همه؛ از عالی و دانی.
شکی نیست که یک عدهای از قوهی قضائیه همیشه ناراضی خواهند بود. «و ان یکن لهم الحقّ یأتوا الیه مذعنین» (1) قرآن میگوید اگر در قضاوتی که پیش پیغمبر میکنند، حق به طرف آنها داده بشود، قبول میکنند؛ اگر حق به طرف مقابل داده بشود، نه؛ اعتراض میکنند! زیر بار نمیروند! همیشه همینجور است. لکن در کل جامعه، آن قوهی قضائیهای که قاطع، به قانون و وظائف خود عمل میکند و ملاحظهی کسی را نمیکند و با متخلف به طور جدی برخورد میکند - مخصوصاً اگر متخلف در داخل خود قوه باشد، بشدت با آن برخورد میکند - با یک چنین قوهی قضائیهای، مردم دلشان و پشتشان گرم میشود. این را باید حاصل کرد؛ این را باید به دست آورد. البته این احتیاج دارد به تدابیر گوناگون.1386/04/07
1 )
سوره مبارکه النور آیه 49
وَإِن يَكُن لَهُمُ الحَقُّ يَأتوا إِلَيهِ مُذعِنينَ
ترجمه:
ولی اگر حق داشته باشند (و داوری به نفع آنان شود) با سرعت و تسلیم بسوی او میآیند!
لینک ثابت
دادن امنیت به مردم یک پایهی مهمش روی دوش قوهی قضائیه است. چه امنیت اجتماعی، چه امنیت اقتصادی، چه امنیت اخلاقی، چه امنیت حیثیتی. درست است که دستگاههای گوناگونِ اجرائی هرکدام به نحوی در این کارها با قوهی قضائیه شریکند - مثلاً در امنیت اجتماعی، دستگاههای انتظامی با قوهی قضائیه شریکند و باید استقرار امنیت کنند - اما نقش قوهی قضائیه در اینجا چیست؟ این است که آن کسی که متجاوز است، از سوی قوهی قضائیه آنچنان با او برخورد شود که مایهی عبرت شود. یا درست است که مسئولان استقرار امنیت اقتصادی غالباً در دستگاههای اجرائیاند - وزارتخانههای اقتصادی و دستگاههای پولی و بانکی - و اینها مسئولند؛ اما نقش قوهی قضائیه این است که اگر در مجموعهی این عملکردها و تعامل این دستگاهها با مردم، مفسد اقتصادی به وجود آمد، قوهی قضائیه آنچنان با او برخورد کند که برخوردش موجب عبرت برای کسانی باشد که دستگاه اقتصادی را به فساد میکشانند. این، خود یک عامل مهم در ایجاد امنیت اقتصادی است.
بعضی خیال میکنند - یا اینجور وانمود میکنند که خیال کردهاند - که برخورد با مفاسد اقتصادی، مخل امنیت اقتصادی است. این عکس قضیه است؛ این درست نقطهی مقابل حقیقت است.
برخورد با مفسد اقتصادی موجب امنیت اقتصادی است برای غیرمفسد. غیرمفسد کیست؟ اکثریت مردم. مفسد اقتصادی تعداد معدودی هستند؛ سوءاستفادهچیها. با اینها برخوردِ سخت بشود تا اکثر مردم، اکثر فعالان صحنهی اجتماع که در امر اقتصادی کار میکنند، احساس کنند دارای امنیتند و راه صحیح آن راهی است که آنها پیش گرفتهاند.1386/04/07
لینک ثابت
دادن امنیت به مردم یک پایهی مهمش روی دوش قوهی قضائیه است. چه امنیت اجتماعی، چه امنیت اقتصادی، چه امنیت اخلاقی، چه امنیت حیثیتی. درست است که دستگاههای گوناگونِ اجرائی هرکدام به نحوی در این کارها با قوهی قضائیه شریکند- مثلًا در امنیت اجتماعی، دستگاههای انتظامی با قوهی قضائیه شریکند و باید استقرار امنیت کنند- اما نقش قوهی قضائیه در اینجا چیست؟ این است که آن کسی که متجاوز است، از سوی قوهی قضائیه آنچنان با او برخورد شود که مایهی عبرت شود. یا درست است که مسئولان استقرار امنیت اقتصادی غالباً در دستگاههای اجرائیاند- وزارتخانههای اقتصادی و دستگاههای پولی و بانکی- و اینها مسئولند؛ اما نقش قوهی قضائیه این است که اگر در مجموعهی این عملکردها و تعامل این دستگاهها با مردم، مفسد اقتصادی به وجود آمد، قوهی قضائیه آنچنان با او برخورد کند که برخوردش موجب عبرت برای کسانی باشد که دستگاه اقتصادی را به فساد میکشانند. این، خود یک عامل مهم در ایجاد امنیت اقتصادی است.
بعضی خیال میکنند- یا اینجور وانمود میکنند که خیال کردهاند- که برخورد با مفاسد اقتصادی، مخل امنیت اقتصادی است. این عکس قضیه است؛ این درست نقطهی مقابل حقیقت است. برخورد با مفسد اقتصادی موجب امنیت اقتصادی است برای غیر مفسد. غیر مفسد کیست؟ اکثریت مردم. مفسد اقتصادی تعداد معدودی هستند؛ سوءاستفادهچیها. با اینها برخوردِ سخت بشود تا اکثر مردم، اکثر فعالان صحنهی اجتماع که در امر اقتصادی کار میکنند، احساس کنند دارای امنیتند و راه صحیح آن راهی است که آنها پیش گرفتهاند.
امنیت اخلاقی در جامعه، امنیت فرهنگی و امنیت حیثیتی هم همینطور است. در جامعهی اسلامی، حیثیت افراد نباید مورد تلاعب دست افرادی قرار بگیرد که هیچ احساس مسئولیتی نمیکنند. دستگاهها باید برخورد کنند. آبروی افراد را بردن، اتهام به افراد وارد کردن، اشخاص را بدون دلیل- از مسئول و غیر مسئول- زیر سؤال بردن، در بارهی آنها شایعه ایجاد کردن، چیزی است برخلاف احکام اسلامی؛ برخلاف شرع اسلامی است؛ برخلاف رویهی اسلامی است. فرض بفرمائید به یک نفر تهمت سوءاستفادهی مالی بزنند، که تا او بیاید ثابت بکند چنین چیزی نبوده، زمان زیادی صرف خواهد شد. این چیزها؛ امنیت حیثیتی در جامعهی اسلامی، امنیت آبروئی، مسألهی مهمی است و باید به آن توجه بشود. قوهی قضائیه در این زمینه و در استقرار این امنیت نقش دارد.1386/04/07
لینک ثابت
آن کسانی که در هفتم تیر به شهادت رسیدند، جرمشان نخبگی و کارآمدی بود. سیاست دشمنان پلید و خبیث جمهوری اسلامی گرفتن این افراد نخبه از انقلاب است. چهرههای معروفی مثل شهید بزرگوار و کمنظیر ما، مرحوم آیتاللَّه بهشتی (رضوان اللَّه علیه) و برخی از چهرههای معروف دیگر را همه میشناسند؛ لکن من عرض بکنم ما که تقریباً یکایکِ آن مردان صالح و خدمتگزار را میشناختیم، میتوانیم عرض بکنیم و شهادت بدهیم که هر کدامشان یک پایهی استوار برای آیندهی نظام و برای اقامهی نظام جمهوری اسلامی در کشور بودند؛ شخصیتهای برجسته، صالح، کارآمد، دارای استعدادهای قوی. و خواستند اینها را که هفتاد و دو نفر بودند، از جمهوری اسلامی بگیرند.1386/04/07
لینک ثابت
دشمنانِ نظام اسلامی از هیچ حرکتی- ضد انسانی، ضد انصاف، ضد عدل، صددرصد جنایتآمیز- برای ضربه زدن به نظام جمهوری اسلامی ابا ندارند. اگر کاری انجام نمیگیرد، به خاطر این است که نمیتوانند و آن روی قضیه، استحکام نظام جمهوری اسلامی است. شوخی است؟! در یک ساعت حدود هفتاد نفر شخصیتِ زبدهی یک نظام را از او بگیرند- که چهرهی برجستهای مثل شهید بهشتی در میان آنهاست؛ در بینشان وزیر کارآمد، نمایندگان کارآمد مجلس، فعالان کارآمد سیاسی حضور دارند- و نه فقط این ضربه تأثیری در هویت و استحکام و ایستادگی نظام نگذارد، بلکه انگیزه و ایمان مردم را بیشتر کند؛ استحکام نظام را بیشتر کند. اینها آن ابعاد بسیار مهمِّ هفتم تیر است.1386/04/07
لینک ثابت
دعا میکنیم خداوند متعال زحمات شما را مشکور و مأجور بدارد و بهترین تحیات را به ارواح مطهر شهدای عزیزمان، بخصوص شهدای هفتم تیر، بخصوص شهید عزیز، شهید بهشتی (رضوان اللَّه تعالی علیه) که پایهگذار قضا و دادگستری جدید بود، نازل بفرماید1386/04/07
لینک ثابت
دادن امنیت به مردم یک پایهی مهمش روی دوش قوهی قضائیه است. چه امنیت اجتماعی، چه امنیت اقتصادی، چه امنیت اخلاقی، چه امنیت حیثیتی. درست است که دستگاههای گوناگونِ اجرائی هرکدام به نحوی در این کارها با قوهی قضائیه شریکند - مثلاً در امنیت اجتماعی، دستگاههای انتظامی با قوهی قضائیه شریکند و باید استقرار امنیت کنند - اما نقش قوهی قضائیه در اینجا چیست؟ این است که آن کسی که متجاوز است، از سوی قوهی قضائیه آنچنان با او برخورد شود که مایهی عبرت شود. یا درست است که مسئولان استقرار امنیت اقتصادی غالباً در دستگاههای اجرائیاند - وزارتخانههای اقتصادی و دستگاههای پولی و بانکی - و اینها مسئولند؛ اما نقش قوهی قضائیه این است که اگر در مجموعهی این عملکردها و تعامل این دستگاهها با مردم، مفسد اقتصادی به وجود آمد، قوهی قضائیه آنچنان با او برخورد کند که برخوردش موجب عبرت برای کسانی باشد که دستگاه اقتصادی را به فساد میکشانند. این، خود یک عامل مهم در ایجاد امنیت اقتصادی است.1386/04/07
لینک ثابت
بعضی خیال میكنند- یا اینجور وانمود میكنند كه خیال كردهاند- كه برخورد با مفاسد اقتصادی، مخل امنیت اقتصادی است. این عكس قضیه است؛ این درست نقطهی مقابل حقیقت است.
برخورد با مفسد اقتصادی موجب امنیت اقتصادی است برای غیر مفسد. غیر مفسد كیست؟ اكثریت مردم. مفسد اقتصادی تعداد معدودی هستند؛ سوءاستفادهچیها. با اینها برخوردِ سخت بشود تا اكثر مردم، اكثر فعالان صحنهی اجتماع كه در امر اقتصادی كار میكنند، احساس كنند دارای امنیتند و راه صحیح آن راهی است كه آنها پیش گرفتهاند.
امنیت اخلاقی در جامعه، امنیت فرهنگی و امنیت حیثیتی هم همینطور است. در جامعهی اسلامی، حیثیت افراد نباید مورد تلاعب دست افرادی قرار بگیرد كه هیچ احساس مسئولیتی نمیكنند. دستگاهها باید برخورد كنند. آبروی افراد را بردن، اتهام به افراد وارد كردن، اشخاص را بدون دلیل- از مسئول و غیر مسئول- زیر سؤال بردن، در بارهی آنها شایعه ایجاد كردن، چیزی است برخلاف احكام اسلامی؛ برخلاف شرع اسلامی است؛ برخلاف رویهی اسلامی است. فرض بفرمائید به یك نفر تهمت سوءاستفادهی مالی بزنند، كه تا او بیاید ثابت بكند چنین چیزی نبوده، زمان زیادی صرف خواهد شد. این چیزها؛ امنیت حیثیتی در جامعهی اسلامی، امنیت آبروئی، مسألهی مهمی است و باید به آن توجه بشود. قوهی قضائیه در این زمینه و در استقرار این امنیت نقش دارد.
در همه جا نقش قوهی قضائیه این است كه با متخلف، برابر قانون برخورد كند. كسی كه تخلف كرد، برحسب قانون، متخلف سر جای خود نشانده شود، كه اینها همه در ساخت نظام اسلامی و در زندگی صحیح و در رسیدن به اهداف جمهوری اسلامی نقشهای بسیار مهمی دارند.1386/04/07
لینک ثابت
در همه جا نقش قوهی قضائیه این است كه با متخلف، برابر قانون برخورد كند. كسی كه تخلف كرد، بر حسب قانون، متخلف سر جای خود نشانده شود، كه اینها همه در ساخت نظام اسلامی و در زندگی صحیح و در رسیدن به اهداف جمهوری اسلامی نقشهای بسیار مهمی دارند.1386/04/07
لینک ثابت
مفاسد اقتصادی, مبارزه با مفاسد اقتصادی, امنیت اقتصادی, مبارزه با فساد, فساد
برخورد با مفسد اقتصادی موجب امنیت اقتصادی است برای غیرمفسد.1386/04/07
لینک ثابت
آن كسانی كه در هفتم تیر به شهادت رسیدند، جرمشان نخبگی و كارآمدی بود. سیاست دشمنان پلید و خبیث جمهوری اسلامی گرفتن این افراد نخبه از انقلاب است. چهرههای معروفی مثل شهید بزرگوار و كمنظیر ما، مرحوم آیتاللَّه بهشتی (رضوان اللَّه علیه) و برخی از چهرههای معروف دیگر را همه میشناسند؛ لكن من عرض بكنم ما كه تقریباً یكایكِ آن مردان صالح و خدمتگزار را میشناختیم، میتوانیم عرض بكنیم و شهادت بدهیم كه هر كدامشان یك پایهی استوار برای آیندهی نظام و برای اقامهی نظام جمهوری اسلامی در كشور بودند؛ شخصیتهای برجسته، صالح، كارآمد، دارای استعدادهای قوی. و خواستند اینها را كه هفتاد و دو نفر بودند، از جمهوری اسلامی بگیرند1386/04/07
لینک ثابت
دشمنانِ نظام اسلامی از هیچ حركتی- ضد انسانی، ضد انصاف، ضد عدل، صددرصد جنایتآمیز- برای ضربه زدن به نظام جمهوری اسلامی ابا ندارند. اگر كاری انجام نمیگیرد، به خاطر این است كه نمیتوانند و آن روی قضیه، استحكام نظام جمهوری اسلامی است. شوخی است؟! در یك ساعت حدود هفتاد نفر شخصیتِ زبدهی یك نظام را از او بگیرند- كه چهرهی برجستهای مثل شهید بهشتی در میان آنهاست؛ در بینشان وزیر كارآمد، نمایندگان كارآمد مجلس، فعالان كارآمد سیاسی حضور دارند- و نه فقط این ضربه تأثیری در هویت و استحكام و ایستادگی نظام نگذارد، بلكه انگیزه و ایمان مردم را بیشتر كند؛ استحكام نظام را بیشتر كند. اینها آن ابعاد بسیار مهمِّ هفتم تیر است1386/04/07
لینک ثابت
دعا میكنیم خداوند متعال زحمات شما را مشكور و مأجور بدارد و بهترین تحیات را به ارواح مطهر شهدای عزیزمان، بخصوص شهدای هفتم تیر، بخصوص شهید عزیز، شهید بهشتی (رضوان اللَّه تعالی علیه) كه پایهگذار قضا و دادگستری جدید بود، نازل بفرماید1386/04/07
لینک ثابت
بعضی خیال میکنند که برخورد با مفاسد اقتصادی، مخل امنیت اقتصادی است. این عکس قضیه است؛ این درست نقطهی مقابل حقیقت است. برخورد با مفسد اقتصادی موجب امنیت اقتصادی است برای غیرمفسد.1386/04/07
لینک ثابت
برخورد با مفسد اقتصادی برای غیرمفسد موجب امنیت اقتصادی است.1386/04/07
لینک ثابت