قضیهی برائت از کفار و مشرکین بسیار مهم است. باید همهی ملّت های مسلمان در این کار پیشقدم باشند.1385/09/01
لینک ثابت
برائت از مشرکین / حج / برائت از دشمنان اسلام
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحهی قبلی اینجا کلیک کنید.
قضیهی برائت از کفار و مشرکین بسیار مهم است. باید همهی ملّت های مسلمان در این کار پیشقدم باشند.1385/09/01 لینک ثابت یک مسئله هم مسئلهى «برائت» است. قضیهى برائت از کفار و مشرکین بسیار مهم است. باید همهى ملتهاى مسلمان در این کار پیشقدم باشند. به نظر ما خود عربستانیها باید در این قضیه پیشقدم شوند. آن کسانى که میزبان حجند، آنها این کار را باید بکنند. بیش از آنکه میهمانان ایرانى یا میهمانان سایر کشورها درصدد این کار باشند، این تکلیف آنهاست. شکى نیست که استکبار جهانى با دنیاى اسلام بد است. این بد بودن، فقط هم بغض نیست؛ بلکه ابراز بعض و دشمنى کردن است؛ نه اینکه دشمنند و نشستهاند کنار تماشا مىکنند؛ نه، دشمنى هم مىکنند. قصدشان این است که دنیاى اسلام را بهکلى از حقیقت اسلام خالى کنند؛ این دیگر حرفى نیست که احتیاج به اثبات و استدلال داشته باشد. این را همهى مسلمانهایى که چشمشان باز است، مشاهده مىکنند. اینها دشمن مسلمانهایند. مایلند اسلام نباشد تا بتوانند بر این ملتها سلطه پیدا کنند؛ اسلام نباشد تا بتوانند بر منابع آنها تسلط پیدا کنند؛ تا بتوانند فرهنگ خودشان را در آنجا رایج کنند، آنها را به بخش درجهى دو از ملتهاى خودشان تبدیل کنند؛ بخش درجهى دو و پایین از ملتهاى خودشان. وقتى یک ملتى، فرهنگ یک ملت دیگر را قبول کرد، همین مىشود؛ مىشود جزوى از آن ملت، منتها مثل بچهى ناتنى، مثل جماعتِ درجهى پستتر. هم برطبق میل آنها رفتار مىکند، هم مثل خود آن ملت از طرف آن ملت، تحویل گرفته نمىشود. اشتباهِ این کسانى که سعى کردند رفتار فرنگىها را در همهى امورشان تقلید کنند، اینجا بود. نفهمیدند که با تقلید رفتار یک قوم و یک ملت و یک فرهنگ، مثل آنها و جزو آنها نمىشوند؛ بلکه تابع آنها و درجهى دو آنها مىشوند. استکبار نسبت به دنیاى اسلام همیشه این را خواسته است. مانع عمده اسلام است. با اسلام بدند به این دلائل؛ و دشمنى مىکنند با اسلام؛ اینکه دیگر جاى تردید نیست. این دشمنى در شکلهاى استکبارى، صهیونیستى، خشن، خونین، بىرحمانه و سبعانه هم هست. خوب، آیا جا ندارد مسلمانها نسبت به این رفتار، موضع خودشان را ابراز کنند؟! ما که نمىخواهیم از مکه لشکر راه بیندازیم برویم به سمت یک کشورى، آنجا بجنگیم؛ مىخواهیم اعلام موضع کنیم. مسلمانها بگویند که موضعشان در مقابل این غزو استکبارى و صهیونیستى چیست. جایش کجاست اگر بخواهند اعلام موضع کنند غیر از مکه؛ غیر از این مجامع عظیم و میقات عظیم امت اسلام. جایش همانجاست. همه باید بکنند؛ همهى ملتها و همهى رؤساى کشورها، اگر به این حقیقت توجه کنند و وجدان بیدارى وجود داشته باشد. اگر آنها نمىکنند، ما مىکنیم. ما کار خودمان را تعطیل نمىکنیم به خاطر اینکه دیگران به این وظیفه عمل نمىکنند؛ این بسیار مهم است. فقط هم اعلام موضع است؛ این، بیان موضع یک کشور است؛ آن هم با استدلال و منطق. سعى بشود این حقیقت به ملتهاى مسلمان تفهیم بشود. در این ارتباطاتى که وجود دارد، این معنا روشن بشود که ما هدفمان از این اعلام برائت چیست و معناى این اعلام برائت چیست؟ اینها تدوین بشود، نوشته بشود، با لغت متناسب و قابل فهم بیان بشود و در اختیار حجاج کشورهاى اسلامى گذاشته بشود. امروز در دنیا شوق به اسلام ناب روز به روز بیشتر مىشود. از اول انقلاب تا به حال، روز به روز این شوق بیشتر شده است و کمتر نشده است. خیال مىکردند که انقلاب مثل شعلهاى بود که بلند شد و بعد هم نشست، تمام شد؛ یک عده آدمهاى سطحى و ظاهرنگر اینطور خیال مىکردند. شنیدید که در این چند سال گذشته چه تعبیراتى در این زمینهها بود: انقلاب تمام شد، انقلاب فراموش شد، موزهاى شد. نمىفهمیدند که آن شعله وقتىکه شما نگاه مىکنید مىبینید فرونشسته است، تازه نوبت آن آتشگیرههاى سنگین و ماندگارى است که با آن شعله روشن شده و آنها در طول زمان، خاموش شدنى نیست. امروز در دنیاى اسلام نفرت از استکبار، نفرت از امریکا بالخصوص و نفرت از صهیونیستها و رفتارهاى آنها روز به روز بیشتر شده است. فقط نفرت هم نیست، احساس میل به اقدام در مسلمانها زیاد شده است. لذا شما در فلسطین این قضایا را مشاهده مىکنید. البته فلسطین، همان فلسطین پنجاه سال پیش است که آن را گرفتند و تصرف کردند؛ ببینید حالا به چه مجموعهى نیرومند و قوىاى تبدیل شد که امریکا و صهیونیستها با همدیگر نمىتوانند علاج کنند؛ در حالى که آن ملت هیچچیز هم ندارند و تحت محاصرهى شدید هستند. این همه دارند روى فلسطین فشار مىآورند. روزانه دارند کشتار مىکنند و فاجعهآفرینى و جنایت مىکنند؛ اما از عهدهى آنها برنمىآیند. یک نمونهى بارزش همین حادثهى عجیب و معجزهآساى لبنان بود. آنها خیال مىکردند لبنان ضعیفترین حلقهى کشورهاى دنیاى اسلام است؛ اما معلوم شد که یکى از قوىترین حلقههاست؛ دیدید لبنانیها چه کردند، چه کرد حزب اللّه! عراق جور دیگرى و افغانستان هم یکجور دیگر. در تمام این منطقه، مسلمانها، جوانهاى مسلمان و انگیزههاى اسلامى رو به رونق بیشتر است. حالا که این هست، باید مسلمانها تشویق بشوند به اینکه این اعلام موضع را- که برائت است- روز به روز بیشتر کنند.1385/09/01 لینک ثابت |