newspart/index2
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحه‌ی قبلی اینجا کلیک کنید.
تحول ‌و ارتقاء‌ علوم‌ انسانی

آنچه که اساتید ما برای پیشرفت علم، وجهه‏ی همت خودشان باید قرار بدهند، اولاً «شجاعت علمی» در همه‏ی بخشهاست؛ هم در بخشهای علوم انسانی، هم در بخشهای علوم تجربی، هم در بخشهای نزدیک به عمل و فناوری، و هم در بخشهای علوم پایه. نظریه را دنبال کنند، تولید کنند، خلق کنند، ابداع کنند، نقد کنند؛ چشم‏بسته و تقلیدی نباید کار را دنبال کرد. مشکل ما در گذشته همیشه این بوده که در زمینه‏های مختلف - در همه‏ی زمینه‏های علمی - چشم‏بسته و تقلیدی نگاه کردیم که ببینیم غربیها چه میگویند. درست است که غربیها حداقل دو قرن، دو قرن و نیم از ما در حرکت علمی جلوتر بودند و به مناطق خیلی عجیب و باورنکردنی‏ای هم رسیدند؛ در این تردیدی نیست. ما هم عقب ماندیم؛ با همه‏ی افتخارات گذشته‏مان، به خاطر تنبلیها و سوءسیاستها؛ در این تردیدی نیست. اما من قبلاً هم گفته‏ام، ما از شاگردی کردنِ پیش کسی که بلد است، ننگمان نمیآید؛ ولی میگوییم نباید فکر کنیم که ما همیشه باید شاگرد بمانیم. معنای این نگاه تقلیدی، این است: ما همیشه باید شاگرد بمانیم. نوآوری لازم است. اعتماد به نفسِ شخصی و اعتماد به نفسِ ملی در اساتید ما، یک ضرورت است. اولاً، استاد ما شخصاً اعتماد به نفس داشته باشد و کار علمی بکند. به آن کار علمی‏اش تکیه بکند و افتخار کند. ثانیاً، اعتماد به نفسِ ملی داشته باشد. به قابلیت و تواناییهای این ملت اعتماد داشته باشد. اگر این معنا در یک استاد وجود داشته باشد، این سرریز خواهد شد در محیط درس، در کلاس درس، در انتقال به دانشجو و تأثیر تربیتی خودش را خواهد گذاشت. و ثالثاً پرکاری؛ ما یک مقداری از ناحیه‏ی کم‏کاریهایمان و تنبلیهایمان - در بخشها و سطوح مختلف - ضربه خوردیم. باید کار کرد و از کار نباید خسته شد. بنابراین نوآوری و ابتکار، شجاعت علمی، اعتماد به نفس شخصی و ملی و کارِ متراکم و انبوه، علاج کارِ پیشرفت علمی ماست. مخاطب این هم اساتید دانشگاهند.

نکته‏ی سوم این است که - این شاید دنباله‏ی آن مطلب قبلی باشد -بنده از چند سال قبل از این، مسئله‏ی تولید علم و نهضت علم و خطشکنی علمی را مطرح و درخواست کردم. امروز خوشبختانه این به یک خواست عمومی در محیطهای دانشجویی و علمی تبدیل شده است. می‏بینیم بارها از زبان دانشجوها و اساتید تکرار میشود. ما هم با پیشرفتهایی که در زمینه‏های مختلف علمی و فناوری داشته‏ایم - که خوب، خیلی‏هایش هم آشکار است و در تبلیغات آمده؛ مثل مسائل مربوط به انرژی هسته‏ای و غیره؛ خیلی‏هایش هم نیامده؛ یعنی واقعاً کارهای نیمه‏کاره‏ای است که در جهت کاملتر شدن و کامل شدن هست، و ما در کشور زیاد داریم - به این چیزها افتخار میکنیم. و همین‏طوری که گفتم، نگاهمان نگاهِ امیدوارانه است و به عنوان اینکه «ما میتوانیم».

ما یک نکته را باید بگوییم: خطشکنی علمی و عبور از مرزهای علم همچنان در کشور ما، جدی نشده است. ما میخواهیم علما و دانشمندان ما، راههای میانبر را پیدا کنند؛ راههای کشف نشده را از این بینهایت مسیرهایی که در عالم طبیعت وجود دارد و بشر باید یکی پس از دیگری کشف بکند. ما میخواهیم راههای کشف نشده را کشف بکنیم. اینی که میتوانیم فلان ابزارِ فناوری را، فرض کنید سانتریفیوژرا برای کار هسته‏ای، که دیگران قبل از ما، سالها پیش، پیدا کردند و تولید کردند و استفاده و بهره‏برداری کردند، خودمان بسازیم، البته کار بزرگی است که بدون کمک دیگران توانسته‏ایم انجام بدهیم و نسلهای جدید آن را تولید کنیم، در این شکی نیست؛ اما این یک کار بکر نیست؛ این کار انجام شده و راه رفته‏ای است که دیگران رفته‏اند و ما هم که بنا بوده تا پنجاه سال دیگر، تا صد سال دیگر محروم بمانیم - بنا نبود این فناوری و این دانش به کشوری مثل کشور ما و ملت ما داده بشود - جوانها، دانشمندان و پژوهشگران ما توانسته‏اند با پیگیری و تلاش خودشان به دست آورند و این چیز باارزشی است؛ اما من میگویم در زمینه‏ی علم و فناوری، آن کاری را که ذهن بشر به آن دست نیافته است، آن را وجهه‏ی همت قرار بدهید و دنبال بکنید؛ این طوری است که ما خط مقدم علم را شکسته‏ایم و یک قدم به جلو برداشته‏ایم. آن وقت میتوانیم این را ادعا بکنیم؛ و این ممکن است. البته برداشتن قدمهای جدید، مستلزم پیمودن راههای رفته‏شده و طی‏شده‏ی به وسیله‏ی دیگران است؛ در این شکی نیست. اما هیچ‏وقت نباید ذهن را از کاوش و جستجو برای یافتن راههای میانبر محروم و ممنوع کرد. ما این را در کشور لازم داریم.1385/07/13

لینک ثابت
اعتماد به نفس ملی

درست است که غربیها حداقل دو قرن، دو قرن و نیم از ما در حرکت علمی جلوتر بودند و به مناطق خیلی عجیب و باورنکردنی‏ای هم رسیدند؛ در این تردیدی نیست. ما هم عقب ماندیم؛ با همه‏ی افتخارات گذشته‏مان، به خاطر تنبلیها و سوءسیاستها؛ در این تردیدی نیست. اما من قبلاً هم گفته‏ام، ما از شاگردی کردنِ پیش کسی که بلد است، ننگمان نمیآید؛ ولی میگوییم نباید فکر کنیم که ما همیشه باید شاگرد بمانیم. معنای این نگاه تقلیدی، این است: ما همیشه باید شاگرد بمانیم. نوآوری لازم است. اعتماد به نفسِ شخصی و اعتماد به نفسِ ملی در اساتید ما، یک ضرورت است. اولاً، استاد ما شخصاً اعتماد به نفس داشته باشد و کار علمی بکند. به آن کار علمی‏اش تکیه بکند و افتخار کند. ثانیاً، اعتماد به نفسِ ملی داشته باشد. به قابلیت و تواناییهای این ملت اعتماد داشته باشد. اگر این معنا در یک استاد وجود داشته باشد، این سرریز خواهد شد در محیط درس، در کلاس درس، در انتقال به دانشجو و تأثیر تربیتی خودش را خواهد گذاشت. و ثالثاً پرکاری؛ ما یک مقداری از ناحیه‏ی کم‏کاریهایمان و تنبلیهایمان - در بخشها و سطوح مختلف - ضربه خوردیم. باید کار کرد و از کار نباید خسته شد. بنابراین نوآوری و ابتکار، شجاعت علمی، اعتماد به نفس شخصی و ملی و کارِ متراکم و انبوه، علاج کارِ پیشرفت علمی ماست. مخاطب این هم اساتید دانشگاهند.

یکی هم مسئله‏ی تربیت دینی دانشجویان است. امروز خوشبختانه در سطح دانشگاههای کشور، ما اساتید مؤمن، مخلص، دارای باورهای عمیق دینی و دارای حس اعتماد به نفس ملی، فراوان داریم. اینها تربیت‏شده‏های دوران انقلاب هستند که خوشبختانه در سطح دانشگاه، در همه جا، با پایه‏های والای علمی مشغول خدمت هستند؛ که این مایه‏ی خرسندی و افتخار است.

تربیت دینی دانشجویان، بایستی یکی از اهداف مجموعه‏ی اساتید دانشگاهی کشور باشد. دانشجو را باید هم متدین و هم دارای باورهای ملی - همان اعتماد به نفس ملی که عرض کردیم - بار آورد. خلاف این را من گاهی از بعضی از دانشگاهها و بعضی از کلاسهای درس میشنوم. استادی میآید طوری درباره‏ی کشور حرف میزند که دانشجو از اینکه ایرانی است، بیزار میشود. این بی‏انصافی است؛ این برخلاف مصلحت این جوان و برخلاف مصلحت این نسل عمل کردن است. باید جوان را به هویت ملی و باورهای ملی خودش پایبند کرد؛ طوری که افتخار کند که ایرانی است و افتخار هم دارد. واقعاً افتخار دارد ایرانی بودن؛ آن هم ایرانی که امروز به خاطر مواضع سیاسی‏اش و مواضع بین‏المللی‏اش در دنیای اسلام، عزیزترین است. اگر شما امروز در همه جای دنیای اسلام بروید، نظام جمهوری اسلامی و ملت ایران، عزیزترین ملت در چشم ملتها هستند؛ از شرق دنیای اسلام بگیرید تا غرب دنیای اسلام؛ از آسیا تا آفریقا؛ همه جا همین‏طور است. خوب، جوان ایرانی به این موقعیتی که دارد، علاوه‏ی بر مواریثِ فرهنگیِ تاریخی‏اش و افتخارات تاریخی‏اش، و علاوه بر استعدادهای موجود کشور - انسانی و طبیعی - چرا دلخوش نباشد؟ چرا او را مأیوس کنیم؟ از این چیزها گاهی مشاهده میشود، که البته برادران و خواهران عزیزی که اینجا تشریف دارید و همچنین بقیه‏ی اساتید، این را جزوِ وظایف خودشان بدانند. احیاء و رشد بخشیدنِ به هویت اسلامی و دینی و ایرانیِ جوانمان، یکی از مهمترین مسائل ماست و کمک فراوانی هم به پیشرفت کشور میکند.1385/07/13

لینک ثابت
شجاعت علمی

شما آقایان و خانمهایی که اینجا تشریف دارید، گزیده و نمونه‏ای هستید از اساتید کشور. آنچه که اساتید ما برای پیشرفت علم، وجهه‏ی همت خودشان باید قرار بدهند، اولًا «شجاعت علمی» در همه‏ی بخش‏هاست؛ هم در بخشهای علوم انسانی، هم در بخشهای علوم تجربی، هم در بخشهای نزدیک به عمل و فناوری، و هم در بخشهای علوم پایه. نظریه را دنبال کنند، تولید کنند، خلق کنند، ابداع کنند، نقد کنند؛ چشم‏بسته و تقلیدی نباید کار را دنبال کرد. مشکل ما در گذشته همیشه این بوده که در زمینه‏های مختلف- در همه‏ی زمینه‏های علمی- چشم‏بسته و تقلیدی نگاه کردیم که ببینیم غربی‏ها چه می‏گویند. درست است که غربی‏ها حد اقل دو قرن، دو قرن و نیم از ما در حرکت علمی جلوتر بودند و به مناطق خیلی عجیب و باورنکردنی‏ای هم رسیدند؛ در این تردیدی نیست. ما هم عقب ماندیم؛ با همه‏ی افتخارات گذشته‏مان، به خاطر تنبلی‏ها و سوء سیاستها؛ در این تردیدی نیست. اما من قبلًا هم گفته‏ام، ما از شاگردی کردنِ پیش کسی که بلد است، ننگمان نمی‏آید؛ ولی می‏گوییم نباید فکر کنیم که ما همیشه باید شاگرد بمانیم. معنای این نگاه تقلیدی، این است: ما همیشه باید شاگرد بمانیم. نوآوری لازم است. اعتماد به نفسِ شخصی و اعتماد به نفسِ ملی در اساتید ما، یک ضرورت است. اولًا، استاد ما شخصاً اعتماد به نفس داشته باشد و کار علمی بکند. به آن کار علمی‏اش تکیه بکند و افتخار کند. ثانیاً، اعتماد به نفسِ ملی داشته باشد. به قابلیت و تواناییهای این ملت اعتماد داشته باشد. اگر این معنا در یک استاد وجود داشته باشد، این سرریز خواهد شد در محیط درس، در کلاس درس، در انتقال به دانشجو و تأثیر تربیتی خودش را خواهد گذاشت. و ثالثاً پرکاری؛ ما یک مقداری از ناحیه‏ی کم‏کاریهایمان و تنبلی‏هایمان- در بخشها و سطوح مختلف- ضربه خوردیم. باید کار کرد و از کار نباید خسته شد. بنابراین نوآوری و ابتکار، شجاعت علمی، اعتماد به نفس شخصی و ملی و کارِ متراکم و انبوه، علاج کارِ پیشرفت علمی ماست. مخاطب این هم اساتید دانشگاهند.

نکته‏ی سوم این است که- این شاید دنباله‏ی آن مطلب قبلی باشد- بنده از چند سال قبل از این، مسئله‏ی تولید علم و نهضت علم و خطشکنی علمی را مطرح و درخواست کردم. امروز خوشبختانه این به یک خواست عمومی در محیطهای دانشجویی و علمی تبدیل شده است. می‏بینیم بارها از زبان دانشجوها و اساتید تکرار می‏شود. ما هم با پیشرفتهایی که در زمینه‏های‏ مختلف علمی و فناوری داشته‏ایم- که خوب، خیلی‏هایش هم آشکار است و در تبلیغات آمده؛ مثل مسائل مربوط به انرژی هسته‏ای و غیره؛ خیلی‏هایش هم نیامده؛ یعنی واقعاً کارهای نیمه‏کاره‏ای است که در جهت کامل‏تر شدن و کامل شدن هست، و ما در کشور زیاد داریم- به این چیزها افتخار می‏کنیم. و همین‏طوری که گفتم، نگاهمان نگاهِ امیدوارانه است و به عنوان اینکه «ما می‏توانیم».

اما یک نکته را باید بگوییم: خطشکنی علمی و عبور از مرزهای علم همچنان در کشور ما، جدی نشده است. ما می‏خواهیم علما و دانشمندان ما، راههای میان‏بر را پیدا کنند؛ راههای کشف نشده را از این بی‏نهایت مسیرهایی که در عالم طبیعت وجود دارد و بشر باید یکی پس از دیگری کشف بکند. ما می‏خواهیم راههای کشف نشده را کشف بکنیم. اینی که می‏توانیم فلان ابزارِ فناوری را، فرض کنید سانتریفیوژ را برای کار هسته‏ای، که دیگران قبل از ما، سالها پیش، پیدا کردند و تولید کردند و استفاده و بهره‏برداری کردند، خودمان بسازیم، البته کار بزرگی است که بدون کمک دیگران توانسته‏ایم انجام بدهیم و نسلهای جدید آن را تولید کنیم، در این شکی نیست؛ اما این یک کار بکر نیست؛ این کار انجام شده و راه رفته‏ای است که دیگران رفته‏اند و ما هم که بنا بوده تا پنجاه سال دیگر، تا صد سال دیگر محروم بمانیم- بنا نبود این فناوری و این دانش به کشوری مثل کشور ما و ملت ما داده بشود- جوانها، دانشمندان و پژوهشگران ما توانسته‏اند با پیگیری و تلاش خودشان به دست آورند و این چیز باارزشی است؛ اما من می‏گویم در زمینه‏ی علم و فناوری، آن کاری را که ذهن بشر به آن دست نیافته است، آن را وجهه‏ی همت قرار بدهید و دنبال بکنید؛ این طوری است که ما خط مقدم علم را شکسته‏ایم و یک‏قدم به جلو برداشته‏ایم. آن وقت می‏توانیم این را ادعا بکنیم؛ و این ممکن است. البته برداشتن قدمهای جدید، مستلزم پیمودن راههای رفته‏شده و طی‏شده‏ی به وسیله‏ی دیگران است؛ در این شکی نیست. اما هیچ‏وقت نباید ذهن را از کاوش و جستجو برای یافتن راههای میان‏بر محروم و ممنوع کرد. ما این را در کشور لازم داریم.1385/07/13

لینک ثابت
تولید علم

بنده از چند سال قبل از این، مسئله‏ی تولید علم و نهضت علم و خطشکنی علمی را مطرح و درخواست کردم. امروز خوشبختانه این به یک خواست عمومی در محیطهای دانشجویی و علمی تبدیل شده است. می‏بینیم بارها از زبان دانشجوها و اساتید تکرار می‏شود. ما هم با پیشرفتهایی که در زمینه‏های‏ مختلف علمی و فناوری داشته‏ایم- که خوب، خیلی‏هایش هم آشکار است و در تبلیغات آمده؛ مثل مسائل مربوط به انرژی هسته‏ای و غیره؛ خیلی‏هایش هم نیامده؛ یعنی واقعاً کارهای نیمه‏کاره‏ای است که در جهت کامل‏تر شدن و کامل شدن هست، و ما در کشور زیاد داریم- به این چیزها افتخار می‏کنیم. و همین‏طوری که گفتم، نگاهمان نگاهِ امیدوارانه است و به عنوان اینکه «ما می‏توانیم».1385/07/13
لینک ثابت
حرکت علمی ایران, علم‌آموزی, دانشگاهیان (مخاطب), اساتید دانشگاه‌های کشور

ما از شاگردی کردنِ پیش کسی که بلد است، ننگمان نمیآید؛ ولی میگوییم نباید فکر کنیم که ما همیشه باید شاگرد بمانیم.1385/07/13
لینک ثابت
خلاقیت, اعتماد به نفس, پیشرفت علمی ایران, نوآوری و شکوفایی, شجاعت علمی, اعتماد به نفس ملی, تلاشگری, پیشرفت‏ علمی و فناوری, حرکت علمی ایران

نوآوری و ابتکار، شجاعت علمی، اعتماد به نفس شخصی و ملّی و کارِ متراکم و انبوه، علاج کارِ پیشرفت علمی ماست.1385/07/13
لینک ثابت
صنعت, ارتباط صنعت و دانشگاه, پیوند صنعت و دانشگاه, تحقیق و توسعه‌ی فناوری, دانشگاهیان (مخاطب), تحقیق و پژوهش علمی, علم و نیاز جامعه, نیازهای کشور, دانشجو, اساتید دانشگاه‌های کشور

هدفدار کردن تحقیق علمی با توجه به نیازهای کشور و نیازهای صنعت و بقیه‌ی بخشهای حیاتی کشور است.1385/07/13
لینک ثابت
دانشجو, اعتماد به نفس ملی, تربیت دینی, تربیت جوانان, دانشگاهیان (مخاطب), باور ملی, اساتید دانشگاه‌های کشور

دانشجو را باید هم متدیّن و هم دارای باورهای ملّی بار آورد.1385/07/13
لینک ثابت
جوان, هویت ملی, باور ملی, تربیت جوانان, دانشگاهیان (مخاطب), اساتید دانشگاه‌های کشور

باید جوان را به هویّت ملّی و باورهای ملّی خودش پایبند کرد؛ طوری که افتخار کند که ایرانی است و افتخار هم دارد.1385/07/13
لینک ثابت
هویت ایرانی, افتخارات ملی, جهان اسلام

واقعاً افتخار دارد ایرانی بودن؛ آن هم ایرانی که امروز به خاطر مواضع سیاسی‌اش و مواضع بین‌المللی‌اش در دنیای اسلام، عزیزترین است.1385/07/13
لینک ثابت
هویت اسلامی, جوان, پیشرفت, هویت ایرانی, تربیت جوانان

احیاء و رشد بخشیدنِ به هویّت اسلامی و دینی و ایرانیِ جوانمان، یکی از مهمترین مسائل ماست و کمک فراوانی هم به پیشرفت کشور میکند.1385/07/13
لینک ثابت
نظریه‌پردازی

آنچه که اساتید ما برای پیشرفت علم، وجهه‏ی همت خودشان باید قرار بدهند، اولًا «شجاعت علمی» در همه‏ی بخش‏هاست؛ هم در بخشهای علوم انسانی، هم در بخشهای علوم تجربی، هم در بخشهای نزدیک به عمل و فناوری، و هم در بخشهای علوم پایه. نظریه را دنبال کنند، تولید کنند، خلق کنند، ابداع کنند، نقد کنند؛ چشم‏بسته و تقلیدی نباید کار را دنبال کرد. مشکل ما در گذشته همیشه این بوده که در زمینه‏های مختلف- در همه‏ی زمینه‏های علمی- چشم‏بسته و تقلیدی نگاه کردیم که ببینیم غربی‏ها چه می‏گویند. درست است که غربی‏ها حد اقل دو قرن، دو قرن و نیم از ما در حرکت علمی جلوتر بودند و به مناطق خیلی عجیب و باورنکردنی‏ای هم رسیدند؛ در این تردیدی نیست. ما هم عقب ماندیم؛ با همه‏ی افتخارات گذشته‏مان، به خاطر تنبلی‏ها و سوء سیاستها؛ در این تردیدی نیست. اما من قبلًا هم گفته‏ام، ما از شاگردی کردنِ پیش کسی که بلد است، ننگمان نمی‏آید؛ ولی می‏گوییم نباید فکر کنیم که ما همیشه باید شاگرد بمانیم. معنای این نگاه تقلیدی، این است: ما همیشه باید شاگرد بمانیم.1385/07/13
لینک ثابت
شکستن مرزهای دانش

آنچه که اساتید ما برای پیشرفت علم، وجهه‏ی همت خودشان باید قرار بدهند، اولًا «شجاعت علمی» در همه‏ی بخش‏هاست؛ هم در بخشهای علوم انسانی، هم در بخشهای علوم تجربی، هم در بخشهای نزدیک به عمل و فناوری، و هم در بخشهای علوم پایه. نظریه را دنبال کنند، تولید کنند، خلق کنند، ابداع کنند، نقد کنند؛ چشم‏بسته و تقلیدی نباید کار را دنبال کرد. مشکل ما در گذشته همیشه این بوده که در زمینه‏های مختلف- در همه‏ی زمینه‏های علمی- چشم‏بسته و تقلیدی نگاه کردیم که ببینیم غربی‏ها چه می‏گویند. درست است که غربی‏ها حد اقل دو قرن، دو قرن و نیم از ما در حرکت علمی جلوتر بودند و به مناطق خیلی عجیب و باورنکردنی‏ای هم رسیدند؛ در این تردیدی نیست. ما هم عقب ماندیم؛ با همه‏ی افتخارات گذشته‏مان، به خاطر تنبلی‏ها و سوء سیاستها؛ در این تردیدی نیست. اما من قبلًا هم گفته‏ام، ما از شاگردی کردنِ پیش کسی که بلد است، ننگمان نمی‏آید؛ ولی می‏گوییم نباید فکر کنیم که ما همیشه باید شاگرد بمانیم. معنای این نگاه تقلیدی، این است: ما همیشه باید شاگرد بمانیم. نوآوری لازم است. اعتماد به نفسِ شخصی و اعتماد به نفسِ ملی در اساتید ما، یک ضرورت است. اولًا، استاد ما شخصاً اعتماد به نفس داشته باشد و کار علمی بکند. به آن کار علمی‏اش تکیه بکند و افتخار کند. ثانیاً، اعتماد به نفسِ ملی داشته باشد. به قابلیت و تواناییهای این ملت اعتماد داشته باشد. اگر این معنا در یک استاد وجود داشته باشد، این سرریز خواهد شد در محیط درس، در کلاس درس، در انتقال به دانشجو و تأثیر تربیتی خودش را خواهد گذاشت. و ثالثاً پرکاری؛ ما یک مقداری از ناحیه‏ی کم‏کاریهایمان و تنبلی‏هایمان- در بخشها و سطوح مختلف- ضربه خوردیم. باید کار کرد و از کار نباید خسته شد. بنابراین نوآوری و ابتکار، شجاعت علمی، اعتماد به نفس شخصی و ملی و کارِ متراکم و انبوه، علاج کارِ پیشرفت علمی ماست. مخاطب این هم اساتید دانشگاهند.
نکته‏ی سوم این است که- این شاید دنباله‏ی آن مطلب قبلی باشد- بنده از چند سال قبل از این، مسئله‏ی تولید علم و نهضت علم و خطشکنی علمی را مطرح و درخواست کردم. امروز خوشبختانه این به یک خواست عمومی در محیطهای دانشجویی و علمی تبدیل شده است. می‏بینیم بارها از زبان دانشجوها و اساتید تکرار می‏شود. ما هم با پیشرفتهایی که در زمینه‏های‏ مختلف علمی و فناوری داشته‏ایم- که خوب، خیلی‏هایش هم آشکار است و در تبلیغات آمده؛ مثل مسائل مربوط به انرژی هسته‏ای و غیره؛ خیلی‏هایش هم نیامده؛ یعنی واقعاً کارهای نیمه‏کاره‏ای است که در جهت کامل‏تر شدن و کامل شدن هست، و ما در کشور زیاد داریم- به این چیزها افتخار می‏کنیم. و همین‏طوری که گفتم، نگاهمان نگاهِ امیدوارانه است و به عنوان اینکه «ما می‏توانیم».
اما یک نکته را باید بگوییم: خطشکنی علمی و عبور از مرزهای علم همچنان در کشور ما، جدی نشده است. ما می‏خواهیم علما و دانشمندان ما، راههای میان‏بر را پیدا کنند؛ راههای کشف نشده را از این بی‏نهایت مسیرهایی که در عالم طبیعت وجود دارد و بشر باید یکی پس از دیگری کشف بکند. ما می‏خواهیم راههای کشف نشده را کشف بکنیم. اینی که می‏توانیم فلان ابزارِ فناوری را، فرض کنید سانتریفیوژ را برای کار هسته‏ای، که دیگران قبل از ما، سالها پیش، پیدا کردند و تولید کردند و استفاده و بهره‏برداری کردند، خودمان بسازیم، البته کار بزرگی است که بدون کمک دیگران توانسته‏ایم انجام بدهیم و نسلهای جدید آن را تولید کنیم، در این شکی نیست؛ اما این یک کار بکر نیست؛ این کار انجام شده و راه رفته‏ای است که دیگران رفته‏اند و ما هم که بنا بوده تا پنجاه سال دیگر، تا صد سال دیگر محروم بمانیم- بنا نبود این فناوری و این دانش به کشوری مثل کشور ما و ملت ما داده بشود- جوانها، دانشمندان و پژوهشگران ما توانسته‏اند با پیگیری و تلاش خودشان به دست آورند و این چیز باارزشی است؛ اما من می‏گویم در زمینه‏ی علم و فناوری، آن کاری را که ذهن بشر به آن دست نیافته است، آن را وجهه‏ی همت قرار بدهید و دنبال بکنید؛ این طوری است که ما خط مقدم علم را شکسته‏ایم و یک‏قدم به جلو برداشته‏ایم. آن وقت می‏توانیم این را ادعا بکنیم؛ و این ممکن است. البته برداشتن قدمهای جدید، مستلزم پیمودن راههای رفته‏شده و طی‏شده‏ی به وسیله‏ی دیگران است؛ در این شکی نیست. اما هیچ‏وقت نباید ذهن را از کاوش و جستجو برای یافتن راههای میان‏بر محروم و ممنوع کرد. ما این را در کشور لازم داریم.1385/07/13

لینک ثابت
تکریم معلم و استاد, تکریم علم

مقصود اصلی از این جلسه - كه چند سالی است هر سال ما این را داریم - دو چیز است؛ اگر چه مقاصد دیگری هم ممكن است در كنار این دو چیز بر این محفل دوستانه و صمیمی مترتّب بشود. اول از آن دو چیز، اعلام احترام به مقام استاد و مقام علمی شخصیتهای علمی كشور است. ما خواستیم با این نشست، با این فرصت نسبتاً وسیع چند ساعته‌ای كه هر سال اینجا گذاشته میشود و میدانی كه اساتید محترم پیدا میكنند تا نظرات خودشان را در یك تریبون عمومی و سراسری - كه پخش خواهد شد - بیان كنند، تكریم خودمان را نسبت به اساتید محترم اعلام بكنیم و نشان دهیم. و این به نظر ما، یك هدف مهمی است. اگر ما از عالِم تكریم كردیم، علم تكریم خواهد شد و اگر علم تكریم شد، رشد و رواج و گسترش خواهد یافت؛ و ما برای آینده‌ی كشورمان، به این احتیاج داریم.1385/07/13
لینک ثابت
جمعیت, استعداد ایرانی

استعداد ما ایرانیها در زمینه‌های علمی، در دنیا اثبات شده است؛ از طرق مختلف، این معنا تحقیق و بررسی شده است و از نظر من، قطعی است. در پیشرفته‌ترین دانشگاههای دنیا، عنصر ایرانی از متوسط استعدادهایی كه در آن دانشگاه بوده، سطحش بالاتر است؛ یعنی متوسط استعدادِ ایرانی از متوسط استعداد جهانی، سطحش بالاتر است. هم زمینه‌های طبیعی كشور، این را نشان میدهد. ما در جای خوبی از دنیا قرار داریم، از جمعیت خوبی برخورداریم، با سطح جغرافیایی خوبی قرار داریم و با این نسبتی كه ما از لحاظ جمعیت و سطح ارضیِ جغرافیایی نسبت به كل بشریت و كل عالم داریم، امكاناتمان بالاست و كشور فقیری نیستیم. من یك وقتی آمار اینها را در همین سخنرانیهای عمومی گفته‌ام و پخش شده، نمیخواهم تكرار كنم. ما تقریباً یك صدمِ جمعیت دنیا را داریم و یك صدمِ وسعت ارضیِ كره‌ی زمین را هم داریم؛ آن وقت ذخایر ما در زمینه‌های مهمترین عناصر تشكیل‌دهنده و پیش‌برنده‌ی تمدن كنونی دنیا - یعنی فولاد، مس و چند عنصر دیگر - بیش از یك درصد است؛ سه درصد، چهار درصد، پنج درصد؛ به نفت یا گاز كه میرسیم، ناگهان رشد جهشی‌ای هم مشاهده میكنیم. استعداد انسانی هست، استعداد طبیعی هست و تجربه‌ی كاركرد هم هست. ما نگاه میكنیم هر جایی كه تلاش كردیم، زحمت كشیدیم و یك توجهی نشان دادیم، پیش رفتیم. خوب، حالا آقای دكتر مرندی رنجها و دردها و غصه‌ها و نگرانیهای سه، چهار سال اولِ انقلاب در زمینه‌ی كمبود پزشك، كمبود استاد دانشگاه و كمبود فضای آموزشی دانشگاه و آموزش و پرورش را بیان كردند؛ یك داستانی است، كه آن روزها از مشاهده‌ی این كمبودها، چه بر ماها میگذشت! برای جراحی قلب، هفت، هشت سال در این كشور وقت داده میشد. یك نفر میخواست مثلاً برود قلبش را عمل جراحی كند، دریچه‌اش را عوض كند، یا عمل پیوند رگ و غیره انجام دهد، بایستی هشت سال منتظر میماند! این مال بیست سال پیش است. خیلیها هم میمردند. ما امروز وقتی به آن گذشته نگاه میكنیم، می‌بینیم حركت كشور در این زمینه‌ها، یك حركت غیر قابل تصوری است؛ حركت، خیلی خوب بوده. كار كردیم، نتیجه‌اش را هم داریم مشاهده میكنیم.1385/07/13
لینک ثابت
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی