پیرایش چهرهی فرهنگی کشور، یکی از مسائل عمدهی ماست. چهرهی فرهنگی کشور باید چهرهی نورانی، اسلامی و کاملاً منطبق با فضیلتهای اخلاق اسلامی باشد؛ این یکی از خلأهای ماست. البته، دولت و مجلس اصولگرا میتوانند با شکر آن نعمتهایی که عرض کردیم - پافشاری بر اصول و کار مستمر - بر حجم این توفیقات بیفزایند و از این خلأها پی در پی بکاهند.
هم بنده گفتم، هم همه میگویند که امروز ارکان تصمیمگیری کشور - مجلس شورای اسلامی و دولت و قوهی قضائیه - با مدیریت تفکر اصولی اسلام (به تعبیر رایج: اصولگرایی) اداره میشود که این یکی از نعمتهای بزرگ خداست. حالا این اصولی که از آن دم میزنیم، چیست؟ این، خیلی مهم است. من نمیخواهم حالا الان اصول راتدوین کنم؛ اما تعدادی از شاخصترین اصولی را که به آنها پایبندیم، عرض میکنم. اصولگرایی به حرف نیست؛ اصولگرایی در مقابل نحلههای سیاسی رایج کشور هم نیست. این غلط است که ما کشور یا فعالان سیاسی را به اصولگرا و اصلاحطلب تقسیم کنیم: اصولگرا و فلان؛ نه. اصولگرایی متعلق به همهی کسانی است که به مبانی انقلاب معتقد و پایبندند و آنها را دوست میدارند؛ حالا اسمشان هر چه باشد.1385/03/29
لینک ثابت