همت مضاعف و کار مضاعف روحیهی بسیجی یک روحیهیی است که اگر در هر نقطهیی و در هر قشری بهوجود بیاید، در آنجا فعالیت و نشاط و حرکت و حیات را مضاعف و چند برابر میکند؛ این معنای بسیج است.1384/09/07
اعتماد به خدا شما آن نسلی هستید که اگر خوب عمل کردید، آیندهی این کشور را - صد سال، دویست سال یا بیشتر - تضمین خواهید کرد. همین بیدار شدن، همین حساس بودن، همین انگیزه داشتن، همین ایمان، همین امید، همین تکیه به هدایت الهی و اعتماد به کمک الهی، قوارهی اصلی بسیج است؛ این یک فرهنگ است. اگر اینطور حرکت کنیم، خدای متعال کمک خواهد کرد. کمک الهی متعلق به همهی خلایق است؛ به شرطی که خودشان را آمادهی دریافت این کمک کنند؛ دستشان را دراز کنند و این میوه را بچینند؛ از جا بلند شوند، همت کنند و از این میوه استفاده کنند؛ این، در اختیار همه است.1384/09/07
عزت ملی ملت ایران از جان خود، از عزم و ارادهی پولادین خود مایه گذاشت و تا امروز کارهای عظیمی انجام شده است که بعضی از آنها شبیه افسانه است. این حرکتی که از اول انقلاب تا امروز در جهت ایجاد یک بنای رفیع اجتماعیِ مبتنی بر هدایت دین و انگشت اشارهی قرآن، در کشور ما انجام میگیرد، تداوم همان حرکت ائمه (علیهمالسّلام) است. لُب و لباب و مظهر خالص و کامل این حرکت هم از اول انقلاب تا حالا، بسیج بوده است. وقتی میگوییم «بسیج»، مراد ما فقط یک مجموعهی نظامی و مُلبس به لباس نظامی و آموزشهای نظامی نیست، بلکه بسیج، یعنی مجموعهی انسانهایی که نیروی خودشان را به میدان میآورند تا در جهاد عمومی کشور و ملتشان، در جهت رسیدن به قلهها، فعال باشند و با آنها همکاری کنند و در کارشان سهیم باشند؛ این، معنای بسیج است. آن مادری که با عشق به فرزند خود- که عشق مادران به فرزندانشان، چیزی شبیه افسانههاست؛ افسانهای که هر روز در زندگی ما، هزاران و هزاران بار واقعیت و تجسم پیدا میکند- با طوع و رغبت، او را راهی جبههی دفاع میکند و بعد که جنازهی فرزند شهیدش را تحویل میگیرد، به جای اظهار پشیمانی، به جای اظهار گله، اظهار سرافرازی و افتخار میکند، مظهر یک بسیجی کامل است. آن خانوادههایی که در دوران سخت این کشور، در همهی مشکلاتی که بر سر راه این ملت وجود داشت، خود را سهیم دانستند؛ با زبانشان، با پولشان، با کارِ دستیشان، با حضورشان، همان کاری را که میتوانستند انجام بدهند، آن را به میدان آوردند، اینها بسیجیاند. یک سیاستمدار بسیجی، یک نظامی بسیجی، یک دانشجوی بسیجی، یک روحانی بسیجی، یک کشاورز بسیجی، یک کارگر بسیجی، یک محقق و دانشمند بسیجی، یک استاد بسیجی، از همهی قشرها یک بسیجی، آن کسی است که مقدورات و امکان خود را در راه هدفهای عظیم این ملت به میدان میآورد؛ خود را سهیم میکند؛ خود را مسئول میداند و مایل نیست کنار بنشیند، تا دیگران تلاش کنند، او هم نگاه کند؛ یا آنجایی که سودمند است، سودش را ببرد؛ و یا تا یک گوشهاش ساییده شد، بنا کند به ایراد گرفتن و اعتراض کردن؛ اینجور انسان هم در جامعه داریم؛ بسیجی آن کسی است که اینگونه نیست. آنجایی که نیازمند رفتن به عرصهی نظامی است، او پیشاهنگ است؛ جوان و پیر هم نمیشناسد؛ دور و نزدیک هم نمیشناسد؛ آن جایی که جای حضور در عرصهی سیاسی و میدان سیاست است، او فعال و پُرنشاط است؛ آن جایی که در عرصههای بینالمللی باید حضور پیدا کرد- عرصههای گوناگون بینالمللی؛ عرصهی سیاسی، عرصهی فرهنگی، عرصهی ورزشی- او در آنجا، مظهر عزت ملت و کشور خود است. با این روحیه، با این احساس، در آنجا حاضر میشود؛ آن جایی که جای علم است، جای تحقیق است، جای صبر کردن بر مشکلاتِ نوآوری علمی است، از جان و ذهن خودش مایه میگذارد؛ آن جایی که جای پول خرج کردن است، اگر پولی دارد، پول خرج میکند. این، بسیجی است.1384/09/07
عزم ملی ملت ایران از جان خود، از عزم و ارادهی پولادین خود مایه گذاشت و تا امروز کارهای عظیمی انجام شده است که بعضی از آنها شبیه افسانه است. این حرکتی که از اول انقلاب تا امروز در جهت ایجاد یک بنای رفیع اجتماعیِ مبتنی بر هدایت دین و انگشت اشارهی قرآن، در کشور ما انجام میگیرد، تداوم همان حرکت ائمه (علیهمالسّلام) است. لُب و لباب و مظهر خالص و کامل این حرکت هم از اول انقلاب تا حالا، بسیج بوده است. وقتی میگوییم «بسیج»، مراد ما فقط یک مجموعهی نظامی و مُلبس به لباس نظامی و آموزشهای نظامی نیست، بلکه بسیج، یعنی مجموعهی انسانهایی که نیروی خودشان را به میدان میآورند تا در جهاد عمومی کشور و ملتشان، در جهت رسیدن به قلهها، فعال باشند و با آنها همکاری کنند و در کارشان سهیم باشند؛ این، معنای بسیج است.1384/09/07
انقلاب اسلامی, جهان اسلام, نظام مبتنی بر دین, دستاوردهای انقلاب اسلامی, امت بزرگ اسلامی دنیای اسلام تا وقتی انقلاب عظیم اسلامی پیش نیامد، یک نظام مبتنی بر تعالیم اسلام و هدایت اسلامی را تجربه نکرد.1384/09/07
بسیج مستضعفین, دشمنشناسی, دشمن, بسیجی ابراز دشمنی با بسیج، یعنی ابراز دشمنی با مجاهدت و تلاش و نشاط و کار در همهی میدانها. خیلی روشن است که آرزومندانِ ناکامی این ملت، از بسیج ناراحتند.هر کس آرزومند است که این ملت ناکام بشود و شکست بخورد، از حضور بسیج ناراحت است.1384/09/07
بسیج مستضعفین, بسیجی اگر بتوانید بسیج را هرچه فراگیرتر کنید و دلهای بیشتر و نشاطِ متراکمتری را وارد این صحنهی عمل بکنید، آیندهی این کشور تضمینشدهتر است.1384/09/07
رئیس جمهوری اسلامی ایران, مجلس شورای اسلامی, بسیج مستضعفین, بسیجی, کارگزاران نظام امروز خوشبختانه دولت و رئیس جمهور و مجلس شورای اسلامی و مسؤولان گوناگون افتخار میکنند که عضو بسیجند.1384/09/07
بسیج مستضعفین, ایمان الان در بین جامعهی ما یک مجموعهیی افتخار میکنند و با حماسه، از ایمان خودشان یاد میکنند. این، خیلی باارزش است. این، بسیج است.1384/09/07
جامعه اسلامی امروز مصادف است با سالگرد شهادت امام صادق (علیه الصّلاة و السّلام). بین حركت امام صادق (علیه الصّلاة و السّلام) و بهطور كلی حركت عمومی ائمهی هدی (علیهمالسّلام)، بخصوص نُه امامی كه از بعد از حادثهی عاشورا تا زمان غیبت حضرت ولیعصر (أرواحنا فداه) این منصب را داشتند، با رفتار و هویت و حركت بسیجیِ امروز ملت ما، رابطهای وجود دارد. وقتی شما به تاریخ اسلام نگاه میكنید، مقطعی را میبینید كه در آن، خلافت- یعنی حكومت مبتنی بر پایههای دین- تبدیل شده است به سلطنت، كه یكی از مقاطع بسیار خطرناك تاریخ اسلام است. البته بعضی از صحابهی بزرگ پیغمبر در همان اوقات، جامعهی اسلامی را از اینكه این حادثه پیش بیاید، برحذر میداشتند؛ اما پیش آمد. چرا پیش آمد و علل و عواملش چه بود و چه كسانی بودند؟ اینها فعلًا مورد بحث من نیست، ولی این حادثه اتفاق افتاد. نتیجهی این اتفاق این بود كه جامعهای كه بر اساس ارزشهای دینی و اسلامی و در جهت سعادت و صلاح انسان و انسانیت پدید آمده بود، مسیر خودش را به صورت فاحشی تغییر داد. وقتی از منبع و مركز حكومت یك جامعه، تقوا نتراود، صلاح و دین و معرفت و هدایت سرازیر نشود، بلكه بهعكس، از رأس قلهی جامعه، دنیاطلبی، اشرافیگری، مادهگرایی، شهوتپرستی صادر شود و بروز كند، معلوم است كه در یك چنین جامعهای، چه بر سر ارزشهای اصیل و والا خواهد آمد. و این اتفاق در یك برههای، سالها بعد از وفات نبیّ مكرّم اسلام، در تاریخ صدر اسلام پیش آمد. در چنین شرایطی، دلسوزان و مؤمنان صادق، چه وظیفهای دارند؟ در رأس همه، آن كسانی كه بیش از همه وظیفه دارند، امامان معصوم هستند؛ زیرا خدای متعال به آنها از علم خود، از روح خود، از هدایت خود، نصیب وافری داده است؛ آنها را عالم و معصوم و هدایتكننده و هدایتشونده قرار داده است. ائمهی ما در این دوران، وظیفهی خودشان دانستند كه در مقابل این انحراف عجیب بایستند. آنها مدتی با ایستادگیِ رویاروی و واضح سیاسی- مثل دوران امام حسن و امام حسین (علیهماالسّلام) كه اثر خود را گذاشت- كار خود را كردند. آن كار، شعلهی اعتراضِ عمیقی را به وضعیت تازهی پدیدآمدهی انحرافی در جامعهی اسلامی برافروخت و بعد از آن، در دوران ائمهی بعدی، این كار با دشواری بسیار پیچیده و پُررنجی ادامه پیدا كرد. ائمهی اطهار (علیهمالسّلام) وظیفهی خود میدانستند كه هم پایهی ارزشها و تفكر اسلامی را در ذهنیت جامعه مستحكم و عمیق نمایند و هم سعی كنند كه بنای آن سلطنت پدید آمده و بهناحق بر جای نبوت نشسته را منهدم و ویران كنند و یك بنای حقیقی و صحیحی به وجود بیاورند. ائمه (علیهمالسّلام)، این دو كار را میكردند. آنچه عرض میكنم، موضوع یك بحث بسیار طولانی و ریز است كه كتابها خواهد شد؛ این، یك تصویر اجمالیِ از دور است. ائمه (علیهمالسّلام)، مبارزهی بسیار پُررنج و پُرتلاش و پُرمحتوا و فراگیری را میكردند؛ هم در زمینهی معنوی و فرهنگی؛ برای حفظ پایههای اعتقاد اسلامی و جلوگیری از انحرافی كه در جهت بنای حكومت سلطنتی ممكن بود به وجود بیاید، كه به وجود آمده بود؛ هم در جهت مبارزهی سیاسی. اوج این حركت در زمان امام صادق بود. نمیشود گفت در زمانهای دیگر، این حركت اوج نداشت؛ چرا، در زمان امام رضا (علیهالسّلام) و در زمانهای دیگر هم همینطور بود؛ منتها زمانه در دوران امام صادق (علیهالسّلام) یك فرصت و فسحتی را در اختیار گذاشت و این بزرگوار توانستند كاری بكنند كه با پایههای معرفت اسلامیِ صحیح در جامعه، آنچنان مستحكم بشود كه تحریفها دیگر نتواند این پایهها را از بین ببرد. ایشان این كار را كرد، تا این زمینه بماند و در هر دورهیی از دورههای تاریخ، كسانی كه لایق هستند، بتوانند از این زمینه استفاده كنند و نظام اسلامی و مبنای مبتنی بر ارزشهای اسلامی را به وجود بیاورند و این بنای رفیع را بسازند. این، كارِ امام صادق (علیه الصّلاة و السّلام) است. آنچه كه ما امروز در عرصهی نظام جمهوری اسلامی با آن مواجه هستیم، شباهتی به این حركت عظیمِ عمیقِ نیازمند به صبر و حوصلهی ائمه (علیهمالسّلام) دارد؛ به همان اندازه هم تأثیرات عمیقی را دارد.1384/09/07