وقتی انسان تأمل میکند، میفهمد علت اینکه روی این شخصیت بزرگ اینطور متمرکز شدهاند و حتی بعد از وفات او تا امروز دشمنان درصدد تخریب چهرهی او برآمدهاند، چیست. هدف از تخریب او عبارت است از پاک کردن راه او و از بین بردن خطی که او ترسیم کرده. اگر ارادتمندان و پیروان امام از او دم میزنند، فقط به خاطر این نیست که میخواهند سپاسگزاری و قدردانی کنند یا از یک حقیقت زیبا و برجسته تمجید نمایند؛ مسأله این است که میخواهند این راه بماند و این پرچم همچنان هدایتگر کسانی باشد که دنبال راه میگردند. همهی ما باید نسبت به امام اینگونه فکر کنیم. همهی کسانی که در این کشور با مبانی امام و راه اسلام و راهی که امام طی کرد، مخالف بودند، سعی کردند امام به فراموشی سپرده شود؛ برای اینکه این راه گم شود. امروز سعادت کشور ما در ادامهی راه امام است. امروز همهی آرمانهای بحقی که این ملت دارد، بهوسیلهی خط امام و راه امام تأمین میشود؛ این را من با محاسبه و دقت و با قرائن و شواهد عینی و ملموس عرض میکنم. این ملت اگر امروز بخواهد در مقابل قدرتهای استکباری شکل گرفته - که به هیچ چیزی کمتر از بلعیدن ملتها قانع نیستند - بایستد و هویت و استقلال خود را حفظ کند و بتواند با رأی و نظر خود، راه زندگیاش را انتخاب کند، هیچ راهی ندارد جز اینکه به خط امام و راه امام متمسک شود؛ هم تفکرات او را در مجرای زندگی و عمل و فکر قرار دهد و هم شیوهی او را. شیوهی او، تسلیم شدن به فرم و الگوی بیگانه نبود. اینطور نبود که میدان بازی را دشمن معین و ترسیم کند و چون هر بازیکنی یکطور بازی میکند، امام هم در آن میدان مشغول کار شود؛ نخیر، میدان را خودش انتخاب و ترسیم میکرد؛ لذا دشمن را غافلگیر میکرد. امام ساز و کار استکباری امروز دنیا را به هم زد. علت اینکه کسانی از آن طرف دنیا بلند شدند به اینجا آمدند و با اینکه نه اختلاف ارضی با ما داشتند، نه اختلاف در منافع روزمرهی دولتی با ما داشتند، با امام دشمنی کردند - چه در زمان حیاتش، چه بعد از آن - این است که امام به قلب هدف زده بود. امروز شما اگر به کشورهای درجهی دوی دنیا مراجعه کنید - فعلا به کشورهای درجهی یک، یعنی قدرتمندانی که در بعضی نقاط آسیا و اروپا هستند، کاری نداریم؛ آنها هم یکطور دیگر عمل میکنند - میبینید که برنامههای خودشان را با توجه به خواست استکبار ترسیم و معین میکنند؛ اگر هم بپرسی چرا، میگویند چاره چیست؛ امروز اینها قادرند، امروز اینها مسلطاند. یعنی همه براساس الگوی آنها حرکت میکنند؛ منتها هر کس با ابتکاری نسبت به منافع خاص خودش. بنابراین در میدانی که آنها ترسیم کردهاند، همه دارند بازی میکنند؛ ولی امام این قاعده را به هم زد؛ رفت روی همان اهداف حقیقی خود و برای آنها کار کرد و اسم اسلام را آورد.1384/03/10
لینک ثابت
بنده میخواستم در یکی از مجامع بینالمللی شرکت کنم. مطالبی فراهم کرده بودم، بردم خدمت ایشان دادم. معمولا اگر میخواستم در جایی نطقی داشته باشم، میدادم ایشان نگاهی بکنند. ایشان مطالب سخنرانی من را نگاه کردند و بعد از دو سه روز آن را به من برگرداندند و در حاشیهاش چند نکته نوشته بودند؛ یکی از آنها این بود که راجع به عدم تفکیک دین از سیاست هم در آنجا صحبت کنید. من اول تعجب کردم. درعینحال رفتم چند صفحه دربارهی همین نکته نوشتم و به متن سخنرانی اضافه کردم. در آن اجتماع بینالمللی حدود صد کشور شرکت داشتند. من این متن را در آنجا خواندم و خودم ملتفت شدم که نقطهی اساسی و اصلی و جذاب نطق که برای همهی آنها تازه و مهم بود، همین قسمت بود؛ در حالیکه مثلا فکر میکردم بقیهی مطالب چون لفظ و معنای آن سنجیده انتخاب شده، قشنگتر است؛ اما بعد دیدم این قسمت مهمتر بوده است. اینکه انسان در منبرهای درجهی یک جهان روی عدم تفکیک دین از سیاست متمرکز شود، یعنی درست سر اصل مطلب رفته است. کسانی هستند که از دهان دشمن حرف میزنند؛ «و ان کان الناطق ینطق عن لسان ابلیس». عدهیی در داخل کشور ما راجع به جدایی دین از سیاست قلمفرسایی میکنند. چند قرن در کشور ما جدایی دین از سیاست، یک واقعیت بوده است؛ امام آمد این ورق را برگرداند و در دنیا این فکر را فریاد کرد.1384/03/10
لینک ثابت
آنچه را که امروز به عنوان اهداف این انقلاب تعیین کردهایم، باید با همان روش امام دنبال کنیم؛ با صراحت، با تبیین کامل و با جرأت و جسارت لازم؛ باید دلیرانه وارد این میدان شد. ما باید بدانیم آنچه ما را در مقابل دشمنان نگه میدارد و استقلال و آزادی و هویت ما را حفظ میکند، این است. این ملت اگر بخواهد به آبادی کشور و به پیشرفت علم برسد و اگر بخواهد در قافلهی چالشهای گوناگون مادی دنیا - مسألهی تجارت، مسألهی کشاورزی و دیگر مسائل - پیشرفت کند، راهش این است که خط امام را دنبال کند؛ چون این خط، خط استقلال، بازگشت به هویت خود، استخراج گنجینههای پنهان درون سینهی انسانها و بالفعل کردن این استعدادهاست.
من بارها گفتهام، الان هم تکرار میکنم؛ هرجا ما پیشرفت برجستهیی داشتهایم، به برکت نیروهای مؤمن، حزباللهی و معتقد به این راه بوده؛ والا کسانی که به این خط و این راه معتقد نیستند - هم از جهت ضعف ایمان، هم از جهت ضعف غیرت ملی - آنچه را که باید انجام دهند، نمیکنند؛ در مقابل فشارهای معمولی زندگی عقبنشینی میکنند و سپس در مقابل تطمیع و جلوههای جذاب ارائه شدهی از سوی دشمن، تسلیم میشوند؛ اما کسی که مؤمن است، تسلیم و خسته نمیشود. این، راه امام بزرگوار است. اگر بخواهیم کشور را آباد و آزاد کنیم، راهش این است که خط امام را دنبال کنیم. این، معنای احیای نام امام و نگه داشتن این پرچم پرافتخار است؛ نه اینکه ما میخواهیم فقط برای تاریخ و برای قدرشناسی از آن بزرگوار، نام و یاد او را زنده نگه داریم.1384/03/10
لینک ثابت
صحبت از جدایی دین از سیاست، صحبت از دهان دشمن
من شاید یک وقت دیگر هم در جمع شما گفتهام که بنده میخواستم در یکی از مجامع بینالمللی شرکت کنم. مطالبی فراهم کرده بودم، بردم خدمت ایشان دادم. معمولاً اگر میخواستم در جایی نطقی داشته باشم، میدادم ایشان نگاهی بکنند. ایشان مطالب سخنرانی من را نگاه کردند و بعد از دو سه روز آن را به من برگرداندند و در حاشیهاش چند نکته نوشته بودند؛ یکی از آنها این بود که راجع به عدم تفکیک دین از سیاست هم در آنجا صحبت کنید. من اول تعجب کردم. درعینحال رفتم چند صفحه دربارهی همین نکته نوشتم و به متن سخنرانی اضافه کردم. در آن اجتماع بینالمللی حدود صد کشور شرکت داشتند. من این متن را در آنجا خواندم و خودم ملتفت شدم که نقطهی اساسی و اصلی و جذاب نطق که برای همهی آنها تازه و مهم بود، همین قسمت بود؛ در حالیکه مثلاً فکر میکردم بقیهی مطالب چون لفظ و معنای آن سنجیده انتخاب شده، قشنگتر است؛ اما بعد دیدم این قسمت مهمتر بوده است. اینکه انسان در منبرهای درجهی یک جهان روی عدم تفکیک دین از سیاست متمرکز شود، یعنی درست سر اصل مطلب رفته است. کسانی هستند که از دهان دشمن حرف میزنند؛ «و ان کان النّاطق ینطق عن لسان ابلیس»(1). عدهیی در داخل کشور ما راجع به جدایی دین از سیاست قلمفرسایی میکنند. چند قرن در کشور ما جدایی دین از سیاست، یک واقعیت بوده است؛ امام آمد این ورق را برگرداند و در دنیا این فکر را فریاد کرد.1384/03/10
1 )
تحفالعقول، حسن بن شعبه حرّانی ص456؛
مستدرك الوسائل،نوری،ج17،ص308 ؛
بحارالأنوار،مجلسی،ج2،ص94 ؛
من أصغى إلى ناطق فقد عبده فإن كان الناطق عن الله فقد عبد الله و إن كان الناطق ينطق عن لسان إبليس فقد عبد إبليس
ترجمه:
هر كس به گويندهاى گوش سپارد در حقيقت او را پرستيده، اگر آن گوينده از خدا گويد پس خدا را پرستيده و اگر از شيطان گويد پس شيطان را پرستيده است
لینک ثابت
انتخابات یک امر مهم و مظهر آزادی ملت ماست؛ آزادی فکر، آزادی گزینش و در واقع استقلال هر انسانی. گاهی میبینید در خانهای دو نفر، سه نفر هستند؛ یکی معتقد به این نامزد است، میرود به او رأی میدهد؛ دیگری معتقد به آن نامزد است، میرود به او رأی میدهد؛ این پدیدهی خیلی جالبی است. این کجا، انتخابات حزبیِ گوناگون کجا؟ وقتی شما عضو فلان حزب هستید، اسمی را به شما میدهند و میگویند باید نام او را درون صندوق بیندازید. آیا او را میشناسید؟ نه؛ از آیندهی او خبر دارید؟ نه؛ آیا با آمدن او منتفع خواهید شد؟ نه؛ آیا او آرمانهای شما را فراهم خواهد کرد؟ نمیدانید. چون عضو حزب هستید، باید بروید به او رأی دهید! مردم نگاه نمیکنند که ما عضو فلان حزبیم؛ عضو فلان گروه و فلان دستهایم. مردم باید نگاه کنند و انتخاب کنند؛ درستش این است و ما این را میخواهیم. چیزی که بنده اصرار دارم در انتخابات تحقق پیدا کند، این است که اولًا مردم احساس مسئولیت کنند؛ ثانیاً احساس حق گزینش کنند و از حق خودشان نگذرند؛ ثالثاً برای انتخاب بهترین فرد تحقیق کنند. البته هرکس برای خودش راه تحقیقی دارد.1384/03/10
لینک ثابت
انتخابات یک امر مهم و مظهر آزادی ملت ماست؛ آزادی فکر، آزادی گزینش و در واقع استقلال هر انسانی. گاهی میبینید در خانهیی دو نفر، سه نفر هستند؛ یکی معتقد به این نامزد است، میرود به او رأی میدهد؛ دیگری معتقد به آن نامزد است، میرود به او رأی میدهد؛ این پدیدهی خیلی جالبی است. این کجا، انتخابات حزبیِ گوناگون کجا؟ وقتی شما عضو فلان حزب هستید، اسمی را به شما میدهند و میگویند باید نام او را درون صندوق بیندازید. آیا او را میشناسید؟ نه؛ از آیندهی او خبر دارید؟ نه؛ آیا با آمدن او منتفع خواهید شد؟ نه؛ آیا او آرمانهای شما را فراهم خواهد کرد؟ نمیدانید. چون عضو حزب هستید، باید بروید به او رأی دهید! مردم نگاه نمیکنند که ما عضو فلان حزبیم؛ عضو فلان گروه و فلان دستهایم. مردم باید نگاه کنند و انتخاب کنند؛ درستش این است و ما این را میخواهیم. چیزی که بنده اصرار دارم در انتخابات تحقق پیدا کند، این است که اولاً مردم احساس مسؤولیت کنند؛ ثانیاً احساس حق گزینش کنند و از حق خودشان نگذرند؛ ثالثاً برای انتخاب بهترین فرد تحقیق کنند. البته هر کس برای خودش راه تحقیقی دارد.1384/03/10
لینک ثابت
ممکن است بعضیها بگویند فلانی طرفدار یا موافق ماست یا مخالف ماست؛ اینطوری نیست. بالاخره بنده هم در روز رأیگیری یک نفر از همین آقایان را انتخاب میکنم، اسمش را مینویسم و در صندوق میاندازم؛ اما این را کسی تا آن روز نخواهد فهمید. مردم خودشان باید انتخاب و تعیین کنند.1384/03/10
لینک ثابت
امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه), تاریخ, تاریخ ایران
حقیقتاً امام بزرگوار ما یک استثناء در تاریخ ما و یک قلهی بلند در حرکت ملت ایران بود.1384/03/10
لینک ثابت
امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه), تاریخ
امام حقاً و انصافاً یک عنصر استثنایی بود.1384/03/10
لینک ثابت
امروز همهی معارف والای بشری زاییدهی تفکرات پیغمبران است.1384/03/10
لینک ثابت
رستگاری انسان, اندیشه سیاسی امام خمینی, راه امام خمینی
امروز سعادت کشور ما در ادامهی راه امام است.1384/03/10
لینک ثابت
مردم, اندیشه سیاسی امام خمینی, راه امام خمینی, خط امام, آرمانهای ملی
امروز همهی آرمانهای بحقی که این ملت دارد، بهوسیلهی خط امام و راه امام تأمین میشود.1384/03/10
لینک ثابت
امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه), استکبار
امام ساز و کار استکباریِ امروز دنیا را به هم زد.1384/03/10
لینک ثابت
امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه), جدایی دین از سیاست
چند قرن در کشور ما جدایی دین از سیاست، یک واقعیت بوده است؛ امام آمد این ورق را برگرداند و در دنیا این فکر را فریاد کرد.1384/03/10
لینک ثابت
بنده طرفدار تحجر نیستم؛ طرفدار نوگرایی هستم. نوگرایی در روشهاست.1384/03/10
لینک ثابت
امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه)
بنده میخواستم در یکی از مجامع بینالمللی شرکت کنم. مطالبی فراهم کرده بودم، بردم خدمت ایشان دادم. معمولاً اگر میخواستم در جایی نطقی داشته باشم، میدادم ایشان نگاهی بکنند. ایشان مطالب سخنرانی من را نگاه کردند و بعد از دو سه روز آن را به من برگرداندند و در حاشیهاش چند نکته نوشته بودند؛ یکی از آنها این بود که راجع به عدم تفکیک دین از سیاست هم در آنجا صحبت کنید. من اول تعجب کردم. در عین حال رفتم چند صفحه دربارهی همین نکته نوشتم و به متن سخنرانی اضافه کردم. در آن اجتماع بینالمللی حدود صد کشور شرکت داشتند. من این متن را در آنجا خواندم و خودم ملتفت شدم که نقطهی اساسی و اصلی و جذاب نطق که برای همهی آنها تازه و مهم بود، همین قسمت بود.1384/03/10
لینک ثابت