اقتدار ملی ملت ایران هم با کمال شجاعت ایستاده است. راهپیمایی بیستودوم بهمن مظهر اقتدار ملی است؛ نشاندهندهی عزم عمومی ملت ایران است؛ مظهر همان چیزی است که هر دشمنی را در هر حد و اندازهیی از اقتدار نظامی و تواناییهای تبلیغاتی و سیاسی، مرعوب میکند. ملت ایران هر سال با حرکت خود در بیستودوم بهمن، دشمن را در جای خود متوقف و وادار به عقبنشینی کرده؛ امسال هم به فضلالهی همینطور خواهد بود.1383/11/19
هویت ملی انتخابات عراق - که اینها مزورانه سعی میکنند آن را پیروزی خودشان وانمود کنند - در مقابل چشم هوشیاران عالم، مظهر شکست سیاستهای امریکا در منطقه است. کسانیکه در این انتخابات پیروز شدند، از جملهی همان کسانی هستند که در هر کشوری از کشورهای مسلمان اگر رفراندومی صورت بگیرد، به اینگونه افراد - یعنی ضدامریکا، طرفدار هویت ملی و طرفدار اسلام - رأی خواهند داد.1383/11/19
اقتدار نظامی راهپیمایی بیست و دوم بهمن مظهر اقتدار ملی است؛ نشاندهندهی عزم عمومی ملت ایران است؛ مظهر همان چیزی است که هر دشمنی را در هر حد و اندازهای از اقتدار نظامی و تواناییهای تبلیغاتی و سیاسی، مرعوب میکند. ملت ایران هر سال با حرکت خود در بیست و دوم بهمن، دشمن را در جای خود متوقف و وادار به عقبنشینی کرده؛ امسال هم به فضل الهی همینطور خواهد بود.1383/11/19
ایالات متحده امریکا, استبداد, تسلیم, خواست دشمن توقع امریکاییها از ایران اسلامی، تبعیت از سیاستهای آنها و تسلیم در مقابل خواست متکبران عالم است؛ یعنی یک استبداد بینالمللی.1383/11/19
عزم ملی ملت ایران هم با کمال شجاعت ایستاده است. راهپیمایی بیست و دوم بهمن مظهر اقتدار ملی است؛ نشاندهندهی عزم عمومی ملت ایران است؛ مظهر همان چیزی است که هر دشمنی را در هر حد و اندازهای از اقتدار نظامی و تواناییهای تبلیغاتی و سیاسی، مرعوب میکند. ملت ایران هر سال با حرکت خود در بیست و دوم بهمن، دشمن را در جای خود متوقف و وادار به عقبنشینی کرده؛ امسال هم به فضل الهی همینطور خواهد بود.1383/11/19
حقوق بشر شما به عرصهی تحولات سیاسی دنیا نگاه کنید و اظهارات سخنگویان سیاستهای استکباری را در دنیا بشنوید؛ ببینید نقطهی اصلی توجه آنها چیست. البته شعار حقوق بشر و شعار مبارزهی با تروریسم میدهند - در مورد ایران، علاوهی بر اینها، نگرانی از ساخت بمب اتمی و دستیابی به انرژی هستهیی برای جنگ را هم مطرح میکنند - اما حقیقت قضیه غیر از اینهاست. آنها با استبداد مخالف نیستند. آنها امروز به کشورهایی که در دولتهایشان حتّی دریچهیی به انتخاب و آزادی مردم باز نشده، دارند کمک میکنند؛ با آنها همسو و همراه هستند و با استبداد مخالفتی ندارند. رژیم ایالات متحده چقدر حکومتهای کودتایی را تغذیه کرده، حمایت کرده، حفظ کرده؛ بنابراین آنها به این مسأله اهمیتی نمیدهند. تروریسم را خود آنها راه انداختند. همین کسانیکه امروز نامشان بهعنوان معروفترین تروریستهای دنیا در سرلوحهی اظهارات امریکاییهاست، مستقیم و غیرمستقیم ساخته و پرداختهی سازمان جاسوسی امریکا هستند. این، چیزی نیست که از نگاه صاحبنظران سیاسی دنیا پوشیده باشد؛ این را همه میدانند. یک روز فکر میکردند حضور این افراد در مرز شرقی ما خواهد توانست جمهوری اسلامی را تضعیف کند؛ لذا خرج کردند، پول دادند، آموزش دادند، سلاح دادند. دو سه سال قبل، همین شارون جلاد، همین گرگ در لباس آدمی، روزی که سر کار آمد، صریحاً گفت من این تعداد از فلسطینیها را ترور خواهم کرد - کلمهی «ترور» را هم بهکار برد! - امریکاییها از او حمایت کردند؛ نگفتند تروریسم بد است؛ بخصوص اگر دولتی باشد. بنابراین اینها با ترور مخالف نیستند. اینها مخالفان خودشان را ترور کردهاند، باز هم میکنند. مسألهی آنها، مسألهی دیگری است.1383/11/19
تروریسم بینالمللی شما به عرصهی تحولات سیاسی دنیا نگاه کنید و اظهارات سخنگویان سیاستهای استکباری را در دنیا بشنوید؛ ببینید نقطهی اصلی توجه آنها چیست. البته شعار حقوق بشر و شعار مبارزهی با تروریسم میدهند- در مورد ایران، علاوهی بر اینها، نگرانی از ساخت بمب اتمی و دستیابی به انرژی هستهیی برای جنگ را هم مطرح میکنند- اما حقیقت قضیه غیر از اینهاست. آنها با استبداد مخالف نیستند. آنها امروز به کشورهایی که در دولتهایشان حتّی دریچهای به انتخاب و آزادی مردم باز نشده، دارند کمک میکنند؛ با آنها همسو و همراه هستند و با استبداد مخالفتی ندارند. رژیم ایالات متحده چقدر حکومتهای کودتایی را تغذیه کرده، حمایت کرده، حفظ کرده؛ بنابراین آنها به این مسئله اهمیتی نمیدهند. تروریسم را خود آنها راه انداختند. همین کسانی که امروز نامشان بهعنوان معروفترین تروریستهای دنیا در سرلوحهی اظهارات آمریکاییهاست، مستقیم و غیر مستقیم ساخته و پرداختهی سازمان جاسوسی امریکا هستند. این، چیزی نیست که از نگاه صاحبنظران سیاسی دنیا پوشیده باشد؛ این را همه میدانند. یک روز فکر میکردند حضور این افراد در مرز شرقی ما خواهد توانست جمهوری اسلامی را تضعیف کند؛ لذا خرج کردند، پول دادند، آموزش دادند، سلاح دادند. دو سه سال قبل، همین شارون جلاد، همین گرگ در لباس آدمی، روزی که سر کار آمد، صریحاً گفت من این تعداد از فلسطینیها را ترور خواهم کرد- کلمهی «ترور» را هم به کار برد!- امریکاییها از او حمایت کردند؛ نگفتند تروریسم بد است؛ بخصوص اگر دولتی باشد. بنابراین اینها با ترور مخالف نیستند. اینها مخالفان خودشان را ترور کردهاند، بازهم میکنند. مسألهی آنها، مسألهی دیگری است.1383/11/19
تروریسم دولتی شما به عرصهی تحولات سیاسی دنیا نگاه کنید و اظهارات سخنگویان سیاستهای استکباری را در دنیا بشنوید؛ ببینید نقطهی اصلی توجه آنها چیست. البته شعار حقوق بشر و شعار مبارزهی با تروریسم میدهند- در مورد ایران، علاوهی بر اینها، نگرانی از ساخت بمب اتمی و دستیابی به انرژی هستهیی برای جنگ را هم مطرح میکنند- اما حقیقت قضیه غیر از اینهاست. آنها با استبداد مخالف نیستند. آنها امروز به کشورهایی که در دولتهایشان حتّی دریچهای به انتخاب و آزادی مردم باز نشده، دارند کمک میکنند؛ با آنها همسو و همراه هستند و با استبداد مخالفتی ندارند. رژیم ایالات متحده چقدر حکومتهای کودتایی را تغذیه کرده، حمایت کرده، حفظ کرده؛ بنابراین آنها به این مسئله اهمیتی نمیدهند. تروریسم را خود آنها راه انداختند. همین کسانی که امروز نامشان بهعنوان معروفترین تروریستهای دنیا در سرلوحهی اظهارات آمریکاییهاست، مستقیم و غیر مستقیم ساخته و پرداختهی سازمان جاسوسی امریکا هستند. این، چیزی نیست که از نگاه صاحبنظران سیاسی دنیا پوشیده باشد؛ این را همه میدانند. یک روز فکر میکردند حضور این افراد در مرز شرقی ما خواهد توانست جمهوری اسلامی را تضعیف کند؛ لذا خرج کردند، پول دادند، آموزش دادند، سلاح دادند. دو سه سال قبل، همین شارون جلاد، همین گرگ در لباس آدمی، روزی که سر کار آمد، صریحاً گفت من این تعداد از فلسطینیها را ترور خواهم کرد- کلمهی «ترور» را هم به کار برد!- امریکاییها از او حمایت کردند؛ نگفتند تروریسم بد است؛ بخصوص اگر دولتی باشد. بنابراین اینها با ترور مخالف نیستند. اینها مخالفان خودشان را ترور کردهاند، بازهم میکنند. مسألهی آنها، مسألهی دیگری است.1383/11/19
عدم تغییر در مسیر وجهت گیریها ؛ تفاوت انقلاب اسلامی با انقلابهای فرانسه و شوروی من به شما عرض كنم، این [انقلاب اسلامی] نخستین انقلاب بزرگ تاریخ انقلابهای دنیا در طول قرنهای اخیر است كه توانسته خط مستقیم و جهتگیری خود را در یك چنین مدت طولانی حفظ كند؛ این سابقه ندارد. در آخر قرن هجدهم، هنوز پانزده سال از انقلاب فرانسه نگذشته بود كه این انقلابِ علیه استبداد، تبدیل شد به یك استبداد بسیار سهمگین در خود كشور فرانسه! ملت فرانسه در انقلابی كه به اسم «انقلاب كبیر فرانسه» معروف است، علیه استبداد بهپاخاسته بود؛ مسألهی آنها مبارزهی با سلطنت و رژیم پادشاهی بود؛ اما هنوز پانزده سال نگذشته بود كه پادشاهی بسیار مستبدتر و فراگیرتر و قویپنجهتر از پادشاهیِ سلسلهی بوربنها- كه آنها را برانداخته بودند- روی كارآمد و یك امپراطوری با استبداد كامل تشكیل شد. بعد از آن هم نیم قرن یا بیش از نیم قرن، كشور فرانسه در حال تلاطم دایمی بود؛ این از دست آن میربود، آن به صورت این پنجه میزد؛ سلسلهها و پادشاهان متخالف روی كار میآمدند و این ملت را دچار وحشت و اضطراب و زیان دایمی میكردند. این انقلابی است كه در دنیا معروف به انقلاب كبیر فرانسه است. انقلاب شوروی خیلی زودتر از پانزده سال دچار انحراف شد. انقلابی كه به كمك تودهی مردم روی كار آمده بود، تبدیل شد به دیكتاتوریِ استالینی كه سالهای متمادی ادامه داشت و بعد به اعقاب استالین به ارث رسید. مردم در آن كشور بزرگ، حتّی كمترین اختیاری برای بخش مهمی از زندگی شخصیِ خودشان نداشتند؛ چه برسد در زمینههای اجتماعی و سیاسی و حكومتی و مملكتی. سرنوشت انقلابهای دنیا این است. خرده انقلابهایی هم كه در دنیا اتفاق افتادهاند، هركدام سرنوشتی شبیه همینها داشتند؛ كه اگر كسی اهل تاریخ باشد و نگاه كند، شگفتیهای فراوانی خواهد دید. اولین انقلابی كه با مردم شروع كرد، با مردم ادامه داد، حرف خود را عوض نكرد، راه خود را تغییر نداد و اهداف خود را كم و زیاد نكرد، انقلاب اسلامی ایران است. این انقلاب به نام خدا و برای مردم و برای عدالت و استقلال و آزادی آغاز شد و این راه را همچنان ادامه داده است. هنوز شعارها همینهاست و به توفیق الهی این شعارها همچنان خواهد بود.1383/11/19
سلاح هستهای البته شعار حقوق بشر و شعار مبارزهی با تروریسم میدهند - در مورد ایران، علاوهی بر اینها، نگرانی از ساخت بمب اتمی و دستیابی به انرژی هستهیی برای جنگ را هم مطرح میكنند - اما حقیقت قضیه غیر از اینهاست. آنها با استبداد مخالف نیستند. آنها امروز به كشورهایی كه در دولتهایشان حتّی دریچهیی به انتخاب و آزادی مردم باز نشده، دارند كمك میكنند؛ با آنها همسو و همراه هستند و با استبداد مخالفتی ندارند.1383/11/19
سیاستهای خاورمیانهای آمریکا امروز امریكاییها مشت خودشان را باز كردهاند. چند روز پیش مسؤولان امریكایی گفتند ایران سیاستهای امریكا را قبول ندارد و با سیاستهای ما مخالف است؛ بنابراین ما نمیتوانیم چنین رژیمی را تحمل كنیم! پس معلوم شد مسأله چیست. مسأله این است كه امروز از میان كشوری كه سالهای متمادی سیاستهایش دربست تسلیم سیاستهای امریكا بوده، ملتی سر بلند كرده است كه به همهی خواستههای طمعورزانهی امریكا و دیگر متكبران عالم «نه» گفته و با قدرت و شجاعت و ایستادگی و مظلومیت و شعارهای گویای خود، دنیای اسلام را هم به این حقیقت، مؤمن و معتقد كرده است. توقع آنها از ایران اسلامی، تبعیت از سیاستهای امریكا و تسلیم در مقابل خواست متكبران عالم است؛ یعنی یك استبداد بینالمللی. در قضیهی فلسطین هم مقصر اصلی برای حل نشدن مسألهی خاورمیانه، امریكاییها هستند؛ كسی مقصر نیست. میگویند ایران نمیگذارد مسألهی خاورمیانه حل شود! در حقیقت شما نمیگذارید حل شود. نادیده گرفتن یك ملت، نتیجهاش همین است. شما میخواهید ملت فلسطین را با سابقهی چند هزار سالهی تاریخی، از عرصهی معادلات منطقه و معادلات سیاسی حذف كنید؛ مگر ممكن است؟ كسانیكه دم از مقابله و معارضهی با استبداد میزنند، خودشان مستبدترین مردم دنیا هستند. در قضیهی فلسطین هم مقصر اصلی برای حل نشدن مسألهی خاورمیانه، امریكاییها هستند؛ كسی مقصر نیست. میگویند ایران نمیگذارد مسألهی خاورمیانه حل شود! در حقیقت شما نمیگذارید حل شود. نادیده گرفتن یك ملت، نتیجهاش همین است. شما میخواهید ملت فلسطین را با سابقهی چند هزار سالهی تاریخی، از عرصهی معادلات منطقه و معادلات سیاسی حذف كنید؛ مگر ممكن است؟ لذا شكست میخورید و سرتان به سنگ میخورد. شما سگ هاری را كه پنجه به كودك و پیر و زن و مرد و نظامی و غیرنظامیِ فلسطینی میزند، دارید حمایت و تقویت میكنید؛ معلوم است كه مسألهی خاورمیانه به این ترتیب حل نخواهد شد. سادهلوحی است اگر كسی خیال كند میشود یك ملت را لگدمال كرد و از آنها توقع داشت كه هیچ حركتی در مقابل این فشار و استبداد و ظلم نشان ندهند؛ مگر میشود؟ الان چند سال است كه انتفاضه در فلسطین شروع شده است. نسل جوان و نوجوانی كه انتفاضه را در دست گرفته است، نسلی نیست كه پول و دنیا و مقام بتواند او را منحرف كند. مگر میشود این مبارزه را خاموش كرد؟ مگر اینكه ملت فلسطین را بشناسید و به همان راهحلی كه ما برای مسألهی خاورمیانه و مسألهی فلسطین اعلام كردهایم، عمل كنید؛ و آن این است كه همهی فلسطینیهایی كه متعلق به این سرزمیناند، برای تعیین سرنوشت فلسطین در یك رفراندوم شركت كنند و دولتی براساس این رفراندوم تشكیل شود و این دولت دربارهی مهاجران غیرفلسطینی كه به آنجا آمدهاند، تصمیمگیری كند. امروز جامعهی بشری به حدی رسیده است كه معنای استبداد بینالمللی را میفهمد و سنگینیِ این بار سیاه و خسارتبار را بر دوش خود حس میكند. ملت بزرگ ایران و بسیاری از ملتهای خاورمیانه و ملتهای مسلمان از این قبیلاند. این آزمایش امریكایی، پیشاپیش محكوم به شكست است. میخواهند خاورمیانه را یكدست و متعلق به خودشان كنند؛ یعنی در واقع خاورمیانه را به غاصبان فلسطین تقدیم كنند؛ چنین چیزی امكان نخواهد داشت. هرچه بیشتر پیش بروند، بیشتر در باتلاق گرفتار خواهند شد. امروز انتخابات عراق - كه اینها مزورانه سعی میكنند آن را پیروزی خودشان وانمود كنند - در مقابل چشم هوشیاران عالم، مظهر شكست سیاستهای امریكا در منطقه است. امروز انتخابات عراق - كه اینها مزورانه سعی میكنند آن را پیروزی خودشان وانمود كنند - در مقابل چشم هوشیاران عالم، مظهر شكست سیاستهای امریكا در منطقه است. كسانیكه در این انتخابات پیروز شدند، از جملهی همان كسانی هستند كه در هر كشوری از كشورهای مسلمان اگر رفراندومی صورت بگیرد، به اینگونه افراد - یعنی ضدامریكا، طرفدار هویت ملی و طرفدار اسلام - رأی خواهند داد.1383/11/19
مقاومت اسلامی فلسطین کسانیکه دم از مقابله و معارضهی با استبداد میزنند، خودشان مستبدترین مردم دنیا هستند. در قضیهی فلسطین هم مقصر اصلی برای حل نشدن مسألهی خاورمیانه، امریکاییها هستند؛ کسی مقصر نیست. میگویند ایران نمیگذارد مسألهی خاورمیانه حل شود! در حقیقت شما نمیگذارید حل شود. نادیده گرفتن یک ملت، نتیجهاش همین است. شما میخواهید ملت فلسطین را با سابقهی چند هزار سالهی تاریخی، از عرصهی معادلات منطقه و معادلات سیاسی حذف کنید؛ مگر ممکن است؟ لذا شکست میخورید و سرتان به سنگ میخورد. شما سگ هاری را که پنجه به کودک و پیر و زن و مرد و نظامی و غیرنظامىِ فلسطینی میزند، دارید حمایت و تقویت میکنید؛ معلوم است که مسألهی خاورمیانه به این ترتیب حل نخواهد شد. سادهلوحی است اگر کسی خیال کند میشود یک ملت را لگدمال کرد و از آنها توقع داشت که هیچ حرکتی در مقابل این فشار و استبداد و ظلم نشان ندهند؛ مگر میشود؟ الان چند سال است که انتفاضه در فلسطین شروع شده است. نسل جوان و نوجوانی که انتفاضه را در دست گرفته است، نسلی نیست که پول و دنیا و مقام بتواند او را منحرف کند. مگر میشود این مبارزه را خاموش کرد؟ مگر اینکه ملت فلسطین را بشناسید و به همان راهحلی که ما برای مسألهی خاورمیانه و مسألهی فلسطین اعلام کردهایم، عمل کنید؛ و آن این است که همهی فلسطینیهایی که متعلق به این سرزمیناند، برای تعیین سرنوشت فلسطین در یک رفراندوم شرکت کنند و دولتی براساس این رفراندوم تشکیل شود و این دولت دربارهی مهاجران غیرفلسطینی که به آنجا آمدهاند، تصمیمگیری کند.1383/11/19