تحول و ارتقاء علوم انسانی
علم، فقط علم مادی نیست؛ علوم انسانی هم مقولهی بسیار مهمی است که انشاءاللَّه اگر در خلال صحبت یادم بود، عرض خواهم کرد. در همهی رشتههای علوم، ما باید به معنای حقیقی کلمه، احساس عزتنفس، احساس مولد علم بودن و فتوحات علمی ایجاد کردن را در خود بهعنوان یک ملت و یک جامعهی علمی بهوجود بیاوریم. این کارِ کیست؟ یکی از مهمترین ارکانش دانشگاههاست.1383/10/17
لینک ثابت
تحول و ارتقاء علوم انسانی
ما در زمینهی کارهای تحقیقاتی و درج مقالات علمیِ خود در مجلات I.S.I گاهی دچار مشکلاتی میشویم. البته همانطور که ذکر کردند، حجم مقالاتی که از ما چاپ شده، خوب است؛ اما من اطلاع دارم - بخصوص در زمینهی علوم انسانی - که بعضی از مجلات I.S.I اصلاً مقالهی محقق ما را چاپ نمیکنند؛ چرا؟ به خاطر اینکه با مبانی آنها سازگار نیست. بله، ممکن است ما دربارهی فلسفه، روانشناسی، تربیت و دیگر مباحث حرفهایی داشته باشیم؛ پژوهشگر ما تحقیقی کرده و به نقطهیی رسیده - همان چیزی که ما میخواهیم - و مرزی را باز کرده که با خاستگاه این دانش - که غرب است و با ارزشهای آن هماهنگ است - سازگار نیست؛ لذا مقاله را چاپ نمیکنند! این هم پاسخ سادهلوحیِ بعضیها که خیال میکنند دنیای لیبرال - دموکراسی به معنای واقعی کلمه باز است و هرکس هرچه میخواهد، میتواند بگوید؛ نه، آنها حتّی پژوهش علمی را هم با میزان کار میکنند! این، از جملهی چیزهای هشداردهنده و عبرتانگیز است. اگر شما اطلاع ندارید، تحقیق کنید؛ خواهید رسید به آنچه من عرض میکنم.
ما شنیده بودیم که زمان استالین میگفتند حکومت استالین به پژوهشگاههای علمیِ خود میگوید من این نتیجه را میخواهم دربیاورید! علم، آزاد نبود. البته این قضیه را هم امریکاییها و غربیها میگفتند. آنوقتها ما یقین میکردیم که همینطور است، ولی الان بنده شک میکنم. از بس میبینم حرفهای خلاف میزنند، میگویم شاید این هم تهمتِ به استالین بوده! میگفتند - راست یا دروغ - اگر یک کاوش علمی، نتیجهاش برخلاف اصول دیالکتیک درمیآمد، استالین این را قبول نمیکرد؛ میگفت باید طوری تحقیق کنید که به این نتیجه برسد! الان ما در دنیای لیبرال - دموکراسی این را به چشمِ خودمان داریم میبینیم؛ منتها به شکل مدرن و منظم و با نزاکت و اتوکشیده و کراوات بستهاش! تحقیق علمیِ پژوهشگر مسلمانی که در فلان موضوع برخلاف چارچوبهای داوران I.S.I حرفی زده، قابل درج در آن مجله نیست!
بیایید روی ایجاد یک مرکز I.S.I اسلامی فکر کنید و در این خصوص با کشورهای اسلامی وارد مذاکره شوید. ما خوشبختانه در بین کشورهای اسلامی، پیشرفته هستیم. البته ایجاد این مرکز اسلامی معنایش این نیست که رابطهی خود را با مجلات I.S.I در دنیا قطع کنیم؛ نه، این مرکز را هم بهوجود بیاوریم تا متعلق به خودمان باشد؛ این هم بشود یک مرجع معتبر. از این کارها هرچه بیشتر بکنید، انشاءاللَّه به پیشرفت کشور بیشتر کمک خواهید کرد.1383/10/17
لینک ثابت
نکتهی دیگر در زمینهی کار شما آقایان، مسألهی اساتید دانشگاههاست. استاد نقش بسیار مهمی دارد؛ نقش اثرگذاری دارد. در این زمینه، هم شماها و هم هیأتامنای دانشگاهها خیلی مسؤولیت دارید. استاد چون میتواند محیط دانشجویی را تحتتأثیر قرار دهد، بایدهایی دارد؛ این بایدها را حتماً باید رعایت کنید؛ منتها در حد مقدور؛ لااقل به نبود مطلقاش راضی نشوید، یا بههیچوجه به ضدش راضی نشوید. استاد باید سرشار از عشق به اسلام و انقلاب و غرور ملی و دینی باشد؛ استاد ایدهآل این است. استاد واقعاً باید احساس غرور ملی و غیرت دینی بکند و سرشار از روحیهی خدمت باشد؛ یعنی حقیقتاً بخواهد کار کند و این جوانها را مثل بچههای خودش پرورش دهد. حالت بیتفاوتی، بیاعتنایی، از سر وا کردن و کلاس را به هرچه هرچه گذراندن، مطلقاً در یک استاد قابل قبول نیست.استاد باید مدافع خلاقیت و نوآوری و ابتکار باشد. البته ما باید آییننامههای تحصیلی را اصلاح کنیم. مرتب باید آییننامههای آموزشی و آییننامههای نانوشته - چون خیلی از این آییننامهها نانوشته است - مورد ارزیابی قرار بگیرد؛ نه اینکه هر روز عوض شود، اما دائماً مورد ارزیابی باشد و در مقاطع گوناگون عوض شود. این، جزو کارهای بسیار مهم است که البته در این زمینه، هم شورای عالی انقلاب فرهنگی میتواند نقش ایفا کند، هم وزارت علوم نقش دارد.استاد باید از جریانات جهان آگاه باشد. استاد ما در محیط کلاس، بهخاطر اثرگذاریاش باید این چیزها را بداند.1383/10/17
لینک ثابت
چند سال پیش، اولبار در دانشگاه امیرکبیر مسألهی جنبش نرمافزاری را مطرح کردم. جنبش نرمافزاری، یعنی در زمینهی علم، تولید علم و شکستن مرزهای علم، یک جنبش و یک حرکت عظیم بهوجود بیاید. از این پیشنهاد استقبال شد و من امروز میبینم که در سخنان اساتید و مسؤولان دانشگاهها روی این نکته تکیه میشود. البته تا مدتی بعضیها میگفتند ما نمیدانیم اصلا معنای این حرف چیست! عدهیی هم شبهه میکردند که علم مگر تولیدکردنی است! البته بحث لغوی میکردند و میگفتند چرا گفتهاید تولید علم! شما هرچه میخواهید اسمش را بگذارید؛ مقصود که معلوم است. جنبش نرمافزاری، یعنی در معرفت علمی ننشینید دست خود را دراز کنید تا دیگران بکارند و میوهچینی کنند و هر مقدار از میوه را که لازم نداشتند، بیاورند در دست شما بگذارند. برو بکار، برو آبیاری کن، برو روی بنایی که دیگران ساختهاند، بنا بساز؛ این هدف ما بود. عدهیی میگفتند ما نمیفهمیم! الان هم از گوشه و کنار شنیدهام که عدهیی سخنان یأسآفرین میزنند: مگر ما میتوانیم؟ بله، میتوانیم. ما در میدانهای گوناگون و در فضای معرفت علمی امروز دنیا میتوانیم کارهایی بکنیم که هنوز در دنیا نو باشد؛ این در همهی زمینهها کاملا امکانپذیر است.1383/10/17
لینک ثابت
امروز باید توجه کنیم که علم همچنانکه در یک فرد عزتنفس و اعتماد به نفس میآفریند، در یک ملت هم عینا همین کار را میکند. شما ببینید یک انسان عالم که برای خودش جایگاهی در معرفت علمی قائل است، در مقابل هر قدرت پولی و سیاسییی قرار بگیرد، در ظاهر ممکن است الزاماتی او را مجبور به کرنشها و کوتاهآمدنهایی بکند؛ اما در دل خود برای خودش عزت قائل است. موجودی خودش را با تهیدستی طرف مقابلش مقایسه میکند، لذا احساس عزت و احساس اعتمادبهنفس و احساس غرور میکند. یک ملت هم عینا همینطور است. ملتی که از علم و دانش برخوردار بود، فتوحات علمی داشت و توانست در دنیا در علم نوآفرینی کند، بهطور طبیعی دارای اعتمادبهنفس و عزتنفس خواهد بود. اگر این عزتنفس و این اعتمادبهنفس در ملتی پدید آمد، بسیاری از مشکلات او حل خواهد شد؛ کارهای بزرگ میکند، خطرپذیریها میکند، در میدانهای دشوار قدم میگذارد و کوهها را از جا میکند. کلید این کارها علم است. ما باید علم را در کشور احیا کنیم.1383/10/17
لینک ثابت
یکی از نکاتیکه بهنظر من خیلی مهم است، مسألهی سند چشمانداز بیستساله است. این سند، یک سند کارشناسی شده است. هرکس از کارشناسان اقتصادی وابستهی به بخشهای مختلف راجع به این سند اظهارنظر کرده، ستایشآمیز اظهارنظر کرده است. در خارج هم ما بازتابش را در مذاکرات سیاسی، در اسناد سیاسی و در انطباعهای سیاسی در ذهن مخاطبان، یافتهایم. جا دارد روی این سند کار کنید. در این سند، بخشهایی مربوط به دانشگاههاست - فصولی که آقای دکتر توفیقی هم اشاره کردند - جا دارد روی بخشهای مختلف این سند تحقیق شود؛ پروژههای تحقیقی و علمی از این سند استخراج شود؛ بعد با پیشرفت کار در ظرف یکسال، دو سال، مقایسه شود. بالاخره بیستسال را که با یک قدم نمیشود برداشت؛ حرکت بیستساله را در بیست سال میشود انجام داد؛ البته اگر خوب انجام بگیرد. بنابراین بعد از یکسال یا دو سال باید معلوم شود که ما در این بخش پیش رفتهایم یا نرفتهایم. این کار اساتید و دانشگاههاست که بنشینند روی این سند کار کنند؛ موانع را بسنجند؛ مسؤولان دولتی و مسؤولان کشور را کمک و راهنمایی کنند تا موانع برداشته شود. این، یکی از کارهای بسیار مهم است.1383/10/17
لینک ثابت
مسألهی رابطهی دانشگاه و صنعت را هم که گفتند، مهم است و بنده هم باز روی آن تأکید میکنم. خبر دارم که کارهای خوبی شده، اما بیش از این باید دنبال کرد.1383/10/17
لینک ثابت
دانشگاهها باید به علم اهمیت بدهند. اهمیت دادن، فقط یک امر قلبی نیست؛ عمل لازم دارد. این عمل، مقدمات و برنامهریزی و اهتمام شدید لازم دارد. مایه گذاشتن از وقت و امکانات دانشگاه برای هر کار غیرعلمی، بهطور طبیعی از این اهتمام علمی خواهد کاست. حالا یکوقت آن کار، لازم و در حد ضرورت است، مانعی ندارد؛ اما افراط در آن کارها، به گرایش علمی و حرکت علمی و سازندگی و به دنبالش بالندگیِ علمی که ما به آن نیاز داریم، لطمه خواهد زد.1383/10/17
لینک ثابت
ما در زمینهی کارهای تحقیقاتی و درج مقالات علمیِ خود در مجلات I. S. I گاهی دچار مشکلاتی میشویم. البته همانطور که ذکر کردند، حجم مقالاتی که از ما چاپ شده، خوب است؛ اما من اطلاع دارم- بخصوص در زمینهی علوم انسانی- که بعضی از مجلات I. S. I اصلًا مقالهی محقق ما را چاپ نمیکنند؛ چرا؟ بهخاطر اینکه با مبانی آنها سازگار نیست. بله، ممکن است ما در بارهی فلسفه، روانشناسی، تربیت و دیگر مباحث حرفهایی داشته باشیم؛ پژوهشگر ما تحقیقی کرده و به نقطهیی رسیده- همان چیزی که ما میخواهیم- و مرزی را باز کرده که با خاستگاه این دانش- که غرب است و با ارزشهای آن هماهنگ است- سازگار نیست؛ لذا مقاله را چاپ نمیکنند! این هم پاسخ سادهلوحیِ بعضیها که خیال میکنند دنیای لیبرال- دموکراسی به معنای واقعی کلمه باز است و هرکس هرچه میخواهد، میتواند بگوید؛ نه، آنها حتّی پژوهش علمی را هم با میزان کار میکنند! این، از جملهی چیزهای هشداردهنده و عبرتانگیز است. اگر شما اطلاع ندارید، تحقیق کنید؛ خواهید رسید به آنچه من عرض میکنم.
ما شنیده بودیم که زمان استالین میگفتند حکومت استالین به پژوهشگاههای علمیِ خود میگوید من این نتیجه را میخواهم در بیاورید! علم، آزاد نبود. البته این قضیه را هم امریکاییها و غربیها میگفتند. آنوقتها ما یقین میکردیم که همینطور است، ولی الآن بنده شک میکنم. از بس میبینم حرفهای خلاف میزنند، میگویم شاید این هم تهمتِ به استالین بوده! میگفتند- راست یا دروغ- اگر یک کاوش علمی، نتیجهاش برخلاف اصول دیالکتیک درمیآمد، استالین این را قبول نمیکرد؛ میگفت باید طوری تحقیق کنید که به این نتیجه برسد! الآن ما در دنیای لیبرال- دموکراسی این را به چشمِ خودمان داریم میبینیم؛ منتها به شکل مدرن و منظم و با نزاکت و اتوکشیده و کراوات بستهاش! تحقیق علمیِ پژوهشگر مسلمانی که در فلان موضوع برخلاف چارچوبهای داوران I. S. I حرفی زده، قابل درج در آن مجله نیست!
بیایید روی ایجاد یک مرکز I. S. I اسلامی فکر کنید و در این خصوص با کشورهای اسلامی وارد مذاکره شوید. ما خوشبختانه در بین کشورهای اسلامی، پیشرفته هستیم. البته ایجاد این مرکز اسلامی معنایش این نیست که رابطهی خود را با مجلات I. S. I در دنیا قطع کنیم؛ نه، این مرکز را هم به وجود بیاوریم تا متعلق به خودمان باشد؛ این هم بشود یک مرجع معتبر. از این کارها هرچه بیشتر بکنید، إن شاء اللّه به پیشرفت کشور بیشتر کمک خواهید کرد.1383/10/17
لینک ثابت
البته از سالیان متمادی خدای متعال توفیق داد و ما نهاد نمایندگی را در دانشگاهها گذاشتهایم. امروز هم خوشبختانه جناب آقای قمی حقیقتاً یک عنصر برجسته و یک روحانی فرزانه و روشنفکر هستند. البته من همهی آقایانی را که در دانشگاههای گوناگون فعالیت میکنند، نمیشناسم؛ ولی میدانم جناب آقای قمی فعالیتهای باارزش و خوبی دارند؛ درعینحال اینطور نیست که کار فقط بر دوش این افراد باشد. رؤسای دانشگاهها اولًا باید به آنها کمک کنند و کارشان را تسهیل نمایند تا واقعاً بتوانند در دانشگاه حضور معنوی و دینی و روحانی و حضور هدایتگر و پدرانه داشته باشند. وانگهی، خود رؤسا و مسئولان دانشگاهها و ستاد اصلی وزارت مسئولیتهای بسیار سنگینی در زمینهی مسائل فرهنگی دارند.1383/10/17
لینک ثابت
علوم انسانی, پیشرفت علمی و فناوری, تولید علم, پیشرفت علمی ایران, حرکت علمی ایران
علم، فقط علم مادی نیست؛ علوم انسانی هم مقولهی بسیار مهمی است.1383/10/17
لینک ثابت
پیشرفت, شعار ما میتوانیم, پیشرفت ملت ایران
اینکه بگوییم نمیتوانیم، بزرگترین مانع در راهِ توانستن و پیشرفت کردن است؛ باید گفت ما میتوانیم. حقیقت قضیه هم این است که ما میتوانیم.1383/10/17
لینک ثابت
خلاقیت, دانشگاهیان (مخاطب), اساتید دانشگاههای کشور
استاد باید مدافع خلاقیت و نوآوری و ابتکار باشد.1383/10/17
لینک ثابت
فرهنگ هر کشور، بستر اصلی حرکت عمومی آن کشور است.1383/10/17
لینک ثابت
فساد, مردم ایران, مبارزه با فساد
فساد، یک ملت را به خودی خود ضایع و باطل میکند و آیندهی او را تباه میسازد.1383/10/17
لینک ثابت
دانشجو, سیاست, سیاست در دانشگاه
بنده طرفدار حرکت سیاسی دانشجویان هستم.1383/10/17
لینک ثابت