مذاكرهكنندهها و مأموران دولت جمهوری اسلامی دنبال این كار هستند؛ دارند حرف میزنند و كار میكنند؛ همان خط قرمزهایی را هم كه مسؤولان كشور در اظهاراتِ علنی گفتهاند، آنها هم در مذاكراتشان دنبال میكنند؛ لیكن آن چیزی را كه باید بجد به طرفهای مذاكره گفت و در میان گذاشت، این است كه به این فكر نباشند كه با حرفهای نادرست و غیرمنطقی خود، ملت ایران را معتقد كنند كه طرفها اعتقاد به منطق ندارند. اگر ملت ایران به این نتیجه رسید كه طرفهای صحبت به منطق پایبند نیستند، گفتگو با آنها را ترك خواهد كرد؛ چون كسیكه اهل منطق نیست، چه گفتگویی، چه حرفی؟! ما در یك سال گذشته نشان دادهایم كه اهل منطق هستیم و منطق داریم. گفتند میخواهیم شفاف باشید؛ گفتیم خیلی خوب، مقررات جهانی است؛ نمایندگان آژانس بینالمللی انرژی هستهیی بیایند بازدید كنند تا اگر نگرانند، نگرانیشان برطرف شود. نظام جمهوری اسلامی منطق را شاخص كار خودش قرار داد. آنجایی كه چیزی را قبول كرد، با منطق بود؛ آنجایی كه چیزی را رد كرد، با منطق بود. هرجا هم خواستند زورگویی كنند، جمهوری اسلامی ایستاد و قبول نكرد. زورگوییِ طرفهای مقابل، نشاندهندهی بیمنطقیِ آنهاست؛ منطق ندارند. «شما باید غنیسازی را تعلیق بلندمدت كنید»؛ چرا و به چه دلیل؟ چه ربطی بین شفافسازی و تعلیق یا توقف غنیسازی است؟ با هم هیچ ارتباطی ندارد. با این یاوهگوییها و حرفهای دوران استعمار، مگر میشود ملتی را از حقوق و خواستهها و نظرات خودش محروم كرد؛ آن هم ملت ایران؛ این ملت زنده؟ طرفهای مذاكره بدانند ملت ایران زنده است. موجود زنده، هم اهل منطق است، هم اهل حركت است، هم اهل تعامل است، هم اهل دفاع است، هم اهل مشت زدن است؛ آنجاییكه لازم باشد.1383/08/06
لینک ثابت