newspart/index2
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحه‌ی قبلی اینجا کلیک کنید.
آرمانخواهی

بعضیها اشتباه می‌کنند که در مقابل آرمان‌گرایی، واقع‌بینی را مطرح می‌کنند. در نظر اینها واقع‌بینی نقطه‌ی مقابل آرمان‌گرایی است. این خطای بزرگی است؛ چون آرمان‌گرایی، خودش واقعیتها را در جامعه می‌سازد. یک مجموعه‌ی با آرمان و دارای هدفهای بلند می‌تواند واقعیتها را طبق آرمان خود شکل دهد و به‌وجود آورد. دنیا این‌طور پیش رفته است. آرمانها را کنار بگذاریم، به بهانه‌ی واقع‌بینی؟! این کمال غفلت است. آرمان‌گرایی به‌وجود آورنده‌ی واقعیتهای شیرین و مطلوب است. وقتی یک انسان، یک مجموعه و یک ملت با مسؤولان و دست‌اندرکارانش پای آرمانها ایستادند و حاضر نشدند کوتاه بیایند و برایش کار کردند، چه اتفاقی می‌افتد؟ واقعیتها به سمت آرمانها تغییر می‌کند. این خودش بزرگترین واقعیت و قانون زندگی است؛ چرا بعضی این را فراموش می‌کنند؟1382/10/14
لینک ثابت
خودکفایی

یکی از اساسی‌ترین کارها این است که در باب کشاورزی و محصولات کشاورزی، سیاستها ثابت، ماندگار و پیگیری شده باشد و به مسائل تولیدکنندگان کشاورزی رسیدگی شود. این‌طور نباشد که یک سال ما به‌خاطر کمبود پیاز، پیاز وارد کنیم؛ اما سال بعد که کشاورز ما پیاز تولید کرد، این محصول در انبارها بپوسد. کشور ما مستعدّ است. دیدید سال گذشته بحمداللَّه بارندگیِ خوبی شد و کشور تقریباً در تولید گندم خودکفا گردید. این همان چیزی بود که من تأکید می‌کردم و بحمداللَّه مسؤولان، خودکفایی گندم را دنبال کردند. البته گندم یکی از موادِ لازم ماست؛ در بقیه‌ی مواد لازم مثل لبنیات، روغن و گوشت هم باید کشور کاملاً خودکفا و غنی شود و بتواند این محصولات را صادر کند. ما باید این مسأله را دنبال کنیم، و این به نظر ما کاملاً ممکن است. ما دشتهای وسیع و خوبی داریم. در همین منطقه‌ی بم دشت وسیعِ بسیار خوبی وجود دارد. در خوزستان دشتهای وسیعِ عجیبی هست که باید استحصال شود و به کار بیفتد. از لحاظ آمادگی برای کشاورزی، کشور مستعدّی داریم؛ بنابراین باید همّت کنیم.1382/10/14
لینک ثابت
کشاورزان، درو کنندگان گنجینه‌های خدا در زمین

دستگاه کشاورزی برای کشور ما بسیار مهمّ است؛ چون امنیت غذایی برای کشوری بزرگ، پُرجمعیت و دارای هدفهای بلند، بسیار مهم است؛ لذا بخش کشاورزی و دامداریِ ما یک بخش ویژه و استثنایی است و همه باید برای آن تلاش کنند. در اسلام هم آگاهانه و با توجّه، نسبت به کشاورزی تأکید شده است. حدیث بسیار پُرمعنا و پُرمضمونی درباره‌ی کشاورزان نقل شده است: «الزّارعون کنوز اللَّه فی ارضه»؛(1) یعنی کشاورزان کسانی هستند که گنجینه‌های خدا در زیر زمین را می‌دِروند و استخراج می‌کنند. مهمترین گنجینه‌ی خدا در زمین و خاک عبارت است از موادی که مایه‌ی ادامه‌ی حیات بشر و حیوانات است. این از طلا و نفت مهمتر است. طلا و نفت وسیله‌ی به‌دست آوردن مایحتاج زندگی است؛ اما محصول غذایی، مهمترین مایحتاج زندگی است. این را برای این عرض می‌کنیم که همه‌ی دست‌اندرکاران کشور و بخصوص مسؤولان وزارت جهاد کشاورزی توجّه کنند - همان‌طور که از اوّلِ انقلاب بارها تکرار شده است - که کشاورزی یکی از اساسی‌ترین محورهای توسعه در کشور ماست؛ یک امر حاشیه‌ای نیست. توجه به صنعت - که لازم است - نباید موجب عطف توجّه از کشاورزی شود. کشاورزی، پایه و زیربنا و اساس است.1382/10/14

1 )
تهذيب الأحكام، شیخ طوسی، ج 6، ص 384؛ عوالی اللآلی، ابن ابی جمهور احسایی، ج 3، ص 204 ؛ وسائل الشيعة، شیخ حر عاملی، ج 17، ص 42.

سَأَلْتُ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ ع عَنِ الْفَلَّاحِينَ فَقَالَ هُمُ الزَّارِعُونَ كُنُوزُ اللَّهِ فِی أَرْضِهِ وَ مَا فِی الْأَعْمَالِ شَيْ‏ءٌ أَحَبَّ إِلَى اللَّهِ مِنَ الزِّرَاعَةِ وَ مَا بَعَثَ اللَّهُ نَبِيّاً إِلَّا زَارِعاً إِلَّا إِدْرِيسَ ع فَإِنَّهُ كَانَ خَيَّاطاً».
ترجمه:
از حضرت صادق عليه السلام درباره كشاورزان پرسيدم . فرمود: «آنان كشت كنندگان و گنج هاى خدا در زمينش هستند ؛ و نزد خدا كارى دوست داشتنى تر از كشاورزى نيست ؛ و خداوند هيچ پيامبرى را برنينگيخت جز آن كه كشاورز بود ، مگر حضرت ادريس عليه السلام كه خيّاط بود».
لینک ثابت
جهاد سازندگی

در نظام جمهوری اسلامی و به برکت انقلاب اسلامی، همه‌ی تلاشها سرعت و کاراییِ مضاعفی پیدا می‌کند. آنچه انقلاب اسلامی به مردم ما داد، فرهنگ جهادی بود. فرهنگ جهادی در همه‌ی صحنه‌ها و عرصه‌ها به‌کار می‌آید و در زمینه‌ی کارهای زیربناییِ کشاورزی و دامداری و امثال اینها هم از اوّل انقلاب، روح و فرهنگ جهادی وارد میدان شد. بعضی از صاحب‌نظران درباره‌ی انقلابهای دنیا این‌طور اظهار نظر کرده‌اند که انقلابها بعد از آن‌که به پیروزی رسیدند، سیّال بودن و جوشندگی و تحرّک و پیشرفت آنها از بین می‌رود و به دستگاههای ایستا و بی‌تحرّک تبدیل می‌شوند. ممکن است در برخی از انقلابها همین‌طور باشد - ما نسبت به آنها قضاوتی نمی‌کنیم - اما در مورد انقلاب ما پدیده‌ای دیده شد که این فرضیه را از کلیّت انداخت و در این‌جا غلط از آب درآمد؛ زیرا خودِ انقلاب دستگاههایی را به‌وجود آورد که در ذاتشان حرکت و جوشش انقلابی و سریع و جهادی وجود داشت. یکی از دستگاهها جهاد سازندگی بود، یکی از دستگاهها سپاه بود، یکی از دستگاهها بسیج بود. اینها دستگاههایی هستند که شکل اداری و ثابت و ایستا و متحجّر و منجمد نداشتند. ولو سازماندهی و تشکیلات و نظم در اینها وجود داشت، اما همان حالت حرکت، پیشرفت و جهش که در خود انقلاب موجود بود، در اینها هم وجود داشت و ما اثرش را هم در بیرون دیدیم. در دفاعِ هشت ساله، بسیج و تحرّک مردم را دیدید. در میدان کار و سازندگی و پیشرفت، روحیه‌ی جهادی را دیدید، که البته مخصوص جهاد سازندگی هم نماند؛ این روحیه در بسیاری از دستگاهها رسوخ کرد. امروز هم شما در کمک‌رسانی به بم همین روحیه را مشاهده می‌کنید. این روحیه در همه جای دنیا نیست. مهربانی و همکاری و دلسوزی برای مصیبت‌دیدگان - که مربوط به همه‌ی بشر است - یک حرف است؛ اما جوشش و تحرک و نشاط و ورود در میدان، بدون هیچ ترتیب آداب، برای خدمت کردن، یک حرف دیگر است. آنچه در ایران دیده شد، این بود: همه وارد میدان شدند و تحرّک پیدا کردند. بنده در سالهای قبل از انقلاب، حوادثی مثل زلزله و سیل را از نزدیک دیده بودم. خود من رفتم امدادگری و خدمتگزاری کردم. این روحیه‌ی حرکت عمومی، این دلسوزی، این ورود در صحنه‌ی کار و ابتکار، این کمک‌رسانیِ انبوه، مخصوص ملتی است که دل او از حرکت جهادی گرم است و جوشش جهادی در دل او وجود دارد. این همان روحیه‌ی بسیجِ دوران دفاع مقدّس است؛ این همان روحیه‌ی سنگرسازان بی‌سنگرِ جهاد سازندگی است که غسل شهادت می‌کردند، روی بولدوزر می‌نشستند تا خاکریز بزنند. ما این روحیه را باید حفظ کنیم. این روحیه با کار علمی و نظم تشکیلاتی هیچ منافاتی ندارد؛ بلکه اتفاقاً کار علمی را هم همین روحیه‌ی جهادی بهتر می‌کند.1382/10/14
لینک ثابت
روحیه جهادی

در نظام جمهوری اسلامی و به برکت انقلاب اسلامی، همه‌ی تلاشها سرعت و کاراییِ مضاعفی پیدا می‌کند. آنچه انقلاب اسلامی به مردم ما داد، فرهنگ جهادی بود. فرهنگ جهادی در همه‌ی صحنه‌ها و عرصه‌ها به‌کار می‌آید و در زمینه‌ی کارهای زیربناییِ کشاورزی و دامداری و امثال اینها هم از اوّل انقلاب، روح و فرهنگ جهادی وارد میدان شد. بعضی از صاحب‌نظران درباره‌ی انقلابهای دنیا این‌طور اظهار نظر کرده‌اند که انقلابها بعد از آن‌که به پیروزی رسیدند، سیّال بودن و جوشندگی و تحرّک و پیشرفت آنها از بین می‌رود و به دستگاههای ایستا و بی‌تحرّک تبدیل می‌شوند. ممکن است در برخی از انقلابها همین‌طور باشد - ما نسبت به آنها قضاوتی نمی‌کنیم - اما در مورد انقلاب ما پدیده‌ای دیده شد که این فرضیه را از کلیّت انداخت و در این‌جا غلط از آب درآمد؛ زیرا خودِ انقلاب دستگاههایی را به‌وجود آورد که در ذاتشان حرکت و جوشش انقلابی و سریع و جهادی وجود داشت. یکی از دستگاهها جهاد سازندگی بود، یکی از دستگاهها سپاه بود، یکی از دستگاهها بسیج بود. اینها دستگاههایی هستند که شکل اداری و ثابت و ایستا و متحجّر و منجمد نداشتند. ولو سازماندهی و تشکیلات و نظم در اینها وجود داشت، اما همان حالت حرکت، پیشرفت و جهش که در خود انقلاب موجود بود، در اینها هم وجود داشت و ما اثرش را هم در بیرون دیدیم. در دفاعِ هشت ساله، بسیج و تحرّک مردم را دیدید. در میدان کار و سازندگی و پیشرفت، روحیه‌ی جهادی را دیدید، که البته مخصوص جهاد سازندگی هم نماند؛ این روحیه در بسیاری از دستگاهها رسوخ کرد. امروز هم شما در کمک‌رسانی به بم همین روحیه را مشاهده می‌کنید. این روحیه در همه جای دنیا نیست. مهربانی و همکاری و دلسوزی برای مصیبت‌دیدگان - که مربوط به همه‌ی بشر است - یک حرف است؛ اما جوشش و تحرک و نشاط و ورود در میدان، بدون هیچ ترتیب آداب، برای خدمت کردن، یک حرف دیگر است. آنچه در ایران دیده شد، این بود: همه وارد میدان شدند و تحرّک پیدا کردند. بنده در سالهای قبل از انقلاب، حوادثی مثل زلزله و سیل را از نزدیک دیده بودم. خود من رفتم امدادگری و خدمتگزاری کردم. این روحیه‌ی حرکت عمومی، این دلسوزی، این ورود در صحنه‌ی کار و ابتکار، این کمک‌رسانیِ انبوه، مخصوص ملتی است که دل او از حرکت جهادی گرم است و جوشش جهادی در دل او وجود دارد. این همان روحیه‌ی بسیجِ دوران دفاع مقدّس است؛ این همان روحیه‌ی سنگرسازان بی‌سنگرِ جهاد سازندگی است که غسل شهادت می‌کردند، روی بولدوزر می‌نشستند تا خاکریز بزنند. ما این روحیه را باید حفظ کنیم. این روحیه با کار علمی و نظم تشکیلاتی هیچ منافاتی ندارد؛ بلکه اتفاقاً کار علمی را هم همین روحیه‌ی جهادی بهتر می‌کند.1382/10/14
لینک ثابت
روحیه جهادی

ما پیشرفتهای علمی و پژوهشیِ بسیار زیادی در بخشهای مختلف داشته‌ایم که ستون اصلی این بخشها را همین جوانان انقلابی و بچه‌های مؤمن تشکیل داده‌اند. آنها بودند که وارد میدان شدند و بر اساس همان روحیه، بسیاری از گردنه‌ها و عقبه‌های تحقیقات و کار مهمّ علمی را پیش بردند. بله؛ معنویت، دنیای انسان را هم آبادتر می‌کند؛ منتها دنیای سالم. آن‌جایی که فرهنگ جهادی نیست و فرهنگ مادّی حاکم است، هر انسانی به تنهایی خودش محور همه‌ی حوادث عالم است؛ سود را برای خود می‌خواهد و ضرر را از خود دفع می‌کند. اصل برای او این است؛ لذا تعارضها و بی‌اخلاقیها و بی‌صداقتیها و دشمنیها پیش می‌آید. آن‌جایی که حرکت و روح جهادی وجود دارد، انسان در ایمان و آرمان و خدمت به دیگران حل می‌شود و خود را فراموش می‌کند. این روحیه را باید در جامعه تقویت کرد. کشاورزی و دامداری ما هم با این روحیه رونق واقعی خود را پیدا خواهد کرد.1382/10/14
لینک ثابت
حمایت از تولید ملی

یکی از اساسی‌ترین کارها این است که در باب کشاورزی و محصولات کشاورزی، سیاستها ثابت، ماندگار و پیگیری شده باشد و به مسائل تولیدکنندگان کشاورزی رسیدگی شود. این‌طور نباشد که یک سال ما به‌خاطر کمبود پیاز، پیاز وارد کنیم؛ اما سال بعد که کشاورز ما پیاز تولید کرد، این محصول در انبارها بپوسد. کشور ما مستعدّ است. دیدید سال گذشته بحمداللَّه بارندگیِ خوبی شد و کشور تقریباً در تولید گندم خودکفا گردید. این همان چیزی بود که من تأکید می‌کردم و بحمداللَّه مسؤولان، خودکفایی گندم را دنبال کردند. البته گندم یکی از موادِ لازم ماست؛ در بقیه مواد لازم مثل لبنیات، روغن و گوشت هم باید کشور کاملاً خودکفا و غنی شود و بتواند این محصولات را صادر کند. ما باید این مسأله را دنبال کنیم، و این به نظر ما کاملاً ممکن است. ما دشتهای وسیع و خوبی داریم. در همین منطقه بم دشت وسیعِ بسیار خوبی وجود دارد. در خوزستان دشتهای وسیعِ عجیبی هست که باید استحصال شود و به کار بیفتد. از لحاظ آمادگی برای کشاورزی، کشور مستعدّی داریم؛ بنابراین باید همّت کنیم.
من به شما کشاورزان عزیز عرض می‌کنم که این کار را به عنوان یک کار سازنده، اثرگذار و یک کار مقدّس دنبال کنید. ان‌شاءاللَّه سیاستهای مسؤولان هم به کمک شما بیاید و همان‌طور که اشاره کردند، تولید کشاورزی، اقتصادی، سودآور و تشویق کننده برای سرمایه‌گذاری شود و در سایه این تحرّک عظیم، مردم احساس راحتی کنند و از لحاظ غذا احساس امنیت نمایند و کشور بتواند کار خودش را انجام دهد.1382/10/14

لینک ثابت
پیشرفت علمی ایران

ما پیشرفتهای‏ علمی‏ و پژوهشیِ بسیار زیادی در بخشهای مختلف داشته‏ایم که ستون اصلی این بخشها را همین جوانان انقلابی و بچه‏های مؤمن تشکیل داده‏اند. آن‏ها بودند که وارد میدان شدند و بر اساس همان روحیه، بسیاری از گردنه‏ها و عقبه‏های تحقیقات و کار مهمّ علمی را پیش بردند. بله؛ معنویت، دنیای انسان را هم آبادتر می‏کند؛ منتها دنیای سالم. آنجایی که فرهنگ جهادی نیست و فرهنگ مادّی حاکم است، هر انسانی به تنهایی خودش محور همه‏ی حوادث عالم است؛ سود را برای خود می‏خواهد و ضرر را از خود دفع می‏کند. اصل برای او این است؛ لذا تعارضها و بی‏اخلاقی‏ها و بی‏صداقتی‏ها و دشمنیها پیش می‏آید. آنجایی که حرکت و روح جهادی وجود دارد، انسان در ایمان و آرمان و خدمت به دیگران حل می‏شود و خود را فراموش می‏کند. این روحیه را باید در جامعه تقویت کرد. کشاورزی و دامداری ما هم با این روحیه رونق واقعی خود را پیدا خواهد کرد.1382/10/14
لینک ثابت
چشم داشت بیگانگان به دشتهای حاصلخیز قزوین ومغان در قبل از انقلاب

همان‌گونه كه می‌دانید آب در كشور ما به قدر زمین نیست. معروف است كه ایران كشورِ كم آبی است؛ اما اگر با عقل و تدبیر و روحیه‌ی خستگی‌ناپذیر پیش برویم، می‌شود از همین آب موجود استفاده كرد. آبها را كه هرز می‌رود، مهار كنیم. آبها را درست مصرف كنیم. در مصرف آب اسراف نكنیم. با كار علمی و مدبّرانه می‌شود استفاده‌ی بهینه كرد. خیلی‌ها قبل از انقلاب به دشتهای حاصلخیز ما چشم داشتند. كسانی كه از همه چیز این كشور بیگانه بودند، برای دشت قزوین و دشت مغانِ ما برنامه‌ریزی كرده بودند؛ ما چرا نتوانیم برنامه‌ریزی كنیم تا از این خاكهای حاصلخیز و از این زمینهای واقعاً بالاتر از قیمت مادّی استفاده كنیم؟ می‌شود این كارها را كرد و باید بكنیم؛ با روح جهادی ممكن است.1382/10/14
لینک ثابت
فرهنگ جهادی؛ هدیه انقلاب اسلامی به مردم

در نظام جمهوری اسلامی و به بركت انقلاب اسلامی، همه‌ی تلاشها سرعت و كاراییِ مضاعفی پیدا می‌كند. آنچه انقلاب اسلامی به مردم ما داد، فرهنگ جهادی بود. فرهنگ جهادی در همه‌ی صحنه‌ها و عرصه‌ها به كار می‌آید و در زمینه‌ی كارهای زیربناییِ كشاورزی و دامداری و امثال این‌ها هم از اوّل انقلاب، روح و فرهنگ جهادی وارد میدان شد. بعضی از صاحب‌نظران در باره‌ی انقلاب‌های دنیا این‌طور اظهار نظر كرده‌اند كه انقلابها بعد از آنكه به پیروزی رسیدند، سیّال بودن و جوشندگی و تحرّك و پیشرفت آن‌ها از بین می‌رود و به دستگاه‌های ایستا و بی‌تحرّك تبدیل می‌شوند. ممكن است در برخی از انقلابها همین‌طور باشد- ما نسبت به آن‌ها قضاوتی نمی‌كنیم- اما در مورد انقلاب ما پدیده‌ای دیده شد كه این فرضیه را از كلیّت انداخت و در اینجا غلط از آب درآمد؛ زیرا خودِ انقلاب دستگاه‌هایی را به وجود آورد كه در ذاتشان حركت و جوشش انقلابی و سریع و جهادی وجود داشت. یكی از دستگاه‌ها جهاد سازندگی بود، یكی از دستگاه‌ها سپاه بود، یكی از دستگاه‌ها بسیج بود. این‌ها دستگاه‌هایی هستند كه شكل اداری و ثابت و ایستا و متحجّر و منجمد نداشتند. و لو سازماندهی و تشكیلات و نظم در این‌ها وجود داشت، اما همان حالت حركت، پیشرفت و جهش كه در خود انقلاب موجود بود، در این‌ها هم وجود داشت و ما اثرش را هم در بیرون دیدیم. در دفاعِ هشت‌ساله، بسیج و تحرّك مردم را دیدید. در میدان كار و سازندگی و پیشرفت، روحیه‌ی جهادی را دیدید، كه البته مخصوص جهاد سازندگی هم نماند؛ این روحیه در بسیاری از دستگاه‌ها رسوخ كرد. امروز هم شما در كمك‌رسانی به بم همین روحیه را مشاهده می‌كنید. این روحیه در همه جای دنیا نیست. مهربانی و همكاری و دلسوزی برای مصیبت‌دیدگان- كه مربوط به همه‌ی بشر است- یك حرف است؛ اما جوشش و تحرك و نشاط و ورود در میدان، بدون هیچ ترتیب آداب، برای خدمت كردن، یك حرف دیگر است. آنچه در ایران دیده شد، این بود: همه وارد میدان شدند و تحرّك پیدا كردند. بنده در سالهای قبل از انقلاب، حوادثی مثل زلزله و سیل را از نزدیك دیده بودم. خود من رفتم امدادگری و خدمتگزاری كردم. این روحیه‌ی حركت عمومی، این دلسوزی، این ورود در صحنه‌ی كار و ابتكار، این كمك‌رسانیِ انبوه، مخصوص ملتی است كه دل او از حركت جهادی گرم است و جوشش جهادی در دل او وجود دارد. این همان روحیه‌ی بسیجِ دوران دفاع مقدّس است؛ این همان روحیه‌ی سنگرسازان بی‌سنگرِ جهاد سازندگی است كه غسل شهادت می‌كردند، روی بولدوزر می‌نشستند تا خاكریز بزنند. ما این روحیه را باید حفظ كنیم. این روحیه با كار علمی و نظم تشكیلاتی هیچ منافاتی ندارد؛ بلكه اتفاقاً كار علمی را هم همین روحیه‌ی جهادی بهتر می‌كند.1382/10/14
لینک ثابت
صادرات غیرنفتی, ثبات سیاست‌ها

یكی از اساسی‌ترین كارها این است كه در باب كشاورزی و محصولات كشاورزی، سیاستها ثابت، ماندگار و پیگیری شده باشد و به مسائل تولیدكنندگان كشاورزی رسیدگی شود. این‌طور نباشد كه یك سال ما به‌خاطر كمبود پیاز، پیاز وارد كنیم؛ اما سال بعد كه كشاورز ما پیاز تولید كرد، این محصول در انبارها بپوسد. كشور ما مستعدّ است. دیدید سال گذشته بحمداللَّه بارندگیِ خوبی شد و كشور تقریباً در تولید گندم خودكفا گردید. این همان چیزی بود كه من تأكید می‌كردم و بحمداللَّه مسؤولان، خودكفایی گندم را دنبال كردند. البته گندم یكی از موادِ لازم ماست؛ در بقیه مواد لازم مثل لبنیات، روغن و گوشت هم باید كشور كاملاً خودكفا و غنی شود و بتواند این محصولات را صادر كند. ما باید این مسأله را دنبال كنیم، و این به نظر ما كاملاً ممكن است.1382/10/14
لینک ثابت
نصرت الهی

مسؤولان محترم هم در وزارت جهاد كشاورزی خدمت خود را مقدّس بدانند. كار آنها بسیار مهم و یكی از انسانی‌ترین كارهاست. البته خداوند متعال هم تفضّل و لطف خواهد كرد. هرجا شما تلاش و مجاهدت كنید، مطمئن باشید كمك الهی بالای سرتان است. بله؛ اگر تنبلی كنیم، كنار بنشینیم، محاسبه بد بكنیم و فریب بخوریم، كمك الهی از ما گرفته خواهد شد. دیگر نباید از خدا شكایت كنیم كه چرا به ما كمك نكرد؛ از خودمان باید شكایت كنیم و خودمان را باید ملامت نماییم. كسانی كه تلاششان مؤثّر است، اگر وارد میدان كار و تلاش شوند و از اراده و فكر و جان و جسمِ خودشان مایه بگذارند، حتماً كمك الهی بالای سر آنها و در اختیار آنهاست.1382/10/14
لینک ثابت
اختلال دستگاه محاسباتی

مسؤولان محترم هم در وزارت جهاد کشاورزی خدمت خود را مقدّس بدانند. کار آنها بسیار مهم و یکی از انسانیترین کارهاست. البته خداوند متعال هم تفضّل و لطف خواهد کرد. هرجا شما تلاش و مجاهدت کنید، مطمئن باشید کمک الهی بالای سرتان است. بله؛ اگر تنبلی کنیم، کنار بنشینیم، محاسبه بد بکنیم و فریب بخوریم، کمک الهی از ما گرفته خواهد شد. دیگر نباید از خدا شکایت کنیم که چرا به ما کمک نکرد؛ از خودمان باید شکایت کنیم و خودمان را باید ملامت نماییم. کسانی که تلاششان مؤثّر است، اگر وارد میدان کار و تلاش شوند و از اراده و فکر و جان و جسمِ خودشان مایه بگذارند، حتماً کمک الهی بالای سر آنها و در اختیار آنهاست.1382/10/14
لینک ثابت
واقع‌گرایی

بعضیها اشتباه میکنند که در مقابل آرمان‌گرایی، واقع‌بینی را مطرح میکنند. در نظر اینها واقع‌بینی نقطه مقابل آرمان‌گرایی است. این خطای بزرگی است؛ چون آرمان‌گرایی، خودش واقعیتها را در جامعه میسازد. یک مجموعه با آرمان و دارای هدفهای بلند میتواند واقعیتها را طبق آرمان خود شکل دهد و به‌وجود آورد. دنیا این‌طور پیش رفته است. آرمانها را کنار بگذاریم، به بهانه واقع‌بینی!؟ این کمال غفلت است. آرمان‌گرایی به‌وجود آورنده واقعیتهای شیرین و مطلوب است. وقتی یک انسان، یک مجموعه و یک ملت با مسؤولان و دست‌اندرکارانش پای آرمانها ایستادند و حاضر نشدند کوتاه بیایند و برایش کار کردند، چه اتّفاقی میافتد؟ واقعیتها به سمت آرمانها تغییر میکند. این خودش بزرگترین واقعیت و قانون زندگی است؛ چرا بعضی این را فراموش میکنند؟1382/10/14
لینک ثابت
بسیج مستضعفین

در نظام جمهوری اسلامی و به برکت انقلاب اسلامی، همه تلاشها سرعت و کارایىِ مضاعفی پیدا میکند. آنچه انقلاب اسلامی به مردم ما داد، فرهنگ جهادی بود. فرهنگ جهادی در همه صحنه‌ها و عرصه‌ها به‌کار می‌آید و در زمینه کارهای زیربنایىِ کشاورزی و دامداری و امثال اینها هم از اوّل انقلاب، روح و فرهنگ جهادی وارد میدان شد. بعضی از صاحب‌نظران درباره انقلابهای دنیا این‌طور اظهار نظر کرده‌اند که انقلابها بعد از آن‌که به پیروزی رسیدند، سیّال بودن و جوشندگی و تحرّک و پیشرفت آنها از بین میرود و به دستگاههای ایستا و بیتحرّک تبدیل میشوند. ممکن است در برخی از انقلابها همین‌طور باشد - ما نسبت به آنها قضاوتی نمیکنیم - اما در مورد انقلاب ما پدیده‌ای دیده شد که این فرضیه را از کلیّت انداخت و در این‌جا غلط از آب درآمد؛ زیرا خودِ انقلاب دستگاههایی را به‌وجود آورد که در ذاتشان حرکت و جوشش انقلابی و سریع و جهادی وجود داشت. یکی از دستگاهها جهاد سازندگی بود، یکی از دستگاهها سپاه بود، یکی از دستگاهها بسیج بود. اینها دستگاههایی هستند که شکل اداری و ثابت و ایستا و متحجّر و منجمد نداشتند. ولو سازماندهی و تشکیلات و نظم در اینها وجود داشت، اما همان حالت حرکت، پیشرفت و جهش که در خود انقلاب موجود بود، در اینها هم وجود داشت و ما اثرش را هم در بیرون دیدیم. در دفاعِ هشت ساله، بسیج و تحرّک مردم را دیدید. در میدان کار و سازندگی و پیشرفت، روحیه جهادی را دیدید، که البته مخصوص جهاد سازندگی هم نماند؛ این روحیه در بسیاری از دستگاهها رسوخ کرد. امروز هم شما در کمکرسانی به بم همین روحیه را مشاهده میکنید. این روحیه در همه جای دنیا نیست. مهربانی و همکاری و دلسوزی برای مصیبت‌دیدگان - که مربوط به همه بشر است - یک حرف است؛ اما جوشش و تحرک و نشاط و ورود در میدان، بدون هیچ ترتیب آداب، برای خدمت کردن، یک حرف دیگر است. آنچه در ایران دیده شد، این بود: همه وارد میدان شدند و تحرّک پیدا کردند. بنده در سالهای قبل از انقلاب، حوادثی مثل زلزله و سیل را از نزدیک دیده بودم. خود من رفتم امدادگری و خدمتگزاری کردم. این روحیه حرکت عمومی، این دلسوزی، این ورود در صحنه کار و ابتکار، این کمکرسانىِ انبوه، مخصوص ملتی است که دل او از حرکت جهادی گرم است و جوشش جهادی در دل او وجود دارد. این همان روحیه بسیجِ دوران دفاع مقدّس است؛ این همان روحیه سنگرسازان بیسنگرِ جهاد سازندگی است که غسل شهادت میکردند، روی بولدوزر مینشستند تا خاکریز بزنند. ما این روحیه را باید حفظ کنیم. این روحیه با کار علمی و نظم تشکیلاتی هیچ منافاتی ندارد؛ بلکه اتفاقاً کار علمی را هم همین روحیه جهادی بهتر میکند.
 
من به شما عرض کنم؛ ما پیشرفتهای علمی و پژوهشىِ بسیار زیادی در بخشهای مختلف داشته‌ایم که ستون اصلی این بخشها را همین جوانان انقلابی و بچه‌های مؤمن تشکیل داده‌اند. آنها بودند که وارد میدان شدند و بر اساس همان روحیه، بسیاری از گردنه‌ها و عقبه‌های تحقیقات و کار مهمّ علمی را پیش بردند. بله؛ معنویت، دنیای انسان را هم آبادتر میکند؛ منتها دنیای سالم. آن‌جایی که فرهنگ جهادی نیست و فرهنگ مادّی حاکم است، هر انسانی به تنهایی خودش محور همه حوادث عالم است؛ سود را برای خود میخواهد و ضرر را از خود دفع میکند. اصل برای او این است؛ لذا تعارضها و بیاخلاقیها و بیصداقتیها و دشمنیها پیش می‌آید. آن‌جایی که حرکت و روح جهادی وجود دارد، انسان در ایمان و آرمان و خدمت به دیگران حل میشود و خود را فراموش میکند. این روحیه را باید در جامعه تقویت کرد. کشاورزی و دامداری ما هم با این روحیه رونق واقعی خود را پیدا خواهد کرد.1382/10/14

لینک ثابت
حرکت جهادی

مهربانی و همکاری و دلسوزی برای مصیبت‌دیدگان - که مربوط به همه بشر است - یک حرف است؛ اما جوشش و تحرک و نشاط و ورود در میدان، بدون هیچ ترتیب آداب، برای خدمت کردن، یک حرف دیگر است. آنچه در ایران دیده شد، این بود: همه وارد میدان شدند و تحرّک پیدا کردند. بنده در سالهای قبل از انقلاب، حوادثی مثل زلزله و سیل را از نزدیک دیده بودم. خود من رفتم امدادگری و خدمتگزاری کردم. این روحیه حرکت عمومی، این دلسوزی، این ورود در صحنه کار و ابتکار، این کمکرسانىِ انبوه، مخصوص ملتی است که دل او از حرکت جهادی گرم است و  جوشش جهادی در دل او وجود دارد. این همان روحیه بسیجِ دوران دفاع مقدّس است؛ این همان روحیه سنگرسازان بیسنگرِ جهاد سازندگی است که غسل شهادت میکردند، روی بولدوزر مینشستند تا خاکریز بزنند. ما این روحیه را باید حفظ کنیم. این روحیه با کار علمی و نظم تشکیلاتی هیچ منافاتی ندارد؛ بلکه اتفاقاً کار علمی را هم همین روحیه جهادی بهتر میکند.
 
من به شما عرض کنم؛ ما پیشرفتهای علمی و پژوهشىِ بسیار زیادی در بخشهای مختلف داشته‌ایم که ستون اصلی این بخشها را همین جوانان انقلابی و بچه‌های مؤمن تشکیل داده‌اند. آنها بودند که وارد میدان شدند و بر اساس همان روحیه، بسیاری از گردنه‌ها و عقبه‌های تحقیقات و کار مهمّ علمی را پیش بردند. بله؛ معنویت، دنیای انسان را هم آبادتر میکند؛ منتها دنیای سالم. آن‌جایی که فرهنگ جهادی نیست و فرهنگ مادّی حاکم است، هر انسانی به تنهایی خودش محور همه حوادث عالم است؛ سود را برای خود میخواهد و ضرر را از خود دفع میکند. اصل برای او این است؛ لذا تعارضها و بیاخلاقیها و بیصداقتیها و دشمنیها پیش می‌آید. آن‌جایی که حرکت و روح جهادی وجود دارد، انسان در ایمان و آرمان و خدمت به دیگران حل میشود و  خود را فراموش میکند. این روحیه را باید در جامعه تقویت کرد. کشاورزی و دامداری ما هم با این روحیه رونق واقعی خود را پیدا خواهد کرد.1382/10/14

لینک ثابت
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی