همین شعارهای اساسی که در این چند سال داده شده و آنچه بیش از همه به دانشگاهها ارتباط پیدا میکند، جنبش تولید علم و جنبش نرمافزاری است، یا جنبش عدالتخواهی که اصلاً خطاب به دانشجویان بود، یا حرکت مبارزه با فساد. چند شعارِ اینگونه در این چند سال داده شد
چند شعاری که ما در این دو سه سال دادهایم، همه در جهت مبارزه با فساد بوده است؛ چون فساد در جامعه رخنه ایجاد میکند. شعارهای دیگر، جنبش عدالتخواهی - در بلند مدّت - جنبش نرمافزاری و جنبش تولید علم بوده است. البته جنبش تولید علم، بدون پیشرفت علم ممکن نیست. بدون پیشرفت علم، در این دنیای متنوّع نمیشود رقابت کرد و پیش رفت؛ حتماً پیشرفت علم لازم است. این، وظیفهی دانشگاهها و دانشجویان و اساتید را بسیار سنگین میکند. جنبش آزادهاندیشی که چند ماه قبل مطرح شد، اصرار بر مسألهی اشتغال - که در دو سه سال اخیر در این زمینه خیلی تلاش شده است - و اصرار بر تقویت پول ملی، از شعارهایی است که ما در این چندسال روی آنها تکیه کردیم و برای هر کدام حساب خاصی باز شد و به فضل الهی حرکت خاصی در دستگاههای مربوط به آنها آغاز گردید. وقتی انسان میبیند دشمن چه میخواهد بکند، میفهمد که باید در داخل چهکار کند. البته در دو سه سال قبل از این، در قالب نفی فقر و فساد و تبعیض، بسیاری از این حرفها مطرح بود. در سیاستهای کلان نظام هم که رهبری باید به دولت اعلام کند و مجلس بر اساس آن سیاستها مقرّرات و قوانین را بگذراند - هم در سیاستهای برنامهی سوم و هم در سیاستهای برنامهی دوم که مربوط به هفت هشت سال قبل از این بود - همهی این مطالبِ کلّی لحاظ شد؛ لیکن بسیج کردن و متوجّه کردن افکار عمومی، بخصوص جوانان به اهمیت بعضی از این سرفصلها، ایجاب میکند که هر کدام از اینها به تنهایی مورد توجّه قرار گیرد و دنبال شود. البته خیلی از این شعارها وقتی مطرح شد، از سوی بعضی از بخشهای جامعه مورد بیتوجّهی قرار گرفت؛ لیکن وجدانهای پاک، بخصوص جوانان در محیطهای جوانی، احساس کردند که این شعارها مورد علاقهی آنهاست. در محیط دانشجویی، شوق به علم، عدالت و آزادی وجود دارد؛ اینها شوقهای اصلی در محیطهای علمی است. من مایل بودم راجع به هر کدام از اینها توضیح مختصری عرض کنم، اما مجال نیست.
این را هم در پرانتز بگویم که از دو نقطهی متقابل، گاهی بعضی حرفها گفته میشود که به نظر ما درست نیست. مثلاً وقتی بحث مبارزه با فساد مطرح میشود، از یک نقطه کسانی میگویند چرا اصلاً شما فساد را بهعنوان یک مسأله در جامعه مطرح میکنید؟ بهنظر ما این حرف نادرستی است؛ چون فساد وجود دارد. البته در اینجا فساد، مثل مافیاهایی که در برخی دولتها و نظامها وجود دارد، گسترده و سازمانیافته نیست. به فضل پروردگار در نظام جمهوری اسلامی - لااقل در تشکیلات مسؤول دولتی - فسادِ سازمان یافته وجود ندارد؛ اما فساد به میزانی وجود دارد و در همه جا و در همهی زمانها هم امکان بُروزش هست و باید با آن مبارزه کرد. در دنیا بعضی از دستگاهها هستند که اصلاً مبارزه با فساد و تبعیض و بیعدالتی را قبول ندارند؛ حتّی اسمش را هم نمیآورند. بعضی کشورها ممکن است بهصورت نمایشی چنین کارهایی بکنند؛ بعضی جاها نمایشی هم نیست؛ از روی ناچاری است و بهعنوان سوپاپ امن این کارها را میکنند؛ اما در کشور ما این حرکت و این فکر، برخاسته از اعتقاد ماست؛ فلسفهی وجودی ماست. هرچه نکنیم، ناشی از نتوانستن است؛ این راه و حرکت ماست. بنابراین اگر کسی اعتراض کند چرا بحث مبارزه با فساد را پیش میآورید، اعتراض بجایی نیست. فساد را نباید انکار کرد؛ مبارزه با فساد را باید قبول کرد؛ اما مبالغه در مسألهی فساد هم نباید باشد.
یک عدّه هم از آن طرف مقابله میکنند و همه را فاسد و کجدست و ناپاکدامن تلقّی میکنند و اگر کسی هم چنین تلقّیای داشته باشد، خوششان میآید. دشمن، نیازمند به اغتشاش افکار عمومی و ابهامآفرینی است. دشمن از هر دو موجِ مخالف استفاده میکند. از یک طرف آن حرفها را دلیل میگیرد بر وجود فساد و مبالغه در فساد میکند؛ از یک طرف خواهد گفت این کار نمایشی است. بنابراین از همه طرف ما را محاصرهی تبلیغاتی میکند. ما باید صراط مستقیم را بشناسیم و راه درست را دنبال کنیم. همینطور است مسألهی نهضت عدالتخواهی که من خطاب به دانشجویان آن را گفتم. البته من میدانم علاقه به این حرکتها و نهضتهای اجتماعی در بین دانشجویان و کلاًّ جوانان زیاد است و سؤالهایی هم در این زمینه دارند.
دانشجویی دو سه هفته قبل از من سؤال کرد: در مسألهی عدالت، چرا خودتان وارد میدان نمیشوید؟ این توقعِ درستی نیست. مدیریّت انقلاب، غیر از مدیریّت اجرایی کشور است. برای رهبری، وارد شدن در میدان اوّلاً به صورت طرح مسأله و بسیج افکار عمومی است؛ ثانیاً به صورت خواستن از دستگاههای اجرایی است. برخی از دستگاههای اجرایی، مخصوص این کارند. در زمینهی مبارزه با فساد، هم قوّهی مجریّه و هم قوّهی قضاییّه درگیرند. بنده از هر دو قوّه بهطور جد خواستهام و آنها درگیرند؛ ورود رهبری اینجاست. بله؛ اگر روزی معلوم شود دستگاههای قوّهی مجریّه و قوّهی قضاییّه آماده نیستند کار کنند، رهبری چارهای پیدا نخواهد کرد جز اینکه خودش وارد میدان شود؛ کسی را بگمارد و مأمور مشخصی را برای این کار معین کند؛ اما بحمداللَّه اینطور نیست. دستگاههای قوّهی مجریّه آمادهاند؛ چون بخشی که مربوط به قوّهی مجریه است، گرفتن گلوگاههای فساد است. در بخشهای مالی، پولی، بازرگانی و گمرکی گلوگاههای فساد مالی وجود دارد. بیتوجّهی به این مراکز موجب میشود فساد بهوجود آید. وقتی دستگاهها نظارت و مراقبت خود را دقیق کنند، جلوِ فساد گرفته خواهد شد؛ این میشود پیشگیری. در بخش قضایی، برخورد با مواردی است که از این پیشگیری عبور کردهاند و جرم اتّفاق افتاده است. البته تا امروز بیشتر از صد مورد از موارد مهم و کلان را دنبال کردهاند، منتها نباید جنجال کنند. من در همان نامهی هشت مادّهای هم همین سفارش را کرده بودم؛ گفتم کار را بیجنجال پیش ببرید. ما میخواهیم حقیقتاً با فساد مبارزه شود؛ جنجال لازم نیست. بله، خبررسانی به مردم خوب است. وقتی کار تمام شده باشد، آن مقداری که لازم باشد، خبر رسانی شود. کار هم صورت میگیرد.1382/02/22
لینک ثابت