نظام جمهوری اسلامی متّکی به مردم است و مردم هم با ایمان و روحیه و اعتقادِ خود به این نظام علاقهمند و دلبستهاند و از آن دفاع میکنند؛ این حقیقت در طول این سالها فهمیده شد. اگر این ابزار از دست نظام اسلامی گرفته شود، بدیهی است برای کسی که فکری برای این کشور و این نظام در سر دارد، چقدر حائز اهمیت است. لذا دیدیم از همان سالهای هفتاد و سه و هفتاد و چهار روز به روز این تقابل شدیدتر شد و رخنهافکنی در مبانی اعتقادی و ارزشی نظام در سطوح مختلف شروع گردید. حتّی در خود انقلاب و حتّی در ریشههای عمیقتر انقلاب- مانند اسلام، عاشورا، تشیّع و جدا نبودن دین از سیاست- که جزو مبانی مسلّم فکری در نظر متصدّیان انقلاب و روشنفکران کشور و پیشروان این حرکت عظیم بود، شبههافکنی و تردیدافکنی به شکل همهجانبه و عمیق شروع شد. سمینارها و کنگرهها تشکیل دادند، نشریات تخصّصی در خارج از کشور منتشر کردند و هرچه هم توانستند، در داخل کشور از پایگاههایی که در اختیارشان بود، استفاده کردند. البته عدّهای نمیفهمیدند چهکار میکنند، اما عدّهای هم میفهمیدند. بعضی از عناصر داخلی میفهمیدند چه کمک بزرگی به دشمن میکنند؛ کمکی که متأسفانه تا امروز هم ادامه دارد و بهعنوان شیوهای که دشمن آن را انتخاب کرده است، ادامه خواهد داشت.
از دشمن نمیشود توقّع داشت راهی را که برای مقابله با جبههی مقابل خود در پیش گرفته است، رها کند؛ مگر آن وقت که مأیوس شود، تیرش به سنگ بخورد و بفهمد فایدهای ندارد. در همهی مسائل- چه مسائل سیاسی، چه مسائل اعتقادی، چه مسألهی فلسطین، چه مسألهی حزب اللّه و چه مسائل علمی- دشمن شبههافکنی میکند. نقشهی اساسی دشمن چیست؟ مقابله با جمهوری اسلامی برای دستیابی و سلطه بر ایران، با همان خصوصیاتی که میدانیم و عرض کردیم ایران برای اردوگاه استکبار و امریکا چه اهمیتی دارد.1382/02/22
لینک ثابت