بعضی از کسانی که خودشان را در شمار زبدگان و نخبگان و احزاب سیاسی و صاحبنظران مسائل سیاست به حساب میآوردند، این[اسلامگرایی و تکیه بر مبانی مستحکم اسلامی و قرآنی] را نمیپسندیدند .....از اوّلی که امام دستور داد قانون اساسی به وسیله خبرگان منتخب مردم تدوین شود، هرجا که نام اسلام و نشانی از حضور واقعی اسلام بود، اینها مقابله کردند. آنجایی که اصل مربوط به «ولایت فقیه» مطرح شد، اینها بیتابانه مبارزه کردند. البته با ولایتش مخالف نبودند - ولایت یعنی حکومت؛ آنها تشنه قدرت و حکومت کردن بودند - با فقیهاش مخالف بودند؛ چون به معنای حضور حقیقی دین در جامعه بود؛ این را برنمیتافتند و تحمّل نمیکردند.1380/03/14
لینک ثابت