من عرض کنم طرّاحان و کمین گرفتگانی که منتظرند از ملت ایران نشانهای بروز کند که آنها امیدوار شوند مردم با انقلاب میانهای ندارند و از انقلاب جدا شدهاند - که واقعاً کمین هم گرفتهاند - دچار تناقضند! از یک طرف بعضی از اظهارات و بعضی از تیترهای روزنامهها را نگاه میکنند، که نشانهی این است که همهی معنویّات در این کشور از بین رفته است؛ دیگر از انقلاب و از امام خبری نیست و همه چیز بهدست فراموشی سپرده شده است؛ اینها خوشحال میشوند و خیال میکنند که همینطور است؛ اما بعد نوبت حضور مردم که میرسد - مثل روز بیست و دوم بهمن - ناگهان با سیل عظیم مردمی، با شعار اسلام، با شعار انقلاب، با یاد امام، با بزرگداشت خاطرههای پُرشکوه گذشته مواجه میشوند! اینها دچار تناقضند و نمیدانند که چه کنند؛ لذا در طرّاحیهایشان دائماً در حال رفت و برگشت و تردّدند!
ملت ایران توانسته است با قدرت خود، دشمن خود را گیج کند. به اظهاراتشان نگاه نکنید؛ اظهاراتی که گاهی از روی اقتدار حرفی میزنند که ممکن است بعضیها را مرعوب کند. حقیقت قضیه غیر از این است. ملت زنده است؛ ملت مؤمن است؛ دلها با اسلام است؛ دلها با امام است. تا امروز هیچ قدرتی نتوانسته است دلهای مردم را از محبّت امام و یاد امام و تعظیم و تجلیل شهدا، شهادت و ارزشهای انقلاب خالی کند. انتخابات هم همینطور است. من لازم میدانم به این مناسبت، راجع به انتخابات، دو، سه جملهای عرض کنم:
انتخابات، فقط یک پدیدهی سیاسی نیست. انتخابات، مظهر حضور مردم، مظهر احقاق حق و مظهر توانایی و اقتدار ملی برای یک کشور است. امروز در دنیا - چه در کشور ما و چه در هر جای دیگر - روی این حساب میشود که چند درصد از کسانی که میتوانستند رأی بدهند، در یک انتخابات شرکت کردند و رأی دادند. از نظر مردم دنیا و تحلیلگران و سیاستگذاران عالم، آن نظامی مستحکم است که تعداد بیشتری از مردمش در هنگام انتخابات پای صندوقها بیایند و رأی بدهند. این نشانهی استحکام یک نظام است؛ که بحمداللَّه ما این را در انتخاباتهای گوناگونی که در این سالهای متوالی داشتهایم، همیشه نشان دادهایم و مردم حضور قویای داشتهاند. هم حق و هم تکلیف مردم است که بیایند و سرنوشت کشورشان را بهدست خودشان معیّن کنند؛ زیرا که کشور متعلّق به مردم است. مردم باید بیایند و با انتخاب صحیح و آزادانه، قانونگذارانشان را در قوّهی مقنّنه معیّن کنند؛ مجریان خودشان را با ترتیبی که در قانون معیّن شده است، معیّن کنند. این حقّ مردم است و متعلّق به آنهاست؛ اما تکلیف هم هست. اینطور نیست که یکی بگوید من نمیخواهم از این حقّم استفاده کنم؛ نه، سرنوشت نظام بستهی به احقاق و استنقاذ این حقّ است؛ این تکلیف است؛ باید همه شرکت کنند. نظام جمهوری اسلامی توانسته است این حق را در اختیار مردم بگذارد؛ اما در گذشته ما این حق را نداشتیم. در نظامهای گذشته، مردم از استفاده از چنین حقّی محروم بودند. نظام جمهوری اسلامی این حق را داده است؛ باید مردم بروند و استنقاذ کنند. گاهی یک رأی هم مؤثّر است؛ هیچکس نگوید رأی منِ تنها چه تأثیری دارد. گاهی یک رأی یا چند رأی، در سرنوشت یک کشور اثر میگذارد. شما میتوانید با رأی دادن خودتان، شخص مؤمنِ صالح را به مجلس بفرستید. آن کسی که به مجلس رفت، در هنگامهی حسّاس - آنجایی که رأی یک نماینده میتواند سرنوشت کشور یا یک قشر، یا سرنوشت اقتصاد را معیّن کند - رأی او کارساز خواهد بود. لذا هیچ وقت کسی نگوید که رأی من چه تأثیری دارد. مهم این است که در روز انتخابات، انشاءاللَّه همهی مردم - زن و مرد، پیر و جوان و هرکس که از لحاظ قانونی میتواند رأی بدهد - بروند و رأی بدهند و انتخابات را پُرشور و پُررونق کنند. هرکس که به نظام اسلامی علاقه دارد، در این انتخابات شرکت خواهد کرد. هرکس که به سربلندی نظام جمهوری اسلامی علاقهای دارد، در این انتخابات شرکت خواهد کرد. پیشبینی من این است: آنچنان که ما از این ملت بزرگ و آگاه و هوشمند تاکنون حضور در همهی صحنهها را دیدهایم، انشاءاللَّه در این انتخابات هم پُرشور و با علاقه شرکت میکند و حضور خودش را اعلام خواهد کرد و در واقع طرفداریاش را از اسلام و نظام اسلامی نشان خواهد داد.
نکتهی دوم این است که انتخابات باید در فضای آرام و با صفا انجام گیرد و دور از تشنّج و درگیری و فضای نفرت باشد. بدیهی است که در همه جا نامزدهای گوناگونی با آراء و عقاید و سلایق مختلفی هستند و مردم هم نگاه میکنند و انشاءاللَّه با شناسایی و با تدبّر انتخاب میکنند و رأی خواهند داد. این کار باید در فضای آرام انجام گیرد. این افتخار ماست. ما چند روز قبل از این، بیست و یکمین سالگرد انقلاب را جشن گرفتیم و چند روز بعد نیز بیست و یکمین انتخابات را در کشورمان برگزار خواهیم کرد. این چیزِ کمی نیست؛ چیزِ خیلی مهمی است. حال، دیگران بنشینند و برای ملت ما غصّه بخورند که این کشور باید به طرف دمکراسی برود! دمکراسی چیست؟ اگر منظور از دمکراسی، همین حضور و دخالت و شرکت و انتخاب مردم است، بفرمایید؛ کجای دنیا چنین چیزی را سراغ دارید؟! آن کسانی که با پول و قدرت سیاسی امریکاییها سالها بر این مملکت حکومت کردند و همه چیزِ این مملکت را به باد دادند، آیا یک بار توفیق یافتند که چنین انتخاباتی را در سرتاسر این کشور بهوجود آورند؟! بیست و یک انتخابات، در بیست و یک سال؛ این شوخی است؟! در تمام این آزمایشهای بیستویکگانه، فضای این کشور تا امروز اینطور بوده است؛ فضای آرام، فضای صمیمی. البته بعضیها تبلیغ میکنند و حرف میزنند. فضای خشونت سیاسی و تشنّج سیاسی و نفرت، به حال انتخابات مضرّ است. یک عدّه را از عرصهی حضور در انتخابات بیزار میکند؛ یک عدّه را دچار تردید مینماید، دلها را میمیراند و امیدها را میکاهد. من میبینم متأسفانه بعضیها با اظهارات خود در برخی از این نوشتجاتی که منتشر میشود، سعی میکنند فضای نفرت را بر جامعه حاکم کنند. این یکی به جناح چپ بد میگوید، آن یکی به جناح راست بد میگوید؛ اینها کجا میروند؟! کجا میروید و چه میخواهید؟! چیست این تعبیراتی که ساختهاند و غالباً هم اینها را دشمن در دهانشان گذاشته و پرتاب کرده و یک عدّه آدم غافل - حالا نمیگوییم مغرض؛ اما بعضیشان هم قطعاً مغرضند - همینها را گرفتهاند و مرتّب لب میجنبانند و این حرفها را تکرار میکنند؟! چپ و راست چیست؟! این ملت، ملت مسلمان و مؤمن و یکپارچهای است. آحاد این ملت، با هم این انقلاب را بهوجود آوردند؛ با هم بیست و یک سال این نظام را حفظ کردند؛ با هم یک خطر بزرگ را در طول هشت سال جنگی که بر ما تحمیل شده بود، دفع کردند. بنابراین ملت باهمند؛ این دیوارکشیها چیست؟! یک عدّه با نامی در گوشهای، یک عدّه با نامی دیگر در گوشهی دیگری، همینطور مردم را تکّه تکّه میکنند. البته مردم هم نشان دادهاند که به این حرفها اعتنایی ندارند؛ این هم معلوم است. مردم راه خودشان را میروند، کار خودشان را میکنند؛ حالا هم آنها بروند و کار خودشان را بکنند.
باید فضا، فضای آرامی باشد. بعضیها با اصرار بر اینکه قرار است خشونت و تشنّج شود، ذهنها را دچار تشنّج میکنند؛ نه، مردم چنین قراری ندارند. من عرض میکنم، این دو، سه روزی که از حالا تا پایان رأیگیری باقی مانده است - که شاید بعد به مرحلهی دوم هم کشیده شود - در تمام مدّت، مردم عزیز ما و بخصوص جوانان، احساساتشان را کنترل و با عقلشان کار کنند؛ با دو چشمِ باز نگاه کنند و انتخاب نمایند. البته سلایق هم زیاد است؛ همه گونه سلیقه وجود دارد؛ تا بهحال هم همینطور بوده است. هرکسی طبق سلیقهی خود عمل کند؛ منتها همه توجّه کنند که این انتخابی که ما میکنیم، یک جا میبایست جواب آن را بدهیم. اینطور نیست که بگوییم حالا ما یا اصلاً انتخاب نمیکنیم، یا انتخاب میکنیم و کسی چه میفهمد! بله؛ مردم نمیفهمند که ما چه انتخاب کردیم؛ اما خدای متعال که تشخیص میدهد. ما باید جواب او را بدهیم. ما باید محاسبه کنیم، تحقیق کنیم، بررسی کنیم و معیارها را ملاحظه نماییم، تا بتوانیم به خداوند پاسخ دهیم. اگر انسان نمیتواند، از اشخاصی که مورد اعتماد هستند، از کسانی که انسان میتواند در مسائل مهم - در مسائلی که باید به خدا جواب داد - به آنها اعتماد کند، استفسار نماید؛ اشکالی هم ندارد. بنابراین، باید فضا را، فضای آرامی قرار دهند و همه مراقب باشند. من به این کسانی که همینطور یک گوشه نشستهاند و فضا را با تشنّج سیاسی و با پُر کردن از موهومات و شایعات، خراب میکنند، نصیحت میکنم که دست از جان مردم بردارند؛ بگذارند مردم کار خودشان را بکنند. نتیجهی انتخابات هم هرچه بشود، همه قبول دارند. کسی از آحاد مردم و از مسؤولان کشور نخواهد گفت چرا نتیجهی انتخابات این شد، یا این نشد؛ نه، آن آراءِ مردم است. بحمداللَّه در این کشور قانونْ محکم است و معیارِ واضحِ قانون در مقابل چشم همه هست.1378/11/26
لینک ثابت