رژیم صهیونیستی / صهیونیسم بینالملل / رژیم جعلی صهیونیستی/اسرائیل/اسراییل/رژیم اشغالگر فلسطین/رژیم صهیونیست
ماجرای تسلّط غاصبانه صهيونيستها بر فلسطين
اصل ماجرای فلسطین چیست؟ اصل ماجرا این است كه یك عده از یهودیان متنفّذ در دنیا به فكر ایجاد یك كشور مستقل برای یهودیها افتادند. از فكر اینها دولت انگلیس استفاده كرد و خواست مشكل خود را حل كند. البته آنها قبلًا به فكر بودند به اوگاندا بروند و آنجا را كشور خودشان قرار دهند. مدّتی به فكر افتادند به طرابلس، مركز كشور لیبی بروند؛ لذا رفتند با ایتالیاییها كه آن وقت طرابلس در دست آنها بود صحبت كردند؛ اما ایتالیاییها به اینها جواب رد دادند؛ بالاخره با انگلیسیها كنار آمدند. انگلیسیها آن وقت در خاورمیانه اغراض بسیار مهمِّ استعماری داشتند؛ دیدند خوب است كه اینها به این منطقه بیایند. اوّل به عنوان یك اقلیت وارد شوند، بعد بتدریج توسعه پیدا كنند و گوشهای را، آن هم گوشهی حسّاسی را بگیرند چون كشور فلسطین در نقطهی حساسی قرار دارد و دولت تشكیل دهند و جزو متّحدین انگلیس باشند و مانع شوند از اینكه دنیای اسلام بخصوص دنیای عرب در آن منطقه اتّحادی به وجود آورد. درست است كه اگر دیگران هوشیار باشند، دشمن میتواند اتّحاد ایجاد كند؛ اما دشمنی كه از بیرون آنطور حمایت میشود، با ترفندهای جاسوسی و با روشهای گوناگون میتواند اختلاف ایجاد كند كه همین كار را هم كرد: به یكی نزدیك شود، یكی را بزند، یكی را بكوبد، با یكی سختی كند. بنابراین، در درجهی اوّل كمك كشور انگلیس و بعضی كشورهای غربی دیگر بود. بعد اینها بتدریج از انگلیس جدا و به امریكا متّصل شدند. امریكا هم اینها را تا امروز زیر بال خودش گرفته است. اینها به این معنا كشوری به وجود آوردند و آمدند كشور فلسطین را تصرّف كردند. تصرّفشان هم اینطوری بود: اوّل با جنگ نیامدند؛ اوّل با حیله آمدند، رفتند زمینهای بزرگ فلسطین را كه زارعان و كشاورزان عرب روی آنها كار میكردند و خیلی هم سرسبز و آباد بود، با قیمتهای چند برابر قیمت اصلی، از صاحبان و مالكان اصلی این زمینهای بزرگ كه در اروپا و امریكا بودند خریدند؛ آنها هم از خدا خواستند و زمینها را به این یهودیها فروختند. البته دلّالهایی هم داشتند كه نقل كردهاند یكی از دلالهایشان همین «سیّد ضیاء» معروف، شریك رضا خان در كودتای 1299 بود كه از اینجا كه به فلسطین رفت، آنجا دلّال خرید زمین از مسلمانان برای یهودیها و اسرائیلیها شد! زمینها را خریدند؛ زمینها كه ملك اینها شد، با روشهای واقعاً بسیار خشن و همراه با سبعیّت و سنگدلی، بتدریج شروع به اخراج زارعان از این زمینها كردند. در جایی میرفتند، میزدند، میكشتند و در همین هنگام افكار عمومی دنیا را هم با دروغ و فریب به طرف خودشان جلب میكردند. این تسلّط غاصبانهی صهیونیستها بر فلسطین سه ركن داشت: یك ركنش عبارت از قساوت با عربها بود. برخوردشان با صاحبان اصلی، با قساوت و با سختی و خشونت شدید همراه بود. با اینها هیچگونه مدارا نمیكردند.ركن دوم، دروغ به افكار عمومی دنیا بود. این دروغ به افكار عمومی دنیا، یكی از آن حرفهای عجیب است. این قدر اینها بهوسیلهی رسانههای صهیونیستی كه دست یهودیها بود، دروغ گفتند هم قبل از آن و هم بعد از آن، این دروغها گفته میشد كه به خاطر همین دروغها بعضی از سرمایهداران یهودی را گرفتند! خیلیها هم دروغهای آنها را باور كردند. حتّی این نویسندهی فیلسوف اجتماعی فرانسوی «ژان پل سارتر» را نیز كه خودمان هم در جوانی چندی شیفتهی این آدم و امثال او بودیم، فریب دادند. همین «ژان پل سارتر» كتابی نوشته بود كه بنده در سی سال قبل آن را خواندم. نوشته بود: «مردمی بیسرزمین، سرزمینی بیمردم»! یعنی یهودیها مردمی بودند كه سرزمینی نداشتند؛ به فلسطین آمدند كه سرزمینی بود و مردم نداشت! یعنی چه مردم نداشت؟ یك ملت در آنجا بود و كار میكرد. شواهد زیادی هم هست. یك نویسندهی خارجی میگوید در سرتاسر سرزمین فلسطین، مزارع گندم مثل دریای سبزی بود كه تا چشم كار میكرد، دیده میشد. سرزمین بیمردم یعنی چه؟! در دنیا اینطور وانمود كردند كه فلسطین یك جای متروكهی مخروبهی بدبختی بود؛ ما آمدیم اینجا را آباد كردیم! دروغ به افكار عمومی! همیشه سعی میكردند خودشان را مظلوم جلوه دهند؛ الآن هم همینطور است! در این مجلّات امریكایی مثل «تایم» و «نیوزویك» كه بنده گاهی به اینها مراجعه دارم، اگر كوچكترین حادثهای علیه یك خانوادهی یهودی اتّفاق بیفتد، عكس و تفصیلات و سنّ كشته شده و مظلومیت بچههایش را بزرگ میكنند؛ اما صدها و هزارها مورد قساوت نسبت به جوانان فلسطینی، خانوادههای فلسطینی، بچههای فلسطینی، زنهای فلسطینی، در داخل فلسطین اشغال شده و در لبنان اتّفاق میافتد، ولی كمترین اشارهای به آنها نمیكنند! ركن سوم هم ساختوپاخت، مذاكره و به قول خودشان «لابی» است. بنشین با این دولت، با آن شخصیت، با آن سیاستمدار، با آن روشنفكر، با آن نویسنده، با آن شاعر، صحبت و ساخت كن! كار اینها تابهحال سه ركن داشته است كه توانستهاند این كشور را با این فریب و با این خدعه بگیرند. آن وقت قدرتهای خارجی هم با اینها همراه بودند؛ كه عمده انگلیس بود. سازمان ملل و قبل از سازمان ملل، جامعهی ملل هم كه بعد از جنگ برای به اصطلاح مسائل صلح تشكیل شده بود همیشه از اینها حمایت كردند؛ مگر در موارد معدودی. در همان سال 1948، جامعهی ملل قطعنامهای صادر نمود و فلسطین را بدون دلیل و بدون علّت تقسیم كرد. گفت پنجاه و هفت درصد از سرزمین فلسطین متعلّق به یهودیهاست؛ در حالی كه قبل از آن، در حدود پنج درصد زمینهای فلسطین متعلّق به اینها بود! آنها هم دولت تشكیل دادند و بعد هم قضایای گوناگون و حمله به روستاها و شهرها و خانهها و حمله به بیگناهان اتّفاق افتاد. البته دولتهای عرب هم كوتاهیهایی كردند. چند جنگ اتّفاق افتاد. در جنگ 1967، اسرائیلیها توانستند با كمك امریكا و دولتهای دیگر، مبالغی از زمینهای مصر و سوریّه و اردن را تصرّف كنند. بعد، در جنگ 1973 كه اینها شروع كردند، باز به كمك آن قدرتها توانستند نتیجهی جنگ را به نفع خودشان قرار دهند و زمینهای دیگری را تصرّف كنند. هدف اسرائیل، توسعه است. دولت صهیونیستی به سرزمین فلسطین فعلی هم قانع نیست. اوّل یك وجب جا میخواستند، بعد نصف زمین فلسطین را گرفتند، بعد همهی سرزمین فلسطین را گرفتند، بعد به كشورهای همسایهی فلسطین مثل اردن و سوریّه و مصر تجاوز كردند و زمینهای آنها را گرفتند. الآن هم هدف اساسی صهیونیزم، ایجاد اسرائیل بزرگ است. البته این روزها كمتر اسم میآورند؛ سعی میكنند كتمان كنند. بازهم به افكار عمومی دروغ میگویند. چرا؟ چون در این مرحلهای كه الآن هستیم، احتیاج دارند كه هدفهای توسعهطلبانهی خود را كتمان كنند! گرفتاریای كه امروز صهیونیستها دارند، این است كه به صلح احتیاج مبرم دارند. چرا؟ چون بعد از سال 1947 تا سال 1967 مبارزهای نبود و آن بیست سال در حال خوبی نگذشت. بعد هم كه مبارزات مسلّحانه شروع شد. این مبارزات مسلّحانه از بیرون سرزمین فلسطین بود؛ همین سازمان آزادیبخش و بقیهی گروهها، مركزشان در اردن یا در سوریّه یا در جاهای دیگر بود. گروههایی را میفرستادند و حملهای میكردند و ضربهای میزدند و عقب میكشیدند. در داخل سرزمین فلسطین، سازمان مبارزی شكل نگرفته بود. در داخل سرزمین، مردم مرعوب بودند و نمیتوانستند هیچ حركتی بكنند؛ اما بعد از انقلاب اسلامی دو اتّفاق مهم افتاد. یكی اینكه نهضت فلسطین كه یك نهضت غیر دینی بود به یك نهضت اسلامی تبدیل شد و مقاومت اسلامی به وجود آمد و رنگ اسلامی گرفت. همان مبارزانی هم كه از بیرون مبارزه میكردند مثل كسانی كه از لبنان یا مناطق دیگر به اسرائیل حمله میكردند و به آنها ضربه میزدند با انگیزهی اسلامی، كه یك انگیزهی بسیار قوی است، وارد میدان شدند. ثانیاً «انتفاضه» به وجود آمد. «انتفاضه»، یعنی قیام و شورش در داخل سرزمین و وطن مغصوب. از این قیام میترسند؛ چون برایشان خیلی مهمّ است. البته سعی میكنند مطلب را آنچنان كه هست، منعكس نكنند؛ اما مبارزات مردم فلسطین در داخل سرزمین فلسطین، برای رژیم صهیونیستی شكننده و كوبنده است؛ ستون فقراتشان را میشكافد. چرا؟ بهخاطر اینكه اینها به یهودیانی كه از سراسر دنیا در این منطقه جمع كردهاند، وعده دادند كه در اینجا امنیت و راحتی و زندگی خوش هست و گفتند بیایید در اینجا آقایی كنید؛ اما حالا اینها طاقت برخورد با این نسل نوخاسته و صاحبان اصلی این سرزمین را كه امروز بیدار شدهاند، ندارند. اركان نظام صهیونیستی متزلزل است؛ لذا اینها الآن مجبورند كه با دولتهای منطقه هرطور هست، مسألهی صلح را تمام كنند، تا بتوانند به مسألهی داخلی خودشان برسند. این قضیهی بهاصطلاح صلح با سازمان آزادیبخش فلسطین و قضیهی عرفات هم دنبالهی همین است. آنها خواستند یك عنصر فلسطینی را داخل طرح سازش بیاورند؛ شاید بتوانند فلسطینیهای مبارز را در داخل سرزمینهای اشغالی ساكت كنند؛ اما نتوانستند. امروز با این خصوصیات، دیگر دولت غاصب صهیونیست جرأت نمیكند مسألهی اصلی خودش را كه توسعهی نیل تا فرات است مطرح كند. سرزمین موعود صهیونیستها، به گمان باطلشان، از رود نیل تا فرات ادامه دارد. هرچهاش را نگرفتند، باید بعد از این بگیرند؛ برنامهشان این است! الآن جرأت نمیكنند این را به زبان بیاورند.1378/10/10
بیانات در خطبههای نمازجمعه
رژیم صهیونیستی, تاریخ اشغال فلسطین, تاریخ آسیا و آفریقا, تشکیل رژیم صهیونیستی, عملکرد استعمار در تشکیل رژیم صهیونیستی, سیّد ضیاء, اشغال فلسطین, تاریخ اشغال فلسطین, ژان پل سارتر, قطعنامه تقسیم فلسطین, جنگ 1967, ماجرای فلسطین
روایت تاریخی
لینک ثابت
امروز ترفند صهیونیستها و پشتیبانانشان - که دولت امریکا مهمترین پشتیبان آنهاست - این است که از نام زیبای صلح استفاده میکنند: آقا صلح کنید؛ این حرفها چیست!؟ بله؛ صلح چیز خیلی خوبی است؛ اما صلح کجا و با چه کسی!؟ کسی وارد خانه شما شده، بهزور در را شکسته و شما را کتک زده، به عیال و اولادتان اهانت کرده و از سه اتاقی که شما دارید، دو تا و نصفش را گرفته نشسته است؛ بعد بگوید شما چرا بیخودی مرتّب به این و آن شکایت میکنید؛ مرتّب دعوا و معارضه میکنید؛ بیایید با هم صلح کنیم. آیا این صلح شد!؟ صلح این است که شما از خانه بیرون بروید؛ اگر با هم جنگی داشتیم، آن وقت بیایند صلحمان بدهند. شما در خانه ما نشستهاید؛ شما در این جا این همه جنایت کردهاید؛ شما همین حالا هم اگر دستتان برسد، کوتاهی ندارید... طبیعت، طبیعت متجاوز است. آن روزی که صهیونیستها وارد لبنان شدند و در دیریاسین و بقیه جاها آنطور قتل عام کردند، کسی با آنها کاری نکرده بود. اقلاًّ آن عدّه مردم کاری نکرده بودند؛ البته چرا، یک عدّه جوانان غیور عرب با آنها میجنگیدند. همان روز هم میگفتند چرا داخل خانه ما آمدهاید و این کارها را میکنید؛ اما آن مردمی که مورد ستم آنها قرار میگرفتند و از مزارع و روستاهایشان آنطور با قتلعام اخراج میشدند که کاری نکرده بودند. بنابراین، طبیعت این رژیم، تجاوز است. رژیم صهیونیستی، اصلاً برپایه زورگویی و خشونت و قساوت بنا شده است و پیش میرود. بدون این، پیشرفتی نمیداشت و بعد از این هم نخواهد داشت. میگویید با این رژیم صلح کنید!؟ چه صلحی!؟ اگر آنها به حقّ خودشان قانع شوند - یعنی خانه را که فلسطین است، به صاحبان خانه واگذار کنند و سراغ کار خودشان بروند؛ یا از دولت فلسطین اجازه بگیرند و بگویند به ما اجازه دهید تعدادی از ما، یا همه ما در این کشور بمانیم - کسی با آنها جنگی نخواهد داشت. جنگ این است که آنها غاصبانه و زورگویانه وارد خانه دیگران شدهاند؛ آنها را از خانه بیرون کردهاند و الان هم به آنها ظلم میکنند. الان هم به همه کشورهای منطقه ظلم میکنند و تهدیدی برای همه هستند. بنابراین، اینها صلح را هم مقدّمهای برای تجاوز بعدی میخواهند! اگر صلحی برقرار شود، مقدّمهای است برای اینکه بعد بتوانند طور دیگری تجاوز و تعدّی کنند.1378/10/10
لینک ثابت
تسلّط غاصبانه صهیونیستها بر فلسطین سه رکن داشت: یک رکنش عبارت از قساوت با عربها بود. برخوردشان با صاحبان اصلی، با قساوت و با سختی و خشونت شدید همراه بود. با اینها هیچگونه مدارا نمیکردند. رکن دوم، دروغ به افکار عمومی دنیا بود. این دروغ به افکار عمومی دنیا، یکی از آن حرفهای عجیب است. این قدر اینها بهوسیله رسانههای صهیونیستی که دست یهودیها بود، دروغ گفتند - هم قبل از آن و هم بعد از آن، این دروغها گفته میشد - که به خاطر همین دروغها بعضی از سرمایهداران یهودی را گرفتند! خیلیها هم دروغهای آنها را باور کردند... رکن سوم هم ساخت و پاخت، مذاکره - و به قول خودشان «لابی» - است. بنشین با این دولت، با آن شخصیت، با آن سیاستمدار، با آن روشنفکر، با آن نویسنده، با آن شاعر، صحبت و ساخت و پاخت کن! کار اینها تا بهحال سه رکن داشته است که توانستهاند این کشور را با این فریب و با این خدعه بگیرند. آن وقت قدرتهای خارجی هم با اینها همراه بودند؛ که عمده انگلیس بود. سازمان ملل و قبل از سازمان ملل، جامعه ملل هم - که بعد از جنگ برای به اصطلاح مسائل صلح تشکیل شده بود - همیشه از اینها حمایت کردند؛ مگر در موارد معدودی. در همان سال ۱۹۴۸، جامعه ملل قطعنامهای صادر نمود و فلسطین را بدون دلیل و بدون علّت تقسیم کرد. گفت پنجاه و هفت درصد از سرزمین فلسطین متعلّق به یهودیهاست؛ در حالی که قبل از آن، در حدود پنج درصد زمینهای فلسطین متعلّق به اینها بود! آنها هم دولت تشکیل دادند و بعد هم قضایای گوناگون و حمله به روستاها و شهرها و خانهها و حمله به بیگناهان اتّفاق افتاد. البته دولتهای عرب هم کوتاهیهایی کردند. چند جنگ اتّفاق افتاد. در جنگ ۱۹۶۷، اسرائیلیها توانستند با کمک امریکا و دولتهای دیگر، مبالغی از زمینهای مصر و سوریه و اردن را تصرّف کنند. بعد، در جنگ ۱۹۷۳ که اینها شروع کردند، باز به کمک آن قدرتها توانستند نتیجه جنگ را به نفع خودشان قرار دهند و زمینهای دیگری را تصرّف کنند. هدف اسرائیل، توسعه است. دولت صهیونیستی به سرزمین فلسطین فعلی هم قانع نیست. اوّل یک وجب جا میخواستند، بعد نصف زمین فلسطین را گرفتند، بعد همه سرزمین فلسطین را گرفتند، بعد به کشورهای همسایه فلسطین - مثل اردن و سوریه و مصر - تجاوز کردند و زمینهای آنها را گرفتند. الان هم هدف اساسی صهیونیزم، ایجاد اسرائیل بزرگ است.1378/10/10
لینک ثابت
هدف اسرائیل، توسعه است. دولت صهیونیستی به سرزمین فلسطین فعلی هم قانع نیست. اوّل یک وجب جا میخواستند، بعد نصف زمین فلسطین را گرفتند، بعد همه سرزمین فلسطین را گرفتند، بعد به کشورهای همسایه فلسطین - مثل اردن و سوریه و مصر - تجاوز کردند و زمینهای آنها را گرفتند. الان هم هدف اساسی صهیونیزم، ایجاد اسرائیل بزرگ است. البته این روزها کمتر اسم میآورند؛ سعی میکنند کتمان کنند. باز هم به افکار عمومی دروغ میگویند. چرا؟ چون در این مرحلهای که الان هستیم، احتیاج دارند که هدفهای توسعهطلبانه خود را کتمان کنند! گرفتاریای که امروز صهیونیستها دارند، این است که به صلح احتیاج مبرم دارند. چرا؟ چون بعد از سال ۱۹۴۷ تا سال ۱۹۶۷ مبارزهای نبود و آن بیست سال در حال خوبی نگذشت. بعد هم که مبارزات مسلّحانه شروع شد. این مبارزات مسلّحانه از بیرون سرزمین فلسطین بود؛ همین سازمان آزادیبخش و بقیه گروهها، مرکزشان در اردن یا در سوریه یا در جاهای دیگر بود. گروههایی را میفرستادند و هدف اسرائیل، توسعه است. دولت صهیونیستی به سرزمین فلسطین فعلی هم قانع نیست. اوّل یک وجب جا میخواستند، بعد نصف زمین فلسطین را گرفتند، بعد همه سرزمین فلسطین را گرفتند، بعد به کشورهای همسایه فلسطین - مثل اردن و سوریه و مصر - تجاوز کردند و زمینهای آنها را گرفتند. الان هم هدف اساسی صهیونیزم، ایجاد اسرائیل بزرگ است. البته این روزها کمتر اسم میآورند؛ سعی میکنند کتمان کنند. باز هم به افکار عمومی دروغ میگویند. چرا؟ چون در این مرحلهای که الان هستیم، احتیاج دارند که هدفهای توسعهطلبانه خود را کتمان کنند! گرفتاریای که امروز صهیونیستها دارند، این است که به صلح احتیاج مبرم دارند. چرا؟ چون بعد از سال ۱۹۴۷ تا سال ۱۹۶۷ مبارزهای نبود و آن بیست سال در حال خوبی نگذشت. بعد هم که مبارزات مسلّحانه شروع شد. این مبارزات مسلّحانه از بیرون سرزمین فلسطین بود؛ همین سازمان آزادیبخش و بقیه گروهها، مرکزشان در اردن یا در سوریه یا در جاهای دیگر بود. گروههایی را میفرستادند و حملهای میکردند و ضربهای میزدند و عقب میکشیدند. در داخل سرزمین فلسطین، سازمان مبارزی شکل نگرفته بود. در داخل سرزمین، مردم مرعوب بودند و نمیتوانستند هیچ حرکتی بکنند؛ اما بعد از انقلاب اسلامی دو اتّفاق مهم افتاد. یکی اینکه نهضت فلسطین - که یک نهضت غیر دینی بود - به یک نهضت اسلامی تبدیل شد و مقاومت اسلامی بهوجود آمد و رنگ اسلامی گرفت. همان مبارزانی هم که از بیرون مبارزه میکردند - مثل کسانی که از لبنان یا مناطق دیگر به اسرائیل حمله میکردند و به آنها ضربه میزدند - با انگیزه اسلامی، که یک انگیزه بسیار قوی است، وارد میدان شدند. ثانیاً «انتفاضه» بهوجود آمد. «انتفاضه»، یعنی قیام و شورش در داخل سرزمین و وطن مغصوب. از این قیام میترسند؛ چون برایشان خیلی مهمّ است. البته سعی میکنند مطلب را آنچنان که هست، منعکس نکنند؛ اما مبارزات مردم فلسطین در داخل سرزمین فلسطین، برای رژیم صهیونیستی شکننده و کوبنده است؛ ستون فقراتشان را میشکافد. چرا؟ بهخاطر این که اینها به یهودیانی که از سراسر دنیا در این منطقه جمع کردهاند، وعده دادند که در اینجا امنیت و راحتی و زندگی خوش هست و گفتند بیایید در اینجا آقایی کنید؛ اما حالا اینها طاقت برخورد با این نسل نوخاسته و صاحبان اصلی این سرزمین را که امروز بیدار شدهاند، ندارند. ارکان نظام صهیونیستی متزلزل است؛ لذا اینها الان مجبورند که با دولتهای منطقه هرطور هست، مسأله صلح را تمام کنند، تا بتوانند به مسأله داخلی خودشان برسند. این قضیه بهاصطلاح صلح با سازمان آزادیبخش فلسطین و قضیه عرفات هم دنباله همین است. آنها خواستند یک عنصر فلسطینی را داخل طرح سازش بیاورند؛ شاید بتوانند فلسطینیهای مبارز را در داخل سرزمینهای اشغالی ساکت کنند؛ اما نتوانستند. امروز با این خصوصیات، دیگر دولت غاصب صهیونیست جرأت نمیکند مسأله اصلی خودش را - که توسعه نیل تا فرات است - مطرح کند. سرزمین موعود صهیونیستها، به گمان باطلشان، از رود نیل تا فرات ادامه دارد. هرچهاش را نگرفتند، باید بعد از این بگیرند؛ برنامهشان این است! الان جرأت نمیکنند این را به زبان بیاورند.1378/10/10
لینک ثابت
از جهت امنیتی، مسأله اسرائیل، یک خطر امنیتی، نه فقط برای مردم خودش، بلکه برای کلّ منطقه است؛ برای اینکه اینها الان زرّادخانه اتمی دارند و باز هم تولید میکنند! سازمان ملل هم چند بار هشدار داده، اما اعتنا نکردهاند؛ البته عمدهاش هم بهخاطر پشتیبانی امریکاست؛ یعنی گناهِ کارهای صهیونیستها و دولت غاصب، به میزان زیادی به گردن رژیم امریکاست. شما این را بدانید؛ در طول این پنجاه سالی که اینها سرِکارند، در شورای امنیت سازمان ملل، بیست و نه قطعنامه علیه اسرائیل صادر شده، که امریکا هر بیست و نه مورد را «وتو» کرده است! الان هم حدود ده سالی است - از بعد از فروپاشی شوروی سابق تاکنون - که دیگر اصلاً اجازه نمیدهد که در شورای امنیت، قطعنامهای علیه اسرائیل مطرح شود! پس، گناه این جرائم به گردن امریکاست. امریکا که این قدر چهره صلحطلبانه به خودش میگیرد و گاهی هم لبخندهای زهرآگینی را به همه ملتها - از جمله به ملت شریف و مظلوم ما - نشان میدهد، در قضیه فلسطین، مجرم درجه یک است؛ یکی از گناهانش این است. امروز دست امریکا تا مرفق در خون فلسطینیها فرورفته است... از لحاظ اقتصادی هم، اسرائیل برای منطقه، خطر است. چندی است که صهیونیستهای حاکم بر فلسطین، تزی را به نام «تز خاورمیانه جدید» مطرح کردهاند. خاورمیانه جدید، یعنی چه؟ یعنی خاورمیانه بر محور کشور اسرائیل شکل بگیرد و اسرائیل بتدریج بر کشورهای عربی و کشورهای منطقه و مناطق نفتی در خلیج فارس سیطره اقتصادی داشته باشد! این هدف اسرائیلیهاست. بعضی از دولتها غافلند. وقتی به آنها اعتراض میشود، میگویند ما که رابطه برقرار نکردیم؛ ما به تجّارشان اجازه دادیم بیایند! اتّفاقاً آنها همین را میخواهند. آنها میخواهند اسرائیل با حمایت امریکا و با پشتیبانی از زرّادخانه خطرناک خودشان، از غفلت و ضعف بعضی از دولتها استفاده کند و به آنجا وارد شود و مراکز اقتصادی و منابع مالی را در دست گیرد. این خطر خیلی بزرگی برای منطقه است. بزرگتر از همه خطرها این است. خدا آن روز را نیاورد و نخواهد آورد و ملتهای مسلمان اجازه نخواهند داد که چنین اتّفاقی بیفتد؛ اما نقشه آنها این است که با تکیه بر اقتصاد بتوانند همه مراکز قدرت را در این کشورها در دست گیرند. بنابراین، از لحاظ اسلامی، از لحاظ انسانی، از لحاظ اقتصادی، از لحاظ امنیتی، از لحاظ سیاسی، امروز وجود اسرائیل، یک خطر بزرگ برای ملتها و کشورهای منطقه است. برای مسأله خاورمیانه هم یک راه بیشتر وجود ندارد و آن انحلال و زوال دولت صهیونیستی است.1378/10/10
لینک ثابت
طبیعت رژیم صهیونیستی، تجاوز است. رژیم صهیونیستی، اصلاً برپایه زورگویی و خشونت و قساوت بنا شده است و پیش میرود. بدون این، پیشرفتی نمیداشت و بعد از این هم نخواهد داشت.1378/10/10
لینک ثابت
هدف اسرائیل، توسعه است. دولت صهیونیستی به سرزمین فلسطین فعلی هم قانع نیست. اوّل یک وجب جا میخواستند، بعد نصف زمین فلسطین را گرفتند، بعد همه سرزمین فلسطین را گرفتند، بعد به کشورهای همسایه فلسطین تجاوز کردند و زمینهای آنها را گرفتند. الان هم هدف اساسی صهیونیزم، ایجاد اسرائیل بزرگ است.1378/10/10
لینک ثابت
سرزمین موعود صهیونیستها، به گمان باطلشان، از رود نیل تا فرات ادامه دارد. هرچهاش را نگرفتند، باید بعد از این بگیرند؛ برنامهشان این است! الان جرأت نمیکنند این را به زبان بیاورند.1378/10/10
لینک ثابت
گناهِ کارهای صهیونیستها و دولت غاصب، به میزان زیادی به گردن رژیم امریکاست.1378/10/10
لینک ثابت
از لحاظ اسلامی، از لحاظ انسانی، از لحاظ اقتصادی، از لحاظ امنیتی، از لحاظ سیاسی، امروز وجود اسرائیل، یک خطر بزرگ برای ملتها و کشورهای منطقه است.1378/10/10
لینک ثابت