newspart/index2
امام خمینی(رضوان‌الله‌تعالی‌علیه) / انقلاب اسلامی/وصیتنامه امام/جمهوری اسلامی/راه امام / امام/رهبر کبیر انقلاب/معمار انقلاب/خمینی کبیر/ سید روح الله مصطفوی
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحه‌ی قبلی اینجا کلیک کنید.
امام خمینی(رضوان‌الله‌تعالی‌علیه)

***
غیر از همه خصوصیاتی که در... [امام بزرگوارمان] بود، سه خصوصیت ممتاز در شخصیت او به شکل بسیار پیچیده و درهم‌تنیده‌ای، جذّابیت و تأثیر عجیبی در این مرد بزرگ به وجود آورده بود. خصوصیت اوّل، عبارت از خردمندی و دانایی بود... خصوصیت دوم، دینداری و ایمانِ روشن‌بینانه بود. او متعبّد بود؛ اما تعبّدی دور از تحجّر و توقّف. او روشن‌بین و روشنفکر و نوآور در مباحث دینی بود؛ اما نوآوری دور از لاقیدیهای نوآوران... خصوصیت سوم، شجاعت و دلیری و جان‌نثاری او بود؛ آماده بود که در آن‌جایی که او حق میگوید و دنیا باطل میگوید، با آن دنیا مواجه شود... با این سه خصوصیتی که این‌گونه در وجود او درهم‌تنیده بود، وارد میدان شد.1378/07/09

لینک ثابت
امام خمینی(رضوان‌الله‌تعالی‌علیه)

[امام راحل] مردی دانا، خردمند، عاقل و عمیق بود. در او، به معنای حقیقی کلمه، جوهر دانایی وجود داشت؛ که «هر که در او جوهر دانایی است / بر همه کاریش توانایی است». لذا در هر جایی که از وجود او چیزی بروز کرد، نشانه این دانایی و خردمندی در آن دیده شد. در میدان دانشهای تخصّصىِ خود او - یعنی فلسفه، فقه، عرفان، اصول، اخلاق - همه جا این دانایی و عمق و این گوهر درخشانِ خردمندی بروز کرد؛ حرف نو و سخن تازه به میدان آورد و به تکرار سخن گذشتگان اکتفا نکرد.1378/07/09
لینک ثابت
امام خمینی(رضوان‌الله‌تعالی‌علیه)

[امام] متعبّد بود؛ اما تعبّدی دور از تحجّر و توقّف. او روشن‌بین و روشنفکر و نوآور در مباحث دینی بود؛ اما نوآوری دور از لاقیدیهای نوآوران. خیلیها در زمینه مسائل دینی، سخن نویی را به میدان می‌آورند؛ اما این سخن نو، نشانه‌ی لاقیدی و لاابالیگری آنها در وفاداری به متون اسلامی است؛ سخنِ آنهاست، نه سخن دین! روشن‌بینی و نوآورىِ امام، متّکی به دین و مبانی دینی بود؛ لذا آنچه را که در زمینه مسائل اعتقادی و اخلاقی و فقهی اسلام عرضه کرد و نو بود، آن‌چنان بود که متبحّرترین و واردترین کسانی که در این علوم و دانشها ورود داشتند، در مقابل آن اظهار تسلیم کردند و آن را به عنوان یک سخنِ بابنیاد پذیرفتند؛ نه به عنوان سخنی که متّکی به مبانی و اصول نیست. بنابراین، او متدیّن و متعبّد، اما درعین‌حال روشن‌بین و آگاه و به‌کار گیرنده خرد، با آفاق عظیم در مسائل اعتقادی و عملی بود؛ دینداریای که به یادآورنده دینداریهای عصر نبوّت یا جلوه‌هایی از عصر معصومین علیهم‌السّلام بود.1378/07/09
لینک ثابت
امام خمینی(رضوان‌الله‌تعالی‌علیه)

[امام] آماده بود که در آن‌جایی که او حق میگوید و دنیا باطل میگوید، با آن دنیا مواجه شود. این‌که در یکی از بیانیه‌های خود فرمود «اگر استکبار جهانی دین ما را تهدید کند، ما هم همه دنیای او را تهدید خواهیم کرد» راست میگفت. میتوانست در مقابل دنیایی بایستد؛ همچنان که آن روزی که این فریاد را در سال ۱۳۴۱ در قم بلند کرد، اوّلِ کار کسی با او نبود. البته فوراً بی فاصله، گروه گروه مردم مؤمن و دلهای پاک در همه جا به او گرویدند؛ اما اوّلی که وارد میدان شد، تنها وارد شد، تنها بود، احساس تنهایی هم میکرد؛ ولی این دلیری را داشت که وارد شود. انسان وارد میدانی شود که آن طرف قضیه، قدرتها و نیروهای نظامی و نیروهای امنیتی و داغ و درفش باشد، وجدان و دین و ملاحظه نباشد، پشتشان هم به سیاستهای جهانی و استکباری گرم باشد؛ وارد شدن در چنین میدانی، اوّلین شرطش این است که انسان از جان خود بگذرد و او از جان خود گذشته بود و برای پذیرفتن همه خطرها حاضر بود؛ یعنی برای او، جان و دیگرِ خصوصیّاتش اهمیت نداشت. بعضی کسان میگویند ما از جانمان گذشتیم؛ اما در مقام عمل که نگاه میکنید، از یک احترام خشک و خالی نمیگذرند؛ چطور از جان گذشتند!؟ از یک پول و از یک لذّت و شهوت نمیگذرند؛ چطور از جان گذشتند!؟ اما او راست میگفت؛ او حقیقتاً جان را کف دست داشت و آماده بود و به میدان آمد:
بسا باشد که مردی آسمانی
به جانی بر فرازد لشکری را
نهد جان در یکی تیر و رهاند
ز ننگ تیره روزی کشوری را.1378/07/09

لینک ثابت
امام خمینی(رضوان‌الله‌تعالی‌علیه)

[امام] میدان را طی کرد تا به نقطه نزدیک پیروزی - یعنی سال ۱۳۵۷ – رسید. امام حالا در مقابل حادثه عجیبی قرار گرفته است و آن، پیروزی نهضت اسلامی به پشتیبانی یک ملت با همه وجودش است... او میخواهد این مملکت را با سلیقه و نظر و نسخه اسلام اداره کند. در مقابل او چیست؟ کشوری که نزدیک دویست سال از جوانب گوناگون بر آن فشار آوردند تا همه خصوصیات ممتاز یک ملت بزرگ را در آن بکوبند و ضعیف و سرکوبش کنند. اگر به تاریخ این دویست سال اخیر مراجعه کنید، عظمت کار امام را بهتر درمییابید... در تمام این مدّت، همه عوامل قدرت - قدرتهای بزرگ جهانی، عوامل قدرت نظامی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اخلاقی - کار کرده بودند برای این‌که این ملتِ ریشه‌دارِ تاریخىِ بافرهنگِ شجاعِ بزرگ را آن‌چنان ضعیف و خُرد و ناامید و مأیوس کنند که هیچ خطری از ناحیه آن، قدرتهای بزرگ را تهدید نکند. امام در مقابل چنین واقعیتی قرار گرفت.1378/07/09
لینک ثابت
امام خمینی(رضوان‌الله‌تعالی‌علیه)

[دشمنان] هر کاری توانسته بودند، با این ملت کردند. نتیجه این شد که در مقابل امام، کشوری وجود داشت که از لحاظ سیاسی وابسته و تابع بود. هر کاری که دولت امریکا در آن برهه اراده میکرد، در ایران انجام میگرفت. هر کاری میخواستند، میتوانستند بکنند؛ در زمینه اقتصادی، در زمینه نفت، در زمینه انتصابات، در زمینه دولتها - فلان دولت برود، فلان دولت بیاید - در زمینه ارتباطات بین‌المللی، در زمینه عادات و رفتاری که بر مردم تحمیل میشد، در زمینه دانشگاهها... حالا امام میخواهد این جامعه را به شکل مطلوب و آرمانی بسازد؛ چه کار باید بکند؟ ببینید چقدر این مهم است؛ شوخی نیست. شما مثلاً به نقطه‌ای رفته‌اید که مصالح هست، امکانات هست، فضا هست، اما ساختمان ویرانه و درهم ریخته است؛ میخواهید از این مصالح و از این فضا، یک بنای شامخ و باعظمت و ماندگار درست کنید؛ هر مهندسی نمیتواند این کار را بکند. این‌جاست که آن هویّت و شخصیت عظیم، خودش را نشان میدهد. امام به این ملت و به این کشور و به این صحنه و به این مصالح نگاه کرد. او اسلام را میشناخت، آرمانهای اسلامی و احکام اسلامی را هم میدانست و میخواست با مصالح اسلامی و به دست این مردم، بنای شامخ یک حکومت عظیم، مستقل، سربلند، خوشبخت کننده، پیشرونده و جبران کننده ضعفهای گذشته را به‌وجود آورد.1378/07/09
لینک ثابت
امام خمینی(رضوان‌الله‌تعالی‌علیه)

امام، اولویّتها را تشخیص داد و انتخاب و دنبال کرد. به‌نظر من، این اولویّتها در درجه اوّل دو چیز بود. ما که از روز اوّل خیلی از فرمایشها و افکار و قضاوتها و نحوه برخورد امام را با قضایا از نزدیک شاهد بودیم، میتوانیم درست بفهمیم. امروز شما هم اگر به بیانات امام نگاه کنید، رفتار امام را ببینید و آنچه را که از امام میدانید، جلوتان بگذارید، همین دو چیز را به‌طور برجسته مشاهده میکنید:
اول، احیای روح خودباوری و استقلال در مردم. در طول سالیان دراز به مردم تفهیم شده بود که شما نمیتوانید... امام باید این را به روح خودباوری و اتّکاءِ به نفس و مشی مستقل تبدیل میکرد. برای خاطر این خصوصیت، امام باید هیچ‌گونه دخالت و نفوذی را از غیر این ملت بر این ملت تحمّل نکند و نکرد. این‌که میبینید امام این‌گونه در مقابل امریکا و در مقابل شوروىِ آن روز میایستاد، به‌خاطر این بود... امام، به‌کل نوک همه این پُرمدّعاها را چید! اگر اندک غفلتی از امام سرمیزد، از طرق مختلف و از پنجره‌های متعدّد، همان کسانیکه از در بیرون شده بودند، دوباره وارد میشدند. امام قرص و محکم جلوِ نفوذ و تسلّط بیگانه را به هر کیفیّتی بست و ایستاد. این اوّلین نقطه بود.
دومین چیزی که امام برروی آن نهایت اهتمام را داشت، احیای روح دینی و تقویت ایمان در مردم بود؛ همان ایمانی که در خودش وجود داشت؛ لذا روی مسائل دین - تعبّد و هر آنچه که به دین مربوط میشد - نهایت کوشش و دقّت را داشت و هیچ حاضر نبود در این زمینه کوتاه بیاید؛ چون دین علاج کننده است. وقتی روح دینی در ملتی بود، اثر آن فقط این نیست که از لحاظ شخصی، مردمِ خوب و پاکیزه و پارسایی خواهند شد؛ اثر روح دینی، در زندگی اجتماعی منعکس میشود؛ اگر دینِ درست باشد. برای همین هم بود که با دینی که امام ترویج میکرد، اسلامی که امام آن را اسلام ناب مینامید، همه دشمنان بزرگ دنیا و دنباله‌هایشان در داخل کشور، شروع به مخالفت کردند... امام این روح را در همه ارکان جامعه - چه ارکان حکومتی، چه آحاد مردم - به‌شدّت تقویت میکرد؛ یعنی در دولت، در مجلس، در قوّه قضایّیه، در قوانین، در شورای نگهبان، در انتخابات و در همه چیز، امام برروی ایمان دینی و تعبّد دینی و تقیّد دینی تکیه میکرد. امام این دو خصوصیت را در اولویّتِ اوّل قرار داد. غالب آنچه را که امام به‌عنوان دستورالعمل در مقابل پای این ملت گذاشته است، مربوط به این دو چیز است.1378/07/09

لینک ثابت
امام خمینی(رضوان‌الله‌تعالی‌علیه)

امام یک تنه وارد میدان شد؛ با جاذبه‌های عظیمی که خدای متعال به برکت خصوصیّات ذاتی و اکتسابی در او قرار داده بود، دلها را مجذوب خود کرد؛ دستها و پاها را به حرکت وادار کرد؛ مغزها را به اندیشیدن انداخت نهضت عظیم جهانی و بیداری اسلامی را در دنیا به وجود آورد.1378/07/09
لینک ثابت
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی