حضرت امام حسین(علیه السلام) / عاشورا/کربلا/عبرتهای عاشورا/حسنین/کوفیان/یزید / سیدالشهدا/ثارالله/اباعبدالله الحسین
حضرت امام حسین(علیه السلام)
فرصت تبلیغ در ماه محرّم الحرام، یک فرصت بسیار بزرگ و استثنایی است و این به برکت خون سیّد شهیدان و سرور آزادگان عالَم حضرت اباعبداللَّهالحسین علیهالسّلام و یاران پاکباختهی آن بزرگوار است. اثر آن خون به ناحق ریخته، یک اثر ماندگار در تاریخ است؛ چون شهید - کسی که جان خود را در طَبق اخلاص میگذارد و تقدیم اهداف عالیهی دین میکند - از صفا و صدق برخوردار است.
انسانِ مزوّر و خدعهگر، هرچه هم که در زبان و بیان بتواند خود را طرفدار حق نشان دهد، وقتی پای منافع شخصی، بخصوص پای جان خود و عزیزانش به میان آمد، پا عقب میکشد و حاضر نیست آنها را فدا کند. آن کسی که قدم در میدان فداکاری میگذارد و خالصانه و مخلصانه هستی خود را در راه خدا میدهد: «حقّ علیاللَّه»؛ خودِ خدای متعال بر عهده گرفته است که زندهاش نگه بدارد. «و لا تقولوا لمن یقتل فی سبیل اللَّه اموات»(27)، «ولاتحسبنّ الّذین قتلوا فی سبیل اللَّه امواتا»(28)؛ کشتهشدگان راه خدا زنده میمانند. یک بُعد زنده ماندن آنها همین است که نشانهی آنها، جای پای آنها و پرچم آنها هرگز نمیخوابد. ممکن است چند صباحی با زور و عنف و با دخالت قدرتهای زورگو، نشانههای آنها کمرنگ شود؛ اما خدای متعال طبیعت را اینطور قرار داده است. سنّت الهی بر این است که راه پاکان و صالحان و مخلصان بماند. اخلاص چیزِ عجیبی است؛ لذاست که به برکت حسین بن علی علیهالصّلاة والسّلام و خون به ناحق ریختهی آن بزرگوار و اصحابش، دین در عالم باقی ماند؛ بعد از آن هم این رشته ادامه پیدا کرد.
نمیشود توقّع داشت که نسلی فقط از مواریث افتخارات نسلهای دیگر ارتزاق کند. اگر اینطور شد، آن نسل رو به انحطاط خواهد رفت. تا وقتی این حرکتِ با شتاب وجود دارد که نسلهای مؤمن بشری، هر کدام پیدرپی سهم خودشان را ایفا کنند، افتخارات نیز نسل اندر نسل استمرار خواهد یافت. البته هر دورانی سهم مؤمنین و مخلصین به نوعی و به اقتضایی است؛ همه هم جهاد فیسبیلاللَّه است؛ برای همه هم خطرِ فدا شدن منافع و از جمله فنا شدن جان هست. یک وقت در جنگ است، یک وقت در حوزهی علمیه است، یک وقت شهید اوّل و ثانی است، یک وقت در میدان سیاسی است، یک وقت در میدان پیشرفتهای اجتماعی است، یک وقت در انقلاب عظیمی مثل این انقلاب الهی است، یک وقت بهخاطر تبیین حقایق دینی است - مثل شهید مطهّری و شهید بهشتی - هر وقت یک اقتضایی دارد. امروز هم شهادت این مرد(29) سرافرازِ سعادتمند، این عنصر پاک و صادق که پریروز به دست سیاهروترین عناصر و نفرین شدهترین دستها و چهرهها و دلها به شهادت رسید، همینطور بود.
...
من در بین فرمایشهای حضرت ابیعبداللَّه الحسین علیهالصّلاةوالسّلام - که هر کدام نکتهای دارد و من به شما عزیزان عرض میکنم که به منظور بیان گفتارهای گویا و روشنگر برای مردم، از کلمات این بزرگوار باید حدّاکثر استفاده بشود - این جمله را مناسب مجلس خودمان میبینم که بنابر آنچه که از آن بزرگوار نقل کردهاند، آن حضرت فرمود: «اللّهم انّک تعلم انّ الّذی کان منا لم یکن منافسة فی سلطان ولاالتماس شیء من فضول الحطام»(30)؛ پروردگارا! این حرکتی که ما کردیم، این قیامی که ما کردیم، این تصمیمی که بر این اقدام گرفتیم، تو میدانی که برای قدرت طلبی نبود. قدرتطلبی برای یک انسان نمیتواند هدف واقع شود. نخواستیم زمام قدرت را در دست گیریم. برای منال دنیوی هم نبود که چرب و شیرین زندگی را به کام خودمان برسانیم و شکمی از عزا درآوریم؛ مال و ذخیرهای درست کنیم و ثروتی به هم بزنیم. برای اینها نبود. پس برای چه بود؟ایشان چند جمله فرموده است که خط و جهت ما را ترسیم میکند. در همهی ادوار تبلیغ اسلام، اینها جهت است. «ولکن لنری المعالم من دینک»(31)؛ پرچمهای دین را برای مردم برافراشته کنیم و شاخصها را به چشم آنها بیاوریم.
شاخصها مهم است. همیشه شیطان در میان جماعات اهل دین، از تحریف استفاده میکند و راه را عوضی نشان میدهد. اگر بتواند بگوید «دین را کنار بگذار»، این کار را میکند، تا از طریق شهوات و تبلیغات مضر، ایمان دینی را از مردم بگیرد. اگر آن ممکن نشد، این کار را میکند که نشانههای دین را عوضی بگذارد؛ مثل اینکه شما در جادهای حرکت میکنید، ببینید آن سنگ نشان - آن نشانهی راهنما - طرفی را نشان میدهد؛ در حالی که دست خائنی آمده آن را عوض کرده و مسیر را به آن طرف نشان داده است.
امام حسین علیهالسّلام هدفِ اوّل خود را این قرار میدهد: «لنری المعالم من دینک و نظهر الاصلاح فی بلادک»؛ در میان کشور اسلامی، فساد را ریشه کن کنیم و اصلاح بهوجود آوریم. اصلاح یعنی چه؟ یعنی نابود کردن فساد. فساد چیست؟ فساد انواع و اقسامی دارد: دزدی فساد است، خیانت فساد است، وابستگی فساد است، زورگویی فساد است، انحرافهای اخلاقی فساد است، انحرافهای مالی فساد است، دشمنیهای بین خودیها فساد است، گرایش به دشمنان دین فساد است، علاقه نشان دادن به چیزهای ضدّ دینی فساد است. همه چیز در سایهی دین بهوجود میآید. در جملات بعدی میفرماید: «و یأمن المظلومون من عبادک»؛ بندگان مظلوم تو امنیت پیدا کنند. منظور، مظلومان جامعه است، نه ستمگران، نه ستمپیشگان، نه مدّاحان ستم، نه عملهی ستم! «مظلومون»، مردمانی هستند که دست و پایی ندارند؛ راه به جایی ندارند. هدف این است که مردمان مستضعف جامعه و انسانهای ضعیف - در هر سطحی و در هر جایی - امنیت پیدا کنند: امنیت حیثیّتی، امنیت مالی، امنیت قضایی؛ همینی که امروز در دنیا نیست. امام حسین علیهالسّلام درست نقطهی مقابل آن چیزی را میخواست که در زمان سلطهی طواغیت در آن روز بود. امروز هم در سطح دنیا که نگاه میکنید، میبینید همین است؛ پرچمهای دین را وارونه میکنند، بندگان مظلوم خدا را مظلومتر میکنند و ستمگران، پنجهشان به خون مظلومان بیشتر فرو میرود.
ببینید در دنیا چه خبر است! ببینید با مسلمانان کوزوو چگونه عمل میکنند! پانصدهزار انسان - بلکه بیشتر - بچه، بزرگ، زن، مرد و مریض، در بیابانها، در مرزها؛ آن هم نه مرزها و بیابانهای مهربان که در بین دشمن، زیر فشار دشمنی که راه را در مقابلشان مینگذاری میکند و پشت سرشان گلوله میاندازد. هدف این است که اینها را تار و مار کنند.
...
امام حسین علیهالسّلام در آخر میفرماید: «و یعمل بفرائضک و احکامک و سننک»(33). هدف آن بزرگوار اینهاست. حالا فلان آقا از گوشهای درمیآید و بدون اندک آشنایی با معارف اسلامی و با کلمات امام حسین علیهالسّلام و حتی با یک لغت عربی، دربارهی اهداف قیام حسینی قلمفرسایی میکند، که امام حسین برای فلان هدف قیام کرده است! از کجا میگویی؟! این کلام امام حسین علیهالسّلام است: «و یعمل بفرائضک و احکامک و سننک»؛ یعنی امام حسین علیهالسّلام جان خودش و جان پاکیزهترین انسانهای زمان خودش را فدا میکند، برای اینکه مردم به احکام دین عمل کنند. چرا؟ چون سعادت، در عملِ به احکام دین است؛ چون عدالت، در عمل به احکام دین است؛ چون آزادی و آزادگی انسان، در عمل به احکام دین است. از کجا میخواهند آزادی را پیدا کنند؟! زیر چتر احکام دین است که همهی خواستههای انسانها برآورده میشود.1378/01/23
لینک ثابت
حضرت امام حسین(علیه السلام)
امام بزرگوار ما شعلهای از خورشید فروزان اباعبداللَّهالحسین علیهالصّلاةوالسّلام بود.1378/01/23
لینک ثابت
حضرت امام حسین(علیه السلام)
من در بین فرمایشهای حضرت ابیعبداللَّه الحسین علیهالصّلاةوالسّلام - که هر کدام نکتهای دارد و من به شما عزیزان عرض میکنم که به منظور بیان گفتارهای گویا و روشنگر برای مردم، از کلمات این بزرگوار باید حدّاکثر استفاده بشود - ... بنابرآنچه که از آن بزرگوار نقل کردهاند، آن حضرت فرمود: «اللّهم انّک تعلم انّ الّذی کان منا لم یکن منافسة فی سلطان ولاالتماس شیء من فضول الحطام»؛ پروردگارا! این حرکتی که ما کردیم، این قیامی که ما کردیم، این تصمیمی که بر این اقدام گرفتیم، تو میدانی که برای قدرت طلبی نبود. قدرتطلبی برای یک انسان نمیتواند هدف واقع شود. نخواستیم زمام قدرت را در دست گیریم. برای منال دنیوی هم نبود که چرب و شیرین زندگی را به کام خودمان برسانیم و شکمی از عزا درآوریم؛ مال و ذخیرهای درست کنیم و ثروتی به هم بزنیم. برای اینها نبود. پس برای چه بود؟ ایشان چند جمله فرموده است که خط و جهت ما را ترسیم میکند. در همه ادوار تبلیغ اسلام، اینها جهت است. «ولکن لنری المعالم من دینک»؛ پرچمهای دین را برای مردم برافراشته کنیم و شاخصها را به چشم آنها بیاوریم.1378/01/23
لینک ثابت
باقی ماندن اسلام به برکت خون سیدالشهدا علیه السلام
برادران عزیز؛ علمای معظّم و محترم و فضلای گرامی و جوان حوزههای علمیه و مبلّغان صادق دین! خیلی خوش آمدید. فرصت تبلیغ در ماه محرّم الحرام، یک فرصت بسیار بزرگ و استثنایی است و این به برکت خون سیّد شهیدان و سرور آزادگان عالَم حضرت اباعبداللَّهالحسین علیهالسّلام و یاران پاکباخته آن بزرگوار است. اثر آن خون به ناحق ریخته، یک اثر ماندگار در تاریخ است؛ چون شهید - کسی که جان خود را در طَبق اخلاص میگذارد و تقدیم اهداف عالیه دین میکند - از صفا و صدق برخوردار است.
انسانِ مزوّر و خدعهگر، هرچه هم که در زبان و بیان بتواند خود را طرفدار حق نشان دهد، وقتی پای منافع شخصی، بخصوص پای جان خود و عزیزانش به میان آمد، پا عقب میکشد و حاضر نیست آنها را فدا کند. آن کسی که قدم در میدان فداکاری میگذارد و خالصانه و مخلصانه هستی خود را در راه خدا میدهد: «حقّ علی اللَّه»؛ خودِ خدای متعال بر عهده گرفته است که زندهاش نگه بدارد. «ولا تقولوا لمن یقتل فی سبیل اللَّه اموات» (۱)، «ولاتحسبنّ الّذین قتلوا فی سبیل اللَّه امواتا» (۲)؛ کشتهشدگان راه خدا زنده میمانند. یک بُعد زنده ماندن آنها همین است که نشانه آنها، جای پای آنها و پرچم آنها هرگز نمیخوابد. ممکن است چند صباحی با زور و عنف و با دخالت قدرتهای زورگو، نشانههای آنها کمرنگ شود؛ اما خدای متعال طبیعت را اینطور قرار داده است. سنّت الهی بر این است که راه پاکان و صالحان و مخلصان بماند. اخلاص چیزِ عجیبی است؛ لذاست که به برکت حسین بن علی علیهالصّلاة والسّلام و خون به ناحق ریخته آن بزرگوار و اصحابش، دین در عالم باقی ماند؛ بعد از آن هم این رشته ادامه پیدا کرد.1378/01/23
1 )
سوره مبارکه البقرة آیه 154
وَلا تَقولوا لِمَن يُقتَلُ في سَبيلِ اللَّهِ أَمواتٌ ۚ بَل أَحياءٌ وَلٰكِن لا تَشعُرونَ
ترجمه:
و به آنها که در راه خدا کشته میشوند، مرده نگویید! بلکه آنان زندهاند، ولی شما نمیفهمید!
2 )
سوره مبارکه آل عمران آیه 169
وَلا تَحسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلوا في سَبيلِ اللَّهِ أَمواتًا ۚ بَل أَحياءٌ عِندَ رَبِّهِم يُرزَقونَ
ترجمه:
(ای پیامبر!) هرگز گمان مبر کسانی که در راه خدا کشته شدند، مردگانند! بلکه آنان زندهاند، و نزد پروردگارشان روزی داده میشوند.
لینک ثابت
هدف قیام امام حسین؛ عمل به احکام دین توسط مردم
من در بین فرمایشهای حضرت ابیعبداللَّه الحسین علیهالصّلاةوالسّلام - که هر کدام نکتهای دارد و من به شما عزیزان عرض میکنم که به منظور بیان گفتارهای گویا و روشنگر برای مردم، از کلمات این بزرگوار باید حدّاکثر استفاده بشود - این جمله را مناسب مجلس خودمان میبینم که بنابرآنچه که از آن بزرگوار نقل کردهاند، آن حضرت فرمود: «اللّهم انّک تعلم انّ الّذی کان منا لم یکن منافسة فی سلطان ولاالتماس شیء من فضول الحطام» (1)؛ پروردگارا! این حرکتی که ما کردیم، این قیامی که ما کردیم، این تصمیمی که بر این اقدام گرفتیم، تو میدانی که برای قدرت طلبی نبود. قدرتطلبی برای یک انسان نمیتواند هدف واقع شود. نخواستیم زمام قدرت را در دست گیریم. برای منال دنیوی هم نبود که چرب و شیرین زندگی را به کام خودمان برسانیم و شکمی از عزا درآوریم؛ مال و ذخیرهای درست کنیم و ثروتی به هم بزنیم. برای اینها نبود. پس برای چه بود؟ ایشان چند جمله فرموده است که خط و جهت ما را ترسیم میکند. در همه ادوار تبلیغ اسلام، اینها جهت است. «ولکن لنری المعالم من دینک»؛ پرچمهای دین را برای مردم برافراشته کنیم و شاخصها را به چشم آنها بیاوریم.
شاخصها مهم است. همیشه شیطان در میان جماعات اهل دین، از تحریف استفاده میکند و راه را عوضی نشان میدهد. اگر بتواند بگوید «دین را کنار بگذار»، این کار را میکند، تا از طریق شهوات و تبلیغات مضر، ایمان دینی را از مردم بگیرد. اگر آن ممکن نشد، این کار را میکند که نشانههای دین را عوضی بگذارد؛ مثل این که شما در جادهای حرکت میکنید، ببینید آن سنگ نشان - آن نشانه راهنما - طرفی را نشان میدهد؛ در حالی که دست خائنی آمده آن را عوض کرده و مسیر را به آن طرف نشان داده است.
امام حسین علیهالسّلام هدفِ اوّل خود را این قرار میدهد: «لنری المعالم من دینک و نظهر الاصلاح فی بلادک»؛ در میان کشور اسلامی، فساد را ریشه کن کنیم و اصلاح بهوجود آوریم. اصلاح یعنی چه؟ یعنی نابود کردن فساد. فساد چیست؟ فساد انواع و اقسامی دارد: دزدی فساد است، خیانت فساد است، وابستگی فساد است، زورگویی فساد است، انحرافهای اخلاقی فساد است، انحرافهای مالی فساد است، دشمنیهای بین خودیها فساد است، گرایش به دشمنان دین فساد است، علاقه نشان دادن به چیزهای ضدّ دینی فساد است. همه چیز در سایه دین بهوجود میآید. در جملات بعدی میفرماید: «و یأمن المظلومون من عبادک»؛ بندگان مظلوم تو امنیت پیدا کنند. منظور، مظلومان جامعه است، نه ستمگران، نه ستمپیشگان، نه مدّاحان ستم، نه عمله ستم! «مظلومون»، مردمانی هستند که دست و پایی ندارند؛ راه به جایی ندارند. هدف این است که مردمان مستضعف جامعه و انسانهای ضعیف - در هر سطحی و در هر جایی - امنیت پیدا کنند: امنیت حیثیّتی، امنیت مالی، امنیت قضایی؛ همینی که امروز در دنیا نیست. امام حسین علیهالسّلام درست نقطه مقابل آن چیزی را میخواست که در زمان سلطه طواغیت در آن روز بود. امروز هم در سطح دنیا که نگاه میکنید، میبینید همین است؛ پرچمهای دین را وارونه میکنند، بندگان مظلوم خدا را مظلومتر میکنند و ستمگران، پنجهشان به خون مظلومان بیشتر فرو میرود.
ببینید در دنیا چه خبر است! ببینید با مسلمانان کوزوو چگونه عمل میکنند! پانصدهزار انسان - بلکه بیشتر - بچه، بزرگ، زن، مرد و مریض، در بیابانها، در مرزها؛ آن هم نه مرزها و بیابانهای مهربان که در بین دشمن، زیر فشار دشمنی که راه را در مقابلشان مینگذاری میکند و پشت سرشان گلوله میاندازد. هدف این است که اینها را تار و مار کنند.
امروز من به شما عرض کنم - دیگر نمیخواهم آن را خیلی باز کنم - اراده جمعی بر این است که مسلمانان را در منطقه بالکان تار و مار و پراکنده کنند؛ از سر برآوردن یک دولت اسلامی و یک مجموعه اسلامی - هرگونه اسلامی، ولو اسلامی که صدسال است معارف الهی را درست به گوشش نرساندهاند - جلوگیری کنند؛ چون همان هم برایشان خطرناک است! میدانند که اگر نسل امروز مسلمانان بالکان، به فرض با اسلام آشنا نباشند، نسل فردای آنها با اسلام آشنا خواهد شد. همین که هویّت اسلامی در آنها زنده شود، خطر است؛ که بعضیها هم در بیاناتشان به این نکته اشاره کردند. آن دولتها با هم میجنگند؛ اما آنچه که در بین این زد و خوردها مورد توجّه قرار ندارد و به آن اهمیت واقعی داده نمیشود - هرچند به زبان چیزهایی میگویند - وضع مسلمانان مظلوم است؛ «یأمن المظلومون من عبادک».هدف از هر قیامی، هدف از هر انقلابی، هدف از هر قدرت اسلامیای و اصلاً هدف از حاکمیت دین خدا، رسیدگی به وضع «مظلومون» و عمل به فرایض، احکام و سنن الهی است.
امام حسین علیهالسّلام در آخر میفرماید: «و یعمل بفرائضک و احکامک و سننک». هدف آن بزرگوار اینهاست. حالا فلان آقا از گوشهای درمیآید و بدون اندک آشنایی با معارف اسلامی و با کلمات امام حسین علیهالسّلام و حتی با یک لغت عربی، درباره اهداف قیام حسینی قلمفرسایی میکند، که امام حسین برای فلان هدف قیام کرده است! از کجا میگویی!؟ این کلام امام حسین علیهالسّلام است: «و یعمل بفرائضک و احکامک و سننک»؛ یعنی امام حسین علیهالسّلام جان خودش و جان پاکیزهترین انسانهای زمان خودش را فدا میکند، برای این که مردم به احکام دین عمل کنند. چرا؟ چون سعادت، در عملِ به احکام دین است؛ چون عدالت، در عمل به احکام دین است؛ چون آزادی و آزادگی انسان، در عمل به احکام دین است. از کجا میخواهند آزادی را پیدا کنند!؟ زیر چتر احکام دین است که همه خواستههای انسانها برآورده میشود.1378/01/23
1 )
تحف العقول، النص، ص: 239؛
و روي عن الإمام الشهيد أبي عبد الله الحسين بن علي علیه السلام: ... اللَّهُمَّ إِنَّكَ تَعْلَمُ أَنَّهُ لَمْ يَكُنْ مَا كَانَ مِنَّا تَنَافُساً فِي سُلْطَانٍ «3» وَ لَا الْتِمَاساً مِنْ فُضُولِ الْحُطَامِ وَ لَكِنْ لِنُرِيَ الْمَعَالِمَ مِنْ دِينِكَ وَ نُظْهِرَ الْإِصْلَاحَ فِي بِلَادِكَ وَ يَأْمَنَ الْمَظْلُومُونَ مِنْ عِبَادِكَ وَ يُعْمَلَ بِفَرَائِضِكَ وَ سُنَنِكَ وَ أَحْكَامِكَ فَإِنْ لَمْ تَنْصُرُونَا وَ تُنْصِفُونَا قَوِيَ الظَّلَمَةُ عَلَيْكُمْ وَ عَمِلُوا فِي إِطْفَاءِ نُورِ نَبِيِّكُمْ وَ حَسْبُنَا اللَّهُ وَ عَلَيْهِ تَوَكَّلْنَا وَ إِلَيْهِ أَنَبْنَا وَ إِلَيْهِ الْمَصِيرُ.
ترجمه:
...بار خدايا تو ميدانى كه آنچه از ما اظهار شده براى رقابت در سلطنتى نيست،و بخواهش كالاى دنيا نيست ولى براى اينست كه دين تو را بر پا بينيم(بر گردانيم)و در بلادت اصلاح نمائيم،و ستم رسيدههاى از بندههايت را آسوده خاطر كنيم،و بواجب و سنت و احكام تو عمل شود.شماها بايد ما را يارى كنيد،و بما حق بدهيد.نيروى ستمكاران بر سر شماها است،و آنها در خاموش كردن نور پيغمبر شما ميكوشند،و خدا ما را بس است،و بر او توكل داريم،و بدرگاه او باز گرديم.و سرانجام بسوى او است.
لینک ثابت