امیرالمؤمنین علیهالسّلام طبق روایتی که مرحوم مجلسی از «مصباحالمتهجّد» نقل میکند، در یکی از روزهای جمعه خطبهای ایراد فرمود که با حمد و ثنای حضرت باریتعالی با بلیغترین و عمیقترین و زیباترین کلمات شروع میشود و سپس با صلوات و سلام بر محمّد رسولاللَّه، خاتم انبیا صلّیاللَّهعلیهوآلهوسلّم و شهادت بر عبودیّت و پیامبری ایشان ادامه پیدا میکند و بعد جملاتی را خطاب به مردم بیان فرماید که من چند عبارت از این جملات را میخوانم و به ترجمهی آن قناعت میکنم.
امیرالمؤمنین علیهالسّلام فرمود: «اوصیکم عباداللَّه بتقوی اللَّه»؛ بندگان خدا! شما را به پرهیزکاری و رعایت تقوا سفارش میکنم. «و اغتنام طاعته»؛ و سفارش میکنم که اطاعت پروردگار را مغتنم بشمارید. «ما استطعتم»؛ تا آن مقداری که در توان و قدرت شماست. «فی هذه الایّام الخالیه الفانیة»؛ هر چه میتوانید، در این روزهای گذرا و رو به فنای عمرتان، اطاعت از خدا و پیروی از فرمان پروردگار را مغتنم بشمارید. «و اعداد العمل الصالح، لجلیل ما یشفی به علیکم الموت»؛ سفارش میکنم، تا آنجا که میتوانید، برای مقابله با آن مشکلات و مصائب عظیمی که مرگ، آنها را مُشرف بر شما قرار خواهد داد - یعنی برای مقابله با دشواریهای شناخته نشده برای بشر از لحاظ عظمت - عمل صالح فراهم و آماده کنید. مرگ را آنچنان باید بزرگ دانست که اولیا و بزرگان از مقابلهی با آن به خود میلرزیدند. حوادثی که پس از مرگ در آغاز حیات نشئهی برزخ برای ما پیش میآید، به قدری با عظمت و مهیب و دشوار و غیر قابل تحمّل است که مردان خدا را - که فیالجمله از آن خبری داشتند - به خود میلرزاند. برای مقابله با آن مشکلات و مصائب، یک راه وجود دارد و آن، عمل صالح و کار در راه خداست. تنها چیزی که آنجا به داد انسان میرسد، عمل صالح است. «فی امرکم بالرفض لهذه الدنیا التارکة لکم»؛ فرمود: من به شما امر میکنم - امیر مؤمنان است؛ امیر معنوی و مادّی، امیر ظاهری و باطنی، امیر جسم و جان - این زخارف دنیا را که ترککنندهی شمایند، رها کنید و اینقدر به فکر مادّیات برای خودتان نباشید؛ چون اینها «الزائلة عنکم»؛ همه زوال پیدا میکند. «و ان لم تکونوا تحبّون ترکها»؛ اگرچه شما دوست ندارید که این مال و این عیش و این مقام، شما را رها کند، اما رها میکند. «و المبلیة لاجسادکم و ان احببتم تجدیدها»؛ این دنیا جسمهای شما را میپوساند و خاک میکند؛ اگرچه شما میخواهید که آنها زنده شوند. این دنیا شما را پیر و ضعیف میکند و قوا را نابود میسازد؛ اگرچه شما میخواهید این قوا همیشه برای شما بماند و روزبهروز تجدید شود. «و انّما مثلکم و مثلها کرکب سلکوا سبیلاً و کانّهم قد قطعوه و افضوا الی علم فکانهم قدبلغوه»؛ در جادهای با سرعت میروید، نشانهای در دوردست است، آن را از دور میبینید؛ اما خواهی نخواهی با طیّ طریق به آن خواهید رسید. این جاده، همان دنیاست. آن سنگِ نشانه و آن عَلَم، همان اجل و همان سرآمد و همان منتهای مدّت است که ناگزیر به آن میرسیم. ... «فلا تنافسوا فی عزّ الدنیا و فخرها»؛ برای عزّتها و جاه و جلال ظاهری و نام و نشانِ گذرا، با یکدیگر تنافس نکنید، حسادت نورزید، رقابت نکنید. «ولا تعجبوا بزینتها و نعیمها»؛ به زینت و نعمت دنیا شگفتزده نشوید. «ولا تجزعوا من ضرائها و بؤسها»؛ از سختیها و دشواریهای زندگیِ کوتاه دنیا، به جزع نیایید. «فان عزّالدنیا و فخرها الی انقطاع»؛ این زینت و عزّت، رو به انقطاع و نابودی است. «وان زینتها و نعیمها الی ارتجاع»؛ زیباییها و نعمتها، رو به برگشت دارد. جوانی و نشاط و زیبایی، جای خود را به پیری و افسردگی و خمودگی میدهد. «وان ضراعها و بؤسها الی نفاد»؛ سختیها هم تمام میشود و از بین میرود. «و کلّ مدّة فیها الی منتهی»؛ همهی زمانهای این عالم و این زندگی، به سوی پایان حرکت میکند. «و کلّ حیّ فیها الی بلی»؛ همهی زندهها به سوی پوسیدگی و کهنگی راه میروند.(1)
این همان امیرالمؤمنین علیهالسّلام است که با دست خودش مزرعه آباد میکرد و چاه حفر مینمود. این حرفها را زمانی بر زبان آورده است که حکومت میکرد. در رأس قدرتی قرار داشت که از مناطق ماوراء النّهر تا دریای مدیترانه، در زیر نگین این قدرت بود و آنها را اداره میکرد. او جنگ داشت، صلح داشت، سیاست داشت، بیتالمال داشت، فعّالیت داشت، سازندگی داشت. این حرفها به معنای آن نیست که دنیا را آباد نکنید. این حرفها به معنای آن است که خودتان را محور همهی تلاشها و کارهای مادّی ندانید؛ برای خود، همهی قوا را صرف نکنید؛ برای سهم خود از زندگی، دنیا را جهنّم نکنید؛ برای مال، برای منال، برای راحتی و برای پول، زندگی را بر انسانهای دیگر تلخ نکنید.1377/08/08
1 )
خطب أمير المؤمنين علی بن أبی طالب ص يوم الجمعة فقال (...) أوصيكم عباد الله بتقوى الله و اغتنام طاعته ما استطعتم فی هذه الأيام الخالية الفانية و إعداد العمل الصالح لجليل ما يشفی به عليكم الموت فی أمركم بالرفض لهذه الدنيا التاركة لكم الزائلة عنكم و إن لم تكونوا تحبون تركها و المبلية لأجسادكم و إن أحببتم تجديدها و إنما مثلكم و مثلها كركب سلكوا سبيلا و كأنهم قد قطعوه و أفضوا إلى علم فكأنهم قد بلغوه و كم عسى المجری إلى الغاية أن يجری إليها حتى يبلغها و كم عسى أن يكون بقاء من له يوم لا يعدوه و طالب حثيث من الموت يحدوه فلا تنافسوا فی عز الدنيا و فخرها و لا تعجبوا بزينتها و نعيمها و لا تجزعوا من ضراءها و بؤسها فإن عز الدنيا و فخرها إلى انقطاع و إن زينتها و نعيمها إلى ارتجاع و إن ضراءها و بؤسها إلى نفاد و كل مدة فيها إلى منتهى و كل حی فيها إلى بلى أ و ليس لكم فی آثار الأولين و فی آبائكم الماضين معتبر و بصيرة إن كنتم تعقلون أ لم تروا إلى الأموات لا يرجعون و إلى الأخلاف منكم لا يخلدون قال الله تعالى و الصدق قوله وَ حَرامٌ عَلى قَرْيَةٍ أَهْلَكْناها أَنَّهُمْ لا يَرْجِعُونَ و قال كُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ وَ إِنَّما تُوَفَّوْنَ أُجُورَكُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ الآية أ و لستم ترون إلى أهل الدنيا و هم يصبحون على أحوال شتى فمن ميت يبكى و مفجوع يعزى و صريع يتلوى و آخر يبشر و يهنأ و من عائد يعود و آخر بنفسه يجود و طالب للدنيا و الموت يطلبه و غافل ليس بمغفول عنه ... 0
ترجمه:
بندگان خدا شما را به تقوای الهی و مغتنم شمردن اطاعت پروردگار تا آنجا كه می توانید، در اين روزهای فراغتی كه از بين میرود و آماده ساختن عمل نیكو براى مقابله ى با مشكلات عظيمى كه مرگ، را مشرف بر شما قرار می دهد، سفارش می كنم تا آن مقدارى كه در توان و قدرت شماست در اين روزهاى گذرا و ناپایدار، سفارش مى كنم، من شما را امر مى كنم كه اين دنيا را كه شما را ترك مى كند و از شما نیست می شود رها كنيد اگرچه شما دوست نداريد آن را رها سازید دنیایی كه جسمهاى شما را مى پوساند و خاك مى كند اگرچه شما نو شدن آن را مى خواهيد. و همانا كه مثل شما و مثل دنیا مانند مسافرانی است كه راهی را وارد می شوند و گویی كه آن را پیموده اند و سرانجام به پرچمی می رسند گوییكه به آن رسیده اند و جه بسا رونده به سوی هدفی كه به سویش حركت كرده است تا اینكه به آن می رسد و چه بسا كه برای او یك روز باقی است كه آن را حساب نمی كند و طلب كننده سریع كه آن را مشخص می كند پس برای بزرگی و برتری دنیا با هم رقابت نكنید و به زینت و نعمت های آن شگفت زده نشوید و از سختی و ناداری آن بی تابی نكنید زیراكه بزرگی و برتری دنیا رو به پایان است و زینت و نعمت های آن رو به بازگشت است و سختی و ناداری آن رو به نابودی است و تمام زمان های دنیا به سوی تمام شدن می باشند و همه زنده ها به سوی پوسیدگی می باشند آیا اگر فكر كنید، برای شما در اخبار و نشانه های گذشتگان و پدرانتان مایه عبرت و معرفت نیست؟ آیا به مردگان نمی نگرید كه باز نمی گردند و نیز فرزندان خویش كه جاودانه نمی شوند خداوند بزرگ مرتبه كه سخن او راست و حقیقت است فرمود: و مردم شهری كه ما آن را هلاك كرده ایم محال است بازگشتی داشته باشند و فرمود هر كسى مرگ را مىچشد و جز اين نيست كه روز قيامت پاداشتان به تمامى به شما داده مىشود. نشانه اینكه آیا به مردمان دنیا نگریسته اید در حالیكه حالتهای مختلف صبح می كنند؛ برای مرده ای گریه می شود، به سوگوار و دردمندی دلداری و تسلیت گفته می شود و افتاده ای كه از درد به خود می پیچد و دیگری كه مژده و تبریك می گوید و عیادت كننده ای كه عیادت می كند و دیگری كه جان خویش را می بخشد و كسی كه خواهان دنیاست اما مرگ به دنبال اوست و انسان غافلی كه مرگ از او غفلت نمی كند ...
لینک ثابت
مصباح المتهجد،شیخ طوسی ص 380 ؛ تنبیه الخواطر، ورام بن ابی فراس، ج 2 ، ص 253 ؛ بحارالانوار،علامه مجلسی : ج 86 ص 236 ح68 ؛ مستدرك وسائل الشیعه ، محدث نوری ج6 ص 30 ح 6359 ؛
خطب أمير المؤمنين علی بن أبی طالب ص يوم الجمعة فقال (...) أوصيكم عباد الله بتقوى الله و اغتنام طاعته ما استطعتم فی هذه الأيام الخالية الفانية و إعداد العمل الصالح لجليل ما يشفی به عليكم الموت فی أمركم بالرفض لهذه الدنيا التاركة لكم الزائلة عنكم و إن لم تكونوا تحبون تركها و المبلية لأجسادكم و إن أحببتم تجديدها و إنما مثلكم و مثلها كركب سلكوا سبيلا و كأنهم قد قطعوه و أفضوا إلى علم فكأنهم قد بلغوه و كم عسى المجری إلى الغاية أن يجری إليها حتى يبلغها و كم عسى أن يكون بقاء من له يوم لا يعدوه و طالب حثيث من الموت يحدوه فلا تنافسوا فی عز الدنيا و فخرها و لا تعجبوا بزينتها و نعيمها و لا تجزعوا من ضراءها و بؤسها فإن عز الدنيا و فخرها إلى انقطاع و إن زينتها و نعيمها إلى ارتجاع و إن ضراءها و بؤسها إلى نفاد و كل مدة فيها إلى منتهى و كل حی فيها إلى بلى أ و ليس لكم فی آثار الأولين و فی آبائكم الماضين معتبر و بصيرة إن كنتم تعقلون أ لم تروا إلى الأموات لا يرجعون و إلى الأخلاف منكم لا يخلدون قال الله تعالى و الصدق قوله وَ حَرامٌ عَلى قَرْيَةٍ أَهْلَكْناها أَنَّهُمْ لا يَرْجِعُونَ و قال كُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ وَ إِنَّما تُوَفَّوْنَ أُجُورَكُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ الآية أ و لستم ترون إلى أهل الدنيا و هم يصبحون على أحوال شتى فمن ميت يبكى و مفجوع يعزى و صريع يتلوى و آخر يبشر و يهنأ و من عائد يعود و آخر بنفسه يجود و طالب للدنيا و الموت يطلبه و غافل ليس بمغفول عنه ... 0
ترجمه:
بندگان خدا شما را به تقوای الهی و مغتنم شمردن اطاعت پروردگار تا آنجا كه می توانید، در اين روزهای فراغتی كه از بين میرود و آماده ساختن عمل نیكو براى مقابله ى با مشكلات عظيمى كه مرگ، را مشرف بر شما قرار می دهد، سفارش می كنم تا آن مقدارى كه در توان و قدرت شماست در اين روزهاى گذرا و ناپایدار، سفارش مى كنم، من شما را امر مى كنم كه اين دنيا را كه شما را ترك مى كند و از شما نیست می شود رها كنيد اگرچه شما دوست نداريد آن را رها سازید دنیایی كه جسمهاى شما را مى پوساند و خاك مى كند اگرچه شما نو شدن آن را مى خواهيد. و همانا كه مثل شما و مثل دنیا مانند مسافرانی است كه راهی را وارد می شوند و گویی كه آن را پیموده اند و سرانجام به پرچمی می رسند گوییكه به آن رسیده اند و جه بسا رونده به سوی هدفی كه به سویش حركت كرده است تا اینكه به آن می رسد و چه بسا كه برای او یك روز باقی است كه آن را حساب نمی كند و طلب كننده سریع كه آن را مشخص می كند پس برای بزرگی و برتری دنیا با هم رقابت نكنید و به زینت و نعمت های آن شگفت زده نشوید و از سختی و ناداری آن بی تابی نكنید زیراكه بزرگی و برتری دنیا رو به پایان است و زینت و نعمت های آن رو به بازگشت است و سختی و ناداری آن رو به نابودی است و تمام زمان های دنیا به سوی تمام شدن می باشند و همه زنده ها به سوی پوسیدگی می باشند آیا اگر فكر كنید، برای شما در اخبار و نشانه های گذشتگان و پدرانتان مایه عبرت و معرفت نیست؟ آیا به مردگان نمی نگرید كه باز نمی گردند و نیز فرزندان خویش كه جاودانه نمی شوند خداوند بزرگ مرتبه كه سخن او راست و حقیقت است فرمود: و مردم شهری كه ما آن را هلاك كرده ایم محال است بازگشتی داشته باشند و فرمود هر كسى مرگ را مىچشد و جز اين نيست كه روز قيامت پاداشتان به تمامى به شما داده مىشود. نشانه اینكه آیا به مردمان دنیا نگریسته اید در حالیكه حالتهای مختلف صبح می كنند؛ برای مرده ای گریه می شود، به سوگوار و دردمندی دلداری و تسلیت گفته می شود و افتاده ای كه از درد به خود می پیچد و دیگری كه مژده و تبریك می گوید و عیادت كننده ای كه عیادت می كند و دیگری كه جان خویش را می بخشد و كسی كه خواهان دنیاست اما مرگ به دنبال اوست و انسان غافلی كه مرگ از او غفلت نمی كند ...