دشمنشناسی دشمن را هوشیارانه بشناسید. دشمن را در هر لباسی بشناسید. دشمن را در زیر قالب هرگونه کلماتی بشناسید و با دشمن، با نفس رحمانی مواجه شوید. با دشمن بهوسیلهی نام و یاد خدا مقابله کنید که نام خدا و یاد خدا و اتکال به پروردگار، دشمنانی را که جهت شیطانی دارند، دچار هزیمت خواهد کرد.
البته من میدانم و میبینم که بحمدالله مسؤولین و بسیاری از کسانی که در عرصهی تبلیغات و بیان و تبیین هستند، انصافا با وجدان آگاه و با دل بیدار حرکت و کار میکنند؛ وظایفشان را بااخلاص، با صفا و بدون هیچ چشمداشتی انجام میدهند و ملامتها را هم به جان میخرند. کسانی هم در گوشه و کنار هستند که نمیخواهند این یکپارچگی بماند. بایستی آنها را شناخت و به آنها توجه کرد. 1377/01/27
اتحاد ملی و انسجام اسلامی از روز اول سعی کردند که نگذارند این اتحاد شکل بگیرد. به قومیتها و به عوامل تفرقهانگیز، تمسک کردند، لیکن ارادهی الهی و روح ولایت، معنا و حقیقت ولایت در این کشور و نظام ولایت، بر همهی توطئههای دشمنان فائق آمد.1377/01/27
ولایت یعنی حاصل شدن پیوند افراد جامعه با هجرت [معنای ولایت و مفهوم عظیمی که در روز عید غدیر، مصداق مشخّصی پیدا کرد، یکی از نکات اساسی است که برای جامعه اسلامی ما و صاحبان فکر، نقطه حسّاسی است و جا دارد روی آن تأمّل کنند.] آن نکته این است که ولایت که عنوان حکومت در اسلام و شاخصهی نظام اجتماعی و سیاسی برای اسلام است، یک معنای دقیق و ظریفی دارد که معنای اصلی ولایت هم همان است و آن عبارت است از پیوستگی، پیوند، درهمپیچیدن و در هم تنیدگی. این، معنای ولایت است. چیزی که مفهوم وحدت، دست به دست هم دادن، با هم بودن، با هم حرکت کردن، اتّحاد در هدف، اتّحاد در راه و وحدت در همهی شؤون سیاسی و اجتماعی را برای انسان، تداعی میکند. ولایت، یعنی پیوند. «والذین آمنوا و لم یهاجرا و مالکم من ولایتهم من شیء حتی یهاجروا »(1) یعنی این. پیوند افراد جامعهی اسلامی، با هجرت حاصل میشود؛ نه فقط با ایمان. ایمان کافی نیست. پیوند ولایت که یک پدیده سیاسی، یک پدیده اجتماعی و یک حادثه تعیین کننده برای زندگی است، با تلاش، با حرکت، با هجرت، با در کنار همبودن و با هم کارکردن حاصل میشود؛ لذاست که در نظام اسلامی، «ولیّ» از مردم جدا نیست.1377/01/27
1 )
سوره مبارکه الأنفال آیه 72 إِنَّ الَّذينَ آمَنوا وَهاجَروا وَجاهَدوا بِأَموالِهِم وَأَنفُسِهِم في سَبيلِ اللَّهِ وَالَّذينَ آوَوا وَنَصَروا أُولٰئِكَ بَعضُهُم أَولِياءُ بَعضٍ ۚ وَالَّذينَ آمَنوا وَلَم يُهاجِروا ما لَكُم مِن وَلايَتِهِم مِن شَيءٍ حَتّىٰ يُهاجِروا ۚ وَإِنِ استَنصَروكُم فِي الدّينِ فَعَلَيكُمُ النَّصرُ إِلّا عَلىٰ قَومٍ بَينَكُم وَبَينَهُم ميثاقٌ ۗ وَاللَّهُ بِما تَعمَلونَ بَصيرٌ ترجمه: کسانی که ایمان آوردند و هجرت نمودند و با اموال و جانهای خود در راه خدا جهاد کردند، و آنها که پناه دادند و یاری نمودند، آنها یاران یکدیگرند؛ و آنها که ایمان آوردند و مهاجرت نکردند، هیچ گونه ولایت [= دوستی و تعّهدی] در برابر آنها ندارید تا هجرت کنند! و (تنها) اگر در (حفظ) دین (خود) از شما یاری طلبند، بر شماست که آنها را یاری کنید، جز بر ضدّ گروهی که میان شما و آنها، پیمان (ترک مخاصمه) است؛ و خداوند به آنچه عمل میکنید، بیناست!
ولایت یعنی نزدیکبودن دلها در ظل سرسپردگی به حکومت الهی میبینیم که خطّ تشنّج و خطّ ایجاد اختلاف و تفرقه، از طرف دشمن انقلاب و دشمن اسلام، از طرف مارهای زخمخورده، از طرف کسانی که انقلاب، نَفَس آنها و جلوِ مطامع آنها را در طول سالهای متمادی گرفت و حرفها و آرزوهای دور و درازشان را علیه این ملت، به عکس کرد، تعقیب میشود! حالا خیال میکنند که فرصتی پیدا کردهاند، هر گاهی یک بار - مخصوص الان هم نیست، بار اوّل نیست؛ لیکن الان هم یکی از آن اوقات است - احساس میکنم که میخواهند بین آحاد مردم، بین دلها، بین ذهنها، بین مسؤولین و ردههای گوناگون، اختلاف بیندازند! از ردههای بالا مأیوسند، سراغ ردههای بعدی میروند. باید هوشیار باشید. معنای ولایت، معنای اعتقاد به راه قرآن و اسلام، معنای دل دادن و سرسپردن به حکومت الهی، این است که باید دلها در ظلّ این حکومت، با هم نزدیک باشد. «و المؤمنون و المؤمنات بعضهم اولیاء بعض»(1). ولایت در بین مؤمنین، لازمه حکومت الهی و تسلّط الهی است؛ لازمهی حکمروایی آیات قرآن و احکام نورانی قرآن است. اگر دلها جدا بود، اگر دشمنی بود، اگر بغضاء بود، دیگر این حکومت الهی نیست؛ این حکومت طاغوت است. - «جان گرگان و سگان از هم جداست.» - این حکومت، غیرالهی و غیر انسانی و نظام، نظام غیرولایتی است! آن وقت نمیشود ادّعای نظام الهی کرد؛ لیکن حقیقت قضیه این است که دلها با هم است، مردم در خطّ اسلامند، مردم در خطّ خدا و راه خدا هستند. البته ممکن است سلایق، اختلاف داشته باشد؛ مذاقها اختلاف داشته باشد. مسأله مذاق و سلیقه، غیر از دل و جهت و راه و جهتگیری کلّی است. در این جهتگیری کلّی - «واعتصموا بحبل اللَّه جمیعاً»(2) - اعتصام به حبلاللَّه، باید با اجتماع باشد، باید با هم اعتصام کنند. همه با مسؤولین کشور، همه برای تقویت نیروهای خدمتگزار کشور، احساس وظیفه کنند.1377/01/27
1 )
سوره مبارکه التوبة آیه 71 وَالمُؤمِنونَ وَالمُؤمِناتُ بَعضُهُم أَولِياءُ بَعضٍ ۚ يَأمُرونَ بِالمَعروفِ وَيَنهَونَ عَنِ المُنكَرِ وَيُقيمونَ الصَّلاةَ وَيُؤتونَ الزَّكاةَ وَيُطيعونَ اللَّهَ وَرَسولَهُ ۚ أُولٰئِكَ سَيَرحَمُهُمُ اللَّهُ ۗ إِنَّ اللَّهَ عَزيزٌ حَكيمٌ ترجمه: مردان و زنان باایمان، ولیّ (و یار و یاور) یکدیگرند؛ امر به معروف، و نهی از منکر میکنند؛ نماز را برپا میدارند؛ و زکات را میپردازند؛ و خدا و رسولش را اطاعت میکنند؛ بزودی خدا آنان را مورد رحمت خویش قرارمیدهد؛ خداوند توانا و حکیم است!
1 )
سوره مبارکه آل عمران آیه 103 وَاعتَصِموا بِحَبلِ اللَّهِ جَميعًا وَلا تَفَرَّقوا ۚ وَاذكُروا نِعمَتَ اللَّهِ عَلَيكُم إِذ كُنتُم أَعداءً فَأَلَّفَ بَينَ قُلوبِكُم فَأَصبَحتُم بِنِعمَتِهِ إِخوانًا وَكُنتُم عَلىٰ شَفا حُفرَةٍ مِنَ النّارِ فَأَنقَذَكُم مِنها ۗ كَذٰلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُم آياتِهِ لَعَلَّكُم تَهتَدونَ ترجمه: و همگی به ریسمان خدا [= قرآن و اسلام، و هرگونه وسیله وحدت]، چنگ زنید، و پراکنده نشوید! و نعمت (بزرگِ) خدا را بر خود، به یاد آرید که چگونه دشمن یکدیگر بودید، و او میان دلهای شما، الفت ایجاد کرد، و به برکتِ نعمتِ او، برادر شدید! و شما بر لبِ حفرهای از آتش بودید، خدا شما را از آن نجات داد؛ این چنین، خداوند آیات خود را برای شما آشکار میسازد؛ شاید پذیرای هدایت شوید.
نظام جمهوری اسلامی ایران, امامت و ولایت, محبت, همکاری, صمیمیّت و همدلی, حکومت اسلامی وجه غالب زندگی در نظام اسلامی و نظام ولایت، باید تعاطف، همدلی، تعاون و همکاری باشد.1377/01/27
احساس مسئولیت مسألهی مذاق و سلیقه، غیر از دل و جهت و راه و جهتگیری کلّی است. در این جهتگیری کلّی «و اعتصموا بحبل الله جمیعاً» اعتصام به حبل اللّه، باید با اجتماع باشد، باید باهم اعتصام کنند. همه با مسئولین کشور، همه برای تقویت نیروهای خدمتگزار کشور، احساس وظیفه کنند. همه باید دولت را تقویت کنند؛ همه باید پشتیبانی کنند. مسئولیت ادارهی امور کشور، امر کوچکی نیست، بار سبکی نیست، بار سنگینی است. مسئولین کشور در مقابل این بارهای سنگینی که تحمّل میکنند، از ما چه میخواهند؟ واقعاً اگر ما، مسئولین و رؤسای محترم قوای کشورمان را با نظایرشان در دنیا مقایسه کنیم، با توقّع کم، با اخلاص، با علاقه و با دلسوزی، این بارهای سنگین را بر دوش گرفتهاند و کار انجام میدهند.1377/01/27
تمدنسازی نوین اسلامی این كشور باید ساخته شود، این كشور باید پیش برود. این ملت بزرگ بایستی استعدادهایش شكوفا گردد؛ بایستی در دنیا بدرخشد و بالاخره آن تمدّن عظیم اسلامی را در مقابل چشم جهانیان بگذارد و نشان دهد. ما هنوز اوّل راه هستیم. ما در ابتدای راهیم. انقلاب، موانع را برداشت، ما را به راه انداخت و ما راه افتادیم. هنوز اوایل راهیم؛ هنوز وقت آن نیست كه به مسائل جزئی بپردازیم و عیوب كوچك را در هم بزرگ كنیم.1377/01/27
جامعه اسلامی برای كسانی كه میخواهند از الگوی انسان طراز اسلام، نمونهای ذكر كنند، بهترین نمونه همان كسی است كه آن روز نبیّ مكرّم اسلام صلی الله علیه و آله و سلّم، او را به الهام الهی و به دستور پروردگار عالم، برای منصب عظیم ولایت، معیّن فرمود. معنای ولایت و مفهوم عظیمی كه در روز عید غدیر، مصداق مشخّصی پیدا كرد، یكی از نكات اساسی است كه برای جامعهی اسلامی ما و صاحبان فكر، نقطهی حسّاسی است و جا دارد روی آن تأمّل كنند. وقتیكه در نظامی، ولیاللّه كسی مثل پیغمبر اكرم یا امیر المؤمنین در رأس نظام قرار دارد، آن جامعه، جامعهی ولایت است؛ نظام، نظام ولایت است. ولایت، هم صفتی است برای منصبی كه نبیّ اكرم و جانشینان او از سوی پروردگار، حائز آن بودهاند، هم خصوصیتی است برای آن جامعهی اسلامی كه در سایهی آن حكومت، زندگی میكند و از پرتو آن بهره میگیرد. من این نكته را بارها عرض كردهام، امروز هم میخواهم بر روی همان نكته تكیه كنم؛ برای اینكه مسائل زندگی، مسائل سرنوشتساز و وظیفهی مهم ملت اسلام، وابسته به همین نكات اساسی و زیربنایی است. آن نكته این است كه ولایت كه عنوان حكومت در اسلام و شاخصهی نظام اجتماعی و سیاسی برای اسلام است، یك معنای دقیق و ظریفی دارد كه معنای اصلی ولایت هم همان است و آن عبارت است از پیوستگی، پیوند، درهمپیچیدن و درهمتنیدگی. این، معنای ولایت است. چیزی كه مفهوم وحدت، دست به دست هم دادن، باهم بودن، باهم حركت كردن، اتّحاد در هدف، اتّحاد در راه و وحدت در همهی شئون سیاسی و اجتماعی را برای انسان، تداعی میكند. ولایت، یعنی پیوند. «و الّذین آمنوا و لم یهاجروا مالكم من ولایتهم من شیء حتی یهاجروا » یعنی این. پیوند افراد جامعهی اسلامی، با هجرت حاصل میشود؛ نه فقط با ایمان. ایمان كافی نیست. پیوند ولایت كه یك پدیدهی سیاسی، یك پدیدهی اجتماعی و یك حادثهی تعیینكننده برای زندگی است، با تلاش، با حركت، با هجرت، با در كنار هم بودن و باهم كار كردن حاصل میشود؛ لذاست كه در نظام اسلامی، «ولیّ» از مردم جدا نیست. ولایت كه معنایش پیوند و پیوستگی و باهم بودن است، یكجا هم به معنای محبّت میآید، یكجا هم به معنای پشتیبانی میآید كه همهی اینها در واقع مصادیق به همپیوستگی، وحدت و اتّحاد است، و الّا معنای حقیقی، همان اتّحاد و یگانگی و باهم بودن و برای هم بودن است. معنای ولایت، این است. اگر با این دید به جامعهی اسلامی نگاه كنید، ابعاد این وحدت اجتماعی و وحدت سیاسی و وحدت معنوی و روحی و وحدت عملی، ابعاد عجیبی مییابد كه بسیاری از معارف اسلامی را برای ما معنی میكند. به سمت مركز عالم وجود حركت كردن انسان، در جهت ولایت الله حركت كردن است. همهی ذرّات عالم، خواه و ناخواه در چنبر ولایت الهی، در دایرهی ولایت الله قرار دارند و انسانهای آگاه، مختار، تصمیمگیرنده و دارای حُسن انتخاب، عملًا هم ولایت الهی را برمیگزینند و در آن راه حركت میكنند؛ محبت الهی را كسب میكنند و خود از محبّت پروردگار، پر میشوند. صفای دنیای اسلام و محیط اسلامی و محیط معنوی، ناشی از همین ولایت الله است. این ولایت الهی، با ولایت خداوند در عالم سیاست و محیط سیاسی، تفاوت جوهری ندارد؛ حقیقت هر دو یكی است. لذا در نظام اسلامی، حكومت با محبّت، با ایمان، با وحدت و همدلی، همچنین باهم بودن مردم و حكومت، باهم بودن اجزای حكومت و باهم بودن اجزای مردم است؛ اینهاست كه مصداق حقیقی ولایت را در جهانِ متشتّت و متفرّق و متنازع، متمایز و مشخّص میكند و نشان میدهد كه این نظام اسلامی است. وجه غالب زندگی در نظام اسلامی و در نظام ولایت، باید تعاطف، همدلی، تعاون و همكاری باشد؛ لذا شما در آیات كریمهی قرآن هم كه نگاه میكنید، میبینید این مسألهی همكاری و همدلی و همراهی، بخش قابل توجّهی از آیات قرآن را به خود اختصاص داده است. آیاتی هست كه صریحاً در این معناست، مثل «و اعتصموا بحبل الله جمیعاً » و غیر اینها. آیاتی هم هست كه اگرچه به صراحت در این معنا نیست، اما مفاد و جهت حقیقی آن، اتّحاد دلها و جانها و همگامی انسانهاست و میدانید كه امیر المؤمنین صلوات الله و سلامه علیه، مظهر همدلی یك رهبری سیاسی، یك حاكم سیاسی و یك ولیّ و امام، با آحاد مردم است. مثالزدنیتر از امیر المؤمنین هم نمیشود كسی را در دنیا و در تاریخ پیدا كرد علیٌّ ولی الله ولایت به معنای حقیقی، این است. ما از اوّل در نظام مقدّس جمهوری اسلامی، به بركت وحدت و اتّحاد، هر كاری كردیم و توانستهایم بكنیم.1377/01/27
نظام جمهوری اسلامی ایران, حکومت اسلامی در نظام اسلامی، حكومت با محبت، با ایمان، با وحدت و همدلی، همچنین با هم بودن مردم و حكومت، با هم بودن اجزای حكومت و با هم بودن اجزای مردم است.1377/01/27
امامت و ولایت, ولایت فقیه, ولی فقیه پیوند ولایت كه یك پدیدهی سیاسی، اجتماعی و یك حادثهی تعیین كننده برای زندگی است، با تلاش، با حركت، با هجرت، با در كنار هم بودن و با هم كاركردن حاصل میشود؛ لذاست كه در نظام اسلامی، «ولی» از مردم جدا نیست.1377/01/27
امامت و ولایت معنای ولایت، معنای اعتقاد به راه قرآن و اسلام، معنای دل دادن و سرسپردن به حكومت الهی، این است كه باید دلها در ظل این حكومت، با هم نزدیك باشد.1377/01/27