در حال حاضر، محافل سیاسی و اطّلاعاتی كشورهای دارای طمع در این منطقه، كه در رأسشان هم كشور ایالات متّحده امریكا و دستگاههای جاسوسی صهیونیستها حضور فعّال دارند، برای بیاعتماد كردن دولتها نسبت به یكدیگر، با محافل سیاسی كشورها در تماس دائمند. آنها از این طریق، چندین فایده میبرند: یكی از فوایدش، بر هم زدن وحدت دنیای اسلام است. یكی از فوایدش، فروش اسلحه است. یكی از فوایدش، حضور نظامی است. یكی از فوایدش، مسابقه برای ایجاد رابطه با دولت غاصب صهیونیست در سرزمین فلسطین است. اینها، فوایدی است كه استكبار از این تلاشها میبرد. این وضع، برای دنیای اسلام، خیلی خسارتبار است. البته موضوع ملتها در این مورد، خیلی مشكل نیست. مشكل، موضوع دولتهاست. دولتهای اسلامی باید امر سادهای را كه هر عاقلی به آن توجّه میكند، مورد توجّه قرار دهند و آن امر ساده این است كه انسان عاقل از ذخایر و امكاناتی كه در اختیار دارد، استفاد میكند. اسلام، ذخیرهای گرانبها در اختیار كشورهای اسلامی است. دولتهای اسلامی باید از این ذخیره و امكان، استفاده مطلوب كنند؛ گیرم كه خیلی هم پایبند به اسلام نباشند. اسلام موجب میشود امّت اسلامی احساس ارتباط و وحدت كند و این خیل عظیم یك میلیارد و چند صد میلیونی مسلمان، در مسائل گوناگون دنیای اسلام، حضور داشته باشند. بلاشك اگر حمایتهای دنیای اسلام از مسلمانان بوسنی وجودنداشت، امروز از مسلمانان بوسنی در اروپا هیچ خبری نبود و آنها را از بین میبردند. اگرچه همه كشورهای اسلامی به طور كامل حمایت نكردند، امّا همین كه احساس شد اغلب دولتهای اسلامی به این مسأله اهتمام دارند، به آنها كمك كرد. عین این قضیه، در همه جای دنیای اسلامْ عملی است. كشورها از كمك یكدیگر و از وزنه عظیم احساسات امّت اسلامی، بینیاز نیستند. پس، میتوانند از این ذخیره و گنج شایان، استفاده كنند؛ و چرا استفاده نكنند؟ یك محاسبه ساده وجود دارد، كه به آن توجّه نمیشود. لذا، نتیجه به سود دشمنان اسلام است.1375/11/21
لینک ثابت