newspart/index2
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحه‌ی قبلی اینجا کلیک کنید.
نظام اسلامی، نظامی متّکی به ایمان مردم

آقایان محترم! مسأله‌ی انتخابات، مسأله‌ی بسیار مهم و اساسی و تعیین‌کننده‌ای است. اهمیت انتخابات از جهات گوناگونی است. یکی از آنها این است که نظام ما نظامی است متّکی به ایمانها و عواطف و علایق مردم. اساساً سرِّ شکست‌ناپذیری این نظام این است که به مردم متّکی است. این چیز مهمّی است. اتّکای به مردم هم آسان به دست نمی‌آید و همه جا حاصل نمی‌شود. اگر یک سرِّ الهی در میان نباشد، توجّه نفوس و دلهای مردم هم ممکن نیست. شما ملاحظه بفرمایید، خدای متعال به پیغمبرِ با آن عظمت می‌فرماید: «هو الّذی ایّدک بنصره و بالمؤمنین»(1)؛ یعنی مؤمنین را در کنار نصرت الهی می‌آورد. هیچ بُعدی هم ندارد که آدم بگوید که این «بالمؤمنین»، تفسیر جزئی از مفهوم «بنصره» هم هست که اصلاً نصر الهی به وسیله‌ی مؤمنین تحقّق می‌پذیرد. البته در مواردی هم نصرتهای خارج از مقولات عادی در زمان آن بزرگوار بوده است - مثل ملائکه‌ی مسوّمین (2) و غیرذلک - لیکن عمده‌اش مؤمنین‌اند. بعد هم می‌فرماید: «لو انفقت ما فی الأرض جمیعاً ما الّفت بین قلوبهم و لکنّ اللَّه الّف بینهم»(3). یعنی ای نبی گرامی ما! این «بالمؤمنین»ی هم که ما می‌گوییم، خیال نکن که خودت توانستی آنها را جذب کنی؛ نه - این کار من و ما و کار عوامل مادی و بشری نیست - این سرّ الهی و سرّ معنوی است.حال آن نکته‌ی باریکتر ز مو این‌جاست که همین سرّ الهی و معنوی هم قابل تعریف است. چیزی نیست که بگوییم عقل شما مردم نمی‌رسد و سه، چهار نفری هستند که این چیزها را می‌فهمند؛ نخیر. این امر واضحی است. این سرّ الهی عبارت است از ایمان.
وقتی ایمانها در دلهای مردم می‌جوشد و به مرحله‌ی عمل سرازیر می‌شود، نتیجه این است که هر پدیده‌ای که متّکی به ایمان الهی است، تقویت پیدا می‌کند. این‌جا چون نظام، نظام الهی و نظام قرآنی است و مردم هم معتقد و متّکی به دین و به هرآنچه که مربوط به دین است، هستند، قهری است که چنین نظامی را به راحتی می‌شود با این مردم ادامه داد و این مردم بدون این‌که از کسی طلبکاری کنند؛ بدون این‌که منّتی بر سر کسی بگذارند و بدون این‌که برای این همه اخلاصِ خود از کسی جز خدا بهایی بطلبند، وارد میدان می‌شوند.1374/11/14


1 ) سوره مبارکه الأنفال آیه 62
وَإِن يُريدوا أَن يَخدَعوكَ فَإِنَّ حَسبَكَ اللَّهُ ۚ هُوَ الَّذي أَيَّدَكَ بِنَصرِهِ وَبِالمُؤمِنينَ
ترجمه:
و اگر بخواهند تو را فریب دهند، خدا برای تو کافی است؛ او همان کسی است که تو را، با یاری خود و مؤمنان، تقویت کرد...
2 ) سوره مبارکه آل عمران آیه 125
بَلىٰ ۚ إِن تَصبِروا وَتَتَّقوا وَيَأتوكُم مِن فَورِهِم هٰذا يُمدِدكُم رَبُّكُم بِخَمسَةِ آلافٍ مِنَ المَلائِكَةِ مُسَوِّمينَ
ترجمه:
آری، (امروز هم) اگر استقامت و تقوا پیشه کنید، و دشمن به همین زودی به سراغ شما بیاید، خداوند شما را به پنج هزار نفر از فرشتگان، که نشانه‌هایی با خود دارند، مدد خواهد داد!
3 ) سوره مبارکه الأنفال آیه 63
وَأَلَّفَ بَينَ قُلوبِهِم ۚ لَو أَنفَقتَ ما فِي الأَرضِ جَميعًا ما أَلَّفتَ بَينَ قُلوبِهِم وَلٰكِنَّ اللَّهَ أَلَّفَ بَينَهُم ۚ إِنَّهُ عَزيزٌ حَكيمٌ
ترجمه:
و دلهای آنها را با هم، الفت داد! اگر تمام آنچه را روی زمین است صرف می‌کردی که میان دلهای آنان الفت دهی، نمی‌توانستی! ولی خداوند در میان آنها الفت ایجاد کرد! او توانا و حکیم است!
لینک ثابت
حفظ حرمت مومن وظیفه شورای نگهبان در بررسی صلاحیت کاندیداها

نکته‌ی دیگر، حفظ احترام و آبروی اشخاص است. اگر کسانی در پرونده‌هایشان مشکلی دیده شد که بنا شد به مجلس نروند، مشکل آنها بازگو و پخش نگردد و هتک حرمت آنها نشود. البته ممکن است بعضی کسان بگویند فلان کس را که رد کرده‌اید، باید علّت آن را صریحاً بگویید. اگر مطلَبی گفتنی است، اشکالی ندارد آن را بگویید؛ اما اگر مطلَبی ناگفتنی است، نباید آبروی اشخاص با این حرفها برود و بیان شود. چون به ما این‌طور گفته‌اند و فشار آورده‌اند، پس ما آبروی این آدمها را ببریم؛ نه. در اسلام حرمت مؤمن خیلی اهمیت دارد و نباید هتک حرمت شود.(1)1374/11/14

1 ) خطبه 167 : از خطبه‏هاى آن حضرت است در ابتداى حكومتش
إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ أَنْزَلَ كِتَاباً هَادِياً بَيَّنَ فِيهِ الْخَيْرَ وَ الشَّرَّ فَخُذُوا نَهْجَ الْخَيْرِ تَهْتَدُوا وَ اصْدِفُوا عَنْ سَمْتِ الشَّرِّ تَقْصِدُوا الْفَرَائِضَ الْفَرَائِضَ أَدُّوهَا إِلَى اللَّهِ تُؤَدِّكُمْ إِلَى الْجَنَّةِ إِنَّ اللَّهَ حَرَّمَ حَرَاماً غَيْرَ مَجْهُولٍ وَ أَحَلَّ حَلَالًا غَيْرَ مَدْخُولٍ وَ فَضَّلَ حُرْمَةَ الْمُسْلِمِ عَلَى الْحُرَمِ كُلِّهَا وَ شَدَّ بِالْإِخْلَاصِ وَ التَّوْحِيدِ حُقُوقَ الْمُسْلِمِينَ فِي مَعَاقِدِهَا فَالْمُسْلِمُ مَنْ سَلِمَ الْمُسْلِمُونَ مِنْ لِسَانِهِ وَ يَدِهِ إِلَّا بِالْحَقِّ وَ لَا يَحِلُّ أَذَى الْمُسْلِمِ إِلَّا بِمَا يَجِبُ بَادِرُوا أَمْرَ الْعَامَّةِ وَ خَاصَّةَ أَحَدِكُمْ وَ هُوَ الْمَوْتُ فَإِنَّ النَّاسَ أَمَامَكُمْ وَ إِنَّ السَّاعَةَ تَحْدُوكُمْ مِنْ خَلْفِكُمْ تَخَفَّفُوا تَلْحَقُوا فَإِنَّمَا يُنْتَظَرُ بِأَوَّلِكُمْ آخِرُكُمْ اتَّقُوا اللَّهَ فِي عِبَادِهِ وَ بِلَادِهِ فَإِنَّكُمْ مَسْئُولُونَ حَتَّى عَنِ الْبِقَاعِ وَ الْبَهَائِمِ أَطِيعُوا اللَّهَ وَ لَا تَعْصُوهُ وَ إِذَا رَأَيْتُمُ الْخَيْرَ فَخُذُوا بِهِ وَ إِذَا رَأَيْتُمُ الشَّرَّ فَأَعْرِضُوا عَنْهُ .
ترجمه:
خداوند متعال كتابى هدايت كننده نازل كرد كه خير و شرّ را در آن كتاب بيان كرد، پس راه‏ خير را انتخاب كنيد تا هدايت شويد، و از بدى روى بگردانيد تا در راه مستقيم قرار گيريد. واجبات واجبات آنها را به پيشگاه خداوند ادا كنيد تا شما را به بهشت برسانند. خداوند چيزهايى را كه بر شما مجهول نيست حرام كرد، و چيزهايى را كه در آن عيبى نيست حلال كرد، و حرمت مسلمان را بر آنچه داراى حرمت است برترى داد، و حقوق مسلمانان را در جاهاى خود به سبب اخلاص و توحيد محكم ساخت. پس مسلمان كسى است كه مسلمانان از زبان و دست او سالم باشند مگر براى حق، و آزار مسلمانان جايز نيست مگر امر واجبى در كار باشد. بر مسأله‏اى كه همگانى است و نيز مختصّ به هر يك از شماست و آن مرگ است پيشى گيريد، زيرا مردم پيشاپيش شما (به راه آخرت رفته) اند، و قيامت هم از دنبال شما را مى‏راند. خود را سبك كنيد تا ملحق شويد، كه رفتگان را نگاه داشته و چشم به راه فعلى‏ها هستند. از خدا نسبت به بندگان و شهرهايش پروا كنيد، زيرا داراى مسئوليت هستيد حتى نسبت به زمينها و حيوانات، و خداوند را اطاعت كنيد و از نافرمانى او بپرهيزيد. چون خير را مشاهده كنيد آن را از دست مدهيد، و چون شرّ را ببينيد از آن روى گردانيد.
لینک ثابت
انتخابات مجلس شورای اسلامی

مسأله‌ی انتخابات، مسأله‌ی بسیار مهم و اساسی و تعیین‌کننده‌ای است. اهمیت انتخابات از جهات گوناگونی است. یکی از آنها این است که نظام ما نظامی است متّکی به ایمانها و عواطف و علایق مردم. اساساً سرِّ شکست‌ناپذیری این نظام این است که به مردم متّکی است. این چیز مهمّی است. اتّکای به مردم هم آسان به دست نمی‌آید و همه جا حاصل نمی‌شود. اگر یک سرِّ الهی در میان نباشد، توجّه نفوس و دلهای مردم هم ممکن نیست. شما ملاحظه بفرمایید، خدای متعال به پیغمبرِ با آن عظمت می‌فرماید: «هو الّذی ایّدک بنصره و بالمؤمنین»؛ یعنی مؤمنین را در کنار نصرت الهی می‌آورد. هیچ بُعدی هم ندارد که آدم بگوید که این «بالمؤمنین»، تفسیر جزئی از مفهوم «بنصره» هم هست که اصلاً نصر الهی به وسیله‌ی مؤمنین تحقّق می‌پذیرد. البته در مواردی هم نصرتهای خارج از مقولات عادی در زمان آن بزرگوار بوده است - مثل ملائکه‌ی مسوّمین و غیرذلک - لیکن عمده‌اش مؤمنین‌اند. بعد هم می‌فرماید: «لو انفقت ما فی الأرض جمیعاً ما الّفت بین قلوبهم و لکنّ اللَّه الّف بینهم». یعنی ای نبی گرامی ما! این «بالمؤمنین»ی هم که ما می‌گوییم، خیال نکن که خودت توانستی آنها را جذب کنی؛ نه - این کار من و ما و کار عوامل مادی و بشری نیست - این سرّ الهی و سرّ معنوی است.
حال آن نکته‌ی باریکتر ز مو این‌جاست که همین سرّ الهی و معنوی هم قابل تعریف است. چیزی نیست که بگوییم عقل شما مردم نمی‌رسد و سه، چهار نفری هستند که این چیزها را می‌فهمند؛ نخیر. این امر واضحی است. این سرّ الهی عبارت است از ایمان. وقتی ایمانها در دلهای مردم می‌جوشد و به مرحله‌ی عمل سرازیر می‌شود، نتیجه این است که هر پدیده‌ای که متّکی به ایمان الهی است، تقویت پیدا می‌کند. این‌جا چون نظام، نظام الهی و نظام قرآنی است و مردم هم معتقد و متّکی به دین و به هرآنچه که مربوط به دین است، هستند، قهری است که چنین نظامی را به راحتی می‌شود با این مردم ادامه داد و این مردم بدون این‌که از کسی طلبکاری کنند؛ بدون این‌که منّتی بر سر کسی بگذارند و بدون این‌که برای این همه اخلاصِ خود از کسی جز خدا بهایی بطلبند، وارد میدان می‌شوند. نتیجه این است که بزرگترین طرّاحان سیاسی و قویترین شبکه‌های جاسوسی دنیا بنا می‌کنند علیه این کشور و این نظام کار کردن؛ اما کارشان بعد از هفده سال به نتیجه نمی‌رسد و ان‌شاءاللَّه دهها هفده سال هم خواهد گذشت، ولی باز به نتیجه نخواهد رسید. پس ببینید نقش حضور مردم چقدر زیاد است. مجلس، مظهر آراء مردم در اداره‌ی این نظام است. حال شما ببینید انتخابات مجلس چقدر مهم است! تقدیر امر مجلس و انتخابات باید با چنین همه‌جانبه‌نگری‌ای انجام گیرد. صرف این نیست که حالا ما یک کشور دارای دمکراسی هستیم و مردم باید رأی بدهند و حضور پیدا کنند؛ نه. این اساس موجودیت نظام است. حضور مردم این‌قدر تأثیر دارد. بنابراین همان‌طور که امام(رضوان‌اللَّه‌علیه) فرمودند مجلس در رأس امور است، این انتخابات هم انتخاباتی است برای چنین مجلسی؛ لذا هرکس به هرنحوی در این انتخابات دخالت دارد، باید به آن اهمیت بدهد.
هر کسی هم وظیفه‌ای دارد. مردم وظیفه دارند در انتخابات شرکت کنند و نامزدهای صحیح را پیدا و آنها را انتخاب نمایند. مردم وظیفه دارند به ملاکهای دینی و شرعی و انقلابی نگاه کنند؛ به روابط قوم و خویشی و ایل و طایفه‌ای و این‌طور چیزها نگاه نکنند. ببینند واقعاً چه کسی با معیارهای الهی و انقلابی، مناسبتر و به آن نزدیکتر است، او را برگزینند و با شور و شوق به عنوان یک وظیفه در این کار دخالت کنند. کسانی از مردم وظیفه دارند که دیگران را تشویق و تحریض کنند. کسانی که زبان گویایی دارند، قلم توانایی دارند و آبرویی پیش مردم دارند - که این آبرو هم جزو ذخایر الهی است و خدای متعال به هرکس داده است، باید آن را در راه او مصرف کند و به کار ببرد - مردم را توجیه و تشویق کنند و آدمهای خوب را به آنها معرفی نمایند. در معرفیِ نامزدهای نمایندگی باید ملاحظه کنند که هیچ رابطه‌ای را غیر از رابطه‌ی دینی و الهی و وظیفه‌ی شرعی دخالت ندهند. فلان کس با ما رفیق است، فلان کس با ما دوست است، فلان کس فایده‌ای به ما می‌رساند؛ ابداً این چیزها را در نظر نگیرند. البته هر کاری هم که آنها بکنند، مردم باید چشمشان باز باشد؛ خودشان واقعاً بشناسند و بفهمند که چه کار می‌کنند.1374/11/14

لینک ثابت
انتخابات مجلس شورای اسلامی

مسؤولان امور انتخابات، اعم از مسؤولان اجرایی که وزارت کشور است و شورای نگهبان که کار نظارت را به عهده دارد، وظایف سنگینی دارند. اندک اختلالی در این کار عظیم، حقیقتاً یک گناه و یک جرم است. مبادا بگذارید در این امر مهم، کوچکترین اختلالی به وجود آید. در این خصوص، من دو سه مطلب را یادداشت کرده‌ام که به آقایان عرض می‌کنم:
اولاً - همان‌طور که همیشه گفته‌ایم - در امر نظارت باید قانون و موازینْ ملاک و معیار باشد و نه مذاقها و سلایق شخصی. مطلقاً دنبال مذاق شخصی نروید و این‌طور نباشد که یک وقت انسان خودش تشخیص دهد که اگر این فرد در مجلس نباشد، برای مجلس خسارتی است؛ اگر این شخص باشد، برای مجلس فایده‌ای دارد؛ آن‌گاه برخلاف موازین و مقرّرات، این مذاق اعمال شود. باید کاری کنید که بتوانید پیش خدای متعال و بندگان او جوابگو باشید. اگر از شما سؤال شد که به چه مناسبت این شخص را رد کردید، شما بگویید: پروردگارا! من ملزم بودم طبق مقرّرات عمل کنم. مقرّرات چنین گفت، من هم این شخص را رد کردم؛ یا مقرّرات چنین گفت، من این شخص را تأیید کردم؛ اما این‌که من این‌گونه تشخیص دادم، من این‌گونه فهمیدم، من این آدم را مضر دانستم، من این آدم را مفید دانستم؛ اینها قابل قبول نیست. اینها را نه خدای متعال قبول خواهد کرد، نه بندگان خدا. باید طبق موازین و مقرّرات عمل کنید. هیچ‌گونه ملاحظه‌ای نباید مانع از اعمال مقرّرات شود.
نکته‌ی دوم این است که اگر شورای نگهبان در این قضیه به یک نتیجه‌ی منطبق بر قانون و مقرّرات رسید، باید با قاطعیت اقدام کند. هیچ چیزی نباید مانع از اقدام قاطع قانونی شود. در همه‌ی امور، بخصوص در چنین اموری که با افکار و عواطف و احساسات و عقاید و آراء گوناگونی مواجه است، قاطعیت چیز لازمی است.
نکته‌ی سوم این است که شورای نگهبان نقطه‌ی تضمین و تأمین برای نظام اسلامی است. این امر بسیار مهمّی است. من در دوره‌ی قبل نسبت به اهمیت کار شورای محترم نگهبان تذکّر دادم؛ حالا هم لازم است مجدّداً این را عرض کنم. شورای نگهبان در مجموعه‌ی تشکیلات نظام جمهوری اسلامی، مثل بقیه‌ی دستگاهها نیست که بگوییم ارگانها و تشکیلات مختلفی هستند؛ بعضی مهمترند، بعضی کم اهمیت‌ترند؛ این هم یکی از آنها؛ نه. شورای نگهبان مثل بعضی از پدیده‌های یک نظام - مانند قانون اساسی - وضع ویژه‌ای دارد. شورای نگهبان تشکیلاتی است که اگر خوب باشد و درست کار کند، این نظام دیگر خطر انحراف از دین نخواهد داشت. این چیز کمی نیست. این چیز قابل مقایسه‌ای با چیزهای دیگر نیست. ببینید از مشروطه تا پیروزی انقلاب اسلامی بر اثر انحراف از موازین دینی چقدر ضرر کردیم! دهها سال این کشور خسارت دید؛ به خاطر این‌که از اصول دینی انحراف حاصل شد. با این‌که اساس مشروطیت بر پایه‌ی دین بنا شده بود؛ اما رعایت نشد و آن قضیه‌ی طراز اوّل مورد توجه قرار نگرفت. بعد هم با دین مخالفت شد و پدیده‌های دینیِ آن نظام از بین رفت؛ اما غیردینی‌هایش تقویت گردید و آن چیزی شد که شما دیدید یک کشور و یک ملت چه خسارتی را در طول این چند ده سالِ دوران مشروطه تا پیروزی انقلاب اسلامی متحمل شد. یکی از بزرگترین خسارتهایش حکومت خاندان پهلوی بود؛ تسلّط آن دیکتاتوریِ عجیب و حقیقتاً کم‌نظیر در تاریخ. شما این را بدانید که وقتی یک نظام، تضمین بقا بر روال دینی نداشته باشد، این چیزها در انتظارش است.
شورای نگهبان مانع این است که نظام اسلامی از خطّ دین و اسلام و همچنین از خطّ قانون اساسی - که این در درجه‌ی دوم اهمیت است؛ اما این هم خیلی اهمیت دارد - منحرف شود. قانون اساسی ستون فقرات نظام است؛ در حقیقت مرکز اصلی سلسله اعصاب نظام است؛ معیار و ضابطه است و شورای نگهبان نمی‌گذارد که دستگاههای کشور از قانون اساسی منحرف شوند؛ نمی‌گذارد که قوانینِ مخالف قانون اساسی، تصویب و اجرا شود. چنین دستگاهی که این همه اهمیت دارد، باید ابهّت و اقتدار و تکریم و حرمتش حفظ شود. هم خود آقایان محترمی که در این شورا و یا منتسب به این شورا هستند - مثل شما آقایان - بایستی این ابهّت و احترام و حرمت را حفظ کنند، هم دیگران که در بیرون شورا هستند. مبادا خدای نکرده کسی از هیأتهای نظّار در گوشه‌ای از کشور کاری کند که دهان بدخواهی را باز کند و احترام شورای نگهبان هتک شود؛ یا در بیان مطالب طوری حرف زده شود که احیاناً کسانی به عنوان اعتراض - نه از سر خیرخواهی - حرمت شورای نگهبان را هتک کنند. کسانی هم که در بیرون این مجموعه هستند، همین‌طور باید رعایت کنند. آنهایی که قلمی به دستشان هست، تریبونی در اختیارشان هست، بفهمند که اعتراض کردن، بی‌احترامی کردن و هتک حرمت شورای نگهبان، خطای کوچکی نیست. قابل قبول و قابل تحمّل نیست.
البته وظیفه‌ی شورای نگهبان خیلی سنگین است. این وظیفه را باید در حدّ مقدور با کمال دقّت و با رعایت حدّاکثر عدل و انصاف انجام دهد و بر کار نظّار نظارت کند. آنچه که آقایان نظّار انجام می‌دهند، به نام شورای نگهبان تمام می‌شود و از لحاظ مسؤولیت الهی هم علی‌الظّاهر با مسؤولیت بزرگواران این مجموعه انجام خواهد شد. این باید موجب شود که دقّت و توجّه را مضاعف کنید.
نکته‌ی دیگر، حفظ احترام و آبروی اشخاص است. اگر کسانی در پرونده‌هایشان مشکلی دیده شد که بنا شد به مجلس نروند، مشکل آنها بازگو و پخش نگردد و هتک حرمت آنها نشود. البته ممکن است بعضی کسان بگویند فلان کس را که رد کرده‌اید، باید علّت آن را صریحاً بگویید. اگر مطلَبی گفتنی است، اشکالی ندارد آن را بگویید؛ اما اگر مطلَبی ناگفتنی است، نباید آبروی اشخاص با این حرفها برود و بیان شود. چون به ما این‌طور گفته‌اند و فشار آورده‌اند، پس ما آبروی این آدمها را ببریم؛ نه. در اسلام حرمت مؤمن خیلی اهمیت دارد و نباید هتک حرمت شود.
نکته‌ی آخری که می‌خواهم عرض کنم، این است که اگر در معیارهایی که نسبت به نمایندگی مجلس وجود دارد، واقعاً دقّت شود، همین هم از آب در می‌آید. باید مراقب بود که آدمهای اهل سوء استفاده و بی‌اعتقاد به رسالت انقلابی و مسؤولیت نمایندگی و کسانی که می‌خواهند وارد مجلس شوند فقط برای این‌که سوء استفاده‌ای بکنند یا خدای نکرده خرابکاری‌ای انجام دهند، وارد مجلس نشوند. باید دقّت کنید مجموع شرایطی که گذاشته شده است، همین نتیجه را بدهد.
البته بعضی وقتها ممکن است در کسی نقطه ضعفی هم باشد؛ اما لزومی ندارد که انسان هرچیز کوچکی را در اشخاص ببیند و آن را بزرگ کند. مثلاً فلان کس در فلان جا یک وقت حرفی را بر زبان جاری کرده است؛ یا مثلاً قبلاً این‌طور بود - بحمداللَّه حالا کمتر دیده می‌شود - که تا کسی مختصر حرکتی انجام می‌داد که برخلاف مذاق بعضی بود، فوراً او را به «ضدّیت با ولایت فقیه» متّهم می‌کردند! نه؛ این‌طور نیست که حالا هر کس یک کلمه حرفی زد، ضد ولایت فقیه محسوب شود. امروز مردم این کشور قانون اساسی و اساس ولایت فقیه را به عنوان یک اصل مهم، بلکه مهمترین اصل پذیرفته‌اند و زندگی می‌کنند. غرض؛ نمی‌شود افراد را به اندک چیزی متّهم کرد. توجه به چیزهای کم‌اهمیت، تنگ‌نظری و دقّتهای بیخودی را باید کنار گذاشت. اساس قضیه همان چیزهایی است که واقعاً همه را می‌ترساند: آدم پول پرستی؛ آدم پیشکرده‌ی خوانین و اشرار منطقه‌ای، از فقد یا ضعف نظارت استفاده کند و وارد مجلس شود و بعد بخواهد برای آن‌گونه افراد کار و تلاش کند؛ یا مثلاً - آن‌طور که جناب آقای جنّتی در نماز جمعه‌ی دیروز اظهار می‌کردند - در هنگام انتخابات به او پول بدهند تا وارد مجلس شود. اگر واقعاً این‌طور کسانی را شناختید، بی‌دریغ ردشان کنید. اگر دیدید کسانی هستند که برای این‌طور کارها به مردم پول می‌دهند یا دهن مردم را شیرین می‌کنند، بدانید که این آدمها، آدمهای نامناسبی هستند. وقتی معلوم می‌شود کسانی هستند که به‌خاطر امور مادّی و در راه کسب متاع دنیوی می‌خواهند مسند باارزشی را که قانون برای مردم وضع می‌کند، غصب کنند، بایستی جلوشان گرفته شود. معیارها هم ناظر به این است.
بنابراین عمده‌ی آنچه که در یک نماینده لازم است، اعتقاد به این نظام و اعتقاد به اسلام و انقلاب و سعی برای انجام یک مسؤولیت و تعهّد است. البته اعتقاد به اسلام که می‌گوییم، منظور این نیست که غیرمسلمانها نمی‌توانند بیایند؛ خیر. اقلیتهای مذهبی هم طبق همان موازینی که وجود دارد، می‌توانند بیایند، ملاک عمده برای کسانی که می‌خواهند به مجلس بیایند؛ این است؛ که اگر این در کسی وجود داشت، بقیه‌ی چیزها را می‌شود واقعاً با اغماض نگاه کرد. مگر امری باشد که خلاف قانون است.1374/11/14

لینک ثابت
انتخابات

مسأله‌ی انتخابات، مسأله‌ی بسیار مهم و اساسی و تعیین‌کننده‌ای است. اهمیت انتخابات از جهات گوناگونی است. یکی از آنها این است که نظام ما نظامی است متّکی به ایمانها و عواطف و علایق مردم. اساساً سرِّ شکست‌ناپذیری این نظام این است که به مردم متّکی است. این چیز مهمّی است. اتّکای به مردم هم آسان به دست نمی‌آید و همه جا حاصل نمی‌شود. اگر یک سرِّ الهی در میان نباشد، توجّه نفوس و دلهای مردم هم ممکن نیست. شما ملاحظه بفرمایید، خدای متعال به پیغمبرِ با آن عظمت می‌فرماید: «هو الّذی ایّدک بنصره و بالمؤمنین»؛ یعنی مؤمنین را در کنار نصرت الهی می‌آورد. هیچ بُعدی هم ندارد که آدم بگوید که این «بالمؤمنین»، تفسیر جزئی از مفهوم «بنصره» هم هست که اصلاً نصر الهی به وسیله‌ی مؤمنین تحقّق می‌پذیرد. البته در مواردی هم نصرتهای خارج از مقولات عادی در زمان آن بزرگوار بوده است - مثل ملائکه‌ی مسوّمین و غیرذلک - لیکن عمده‌اش مؤمنین‌اند. بعد هم می‌فرماید: «لو انفقت ما فی الأرض جمیعاً ما الّفت بین قلوبهم و لکنّ اللَّه الّف بینهم». یعنی ای نبی گرامی ما! این «بالمؤمنین»ی هم که ما می‌گوییم، خیال نکن که خودت توانستی آنها را جذب کنی؛ نه - این کار من و ما و کار عوامل مادی و بشری نیست - این سرّ الهی و سرّ معنوی است.
حال آن نکته‌ی باریکتر ز مو این‌جاست که همین سرّ الهی و معنوی هم قابل تعریف است. چیزی نیست که بگوییم عقل شما مردم نمی‌رسد و سه، چهار نفری هستند که این چیزها را می‌فهمند؛ نخیر. این امر واضحی است. این سرّ الهی عبارت است از ایمان. وقتی ایمانها در دلهای مردم می‌جوشد و به مرحله‌ی عمل سرازیر می‌شود، نتیجه این است که هر پدیده‌ای که متّکی به ایمان الهی است، تقویت پیدا می‌کند. این‌جا چون نظام، نظام الهی و نظام قرآنی است و مردم هم معتقد و متّکی به دین و به هرآنچه که مربوط به دین است، هستند، قهری است که چنین نظامی را به راحتی می‌شود با این مردم ادامه داد و این مردم بدون این‌که از کسی طلبکاری کنند؛ بدون این‌که منّتی بر سر کسی بگذارند و بدون این‌که برای این همه اخلاصِ خود از کسی جز خدا بهایی بطلبند، وارد میدان می‌شوند. نتیجه این است که بزرگترین طرّاحان سیاسی و قویترین شبکه‌های جاسوسی دنیا بنا می‌کنند علیه این کشور و این نظام کار کردن؛ اما کارشان بعد از هفده سال به نتیجه نمی‌رسد و ان‌شاءاللَّه دهها هفده سال هم خواهد گذشت، ولی باز به نتیجه نخواهد رسید. پس ببینید نقش حضور مردم چقدر زیاد است. مجلس، مظهر آراء مردم در اداره‌ی این نظام است. حال شما ببینید انتخابات مجلس چقدر مهم است! تقدیر امر مجلس و انتخابات باید با چنین همه‌جانبه‌نگری‌ای انجام گیرد. صرف این نیست که حالا ما یک کشور دارای دمکراسی هستیم و مردم باید رأی بدهند و حضور پیدا کنند؛ نه. این اساس موجودیت نظام است. حضور مردم این‌قدر تأثیر دارد. بنابراین همان‌طور که امام(رضوان‌اللَّه‌علیه) فرمودند مجلس در رأس امور است، این انتخابات هم انتخاباتی است برای چنین مجلسی؛ لذا هرکس به هرنحوی در این انتخابات دخالت دارد، باید به آن اهمیت بدهد.
هر کسی هم وظیفه‌ای دارد. مردم وظیفه دارند در انتخابات شرکت کنند و نامزدهای صحیح را پیدا و آنها را انتخاب نمایند. مردم وظیفه دارند به ملاکهای دینی و شرعی و انقلابی نگاه کنند؛ به روابط قوم و خویشی و ایل و طایفه‌ای و این‌طور چیزها نگاه نکنند. ببینند واقعاً چه کسی با معیارهای الهی و انقلابی، مناسبتر و به آن نزدیکتر است، او را برگزینند و با شور و شوق به عنوان یک وظیفه در این کار دخالت کنند. کسانی از مردم وظیفه دارند که دیگران را تشویق و تحریض کنند. کسانی که زبان گویایی دارند، قلم توانایی دارند و آبرویی پیش مردم دارند - که این آبرو هم جزو ذخایر الهی است و خدای متعال به هرکس داده است، باید آن را در راه او مصرف کند و به کار ببرد - مردم را توجیه و تشویق کنند و آدمهای خوب را به آنها معرفی نمایند. در معرفیِ نامزدهای نمایندگی باید ملاحظه کنند که هیچ رابطه‌ای را غیر از رابطه‌ی دینی و الهی و وظیفه‌ی شرعی دخالت ندهند. فلان کس با ما رفیق است، فلان کس با ما دوست است، فلان کس فایده‌ای به ما می‌رساند؛ ابداً این چیزها را در نظر نگیرند. البته هر کاری هم که آنها بکنند، مردم باید چشمشان باز باشد؛ خودشان واقعاً بشناسند و بفهمند که چه کار می‌کنند.
مسؤولان امور انتخابات، اعم از مسؤولان اجرایی که وزارت کشور است و شورای نگهبان که کار نظارت را به عهده دارد، وظایف سنگینی دارند. اندک اختلالی در این کار عظیم، حقیقتاً یک گناه و یک جرم است. مبادا بگذارید در این امر مهم، کوچکترین اختلالی به وجود آید. در این خصوص، من دو سه مطلب را یادداشت کرده‌ام که به آقایان عرض می‌کنم:
اولاً - همان‌طور که همیشه گفته‌ایم - در امر نظارت باید قانون و موازینْ ملاک و معیار باشد و نه مذاقها و سلایق شخصی. مطلقاً دنبال مذاق شخصی نروید و این‌طور نباشد که یک وقت انسان خودش تشخیص دهد که اگر این فرد در مجلس نباشد، برای مجلس خسارتی است؛ اگر این شخص باشد، برای مجلس فایده‌ای دارد؛ آن‌گاه برخلاف موازین و مقرّرات، این مذاق اعمال شود. باید کاری کنید که بتوانید پیش خدای متعال و بندگان او جوابگو باشید. اگر از شما سؤال شد که به چه مناسبت این شخص را رد کردید، شما بگویید: پروردگارا! من ملزم بودم طبق مقرّرات عمل کنم. مقرّرات چنین گفت، من هم این شخص را رد کردم؛ یا مقرّرات چنین گفت، من این شخص را تأیید کردم؛ اما این‌که من این‌گونه تشخیص دادم، من این‌گونه فهمیدم، من این آدم را مضر دانستم، من این آدم را مفید دانستم؛ اینها قابل قبول نیست. اینها را نه خدای متعال قبول خواهد کرد، نه بندگان خدا. باید طبق موازین و مقرّرات عمل کنید. هیچ‌گونه ملاحظه‌ای نباید مانع از اعمال مقرّرات شود.
نکته‌ی دوم این است که اگر شورای نگهبان در این قضیه به یک نتیجه‌ی منطبق بر قانون و مقرّرات رسید، باید با قاطعیت اقدام کند. هیچ چیزی نباید مانع از اقدام قاطع قانونی شود. در همه‌ی امور، بخصوص در چنین اموری که با افکار و عواطف و احساسات و عقاید و آراء گوناگونی مواجه است، قاطعیت چیز لازمی است.1374/11/14

لینک ثابت
ماندگاری و مصونیت و آسیب‌‌‏ناپذیری جمهوری اسلامی, اتکای نظام اسلامی به مردم, مردم

اساساً سرِّ شکست‌ناپذیری این نظام این است که به مردم متّکی است.1374/11/14
لینک ثابت
نصرت الهی

مسأله‏ی انتخابات، مسأله‏ی بسیار مهم و اساسی و تعیین‏کننده‏ای است. اهمیت انتخابات از جهات گوناگونی است. یکی از آن‏ها این است که نظام ما نظامی است متّکی به ایمانها و عواطف و علایق مردم. اساساً سرّ شکست‏ناپذیری این نظام این است که به مردم متّکی است. این چیز مهمّی است. اتّکای به مردم هم آسان به دست نمی‏آید و همه جا حاصل نمی‏شود. اگر یک سرّ الهی در میان نباشد، توجّه نفوس و دلهای‏ مردم هم ممکن نیست. شما ملاحظه بفرمایید، خدای متعال به پیغمبرِ با آن عظمت می‏فرماید: «هو الّذی ایّدک بنصره و بالمؤمنین»؛ یعنی مؤمنین را در کنار نصرت الهی می‏آورد. هیچ بُعدی هم ندارد که آدم بگوید که این «بالمؤمنین»، تفسیر جزئی از مفهوم «بنصره» هم هست که اصلًا نصر الهی به وسیله‏ی مؤمنین تحقّق می‏پذیرد. البته در مواردی هم نصرتهای خارج از مقولات عادی در زمان آن بزرگوار بوده است- مثل ملائکه‏ی مسوّمین و غیر ذلک- لیکن عمده‏اش مؤمنین‏اند. بعد هم می‏فرماید: «لو انفقت ما فی الأرض جمیعاً ما الّفت بین قلوبهم و لکنّ الله الّف بینهم». یعنی ای نبی گرامی ما! این بالمؤمنینی هم که ما می‏گوییم، خیال نکن که خودت توانستی آن‏ها را جذب کنی؛ نه- این کار من و ما و کار عوامل مادی و بشری نیست- این سرّ الهی و سرّ معنوی است.1374/11/14
لینک ثابت
حضور مردم در صحنه

وقتی ایمانها در دلهای مردم می‌جوشد و به مرحله عمل سرازیر می‌شود، نتیجه این است که هر پدیده‌ای که متّکی به ایمان الهی است، تقویت پیدا می‌کند. این‌جا چون نظام، نظام الهی و نظام قرآنی است و مردم هم معتقد و متّکی به دین و به هرآنچه که مربوط به دین است، هستند، قهری است که چنین نظامی را به راحتی می‌شود با این مردم ادامه داد و این مردم بدون این‌که از کسی طلبکاری کنند؛ بدون این‌که منّتی بر سر کسی بگذارند و بدون این‌که برای این همه اخلاصِ خود از کسی جز خدا بهایی بطلبند، وارد میدان می‌شوند. نتیجه این است که بزرگترین طرّاحان سیاسی و قویترین شبکه‌های جاسوسی دنیا بنا می‌کنند علیه این کشور و این نظام کار کردن؛ اما کارشان بعد از هفده سال به نتیجه نمی‌رسد و ان‌شاءاللَّه دهها هفده سال هم خواهد گذشت، ولی باز به نتیجه نخواهد رسید. پس ببینید نقش حضور مردم چقدر زیاد است. مجلس، مظهر آراء مردم در اداره این نظام است. حال شما ببینید انتخابات مجلس چقدر مهم است! تقدیر امر مجلس و انتخابات باید با چنین همه‌جانبه‌نگری‌ای انجام گیرد. صرف این نیست که حالا ما یک کشور دارای دمکراسی هستیم و مردم باید رأی بدهند و حضور پیدا کنند؛ نه. این اساس موجودیت نظام است. حضور مردم این‌قدر تأثیر دارد. بنابراین همان‌طور که امام(رضوان‌اللَّه‌علیه) فرمودند مجلس در رأس امور است، این انتخابات هم انتخاباتی است برای چنین مجلسی؛ لذا هرکس به هرنحوی در این انتخابات دخالت دارد، باید به آن اهمیت بدهد.1374/11/14
لینک ثابت
حكومت پهلوی؛ محصول انحراف از موازين ديني در جريان مشروطه

شورای نگهبان در مجموعه‌ی تشكیلات نظام جمهوری اسلامی، مثل بقیه‌ی دستگاهها نیست كه بگوییم ارگانها و تشكیلات مختلفی هستند؛ بعضی مهمترند، بعضی كم اهمیت‌ترند؛ این هم یكی از آنها؛ نه. شورای نگهبان مثل بعضی از پدیده‌های یك نظام - مانند قانون اساسی - وضع ویژه‌ای دارد. شورای نگهبان تشكیلاتی است كه اگر خوب باشد و درست كار كند، این نظام دیگر خطر انحراف از دین نخواهد داشت. این چیز كمی نیست. این چیز قابل مقایسه‌ای با چیزهای دیگر نیست. ببینید از مشروطه تا پیروزی انقلاب اسلامی بر اثر انحراف از موازین دینی چقدر ضرر كردیم! دهها سال این كشور خسارت دید؛ به خاطر این‌كه از اصول دینی انحراف حاصل شد. با این‌كه اساس مشروطیت بر پایه‌ی دین بنا شده بود؛ اما رعایت نشد و آن قضیه‌ی طراز اوّل مورد توجه قرار نگرفت. بعد هم با دین مخالفت شد و پدیده‌های دینیِ آن نظام از بین رفت؛ اما غیردینی‌هایش تقویت گردید و آن چیزی شد كه شما دیدید یك كشور و یك ملت چه خسارتی را در طول این چند ده سالِ دوران مشروطه تا پیروزی انقلاب اسلامی متحمل شد. یكی از بزرگترین خسارتهایش حكومت خاندان پهلوی بود؛ تسلّط آن دیكتاتوریِ عجیب و حقیقتاً كم‌نظیر در تاریخ. شما این را بدانید كه وقتی یك نظام، تضمین بقا بر روال دینی نداشته باشد، این چیزها در انتظارش است. شورای نگهبان مانع این است كه نظام اسلامی از خطّ دین و اسلام و همچنین از خطّ قانون اساسی - كه این در درجه‌ی دوم اهمیت است؛ اما این هم خیلی اهمیت دارد - منحرف شود.1374/11/14
لینک ثابت
قانون‌‌گرایی

در امر نظارت باید قانون‏ و موازینْ ملاك و معیار باشد و نه مذاقها و سلایق شخصی. مطلقاً دنبال مذاق شخصی نروید و این‏طور نباشد كه یك‏وقت انسان خودش تشخیص دهد كه اگر این فرد در مجلس نباشد، برای مجلس خسارتی است؛ اگر این شخص باشد، برای مجلس فایده‏ای دارد؛ آن‏گاه برخلاف موازین و مقرّرات، این مذاق اعمال شود. باید كاری كنید كه بتوانید پیش خدای متعال و بندگان او جواب‏گو باشید. اگر از شما سؤال شد كه به چه مناسبت این شخص را رد كردید، شما بگویید: پروردگارا! من ملزم بودم طبق مقرّرات عمل كنم. مقرّرات چنین گفت، من هم این شخص را رد كردم؛ یا مقرّرات چنین گفت، من این شخص را تأیید كردم؛ اما اینكه من این‏گونه تشخیص دادم، من این‏گونه فهمیدم، من این‏ آدم را مضر دانستم، من این آدم را مفید دانستم؛ این‏ها قابل قبول نیست. این‏ها را نه خدای متعال قبول خواهد كرد، نه بندگان خدا. باید طبق موازین و مقرّرات عمل كنید. هیچ‏گونه ملاحظه‏ای نباید مانع از اعمال مقرّرات شود.1374/11/14
لینک ثابت
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی