مبلّغِ دین و مبیّنِ معارف دینی، باید به زبان اکتفا نکند؛ بلکه عمل او هم باید ایمان و اخلاص و صفایش را در بیان این حقیقت برای مخاطب ثابت کند و نشان دهد. اینکه مشاهده میکنید در هر کاری که علمای دین پیشگام باشند، مردم پاسخ مثبت میدهند و اجابت میکنند و جمع میشوند و عمل میکنند - چه جبهه باشد، چه امر سیاست و چه خودِ انقلاب - به خاطر این است که این لباس و شغل و زیّ، به خاطر عمل اخیار و نیکانی که قبل از ما بودهاند، توانسته است ایمان مردم را به خود متوجّه و جلب کند. این، اخلاص علمای گذشته و بزرگان ماست و سرمایهی ارزشمندی محسوب میشود. باید این را حفظ کنیم. وقتی علمای دین، چنین ایمان و اخلاصی را از خود نشان میدهند و عملاً برای مردم ثابت میکنند،کار هدایت آنها را آسان میسازند.1374/10/27
لینک ثابت
پیروزی در برابر دشمنان در صورت صادق بودن امت
مردم، راه خدا را پیدا میکنند. این، برای کسی که [مبلغان دین] بتواند مردم را به راه خدا بکشاند، چقدر اجر و ثواب دارد! این، متوقّف به عمل و صدق در گفتار است. در تأثیر خارجیِ کارها نیز همینطور است. انسان اگر صادق باشد، حرف و کار و راه او، در عالَم واقع و خارج برکت پیدا میکند. صدقِ یک ملت و یک امّت، میتواند آنها را در میدانهای گوناگون پیروز کند. امام بزرگوار ما در راه خود صادق بودند که توانستند ایمان مردم را جلب کنند و مردم نیز صادق بودند که توانستند نهضت را به اینجا برسانند، و الاّ اگر آن صدق و صفا و ایمان نمیبود، این نهضت محکوم به شکست میشد. امیرالمؤمنین علیهالصّلاةوالسّلام فرمود: «فلمّا رأی اللَّه صدقنا انزل بعدوّنا الکبت و انزل علینا النّصر ...».(1)
در صدر اسلام نیز این طور بوده است. صدق لازم است. صدق یعنی اینکه گفتار انسان به وسیلهی عمل و کردارش تأیید شود.1374/10/27
1 )
خطبه 56 :از سخنان آن حضرت است در مقايسه ياران پيامبر با ياران خود
وَ لَقَدْ كُنَّا مَعَ رَسُولِ اللَّهِ ( صلى الله عليه وآله ) نَقْتُلُ آبَاءَنَا وَ أَبْنَاءَنَا وَ إِخْوَانَنَا وَ أَعْمَامَنَا مَا يَزِيدُنَا ذَلِكَ إِلَّا إِيمَاناً وَ تَسْلِيماً وَ مُضِيّاً عَلَى اللَّقَمِ وَ صَبْراً عَلَى مَضَضِ الْأَلَمِ وَ جِدّاً فِي جِهَادِ الْعَدُوِّ وَ لَقَدْ كَانَ الرَّجُلُ مِنَّا وَ الْآخَرُ مِنْ عَدُوِّنَا يَتَصَاوَلَانِ تَصَاوُلَ الْفَحْلَيْنِ يَتَخَالَسَانِ أَنْفُسَهُمَا أَيُّهُمَا يَسْقِي صَاحِبَهُ كَأْسَ الْمَنُونِ فَمَرَّةً لَنَا مِنْ عَدُوِّنَا وَ مَرَّةً لِعَدُوِّنَا مِنَّا فَلَمَّا رَأَى اللَّهُ صِدْقَنَا أَنْزَلَ بِعَدُوِّنَا الْكَبْتَ وَ أَنْزَلَ عَلَيْنَا النَّصْرَ حَتَّى اسْتَقَرَّ الْإِسْلَامُ مُلْقِياً جِرَانَهُ وَ مُتَبَوِّئاً أَوْطَانَهُ وَ لَعَمْرِي لَوْ كُنَّا نَأْتِي مَا أَتَيْتُمْ مَا قَامَ لِلدِّينِ عَمُودٌ وَ لَا اخْضَرَّ لِلْإِيمَانِ عُودٌ وَ ايْمُ اللَّهِ لَتَحْتَلِبُنَّهَا دَماً وَ لَتُتْبِعُنَّهَا نَدَماً .
ترجمه:
ما در كنار رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله بوديم، پدران و فرزندان و عموهاى خود را به امر حق مىكشتيم، و اين مسئله جز بر ايمان و تسليم و حركت در راه راست و شكيبايى بر سوزش الم، و كوشش ما در جهاد با دشمن نمىافزود. و مردى از ما و مردى از دشمن چون دو شير نر با هم در مىافتادند، و در صدد بر آوردن جان يكديگر بودند تا كدام يك از آن دو جام مرگ را به كام ديگرى بريزد. يك بار ما بر دشمن پيروز مىشديم، و يك بار دشمن بر ما. چون خداوند راستى ما را ديد دشمن ما را سركوب كرد، و يارى خود را بر ما فرو فرستاد، تا آن وقت كه اسلام همانند شترى كه سينه و گردن براى استراحت به زمين نهد و در جاى خود بخوابد استقرار يافت. به جانم قسم اگر ما در آن زمان رفتارى مانند رفتار امروز شما داشتيم پايهاى از بناى اسلام بر پا نمىشد، و شاخهاى از درخت ايمان سبز نمىگشت. به خدا قسم با اين وضعى كه داريد به جاى شير خون خواهيد دوشيد، و به دنبالش دچار ندامت خواهيد شد
لینک ثابت
ما امروز چه چیزی را به مردم بگوییم؟ در کجا چه مطلبی دارای اولویّت است؟ بعضی از مسائل دینی، عمومی است و باید در سطح عموم به همه گفته شود؛ مثل اخلاقیّات و معارف دینی و سیاسی که همه به آن احتیاج دارند؛ یا مسائل مربوط به نظام و یا مسائل موسمی مانند انتخابات که هرجا مبلّغ میرود، باید مردم را به اهمیت انتخابات آشنا کند و تفهیم نماید که این یک وظیفه و ضرورت است. اینها متعلّق به همه جای کشور است و مخصوص قشر و محلّ معیّنی نیست؛ لیکن بعضی از موضوعات متعلّق به بعضی از جاهاست؛ مثلًا در محیط روشنفکران و جوانان و دانشجویان، چیزهایی مورد نیاز است که شاید در جای دیگر مورد نیاز نباشد و باید کسی باشد که آنها را بیان کند.1374/10/27
لینک ثابت
ظهور صدق گفتار مبلغان، در اعمال انها
نکتهی سوم هم مطلبی است که بارها گفته شده است و بزرگان گفتهاند و امام (رضوان اللَّهعلیه) نیز مکرّر بر آن تکیه کردهاند. همه، این مطلب را گفتهایم و خودِ من هم بیش از همه به فهم این مطلب محتاجم. مبلّغِ دین و مبیّنِ معارف دینی، باید به زبان اکتفا نکند؛ بلکه عمل او هم باید ایمان و اخلاص و صفایش را در بیان این حقیقت برای مخاطب ثابت کند و نشان دهد. (1)اینکه مشاهده میکنید در هر کاری که علمای دین پیشگام باشند، مردم پاسخ مثبت میدهند و اجابت میکنند و جمع میشوند و عمل میکنند - چه جبهه باشد، چه امر سیاست و چه خودِ انقلاب - به خاطر این است که این لباس و شغل و زیّ، به خاطر عمل اخیار و نیکانی که قبل از ما بودهاند، توانسته است ایمان مردم را به خود متوجّه و جلب کند. این، اخلاص علمای گذشته و بزرگان ماست و سرمایهی ارزشمندی محسوب میشود. باید این را حفظ کنیم. وقتی علمای دین، چنین ایمان و اخلاصی را از خود نشان میدهند و عملاً برای مردم ثابت میکنند،کار هدایت آنها را آسان میسازند.
مردم، راه خدا را پیدا میکنند. این، برای کسی که بتواند مردم را به راه خدا بکشاند، چقدر اجر و ثواب دارد! این، متوقّف به عمل و صدق در گفتار است. در تأثیر خارجیِ کارها نیز همینطور است. انسان اگر صادق باشد، حرف و کار و راه او، در عالَم واقع و خارج برکت پیدا میکند. صدقِ یک ملت و یک امّت، میتواند آنها را در میدانهای گوناگون پیروز کند. امام بزرگوار ما در راه خود صادق بودند که توانستند ایمان مردم را جلب کنند و مردم نیز صادق بودند که توانستند نهضت را به اینجا برسانند، و الاّ اگر آن صدق و صفا و ایمان نمیبود، این نهضت محکوم به شکست میشد. امیرالمؤمنین علیهالصّلاةوالسّلام فرمود: «فلمّا رأی اللَّه صدقنا انزل بعدوّنا الکبت و انزل علینا النّصر ...».(2)
در صدر اسلام نیز این طور بوده است. صدق لازم است. صدق یعنی اینکه گفتار انسان به وسیلهی عمل و کردارش تأیید شود. اگر ما مردم را به بیرغبتی به زخارف دنیا دعوت میکنیم، باید این معنا در عمل خود ما هم دیده شود. اگر ما مردم را به تلاش بیمزد و منّت - در آن جایی که نظام احتیاج دارد - دعوت میکنیم، خود ما هم آن جایی که احساس میکنیم نظام و کشور اسلامی به تلاش ما نیازمند است، بدون دغدغه آن نیاز را برطرف کنیم و منّتی بر کسی نگذاریم. اینها مواردی است که تبلیغ را مؤثّر میکند.1374/10/27
1 )
الكافی،ثقة السلام كلینی ج2 ص 77 ح 9
امالی ،طوسی،ص440ح44
امالی،صدوق،ص400ح17
بحارالأنوار،مجلسی،ج75ص199،ص25
عَلَيْكَ بِتَقْوَى اللَّهِ وَ الْوَرَعِ وَ الِاجْتِهَادِ وَ صِدْقِ الْحَدِيثِ وَ أَدَاءِ الْأَمَانَةِ وَ حُسْنِ الْخُلُقِ وَ حُسْنِ الْجِوَارِ وَ كُونُوا دُعَاةً إِلَى أَنْفُسِكُمْ بِغَيْرِ أَلْسِنَتِكُمْ وَ كُونُوا زَيْناً وَ لَا تَكُونُوا شَيْناً وَ عَلَيْكُمْ بِطُولِ الرُّكُوعِ وَ السُّجُودِ فَإِنَّ أَحَدَكُمْ إِذَا أَطَالَ الرُّكُوعَ وَ السُّجُودَ هَتَفَ إِبْلِيسُ مِنْ خَلْفِهِ وَ قَالَ يَا وَيْلَهُ أَطَاعَ وَ عَصَيْتُ وَ سَجَدَ وَ أَبَيْتُ».
ترجمه:
ابواسامه گوید از امام صادق (ع) شنیدم كه می گفت برتو باد ترس از خدا و پارسایی و تلاش و گفتار راست و رساندن امانت به صاحبش و اخلاق نیكو و خوش رفتاری با همسایه. و بدون زبانتان دعوت كننده به سوی خویش باشید و زینت و نیكو باشید و عیب و زشتی نباشید. بر شما باد به طولانی كردن ركوع و سجده زیرا هنگامی كه یكی از شما ركوع و سجده را طولانی می كند ابلیس از پشت سرش فریاد می زند و می گوید وای بر او، او اطاعت كرد اما من نافرمانی كردم . او سجده كرد اما من خودداری كردم.
2 )
خطبه 56 :از سخنان آن حضرت است در مقايسه ياران پيامبر با ياران خود
وَ لَقَدْ كُنَّا مَعَ رَسُولِ اللَّهِ ( صلى الله عليه وآله ) نَقْتُلُ آبَاءَنَا وَ أَبْنَاءَنَا وَ إِخْوَانَنَا وَ أَعْمَامَنَا مَا يَزِيدُنَا ذَلِكَ إِلَّا إِيمَاناً وَ تَسْلِيماً وَ مُضِيّاً عَلَى اللَّقَمِ وَ صَبْراً عَلَى مَضَضِ الْأَلَمِ وَ جِدّاً فِي جِهَادِ الْعَدُوِّ وَ لَقَدْ كَانَ الرَّجُلُ مِنَّا وَ الْآخَرُ مِنْ عَدُوِّنَا يَتَصَاوَلَانِ تَصَاوُلَ الْفَحْلَيْنِ يَتَخَالَسَانِ أَنْفُسَهُمَا أَيُّهُمَا يَسْقِي صَاحِبَهُ كَأْسَ الْمَنُونِ فَمَرَّةً لَنَا مِنْ عَدُوِّنَا وَ مَرَّةً لِعَدُوِّنَا مِنَّا فَلَمَّا رَأَى اللَّهُ صِدْقَنَا أَنْزَلَ بِعَدُوِّنَا الْكَبْتَ وَ أَنْزَلَ عَلَيْنَا النَّصْرَ حَتَّى اسْتَقَرَّ الْإِسْلَامُ مُلْقِياً جِرَانَهُ وَ مُتَبَوِّئاً أَوْطَانَهُ وَ لَعَمْرِي لَوْ كُنَّا نَأْتِي مَا أَتَيْتُمْ مَا قَامَ لِلدِّينِ عَمُودٌ وَ لَا اخْضَرَّ لِلْإِيمَانِ عُودٌ وَ ايْمُ اللَّهِ لَتَحْتَلِبُنَّهَا دَماً وَ لَتُتْبِعُنَّهَا نَدَماً .
ترجمه:
ما در كنار رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله بوديم، پدران و فرزندان و عموهاى خود را به امر حق مىكشتيم، و اين مسئله جز بر ايمان و تسليم و حركت در راه راست و شكيبايى بر سوزش الم، و كوشش ما در جهاد با دشمن نمىافزود. و مردى از ما و مردى از دشمن چون دو شير نر با هم در مىافتادند، و در صدد بر آوردن جان يكديگر بودند تا كدام يك از آن دو جام مرگ را به كام ديگرى بريزد. يك بار ما بر دشمن پيروز مىشديم، و يك بار دشمن بر ما. چون خداوند راستى ما را ديد دشمن ما را سركوب كرد، و يارى خود را بر ما فرو فرستاد، تا آن وقت كه اسلام همانند شترى كه سينه و گردن براى استراحت به زمين نهد و در جاى خود بخوابد استقرار يافت. به جانم قسم اگر ما در آن زمان رفتارى مانند رفتار امروز شما داشتيم پايهاى از بناى اسلام بر پا نمىشد، و شاخهاى از درخت ايمان سبز نمىگشت. به خدا قسم با اين وضعى كه داريد به جاى شير خون خواهيد دوشيد، و به دنبالش دچار ندامت خواهيد شد
لینک ثابت
نیاز دیگر، نشریه برای تبلیغ است. این نشریه باید به وسیلهی افراد صاحبنظر و از روی احساس مسئولیت و معرفت و دانش- نه به عنوانِ از سر باز کردن- منتشر شود. حالا محلّ این طور بحثها، اینجا هم نیست؛ باید جلساتی مخصوص اینگونه بحثها تشکیل شود تا ببینیم چه لازم است و چه لازم نیست. عزیزان من! اگر این کارها شد، حقیقت درخشندهای که در اختیار شماست به طور طبیعی حدّ اقل فضای جهان اسلام را روشن خواهد کرد. دشمن هم هیچ کار نمیتواند بکند. وقتی خلأ نبود و پاسخ فکری به طور مناسب داده شد و معضلات ذهن مخاطبین به شکل حکیمانهای حل گردید و گرهها باز شد، دشمن چه کار میتواند بکند؟ تبلیغ دشمن چه تأثیری میتواند ببخشد؟ حرف درست اینجاست. وقتی خلأ بود، دشمن همه کار میتواند بکند و در خانهی ما هم میتواند نفوذ کند و جوانان ما را ببرد و بعد ما باید بدویم تا به او برسم. نباید بگذارید چنین وضعی پیش آید.1374/10/27
لینک ثابت
ما امروز چه چیزی را به مردم بگوییم؟ در کجا چه مطلبی دارای اولویّت است؟ بعضی از مسائل دینی، عمومی است و باید در سطح عموم به همه گفته شود؛ مثل اخلاقیّات و معارف دینی و سیاسی که همه به آن احتیاج دارند؛ یا مسائل مربوط به نظام و یا مسائل موسمی مانند انتخابات که هر جا مبلّغ میرود، باید مردم را به اهمیت انتخابات آشنا کند و تفهیم نماید که این یک وظیفه و ضرورت است. اینها متعلّق به همه جای کشور است و مخصوص قشر و محلّ معیّنی نیست؛ لیکن بعضی از موضوعاتْ متعلّق به بعضی از جاهاست؛ مثلاً در محیط روشنفکران و جوانان و دانشجویان، چیزهایی مورد نیاز است که شاید در جای دیگر مورد نیاز نباشد و باید کسی باشد که آنها را بیان کند.1374/10/27
لینک ثابت
تبلیغ, عالِم دینی, روحانیها, وظایف روحانیت
اوّلین وظیفهی عالم دینی تبلیغ است و علم دین برای تبلیغ است.1374/10/27
لینک ثابت
مبلّغِ دین و مبیّنِ معارف دینی، باید به زبان اکتفا نکند؛ بلکه عمل او هم باید ایمان و اخلاص و صفایش را در بیان این حقیقت برای مخاطب ثابت کند و نشان دهد.1374/10/27
لینک ثابت
روحانیها, مبلغان, هجرت روحانیون, وظایف روحانیت
جامعهی علمیِ دینی - یعنی روحانیت - اولین وظیفهاش تبلیغ است. تبلیغ یک وظیفهی درجهی دومِ مخصوصِ عدّهای خاص از روحانیون نیست.1374/10/27
لینک ثابت
برکات اعزام مبلغ در زمان سيد مرتضي(ره) و شيخ طوسي(ره)
[تبلیغ]یك سنّت هزار ساله است و اگر دوران قبل از هزار سالی كه حوزههای علمیّه و جامعهی روحانیت شیعه تشكیل شده است، مورد مطالعه قرار گیرد، در آن زمان هم ما در میان برجستگان و زبدگان علمی شیعه، تبلیغ را مشاهده میكنیم؛ لیكن آنچه كه روشن و مدوّن است و میتوانیم با نام و نشان از آن یاد كنیم؛ همین مدتی است كه حوزههای علمیّه به وجود آمد. در زمان سید مرتضی (رضوان اللَّه علیه) و شیخ طوسی (رحمةاللَّهتعالی) فقها و علمای بزرگی از حوزهی بغداد و سپس حوزهی نجفِ آن روز، به مناطق مختلف اسلامی اعزام میشدند و برای تبلیغ و بیان احكام، در آن جاها سكونت میكردند. بزرگانی كه در منطقهی حلب و شامات ساكن بودند و در سطح عالیِ علمی قرار داشتند و از مجتهدین بزرگ محسوب میشدند و آثار علمی آنها تا امروز مورد استفاده است، در حقیقت از بركات اعزامهای همین بزرگانند كه مبلّغین را از نجف و بغداد به آن دیار اعزام كردند.1374/10/27
لینک ثابت
امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه)
امام بزرگوار ما در راه خود صادق بودند که توانستند ایمان مردم را جلب کنند.1374/10/27
لینک ثابت
امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه)
اگر آن صدق و صفا و ایمان امام نمیبود، نهضت محکوم به شکست میشد.1374/10/27
لینک ثابت
ماه رمضان، ماه برکت و رحمت است و تبلیغ هم یکی از برکات الهی است1374/10/27
لینک ثابت
امروز علمایی که مشغول تحصیل علم دین و حقایق دینی هستند و نیز فضلای حوزهها و علمای شهرستانها توجه کنند که اوّلین وظیفه عالم دینی تبلیغ است و علم دین برای تبلیغ است. درست است که تربیت عالِم و مبلّغ، به بزرگان و متخصّصینی احتیاج دارد که در نقطهای بنشینند و شاگردان و فضلا و طلّاب از آنها استفاده کنند و توقّعی نیست که آنها با طبقات مختلف مردم مواجه شوند. کار آنها در واقع تربیت مبلّغ و عالِم و متخصّص است - این در جای خود درست و قابل قبول است - لیکن وقتی انسان با نگاه کلّی به علمای دین نگاه میکند، آن عده متخصّصپرور، عدّه کمی خواهند بود. اساس کار در بین علمای شیعه، عبارت از تبلیغ و رساندن حقایقِ دین است.1374/10/27
لینک ثابت
این که مشاهده میکنید در هر کاری که علمای دین پیشگام باشند، مردم پاسخ مثبت میدهند و اجابت میکنند و جمع میشوند و عمل میکنند - چه جبهه باشد، چه امر سیاست و چه خودِ انقلاب - به خاطر این است که این لباس و شغل و زىّ، به خاطر عمل اخیار و نیکانی که قبل از ما بودهاند، توانسته است ایمان مردم را به خود متوجّه و جلب کند. این، اخلاص علمای گذشته و بزرگان ماست و سرمایه ارزشمندی محسوب میشود. باید این را حفظ کنیم. وقتی علمای دین، چنین ایمان و اخلاصی را از خود نشان میدهند و عملاً برای مردم ثابت میکنند،کار هدایت آنها را آسان میسازند.1374/10/27
لینک ثابت
امروز علمایی که مشغول تحصیل علم دین و حقایق دینی هستند و نیز فضلای حوزهها و علمای شهرستانها توجه کنند که اوّلین وظیفه عالم دینی تبلیغ است و علم دین برای تبلیغ است. درست است که تربیت عالِم و مبلّغ، به بزرگان و متخصّصینی احتیاج دارد که در نقطهای بنشینند و شاگردان و فضلا و طلّاب از آنها استفاده کنند و توقّعی نیست که آنها با طبقات مختلف مردم مواجه شوند. کار آنها در واقع تربیت مبلّغ و عالِم و متخصّص است - این در جای خود درست و قابل قبول است - لیکن وقتی انسان با نگاه کلّی به علمای دین نگاه میکند، آن عده متخصّصپرور، عدّه کمی خواهند بود. اساس کار در بین علمای شیعه، عبارت از تبلیغ و رساندن حقایقِ دین است.1374/10/27
لینک ثابت