newspart/index2
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحه‌ی قبلی اینجا کلیک کنید.
غافل نبودن از دشمن لازمه رسیدن به اهداف بزرگ

اینها[لشکر کشی امریکا به خلیج فارس ] مسائلی است که ملت ایران باید نسبت به آنها حسّاس باشد. کسانی که تصوّر می‌کنند دشمن به خواب رفته است، خیال نکنند با خیال خوش می‌شود زندگی کرد! امیرالمؤمنین فرمود: «من نام لم ینم عنه(1).» یعنی چشمهای کسانی که هدف بزرگ و طبعاً دشمنان بزرگی دارند، به خواب نرود! همه‌ی فریاد امام بزرگوارِ ما در طول این مدّت برای این بود که ملت ایران نسبت به حوادث عالم، حساسیّت خود را از دست ندهد. امروز هم این حسّاسیت باید باشد و بحمداللَّه هست. در سرتاسر این کشور، جوانان مؤمن و حزب‌اللّهی؛ خانواده‌های به‌شدّت پایبند به اصول انقلاب؛ زنان مؤمن؛ مردان مؤمن؛ دلهای قوی و روحیه‌های بالا، در همه‌ی صحنه‌ها آن‌قدر هستند که به فضل پروردگار می‌توانند از اسلامشان، از جمهوری اسلامی‌شان، از حیثیّتشان و از استقلال کشورشان در مقابلِ هر دشمنی دفاع کنند.1373/07/20

1 ) نامه 62 : از نامه‏هاى آن حضرت است به اهل مصر كه با مالك اشتر فرستاد، زمانى كه او را به حكومت مصر منصوب كرد
أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ بَعَثَ مُحَمَّداً ( صلى الله عليه وآله ) نَذِيراً لِلْعَالَمِينَ وَ مُهَيْمِناً عَلَى الْمُرْسَلِينَ فَلَمَّا مَضَى ( عليه السلام ) تَنَازَعَ الْمُسْلِمُونَ الْأَمْرَ مِنْ بَعْدِهِ فَوَاللَّهِ مَا كَانَ يُلْقَى فِي رُوعِي وَ لَا يَخْطُرُ بِبَالِي أَنَّ الْعَرَبَ تُزْعِجُ هَذَا الْأَمْرَ مِنْ بَعْدِهِ ( صلى الله عليه وآله ) عَنْ أَهْلِ بَيْتِهِ وَ لَا أَنَّهُمْ مُنَحُّوهُ عَنِّي مِنْ بَعْدِهِ فَمَا رَاعَنِي إِلَّا انْثِيَالُ النَّاسِ عَلَى فُلَانٍ يُبَايِعُونَهُ فَأَمْسَكْتُ يَدِي حَتَّى رَأَيْتُ رَاجِعَةَ النَّاسِ قَدْ رَجَعَتْ عَنِ الْإِسْلَامِ يَدْعُونَ إِلَى مَحْقِ دَيْنِ مُحَمَّدٍ ( صلى الله عليه وآله ) فَخَشِيتُ إِنْ لَمْ أَنْصُرِ الْإِسْلَامَ وَ أَهْلَهُ أَنْ أَرَى فِيهِ ثَلْماً أَوْ هَدْماً تَكُونُ الْمُصِيبَةُ بِهِ عَلَيَّ أَعْظَمَ مِنْ فَوْتِ وِلَايَتِكُمُ الَّتِي إِنَّمَا هِيَ مَتَاعُ أَيَّامٍ قَلَائِلَ يَزُولُ مِنْهَا مَا كَانَ كَمَا يَزُولُ السَّرَابُ أَوْ كَمَا يَتَقَشَّعُ السَّحَابُ فَنَهَضْتُ فِي تِلْكَ الْأَحْدَاثِ حَتَّى زَاحَ الْبَاطِلُ وَ زَهَقَ وَ اطْمَأَنَّ الدِّينُ وَ تَنَهْنَهَ وَ مِنْهُ : ‏إِنِّي وَ اللَّهِ لَوْ لَقِيتُهُمْ وَاحِداً وَ هُمْ طِلَاعُ الْأَرْضِ كُلِّهَا مَا بَالَيْتُ وَ لَا اسْتَوْحَشْتُ وَ إِنِّي مِنْ ضَلَالِهِمُ الَّذِي هُمْ فِيهِ وَ الْهُدَى الَّذِي أَنَا عَلَيْهِ لَعَلَى بَصِيرَةٍ مِنْ نَفْسِي وَ يَقِينٍ مِنْ رَبِّي وَ إِنِّي إِلَى لِقَاءِ اللَّهِ لَمُشْتَاقٌ وَ حُسْنِ ثَوَابِهِ لَمُنْتَظِرٌ رَاجٍ وَ لَكِنَّنِي آسَى أَنْ يَلِيَ أَمْرَ هَذِهِ الْأُمَّةِ سُفَهَاؤُهَا وَ فُجَّارُهَا فَيَتَّخِذُوا مَالَ اللَّهِ دُوَلًا وَ عِبَادَهُ خَوَلًا وَ الصَّالِحِينَ حَرْباً وَ الْفَاسِقِينَ حِزْباً فَإِنَّ مِنْهُمُ الَّذِي قَدْ شَرِبَ فِيكُمُ الْحَرَامَ وَ جُلِدَ حَدّاً فِي الْإِسْلَامِ وَ إِنَّ مِنْهُمْ مَنْ لَمْ يُسْلِمْ حَتَّى رُضِخَتْ لَهُ عَلَى الْإِسْلَامِ الرَّضَائِخُ فَلَوْ لَا ذَلِكَ مَا أَكْثَرْتُ تَأْلِيبَكُمْ وَ تَأْنِيبَكُمْ وَ جَمْعَكُمْ وَ تَحْرِيضَكُمْ وَ لَتَرَكْتُكُمْ إِذْ أَبَيْتُمْ وَ وَنَيْتُمْ أَ لَا تَرَوْنَ إِلَى أَطْرَافِكُمْ قَدِ انْتَقَصَتْ وَ إِلَى أَمْصَارِكُمْ قَدِ افْتُتِحَتْ وَ إِلَى مَمَالِكِكُمْ تُزْوَى وَ إِلَى بِلَادِكُمْ تُغْزَى انْفِرُوا رَحِمَكُمُ اللَّهُ إِلَى قِتَالِ عَدُوِّكُمْ وَ لَا تَثَّاقَلُوا إِلَى الْأَرْضِ فَتُقِرُّوا بِالْخَسْفِ وَ تَبُوءُوا بِالذُّلِّ وَ يَكُونَ نَصِيبُكُمُ الْأَخَسَّ وَ إِنَّ أَخَا الْحَرْبِ الْأَرِقُ وَ مَنْ نَامَ لَمْ يُنَمْ عَنْهُ وَ السَّلَامُ .
ترجمه:
اما بعد، خداوند سبحان محمّد صلّى اللّه عليه و آله را ترساننده جهانيان از عذاب فردا، و گواه بر انبيا فرستاد. چون از جهان در گذشت- صلّى اللّه عليه و آله- پس از او مسلمانان در رابطه با خلافت به نزاع برخاستند. به خدا قسم در قلبم‏ نمى‏افتاد، و بر خاطرم نمى‏گذشت كه عرب پس از پيامبر صلّى اللّه عليه و آله خلافت را از خاندانش بيرون برند، يا آن را بعد از او از من دور دارند. چيزى مرا شگفت زده نكرد مگر شتافتن مردم به جانب فلان كه با او بيعت مى‏كردند. از مداخله در كار دست نگاه داشتم تا آنكه مشاهده نمودم گروهى از اسلام باز گشته، و مردم را به نابود كردن دين محمّد صلّى اللّه عليه و آله دعوت مى‏كنند، ترسيدم اگر به يارى اسلام و اهلش برنخيزم رخنه‏اى در دين ببينم يا شاهد نابودى آن باشم كه مصيبت آن بر من بزرگتر از فوت شدن حكومت بر شماست، حكومتى كه متاع دوران كوتاه زندگى است، و همچون سراب از بين مى‏رود، يا همچون ابر از هم مى‏پاشد. بنا بر اين در ميان آن فتنه‏ها قيام كردم تا باطل از بين رفت و نابود شد، و دين به استوارى و استحكام رسيد. و قسمتى از اين نامه است به خدا قسم اگر به تنهايى با دشمنان روبرو شوم در حالى كه تمام زمين را پر كرده باشند، مرا نه باك است و نه ترس. من بر گمراهى آنان و هدايت خويش از جانب خود بر بصيرت از سوى پروردگارم بر يقينم. هر آينه من آرزومند لقاى خدايم و به پاداش نيك او در انتظار و اميد، اما تأسّفم از اين است كه حكومت اين امت به دست بى‏خردان و تبهكاران افتد، و مال خدا را در بين خود دست به دست كنند، و عباد حق را به بردگى گيرند، و با شايستگان به جنگ خيزند، و فاسقان را همدست خود نمايند، زيرا از اينان كسى است كه در ميان شما شراب حرام نوشيد، و حدّى كه در اسلام مقرر بود بر او جارى گشت، و هم از اينان كسى است كه مسلمان نشد تا اينكه براى اسلام آوردنش به او بخشش كمى شد. اگر از حكومت اين نابكاران بر شما نمى‏ترسيدم اين مقدار شما را ترغيب و توبيخ نمى‏كردم، و در جمع و تحريك شما كوشش روا نمى‏داشتم، و زمانى كه سر باز زديد و سستى نموديد رهايتان مى‏كردم. آيا شما نمى‏بينيد سرزمين شما با حمله دشمن كم شده، و شهرهايتان تحت فرمان آنان در آمده، و كشورهايتان ربوده شده، و در شهرهاى شما جنگ در گرفته خدا شما را بيامرزد، به جانب جنگ با دشمنانتان كوچ كنيد، و خود را بر زمين سنگين مسازيد كه تن به خوارى بسپاريد، و به ذلّت برگرديد، و پست‏ترين برنامه نصيب شما شود. مرد جنگجو هميشه بيدار و هوشيار است، و هر كه از دشمن آسوده بخوابد دشمن نسبت به او نخواهد خفت. و السلام
لینک ثابت
هم‌ردیفی زن و مرد در برخی جهات از نظر اسلام

خواهران من! موضوع زن و برخورد جوامع با او، مسأله‌ای است که از دیرباز در میان جوامع و تمدّنهای مختلف مطرح بوده است. همیشه نصف مردم عالم، بانوان هستند. قوام زندگی در عالم، به همان اندازه که به مردان وابسته است، به همان اندازه هم به زنان وابسته است. زنان، بزرگترین کارهای آفرینش را به‌طور طبیعی برعهده دارند. کارهای اساسی آفرینش، مانند تولیدمثل و تربیت کودک، در دست زنان است. پس مسأله‌ی زنان، مسأله‌ی مهمی است و از دیرباز، در جوامع، در بین متفکّرین و در اخلاق و عادات گوناگون ملتها وجود داشته است. اسلام یک موضع برجسته را در این بین انتخاب کرده؛ از افراط و تفریط جلوگیری نموده، و هشداری به همه‌ی مردم عالم داده است. اسلام، مردانی را که به‌خاطر قدرتمند بودن جسمی یا توانایی مالی، زنان و مردان را به خدمت می‌گرفتند و زن را مورد آزار و احیاناً تحقیر قرار می‌دادند، به کلّی سرجای خود نشاند و زن را در جایگاه حقیقی خودش قرار داد و حتّی از جهاتی، زن را در ردیف مرد قرار داد: «ان المسلمین و المسلمات و المؤمنین و المؤمنات ...(1)» مرد مسلمان، زن مسلمان. مرد عابد، زن عابد. مرد متهجّد، زن متهجّد. پس، در اسلام همه‌ی این مقامات معنوی و درجات انسانی، بین زن و مرد بالسّویه تقسیم شده است. در این موارد، مرد و زن با یکدیگر مساوی و برابرند. هر کس که برای خدا کار کند، «من ذکرٍ او انثی»؛ چه مرد باشد و چه زن، «فلنحیینّه حیاتاً طیبة(2)».1373/07/20

1 ) سوره مبارکه الأحزاب آیه 35
إِنَّ المُسلِمينَ وَالمُسلِماتِ وَالمُؤمِنينَ وَالمُؤمِناتِ وَالقانِتينَ وَالقانِتاتِ وَالصّادِقينَ وَالصّادِقاتِ وَالصّابِرينَ وَالصّابِراتِ وَالخاشِعينَ وَالخاشِعاتِ وَالمُتَصَدِّقينَ وَالمُتَصَدِّقاتِ وَالصّائِمينَ وَالصّائِماتِ وَالحافِظينَ فُروجَهُم وَالحافِظاتِ وَالذّاكِرينَ اللَّهَ كَثيرًا وَالذّاكِراتِ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُم مَغفِرَةً وَأَجرًا عَظيمًا
ترجمه:
به یقین، مردان مسلمان و زنان مسلمان، مردان با ایمان و زنان با ایمان، مردان مطیع فرمان خدا و زنان مطیع فرمان خدا، مردان راستگو و زنان راستگو، مردان صابر و شکیبا و زنان صابر و شکیبا، مردان با خشوع و زنان با خشوع، مردان انفاق کننده و زنان انفاق کننده، مردان روزه‌دار و زنان روزه‌دار، مردان پاکدامن و زنان پاکدامن و مردانی که بسیار به یاد خدا هستند و زنانی که بسیار یاد خدا می‌کنند، خداوند برای همه آنان مغفرت و پاداش عظیمی فراهم ساخته است.
2 ) سوره مبارکه النحل آیه 97
مَن عَمِلَ صالِحًا مِن ذَكَرٍ أَو أُنثىٰ وَهُوَ مُؤمِنٌ فَلَنُحيِيَنَّهُ حَياةً طَيِّبَةً ۖ وَلَنَجزِيَنَّهُم أَجرَهُم بِأَحسَنِ ما كانوا يَعمَلونَ
ترجمه:
هر کس کار شایسته‌ای انجام دهد، خواه مرد باشد یا زن، در حالی که مؤمن است، او را به حیاتی پاک زنده می‌داریم؛ و پاداش آنها را به بهترین اعمالی که انجام می‌دادند، خواهیم داد.
لینک ثابت
سنگین‌تر بودن حق زن در مقیاس خانواده در رابطه ی با فرزندان

اسلام در برخی جاها حتی زن را بر مرد ترجیح داده است. مثلاً آن‌جا که مرد و زن، پدر و مادری هستند که فرزندی دارند، این فرزند اگرچه فرزند هر دو نفر است، اما خدمتگزاری فرزند در مقابل مادر، لازمتر است. حقّ مادر بر گردن فرزند، بیشتر و وظیفه‌ی فرزند نسبت به مادر سنگینتر است.روایات فراوانی در این زمینه هست: پیغمبر اکرم در جواب کسی که سؤال کرد: «من اَبِرَ؟» (به چه کسی نیکی کنم؟) فرمود: «امّک.» یعنی «به مادرت.» دفعه‌ی دوم هم همین را فرمود؛ دفعه‌ی سوم هم همین را فرمود. دفعه چهارم که سؤال کرد، فرمود: «اباک.» یعنی «به پدرت».(1) پس، زن در مقیاس خانواده و در رابطه‌ی با فرزندان، حقّ سنگینتری دارد. البته این هم نه از باب این است که خدای متعال خواسته است جمعی را بر جمع دیگر ترجیح دهد. بلکه به این جهت است که زنان زحمت بیشتری تحمّل می‌کنند.1373/07/20

1 )
الكافی،ثقة الاسلام كلینی  ج 2 ص 159 ح 9؛
نهج الحق و كشف الصدق، علامه حلی، ص541 ؛ 
بحارالانوار، علامه مجلسی، ج71، ص49 ؛

جَاءَ رَجُلٌ إِلَى النَّبِيِّ ص فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ مَنْ أَبَرُّ قَالَ أُمَّكَ قَالَ ثُمَّ مَنْ قَالَ‏ أُمَّكَ قَالَ ثُمَّ مَنْ قَالَ أُمَّكَ قَالَ ثُمَّ مَنْ قَالَ أَبَاك‏؛
ترجمه:
امام صادق (ع) فرمود: مردى خدمت رسول خدا (ص) آمد و گفت: اى رسول خدا به چه كسى نيكى كنم ؟ رسول خدا گفت: مادرت. آن مرد پرسيد كه: بعد از مادرم با چه كسى نيكرفتار باشم؟ رسول خدا گفت: مادرت. آن مرد پرسيد كه: بعد از مادرم؟ و رسول خدا باز هم گفت: مادرت. آن مرد [براى نوبت چهارم] پرسيد: بعد از مادرم با چه كسى نيكرفتار باشم؟ و رسول خدا گفت: پدرت
لینک ثابت
حقوق زن

پیغمبر اکرم در جواب کسی که سؤال کرد: «من ابِرُّ؟» (به چه کسی نیکی کنم؟) فرمود: «امّک.» یعنی «به مادرت.» دفعه‏ی دوم هم همین را فرمود؛ دفعه‏ی سوم هم همین را فرمود. دفعه چهارم که سؤال کرد، فرمود: «اباک.» یعنی «به پدرت». پس، زن در مقیاس خانواده و در رابطه‏ی با فرزندان، حقّ سنگین‏تری دارد. البته این هم نه از باب این است که خدای متعال خواسته است جمعی را بر جمع دیگر ترجیح دهد. بلکه به این جهت است که زنان زحمت بیشتری تحمّل می‏کنند.این هم عدل الهی است. زحمت بیشتر است؛ پس حق هم بیشتر است. ناراحتی بیشتری تحمّل می‏کند؛ پس ارزشش بالاتر است. همه‏ی این‏ها از روی عدالت است. در مسائل مالی، مثل حقّ خانواده و حقّ سرپرستی خانواده در مقابل وظیفه‏ی اداره‏ی خانواده، روشِ اسلام روشِ متعادل است. قانون اسلامی، در این چیزها هم نگذاشته است که ذرّه‏ای به زن یا به مرد ظلم شود. حقّی برای مرد و حقّی هم برای زن قرار داده است. یک وزنه در کفّه‏ی مرد قرار داده و یک وزنه هم در کفّه‏ی زن قرار داده است. کسانی که اهل مداقّه در این امور هستند، اگر دقّت کنند، این‏ها را می‏بینند. در کتابها هم نوشته‏اند. امروز خانمهای اندیشمند و فاضل ما، بحمد اللّه این مسائل را بهتر از دیگران و بهتر از مردان می‏دانند و تبلیغ و بیان می‏کنند. این هم در باره‏ی حقوق مرد و زن.1373/07/20
لینک ثابت
حقوق زن

اسلام به خانواده اهمیت می‏دهد. تمام دعوای امروزِ بلندگوها و بوق‏های تبلیغاتیِ غربی با مسلمین هم بر سرِ همین است. شما ببینید که در مقابل «حجاب» چه حساسیتی نشان می‏دهند! این حجاب اگر در جمهوری اسلامی باشد، آن را زشت می‏شمارند. اگر در دانشگاههای کشورهای عربی باشد، که دختران جوانِ دانشجو، با معرفت و آگاهی و با میل و اختیار خود به حجاب روی آورده‏اند، حسّاسیت نشان می‏دهند. اگر در بین احزاب سیاسی باشد، حسّاسیت نشان می‏دهند. اگر در مدارس و حتّی دبستانهای کشورهای خودشان هم باشد- بااینکه زیردست خودشان‏ است- حسّاسیت نشان می‏دهند. پس، نقطه‏ی دعوا در اینجاست. البته در تبلیغاتشان، دائم فریاد می‏زنند که حقّ زن در اسلام یا در جمهوری اسلامی، پایمال شده است. خودشان هم به این قضیه اعتقادی ندارند و می‏دانند که حقّ زن در جمهوری اسلامی تضعیف نشده، بلکه تقویت شده است. شما نگاه کنید و ببینید که تعداد محصّلین و دانشجویان زن- دختران تحصیل‏کننده در مراکز عالی- امروز در ایران بیشتر است یا در دوران حکومت طواغیت بیشتر بود؟ می‏بینید که امروز بیشتر است. تعداد دانشجویانِ دخترِ برجسته و دارای نمره‏ی اوّل در تحصیلات، امروز بیشتر است یا در آن زمان بیشتر بود؟ می‏بینید که امروز بیشتر است. عده‏ی زنانی که در مراکز پزشکی و درمانی و در مراکز گوناگون علمی در این کشور مشغول کار و تحقیق هستند، امروز بیشتر است یا آن روز بیشتر بود؟ می‏بینید که امروز بیشتر است. عده‏ی زنانی که در صحنه‏ی سیاست کشور و در عرصه‏های مجامع بین‏المللی حضور قدرتمند پیدا می‏کنند و در آنجا از حقوق و نظرات این کشور و این ملت- که کشور خود و ملت خودشان است- دفاع می‏کنند، امروز بیشتر است یا آن روز بیشتر بود؟ می‏بینید که امروز بیشتر است. آن روز زنان با هیئتهای مختلف به مسافرتهای گوناگونی می‏رفتند؛ اما تشریفاتی بود. برای هوس‏رانی و نشان دادن سر و کول خودشان به این و آن بود. لکن زن مسلمان امروز، در مجامع جهانی، در کنفرانسهای گوناگون جهانی، در مراکز علمی و در دانشگاهها، حضور علمی یا سیاسی یا خدماتی دارد. این‏ها ارزش دارد.
آن روز دخترانی را به عنوان «دختر نمونه» و «دختر شایسته»، از آغوش گرم و عفیف خانواده‏ها بیرون می‏کشیدند و در منجلاب فساد فرومی‏کردند. اما امروز، چنین چیزی نیست. حقّ زن در کجا ضایع می‏شود؟ در جایی که جلوِ تحصیلات زنان گرفته شود؛ جلوِ اشتغال زنان به کارهای متناسب با بانوان گرفته شود؛ جلوِ خدمت‏رسانی زنان یا خدمت‏رسانی به زنان گرفته شود و نیز در جایی که زن تحقیر شود. بروید به جوامع امریکایی نگاه کنید! خواهید دید که در آنجا زن تحقیر می‏شود. زنِ خانواده، از طرف شوهر تحقیر می‏شود. مادرِ خانواده، از طرف فرزندان تحقیر می‏شود. حقّ مادری، به این شکلی که در مراکز اسلامی هست، در آنجا معنا ندارد1373/07/20

لینک ثابت
اخلاق اجتماعی

یک نکته اساسی هم وجود دارد که در آن اسلام ایستادگی کرده است و آن این است که در طول زمان، چون اخلاق مردان خشن‏تر و اراده‏ی آنان در برخورد با مشکلات قوی‏تر و جسمشان سنگین‏تر بوده است، لذا کارهای مهم و مسئولیتها و قدرتهای گوناگون را در دست داشته‏اند و این، به مردان امکانی برای سوءاستفاده کردن از جنس مخالف- به نفع خودشان- داده است. شما نگاه کنید ببینید که کدام یک از سلاطین، ثروتمندان و پول‏داران و زرمندان و زورمندان در دربارها و دستگاه‏هایشان، با داشتن پول و مقام و قدرت، به نحوی از انحا، دست به سمت تعرّض و تخطّی و سوءاستفاده از زن دراز نکرده‏اند؟!
اسلام در اینجا، با کمال قدرت و قوّت ایستاده است و بین زن و مرد در جامعه، مرزی قرار داده است. از نظر اسلام، هیچ‏کس حق ندارد که این مرز را زیر پا بگذارد و بشکند؛ چون از نظر اسلام، خانواده خیلی مهم است. رابطه‏ی زن و مرد در محیط خانواده به‏گونه‏ای است، و در محیط جامعه، به‏گونه‏ای دیگر است. اگر آن ضوابطی که اسلام در محیط جامعه به عنوان حایل بین زن و مرد قرار داده است، بشکند، خانواده خراب می‏شود. در خانواده، غالباً به زن و گاهی هم به مرد، ممکن است ظلم شود. فرهنگ اسلامی، فرهنگ عدم اختلاط زن و مرد است. چنین زندگی‏ای با خوشبختی ادامه می‏یابد و می‏تواند به درستی و با رعایت موازین عقلی بچرخد و حرکت کند و به پیش برود. در اینجا اسلام سخت‏گیری کرده است. اگر آن حدّ و مرزی که در جامعه قرار داده شده است، چه از طرف زن و چه از طرف مرد بشکند، اسلام در مقابل آن سخت‏گیری می‏کند؛ درست نقطه‏ی مقابل آنچه که شهوترانان عالم می‏خواسته‏اند و عمل می‏کرده‏اند. قدرتمندان و زرمندان و زورمندان، مردشان، زنشان و زیردست‏هایشان و کسانی که با آن‏ها و برای آن‏ها زندگی می‏کرده‏اند، همیشه عکس این عمل می‏کرده‏اند. آن‏ها مایل بوده‏اند که این حجاب بین زن و مرد، از بین برود، که این، البته برای زندگیِ جامعه مضرّ و برای اخلاق جامعه بد است. برای حفظ عفّت جامعه زیانبار و بخصوص برای خانواده از همه چیز بدتر است. این، بنیان خانواده را متزلزل می‏کند.1373/07/20

لینک ثابت
زن, نقش زنان در انقلاب اسلامی, زنان (مخاطب)

زنان ما در طول حوادث انقلاب و بعد از انقلاب تا امروز، نشان داده‌اند که در آن چیزهایی که معیار واقعی زندگی و ارزش و برجستگی آنهاست، در سطوح عالی قرار دارند.1373/07/20
لینک ثابت
فشارهای دشمن, ایستادگی ملت ایران, ضربه دشمن, ماندگاری و مصونیت و آسیب‌‌‏ناپذیری جمهوری اسلامی

اگر می‌بینید که بحمداللَّه نظام اسلامی، مستحکم سرِجای خود ایستاده است، بدین علّت است که ضربه‌ی دشمنان نظام اسلامی کارگر نشده است؛ نه این‌که آنها ضربه نزده‌اند.1373/07/20
لینک ثابت
دشمنی استکبار با انقلاب و نظام اسلامی, دشمن شناسی, ضربه دشمن

غالب حوادثی که در منطقه‌ی ما اتّفاق می‌افتد، جهتش به نحوی از انحاء ضربه زدن به اسلام و نظام اسلامی و ملت مسلمان است.1373/07/20
لینک ثابت
امام خمینی(رضوان‌الله‌تعالی‌علیه)

همه‌ی فریاد امام بزرگوارِ ما در طول این مدّت برای این بود که ملت ایران نسبت به حوادث عالم، حساسیّت خود را از دست ندهد. امروز هم این حسّاسیت باید باشد و بحمداللَّه هست.1373/07/20
لینک ثابت
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی