افکار عمومی جمهوری اسلامی در زمان حیات مبارک امام رضواناللَّهعلیه، در طول ده سال بعد از انقلاب، بهطور دائم با تبلیغات خصمانهی دشمن درگیر بود. به یاد نمیآوریم زمانی را که چنین تبلیغاتی علیه جمهوری اسلامی، به بهانههای مختلف وجود نداشته باشد و همواره هم در نهایت کار، جمهوری اسلامی سربلند و غالب بیرون آمده است. این بار هم - در جنجالآفرینی بر سر قضیهی آرژانتین - همینطور شد. جمهوری اسلامی از اینگونه تبلیغات واهمهای ندارد. دولت و کشور ما با جنجال تبلیغاتی روزنامههای مزدور عالم و رادیوهای صهیونیستی و دولتمردان هرزهگوی امریکایی و امثال آنها، دچار آسیب و ضرر نمیشود. آنقدر علیه ما تبلیغات کردهاند که نسبت به تبلیغات آنها ضدّ ضربه شدهایم! مطلب از این ناحیه مهم نیست. مردم دنیا هم این تبلیغات را باور نمیکنند؛ مگر یک عدّه افراد سادهاندیش و ظاهربین. از این جهت هم، ما چندان ضرر نمیکنیم. شنیدم حتی در خود کشور آرژانتین، مردم از موضع همراه با ضعف دولت خود، ناراحتند. به اعتقاد آنها این قضیه از امریکا و اسرائیل ناشی میشود. در نهایت هم، برای همهی دنیا این معنا ثابت شد. آنوقت تبلیغات مهمل و بیاصل و اساسی را به راه انداختند و جنجال درست کردند. حتی مردم آرژانتین هم این نکته را فهمیدند. اغلب مردم دنیا هم قاعدتاً میدانند. از این نظر، مسأله برای ما مهم نیست. اما از نظر دیگر حائز اهمیت است. از این نظر که دوستان اسلام و ایران اسلامی در همه جای دنیا، بر اصرار بیاندازهی دستگاه حاکمهی امریکا و دستگاههای استکباری برای مقابله با جمهوری اسلامی واقف شوند و بدانند به چنین بهانههای واهی، متمسّک میشوند تا علیه جمهوری اسلامی تبلیغات به راه بیندازند. مسأله از این نظر مهم است که معلوم شود تا چه حد جمهوری اسلامی و حکومتی که با اتّکاء به قرآن و اسلام، به فضل الهی در این نقطهی عالم بر سرِ پاست، در مقابل اغراض استکباری امریکا، حضوری قوی و تعیینکننده دارد. این مسأله آشکار میکند که وجود جمهوری اسلامی در سطح جهان به حدّی مانع از پیشرفت اهداف استکباری امریکا و اسرائیل است که آنها وقتی وسیلهی دیگری به دست نمیآورند، به هر وسیلهای، ولو سست و واهی متمسّک میشوند و با جمهوری اسلامی مقابله میکنند. این بسیار مهم است. اوّلاً از طرفی، ایادی تبلیغاتی آنها وانمود میکنند که جمهوری اسلامی در حال ضعف است. اگر در حال ضعف است، چرا اینقدر قدرتهای به اصطلاح مقتدر جهانی از آن واهمه و هراس دارند؟ چرا اینقدر سعی میکنند در دنیا و در افکار عمومی، علیه جمهوری اسلامی تبلیغات کنند؟ حقیقت جز این نیست که جمهوری اسلامی، علیرغم این تبلیغات، جایگاه برجستهای در افکار عمومی دنیای اسلام و خارج دنیای اسلام دارد. ثانیاً از این نظر حائز اهمیت است که نشان میدهد یک دولت مستقل؛ دولتی که تسلیم هدفهای استکباری نمیشود، تا چه حد برای نقشههای استکباری خطرناک است.1373/06/04
آسیبشناسی انقلاب اسلامی جمهوری اسلامی در زمان حیات مبارک امام رضواناللَّهعلیه، در طول ده سال بعد از انقلاب، بهطور دائم با تبلیغات خصمانهی دشمن درگیر بود. به یاد نمیآوریم زمانی را که چنین تبلیغاتی علیه جمهوری اسلامی، به بهانههای مختلف وجود نداشته باشد و همواره هم در نهایت کار، جمهوری اسلامی سربلند و غالب بیرون آمده است. این بار هم - در جنجالآفرینی بر سر قضیهی آرژانتین - همینطور شد. جمهوری اسلامی از اینگونه تبلیغات واهمهای ندارد. دولت و کشور ما با جنجال تبلیغاتی روزنامههای مزدور عالم و رادیوهای صهیونیستی و دولتمردان هرزهگوی امریکایی و امثال آنها، دچار آسیب و ضرر نمیشود. آنقدر علیه ما تبلیغات کردهاند که نسبت به تبلیغات آنها ضدّ ضربه شدهایم! مطلب از این ناحیه مهم نیست. مردم دنیا هم این تبلیغات را باور نمیکنند؛ مگر یک عدّه افراد سادهاندیش و ظاهربین. از این جهت هم، ما چندان ضرر نمیکنیم.1373/06/04
جدایی دین از سیاست پیغمبر اکرم نزد پروردگار عالم عرض میکند: «یا رب ان قومی اتخذوا هذا القران مهجورا». هجر قرآن به چه معناست؟ بیشک به این معنا نیست که قرآن و اسم قرآن و اسم مسلمانی را بهطور کلی از خود دفع کردند. این اتخاذ نیست. «اتخذوا هذا القران مهجورا»؛ یعنی قرآن را دارند، اما همراه با هجر. قرآن هست، اما مهجور است. به این معنا که قرآن در یک جامعه تلاوت شده و احترام ظاهری میشود، اما به احکام آن عمل نمیکنند و به بهانهی جدایی دین از سیاست، حکومت را از قرآن سلب مینمایند. اگر قرار بود که اسلام و قرآن حکومت نکنند، پس مبارزات پیغمبر برای چه بود؟ اگر پیغمبر اسلام بر این باور بود که نباید در حکومت و ادارهی زندگی مردم و قدرت سیاسی جامعه دخالت شود و همین قدر کافی است که مردم عقاید اسلامی داشته باشند و در خانهی خودشان این اعمال دینی را انجام دهند، معلوم نیست که چنین مبارزاتی بر پیغمبر تحمیل میشد. دعوای پیغمبر بر سر قدرت سیاسی و قبضه کردن قدرت به وسیلهی قرآن است. هجر قرآن به این معناست که اسم قرآن وجود دارد و حاکمیت قرآن نیست. در عالم اسلام، هرجا که قرآن حاکم نیست، این خطاب نبی اکرم «یا رب ان قومی اتخذوا هذا القران مهجورا» صادق است.1373/06/04
مهجوریت قرآن یعنی جدا کردن دین از سیاست امروز در سطح عالم و در زیر این آسمان، تنها نقطهی جهان که در آن بهطور رسمی احکام اسلامی، اجرا و قوانین و مقرّرات بر طبق قرآن و سنّت پیغمبر تنظیم و عمل میشود و به عبارت دیگر، مهمترین نقطهی دنیا که چنین حرکت عظیمی در آن انجام میگیرد، ایران اسلامی است. دولتی به نام اسلام حاکم است و این موضوع، در حقیقت تکلیفی را بر دوش همهی مسلمانان عالم میگذارد. چون اگر حکومتی براساس اسلام بود، به این معناست که اسلام مورد عمل قرار گرفته است. اما اگر اسلام به معنای اعتقاد و عمل افراد در جامعه وجود داشته باشد و حاکمیت دین برقرار نباشد، در چنین جامعهای قرآن و اسلام مهجور است. مصداق آن در قرآن کریم و در سورهی فرقان چنین آمده است: «وَ قالَ الَّرسولُ یا ربِّ اِنَّ قَومی اْتَّخذُوا هذَا القُرانَ مَهجوراً»(1). پیغمبر اکرم نزد پروردگار عالم عرض میکند: «یا رَبِّ اِنَّ قَومی اْتَّخَذوا هذَا القُرانَ مَهجوراً». هَجر قرآن به چه معناست؟ بیشک به این معنا نیست که قرآن و اسم قرآن و اسم مسلمانی را بهطور کلّی از خود دفع کردند. این اتخّاذ نیست. «اتّخذوا هذا القُرانَ مَهجورا»؛ یعنی قرآن را دارند، اما همراه با هَجر. قرآن هست، اما مهجور است. به این معنا که قرآن در یک جامعه تلاوت شده و احترام ظاهری میشود، اما به احکام آن عمل نمیکنند و به بهانهی جدایی دین از سیاست، حکومت را از قرآن سلب مینمایند. اگر قرار بود که اسلام و قرآن حکومت نکنند، پس مبارزات پیغمبر برای چه بود؟ اگر پیغمبر اسلام بر این باور بود که نباید در حکومت و ادارهی زندگیِ مردم و قدرت سیاسی جامعه دخالت شود و همین قدر کافی است که مردم عقاید اسلامی داشته باشند و در خانهی خودشان این اعمال دینی را انجام دهند، معلوم نیست که چنین مبارزاتی بر پیغمبر تحمیل میشد. دعوای پیغمبر بر سر قدرت سیاسی و قبضه کردن قدرت به وسیلهی قرآن است. هَجر قرآن به این معناست که اسم قرآن وجود دارد و حاکمیت قرآن نیست. در عالم اسلام، هرجا که قرآن حاکم نیست، این خطاب نبیّ اکرم «یا رَبِّ اِنَّ قَومی اْتَّخَذوا هذَا القُرانَ مَهجوراً» صادق است.1373/06/04
محاصره اقتصادی قدرتهای استکباری در اشتباهند اگر خیال میکنند که میتوان جمهوری اسلامی را هم مثل هر دولتی با همین ابزارهای معمولی- محاصرهی تبلیغاتی، فشارهای سیاسی، محاصرهی اقتصادی و امثال اینها- به زانو درآورد. نه؛ این خطاست. اینجا مسألهی اعتقاد در میان است. مسألهی پایبندی به دین، مسألهی یک وظیفهی الهی برای مردم و اینکه از این حکومت و دولتی که پرچم اسلام را در دست دارد دفاع کنند؛ همچنان که وظیفهی مسلمانان دیگر دنیا نیز همینطور است. بنابراین، از اوّلِ انقلاب هر قدر که توانستند مخالفتها، خصومتها و درگیریهای گوناگون سیاسی، اقتصادی و نظامی را علیه جمهوری اسلامی سازماندهی کردند. همواره سخن امام بزرگوار ما رضوان الله تعالی علیه این بود که این دشمنیها نه با ما که در حقیقت با اسلام و قرآن است. این نکتهای است که باید همهی مسلمانان عالم به آن توجّه کنند. کسانی که امروز با جمهوری اسلامی در میدان تبلیغات، در برخورد سیاسی و با تلاشهای گوناگون اقتصادی درگیری دارند، کسانی هستند که دشمنی خود را با اسلام علنی کرده و نشان دادهاند. تلاشهای این افراد، پوشیده نیست. البته در گذشته دشمنی خود را با اسلام چندان نشان نمیدادند؛ اما پیشرفت حرکت اسلامی آنها را وادار کرد تا باطن خود را نشان دهند. حادثهی اخیری که به وسیلهی امریکا و اسرائیل- که در حکم سگِ زنجیری دولت امریکاست- بر سر قضیهی آرژانتین پیش آمد، نمونهای از این دشمنیهاست. البته برای ما اینگونه تبلیغات، تازگی و اهمیت ندارد.1373/06/04
وعدههای الهی همهی سعی دولت محترم و خدمتگزار، این باشد که ارزشهای اسلامی را هرچه بیشتر در جامعه زنده کند. بالاترین ارزش هم، ارزش تقواست. تقوا عاملی است که ما را در راه اسلام حفظ میکند. تقوا یعنی اینکه مواظب خود باشیم. این امر به گروه خاصّی اختصاص ندارد و هر فردی را در هرجا که هست و هر عضوی از اجزای دولت را- از اجزای عالیرتبه تا کارمندان معمولی- در برمیگیرد. هر فردی از آحاد مردم، در هرجای کشور که زندگی میکند، مراقب باشد که از جادهی اسلام تخطّی نکند. اسلام وعدهی نصرت داده است. قرآن وعدهی پیشرفت و موفّقیت در همهی ابعاد زندگی داده است و دنیا و آخرت ملت را آباد میکند. همچنان که به فضل پروردگار، در همین مدت کوتاه که اسلام در این کشور حاکم شده است، کارهایی برای زندگی مردم انجام شده که قابل مقایسه با دوران گذشته نیست. خدماتی که در این مدت به طبقات محروم شده است، با آنچه که قبل از پیروزی انقلاب انجام گرفته، قابل مقایسه نیست و این همه، با وجود همهی مشکلاتی صورت گرفته است که علیه این کشور به وجود آوردهاند. راه اسلام، راه سعادت است و ملاک پایبندی به اسلام، رعایت تقواست. این امر را هرکسی در عمل شخصی خود میتواند بفهمد و مواظب خود باشد. تقوا این است. برادران و خواهرانی که در گوشه و کنار این کشور هستید! مراقب باشید که از آنچه رضای خدا در آن است، تخطّی نکنید. تابع شهوات نفس نشوید، تا راه خدا را گم نکنید. مسئولین کشور هم این مسئله را رعایت کنند. قوای محترم مقنّنه، قضائیّه و مجریّه که بحمد اللّه در این راه هستند، به رعایت تقوا بکوشند. شما در هیچ جای دنیا نمیتوانید دولتمردان، رجال و مسئولینی با این تقوا و طهارت و پاکیزگی که در جمهوری اسلامی هستند، پیدا کنید. همه همین راه را بایستی ادامه دهند. این راه، راهِ پیروزی است. دشمن در همهی آزمایشهای خود علیه اسلام و مسلمین، ناکام شده است و بازهم ناکام خواهد شد.1373/06/04
وعدهی پیشرفت و موفّقیت در همهی ابعاد زندگی در قرآن برای پویندگان جادهی اسلام همهی سعی دولت محترم و خدمتگزار، این باشد که ارزشهای اسلامی را هر چه بیشتر در جامعه زنده کند. بالاترین ارزش هم، ارزش تقواست. تقوا عاملی است که ما را در راه اسلام حفظ میکند. تقوا یعنی اینکه مواظب خود باشیم. این امر به گروه خاصّی اختصاص ندارد و هر فردی را در هر جا که هست و هر عضوی از اجزای دولت را - از اجزای عالی رتبه تا کارمندان معمولی - در بر میگیرد. هر فردی از آحاد مردم، در هر جای کشور که زندگی میکند، مراقب باشد که از جادهی اسلام تخطّی نکند. اسلام وعدهی نصرت داده است. قرآن وعدهی پیشرفت و موفّقیت در همهی ابعاد زندگی داده است و دنیا و آخرت ملت را آباد میکند.(1) همچنان که به فضل پروردگار، در همین مدت کوتاه که اسلام در این کشور حاکم شده است، کارهایی برای زندگی مردم انجام شده که قابل مقایسه با دوران گذشته نیست. خدماتی که در این مدت به طبقات محروم شده است، با آنچه که قبل از پیروزی انقلاب انجام گرفته، قابل مقایسه نیست و این همه، با وجود همهی مشکلاتی صورت گرفته است که علیه این کشور به وجود آوردهاند. راه اسلام، راه سعادت است و ملاک پایبندی به اسلام، رعایت تقواست. این امر را هر کسی در عمل شخصی خود میتواند بفهمد و مواظب خود باشد. تقوا این است. برادران و خواهرانی که در گوشه و کنار این کشور هستید! مراقب باشید که از آنچه رضای خدا در آن است، تخطّی نکنید. تابع شهوات نفس نشوید، تا راه خدا را گم نکنید. مسؤولین کشور هم این مسأله را رعایت کنند. قوای محترم مقنّنه، قضائیّه و مجریّه که بحمداللَّه در این راه هستند، به رعایت تقوا بکوشند.1373/06/04
1 )
سوره مبارکه فصلت آیه 30 إِنَّ الَّذينَ قالوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ استَقاموا تَتَنَزَّلُ عَلَيهِمُ المَلائِكَةُ أَلّا تَخافوا وَلا تَحزَنوا وَأَبشِروا بِالجَنَّةِ الَّتي كُنتُم توعَدونَ ترجمه: به یقین کسانی که گفتند: «پروردگار ما خداوند یگانه است!» سپس استقامت کردند، فرشتگان بر آنان نازل میشوند که: «نترسید و غمگین مباشید، و بشارت باد بر شما به آن بهشتی که به شما وعده داده شده است!
حقوق بشر آنچه که مستکبران عالم و در رأس آنها امریکا از کشورهای در حال توسعه و جهان سوم و غیره میخواهند، آن است که دستگاههای حاکم بر این کشورها، در بست تسلیم سیاستهای امریکا باشند. اگر چنین حکومتی بر کشوری حاکم بود، هر عیب و علتی در آن کشور باشد، برای آنها قابل قبول است و حرفی از عدم رعایت حقوق بشر در آن کشور نمیزنند. حتی اگر آن کشور یک مجلس صوری قانونگذاری هم نداشته باشد، نمیگویند اینجا دمکراسی نیست؛ نمیگویند اینجا حکومت خانخانی و فامیلی است؛ نمیگویند اینجا حقوق بشر تضییع و پایمال میشود. معیار درنظر آنها تسلیم و سرسپردگی و دست بسته بودن حکومتها و دولتها در مقابل امریکاست. اگر این امر حاصل شود، آن کشور و دولت و مسؤولان، از نظر دولتمردان امریکا مردمانی قابل قبول و بیاشکالند. دیگر نه لازم است فشاری بر آنها وارد آید و نه تبلیغاتی علیهشان انجام شود. اما اگر کشوری دارای دولت مستقل و حکومت متکی به مردم بود؛ عقاید و فرهنگ خودش برایش معتبر بود؛ مصالح ملتش برایش معیار و ملاک بود؛ مواضع خود را از روی اعتقاد و نه به خاطر فشار این و آن، خود اتخاذ میکرد، این کشور از نظر آنها مردود است. حتی اگر بهترین نوع دمکراسی، بهترین مجلس مقننه و بهترین دولت مردمی را هم داشته باشد، آن را به نداشتن اینها متهم میکنند. این موضع دستگاههایی مثل دولت امریکاست که امروز مدعی رهبری جهانند. آیا این دولتها با این بینش تنگنظرانه و این برخورد عنادآمیز نسبت به کشورها و ملتها، لایق و شایستهی رهبری جهانند؟! جرم جمهوری اسلامی از نظر مستکبرین عالم این است که به اسلام، به استقلال و به مصالح ملت خود پایبند است. برادران و عزیزان من! رمز قدرت جمهوری اسلامی این است. رمز اینکه تا امروز نتوانستهاند ضربهی قاطعی بر جمهوری اسلامی وارد کنند، همین است. فشار ایجاد کردند، خباثت کردند، ایذاء کردند، کارهای ناجوانمردانه انجام دادند، حتی فعالیتهای تروریستی در داخل کشور را سازماندهی کردند، از تروریستهایی که علیه جمهوری اسلامی فعالیت میکردند، با زبان، عمل و با سکوت رضایتآمیز حمایت کردند، آن واقعهی ددمنشانه را در مشهد به وجود آوردند و دولتهای مدعی حقوق بشر و مخالف با تروریسم، کلمهای در محکومیت آن سخن نگفتند. وضعیت این دولتها چنین است. با همهی اینها، جمهوری اسلامی به فضل پروردگار با قدرت و سربلندی، در سطح عالم راه افتخارآمیز خود را ادامه میدهد. رمز قدرت ما تمسک به اسلام است.1373/06/04
مسلمان, ولادت پیامبر اسلام( صلی الله علیه و ا, حضرت محمد مصطفی (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) ولادت نبیّ اکرم، برای هر فرد مسلمان نقطهای برجسته در تاریخ است.1373/06/04
حضرت محمد مصطفی (صلیاللهعلیهوآلهوسلم), فضیلت, بعثت پیامبر اسلام هر فضیلتی که در دنیا، ولو بهطور غیرمستقیم وجود دارد، ناشی از بعثت و اقامهی مکارم اخلاق بهوسیلهی پیغمبر عظیمالشّأن است.1373/06/04
حضرت محمد مصطفی (صلیاللهعلیهوآلهوسلم), نظام جمهوری اسلامی ایران, بعثت پیامبر اسلام, ولادت پیامبر اسلام( صلی الله علیه و ا جمهوری اسلامی، بخصوص برای ولادت نبیّ اکرم و بعثت این بزرگوار و هر چه مربوط به ایشان است، اهتمام ویژهای قائل است.1373/06/04
مردم ایران, کارگزاران نظام, پایبندی به اسلام, مسئولان نظام(مخاطب) امروز اگر ملت ایران، مسؤولین کشور را عاشقانه دوست دارند، به خاطر عمل آنها به قرآن و اعتقاد و تدیّن و پایبندی آنها به دین است.1373/06/04
دشمن, دشمنان اسلام, دشمنان نظام (مخاطب) (دشمنان اسلام) هر میزان که با اسلام و حاکمیت و پایبندی ملتها به آن مخالفنددشمنیشان با ایران اسلامی هم به همان میزان است. شما این دشمنی ناکام و ناموفّق را در سرتاسر دنیا مشاهده میکنید.1373/06/04
استکبار, ایالات متحده امریکا آنچه که مستکبران عالم و در رأس آنها امریکا از کشورهای در حال توسعه و جهان سوم و غیره میخواهند، آن است که دستگاههای حاکم بر این کشورها، در بست تسلیم سیاستهای امریکا باشند.1373/06/04