newspart/index2
حضرت علی (علیه‌السلام) / امامت و ولایت/ شیعه/ خلافت/ صفین/ جمل/ نهروان/ خوارج/ معاویه/ سیاست علوی/ عدالت/ فتنه/ نهج‌البلاغه/ کوفیان / امیرالمؤمنین/ امام علی/ امام اول
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحه‌ی قبلی اینجا کلیک کنید.
تقوا ،اولین وصیت امیرالمومنین(علیه السلام)

«و من وصیت له، علیه‌السّلام، للحسن و الحسین علیهماالسّلام، لما ضربه ابن ملجم لعنه اللَّه.» این وصیت را به امام حسن و امام حسین علیهماالسّلام کرد. آنها را خواست؛ با آنها سخن گفت و این کلمات را بعد از ضربت خوردن، بر زبان آورد. مجروح است و بدن نازنینش بر اثر زهر، تب‌دار شده است. ضعف و بیماری، مانعِ آدمهایِ معمولی از ادایِ کلام می‌شود؛ امّا مانع کسی مثل علی‌بن‌ابی طالب علیه‌السّلام نیست. باید در همین ساعات کوتاه، بین ضربت خوردن تا شهادت، که کمتر از چهل وهشت ساعت است، همه‌ی کارهای واجب و لازم و درجه‌ی یک را انجام دهد؛ و انجام داد. یکی همین وصیّت بود؛ که چنین شروع می‌شود: «اوصیکما بتقوی اللَّه.»(1) بی‌مقدّمه، اولین کلمه تقواست.در آن هفته که این‌جا آمدیم، اجمالاً مطالبی راجع به تقوا عرض کردم. تقوا، یعنی همه چیز یک انسان؛ دنیا و آخرت یک ملت و زاد و توشه‌ی حقیقی این راه طولانی که بشر مجبور است آن را بپیماید. اوّل و آخر در کلام امیرالمؤمنین علیه‌السّلام، تقواست. می‌فرماید: «پسران من! مراقب خودتان باشید؛ در راه خدا و با معیار خدایی.» «تقوی اللَّه» یعنی این. بحثِ ترسیدن از خدا نیست؛ که بعضی تقوا را به «خدا ترسی» معنا می‌کنند. «خشیةاللَّه» و «خوف اللَّه» هم ارزش دیگری است. امّا این، تقواست. تقوا، یعنی مواظب باشید هر عملی که از شما سر می‌زند، منطبق بر مصلحتی باشد که خدای متعال برای شما در نظر گرفته است. تقوا چیزی نیست که کسی بتواند یک لحظه آن را رها کند. اگر رها کردیم، جاده لغزنده است، درّه عمیق است؛ خواهیم لغزید و سقوط خواهیم کرد، تا باز جایی دستمان به مستمسکی، سنگی، درختی و بوته‌ای گیر کند، و بتوانیم خودمان را بالا بکشیم.«ان الذین اتقوا اذا مسهم طائف من الشیطان تذکروا فاذا هم مبصرون.(2)» وقتی که آدمِ با تقوا، مسِّ شیطان را احساس کرد، فوراً به خود می‌آید و حواسش جمع می‌شود. شیطان که از ما دور نمی‌شود! پس، اوّلین وصیت، تقواست.1372/12/13

1 ) نامه 47 :از وصيت‏هاى آن حضرت است به حسن و حسين عليهما السّلام وقتى كه ابن ملجم لعنة اللّه عليه به او ضربت زد
أُوصِيكُمَا بِتَقْوَى اللَّهِ وَ أَلَّا تَبْغِيَا الدُّنْيَا وَ إِنْ بَغَتْكُمَا وَ لَا تَأْسَفَا عَلَى شَيْ‏ءٍ مِنْهَا زُوِيَ عَنْكُمَا وَ قُولَا بِالْحَقِّ وَ اعْمَلَا لِلْأَجْرِ وَ كُونَا لِلظَّالِمِ خَصْماً وَ لِلْمَظْلُومِ عَوْناً أُوصِيكُمَا وَ جَمِيعَ وَلَدِي وَ أَهْلِي وَ مَنْ بَلَغَهُ كِتَابِي بِتَقْوَى اللَّهِ وَ نَظْمِ أَمْرِكُمْ وَ صَلَاحِ ذَاتِ بَيْنِكُمْ فَإِنِّي سَمِعْتُ جَدَّكُمَا ( صلى الله عليه وآله ) يَقُولُ صَلَاحُ ذَاتِ الْبَيْنِ أَفْضَلُ مِنْ عَامَّةِ الصَّلَاةِ وَ الصِّيَامِ اللَّهَ اللَّهَ فِي الْأَيْتَامِ فَلَا تُغِبُّوا أَفْوَاهَهُمْ وَ لَا يَضِيعُوا بِحَضْرَتِكُمْ وَ اللَّهَ اللَّهَ فِي جِيرَانِكُمْ فَإِنَّهُمْ وَصِيَّةُ نَبِيِّكُمْ مَا زَالَ يُوصِي بِهِمْ حَتَّى ظَنَنَّا أَنَّهُ سَيُوَرِّثُهُمْ وَ اللَّهَ اللَّهَ فِي الْقُرْآنِ لَا يَسْبِقُكُمْ بِالْعَمَلِ بِهِ غَيْرُكُمْ وَ اللَّهَ اللَّهَ فِي الصَّلَاةِ فَإِنَّهَا عَمُودُ دِينِكُمْ وَ اللَّهَ اللَّهَ فِي بَيْتِ رَبِّكُمْ لَا تُخَلُّوهُ مَا بَقِيتُمْ فَإِنَّهُ إِنْ تُرِكَ لَمْ تُنَاظَرُوا وَ اللَّهَ اللَّهَ فِي الْجِهَادِ بِأَمْوَالِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ وَ أَلْسِنَتِكُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ عَلَيْكُمْ بِالتَّوَاصُلِ وَ التَّبَاذُلِ وَ إِيَّاكُمْ وَ التَّدَابُرَ وَ التَّقَاطُعَ لَا تَتْرُكُوا الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيَ عَنِ الْمُنْكَرِ فَيُوَلَّى عَلَيْكُمْ شِرَارُكُمْ ثُمَّ تَدْعُونَ فَلَا يُسْتَجَابُ لَكُمْ . ثُمَّ قَالَ‏ : يَا بَنِي عَبْدِ الْمُطَّلِبِ لَا أُلْفِيَنَّكُمْ تَخُوضُونَ دِمَاءَ الْمُسْلِمِينَ خَوْضاً تَقُولُونَ قُتِلَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ أَلَا لَا تَقْتُلُنَّ بِي إِلَّا قَاتِلِي انْظُرُوا إِذَا أَنَا مِتُّ مِنْ ضَرْبَتِهِ هَذِهِ فَاضْرِبُوهُ ضَرْبَةً بِضَرْبَةٍ وَ لَا تُمَثِّلُوا بِالرَّجُلِ فَإِنِّي سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ( صلى الله عليه وآله ) يَقُولُ إِيَّاكُمْ وَ الْمُثْلَةَ وَ لَوْ بِالْكَلْبِ الْعَقُورِ .
ترجمه:
شما را به تقواى الهى سفارش مى‏نمايم، و اينكه دنيا را مجوييد گرچه دنيا شما را بجويد، و بر آنچه از دنيا از دستتان رفته متأسّف نباشيد. حق بگوييد، و براى ثواب الهى بكوشيد. دشمن ستمگر و يار ستمديده باشيد. شما و همه فرزندان و خاندانم و هر كه اين وصيتم به او مى‏رسد را به تقواى الهى، و نظم در زندگى، و اصلاح بين مردم سفارش مى‏كنم، چرا كه از جد شما (صلّى اللّه عليه و آله) شنيدم مى‏فرمود: «اصلاح ذات البين از عموم نماز و روزه بهتر است». خدا را خدا را در باره يتيمان، آنان را گاهى سير و گاهى گرسنه مگذاريد، مباد كه در كنار شما تباه شوند. خدا را خدا را در رابطه با همسايگان، كه مورد سفارش پيامبر شمايند، پيوسته به آنان سفارش داشت تا جايى كه گمان برديم ميراث برشان خواهد ساخت خدا را خدا را در باره قرآن، نيايد كه ديگران در عمل به آن از شما پيشى جويند. خدا را خدا را در باره نماز، كه نماز عمود دين شماست. خدا را خدا را در باره خانه پروردگارتان، تا وقتى هستيد آنجا را خالى مگذاريد، كه اگر خالى گذاشته شود از كيفر حق مهلت نيابيد. خدا را خدا را در باره جهاد با اموال و جان و زبانتان در راه خدا. بر شما باد به پيوند با هم و بخشش مال به يكديگر، و بپرهيزيد از دورى و قطع رابطه با هم. امر به معروف و نهى از منكر را وانگذاريد، كه بد كارانتان‏ بر شما مسلّط شوند، آن گاه دعا كنيد و به اجابت نرسد. سپس فرمود: اى فرزندان عبد المطلب، نيابم شما را كه به بهانه كشته شدن من در خون مسلمانان فرو افتيد و گوييد: امير المؤمنين كشته شد، امير المؤمنين كشته شد معلومتان باد كه فقط قاتلم بايد قصاص شود. ملاحظه نماييد هرگاه من از اين ضربت او از دنيا رفتم تنها او را يك ضربت بزنيد، و گوش و بينى و اعضاى او را قطع مكنيد، كه من از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله شنيدم مى‏فرمود: «از مثله كردن دورى كنيد هر چند در باره سگ گاز گيرنده باشد»
2 ) سوره مبارکه الأعراف آیه 201
إِنَّ الَّذينَ اتَّقَوا إِذا مَسَّهُم طائِفٌ مِنَ الشَّيطانِ تَذَكَّروا فَإِذا هُم مُبصِرونَ
ترجمه:
پرهیزگاران هنگامی که گرفتار وسوسه‌های شیطان شوند، به یاد (خدا و پاداش و کیفر او) می‌افتند؛ و (در پرتو یاد او، راه حق را می‌بینند و) ناگهان بینا می‌گردند.
لینک ثابت
وصیت امام علی(ع) در موردقصاص قاتل خود

این، وصیت امیرالمؤمنین علیه‌السّلام است که از اوّل تا آخر، حدود بیست موضوع از مهمترینها را دستچین و بیان فرموده است. بعد هم یک مطلب عمده‌ی اساسی و حساس را بیان می‌کند. آن مطلب عمده چیست؟ مسأله‌ی «انتقامجویی» است. فرمود: «یابنی عبدالمطلّب!» ای فرزندان عبدالمطلّب و ای قوم و خویشهای من که خود را صاحب خون من می‌دانید! «لاالفینّکم تخوضون دماءالمسلمین خوضاً.» مبادا بعد از من، به جان این و آن بیفتید؛ «تقولون قتل امیرالمؤمنین». به بهانه این‌که امیرالمؤمنین کشته شده، با هرکس خرده حسابی دارید پای او را به میان بکشید و بخواهید پدرش را درآورید. «الا لا تقتلن بی الاّ قاتلی.» وقتی کشته شدم، بعد از من، فقط قاتلم را اعدام کنید و بس! «انظروا اذا انامّت من ضربته هذه فاضربوه ضربتاً بضربة.» وقتی با این زخم از دنیا رفتم، او را فقط با یک ضربت از بین ببرید و قصاص کنید. یک ضربت، در مقابل یک ضربت. «ولا تمّثلوا بالرّجل.»
خوف این بود که بر سر آن مرد شقیِ خبیث ابن‌ملجم بریزند و تکّه پاره‌اش کنند. لذا امیرالمؤمنین علیه‌السّلام، آن دلِ خداشناس و خداجو و دقیق، مواظب این نکته هم بود که مبادا مردمْ به سراغ دشمن او بروند و از خشم و ناراحتی و جهت انتفام‌گیری، تکّه پاره‌اش کنند. فرمود: «ولا تمّثلوا بالرّجل.» مبادا او را مثله و اعضای بدنش را قطع کنید! «فانی سمعت رسول‌اللَّه، صلی‌اللَّه‌علیه‌وآله‌وسلم، یقول: ایاکم و المثله ولو بالکلب العقور.»(1) از رسول خدا شنیدم که فرمود: حتی سگ هار را هم تکّه‌پاره و مثله نکنید؛ چه برسد به انسان.این، آخرین وصیت امیرالمؤمنین علیه‌السّلام است و مخاطب این وصیت ماییم و باید به این وصیت عمل کنیم.
امیرالمؤمنین علیه‌الصّلاةوالسّلام این وصیت را فرمود و نمی‌دانم بعد از چند ساعت از دنیا رفت. این منبع حکمت و این انسان بزرگ، که در و دیوار کوفه و مسجد کوفه از کلمات حکمت‌آمیزش پر بود و یادگارهای او را آویزه‌ی گوش کرده بود و در دل داشت، در مثل دیشبی از دست مردم گرفته شد.1372/12/13


1 ) نامه 47 :از وصيت‏هاى آن حضرت است به حسن و حسين عليهما السّلام وقتى كه ابن ملجم لعنة اللّه عليه به او ضربت زد
أُوصِيكُمَا بِتَقْوَى اللَّهِ وَ أَلَّا تَبْغِيَا الدُّنْيَا وَ إِنْ بَغَتْكُمَا وَ لَا تَأْسَفَا عَلَى شَيْ‏ءٍ مِنْهَا زُوِيَ عَنْكُمَا وَ قُولَا بِالْحَقِّ وَ اعْمَلَا لِلْأَجْرِ وَ كُونَا لِلظَّالِمِ خَصْماً وَ لِلْمَظْلُومِ عَوْناً أُوصِيكُمَا وَ جَمِيعَ وَلَدِي وَ أَهْلِي وَ مَنْ بَلَغَهُ كِتَابِي بِتَقْوَى اللَّهِ وَ نَظْمِ أَمْرِكُمْ وَ صَلَاحِ ذَاتِ بَيْنِكُمْ فَإِنِّي سَمِعْتُ جَدَّكُمَا ( صلى الله عليه وآله ) يَقُولُ صَلَاحُ ذَاتِ الْبَيْنِ أَفْضَلُ مِنْ عَامَّةِ الصَّلَاةِ وَ الصِّيَامِ اللَّهَ اللَّهَ فِي الْأَيْتَامِ فَلَا تُغِبُّوا أَفْوَاهَهُمْ وَ لَا يَضِيعُوا بِحَضْرَتِكُمْ وَ اللَّهَ اللَّهَ فِي جِيرَانِكُمْ فَإِنَّهُمْ وَصِيَّةُ نَبِيِّكُمْ مَا زَالَ يُوصِي بِهِمْ حَتَّى ظَنَنَّا أَنَّهُ سَيُوَرِّثُهُمْ وَ اللَّهَ اللَّهَ فِي الْقُرْآنِ لَا يَسْبِقُكُمْ بِالْعَمَلِ بِهِ غَيْرُكُمْ وَ اللَّهَ اللَّهَ فِي الصَّلَاةِ فَإِنَّهَا عَمُودُ دِينِكُمْ وَ اللَّهَ اللَّهَ فِي بَيْتِ رَبِّكُمْ لَا تُخَلُّوهُ مَا بَقِيتُمْ فَإِنَّهُ إِنْ تُرِكَ لَمْ تُنَاظَرُوا وَ اللَّهَ اللَّهَ فِي الْجِهَادِ بِأَمْوَالِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ وَ أَلْسِنَتِكُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ عَلَيْكُمْ بِالتَّوَاصُلِ وَ التَّبَاذُلِ وَ إِيَّاكُمْ وَ التَّدَابُرَ وَ التَّقَاطُعَ لَا تَتْرُكُوا الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيَ عَنِ الْمُنْكَرِ فَيُوَلَّى عَلَيْكُمْ شِرَارُكُمْ ثُمَّ تَدْعُونَ فَلَا يُسْتَجَابُ لَكُمْ . ثُمَّ قَالَ‏ : يَا بَنِي عَبْدِ الْمُطَّلِبِ لَا أُلْفِيَنَّكُمْ تَخُوضُونَ دِمَاءَ الْمُسْلِمِينَ خَوْضاً تَقُولُونَ قُتِلَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ أَلَا لَا تَقْتُلُنَّ بِي إِلَّا قَاتِلِي انْظُرُوا إِذَا أَنَا مِتُّ مِنْ ضَرْبَتِهِ هَذِهِ فَاضْرِبُوهُ ضَرْبَةً بِضَرْبَةٍ وَ لَا تُمَثِّلُوا بِالرَّجُلِ فَإِنِّي سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ( صلى الله عليه وآله ) يَقُولُ إِيَّاكُمْ وَ الْمُثْلَةَ وَ لَوْ بِالْكَلْبِ الْعَقُورِ .
ترجمه:
شما را به تقواى الهى سفارش مى‏نمايم، و اينكه دنيا را مجوييد گرچه دنيا شما را بجويد، و بر آنچه از دنيا از دستتان رفته متأسّف نباشيد. حق بگوييد، و براى ثواب الهى بكوشيد. دشمن ستمگر و يار ستمديده باشيد. شما و همه فرزندان و خاندانم و هر كه اين وصيتم به او مى‏رسد را به تقواى الهى، و نظم در زندگى، و اصلاح بين مردم سفارش مى‏كنم، چرا كه از جد شما (صلّى اللّه عليه و آله) شنيدم مى‏فرمود: «اصلاح ذات البين از عموم نماز و روزه بهتر است». خدا را خدا را در باره يتيمان، آنان را گاهى سير و گاهى گرسنه مگذاريد، مباد كه در كنار شما تباه شوند. خدا را خدا را در رابطه با همسايگان، كه مورد سفارش پيامبر شمايند، پيوسته به آنان سفارش داشت تا جايى كه گمان برديم ميراث برشان خواهد ساخت خدا را خدا را در باره قرآن، نيايد كه ديگران در عمل به آن از شما پيشى جويند. خدا را خدا را در باره نماز، كه نماز عمود دين شماست. خدا را خدا را در باره خانه پروردگارتان، تا وقتى هستيد آنجا را خالى مگذاريد، كه اگر خالى گذاشته شود از كيفر حق مهلت نيابيد. خدا را خدا را در باره جهاد با اموال و جان و زبانتان در راه خدا. بر شما باد به پيوند با هم و بخشش مال به يكديگر، و بپرهيزيد از دورى و قطع رابطه با هم. امر به معروف و نهى از منكر را وانگذاريد، كه بد كارانتان‏ بر شما مسلّط شوند، آن گاه دعا كنيد و به اجابت نرسد. سپس فرمود: اى فرزندان عبد المطلب، نيابم شما را كه به بهانه كشته شدن من در خون مسلمانان فرو افتيد و گوييد: امير المؤمنين كشته شد، امير المؤمنين كشته شد معلومتان باد كه فقط قاتلم بايد قصاص شود. ملاحظه نماييد هرگاه من از اين ضربت او از دنيا رفتم تنها او را يك ضربت بزنيد، و گوش و بينى و اعضاى او را قطع مكنيد، كه من از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله شنيدم مى‏فرمود: «از مثله كردن دورى كنيد هر چند در باره سگ گاز گيرنده باشد»
لینک ثابت
امیرالمؤمنین(علیه السلام) مصداق مجاهد در راه خدا

امیرالمؤمنین علیه‌الصّلاةوالسّلام، اعجوبه‌ی خلقت است. مسلمان درجه‌ی اوّل است. تالی‌تلوّ نبیّ‌اکرم است. مقامات او در آسمانها معروفتر است تا در زمین.(1) مریدان و محبّین او در بین ملائکه‌ی آسمانها بیشترند تا در بین انسانها. این انسانِ متّصل به ملکوت؛ این عارف به همه‌ی معارف عالیه و راقیه‌ی الهی؛ این مجاهد درجه‌ی اوّل فی‌سبیل‌اللَّه که «جاهد فی اللَّه حقّ جهاده»(2) همان‌طور که شایسته‌ی جهاد بود، در همه‌ی مراحل زندگی، جهاد کرد آن زاهد درجه‌ی یک، سیاستمدار درجه‌ی یک، زمامدار درجه‌ی یک، انسانی با این خصوصیات والا، از دنیا می‌رود. وقتِ او تنگ است و آن بزرگوار، این ضیق وقت را پیش از ضربت خوردن هم می‌دانست. ضربت که زدند، معلوم شد.ساعتهای آخر عمر را می‌گذرانَد و می‌خواهد به فرزندانش، به اهل کوفه، به مسلمانان سرگشته‌ی آن روزگار و به همه‌ی تاریخ، پیامی را خلاصه کند و بدهد.1372/12/13

1 )
الاحتجاج، احمد بن على طبرسى‏ ج 1   ص 40 ؛
بحارالأنوار، علامه مجلسی، ج 9 ، ص 286 ؛
تفسير الإمام‏ العسكری، ص 452 ؛

... و كان رسول الله ص يقول فی بعض أحاديثه إن الملائكة أشرفها عند الله أشدها لعلی بن أبی طالب ع حبا و إنه قسم الملائكة فيما بينها و الذی شرف عليا على جميع الورى بعد محمد المصطفى و يقول مرة إن ملائكة السماوات و الحجب ليشتاقون إلى رؤية علی بن أبی طالب ع كما تشتاق الوالدة الشفيقة إلى ولدها البار الشفيق‏ ...
ترجمه:
... و همچنين رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله مى‏فرمود: شريفترين ملائكه نزد خدا كسى است كه بيشتر اظهار محبّت در باره على مى‏كند. و سوگند ملائكه در ميان خودشان اين جمله است: «سوگند به آنكه على را پس از محمّد بر جميع خلائق شرافت بخشيد». و باز مى‏فرمود: فرشتگان آسمان و پرده‏ها اشتياق شديدى به زيارت على بن- أبى طالب دارند، چنان كه مادر مهربان علاقمند به ديدن اولاد صالح خود است... ‏
2 )
كامل‏الزيارات ، ابن قولويه قمى‏ ص  39 
مصباح‏المتهجد ، شیخ طوسی ص 738 
المصباح‏للكفعمی ، ابراهيم بن على عاملى كفعمى‏ ص  480
 بحارالأنوار ، علامه مجلسی ج  99 ص  176

زار زين العابدين علی بن الحسين ع قبر أمير المؤمنين علی بن أبی طالب ع و وقف على القبر فبكى ثم قال السلام عليك يا أمير المؤمنين و رحمة الله و بركاته السلام عليك يا أمين الله فی أرضه و حجته على عباده [السلام عليك يا أمير المؤمنين‏] أشهد أنك جاهدت فی الله حق جهاده و عملت بكتابه و اتبعت سنن نبيه ص حتى دعاك الله إلى جواره و قبضك إليه باختياره و ألزم أعداءك الحجة فی قتلهم إياك مع ما لك من الحج البالغة على جميع خلقه اللهم فاجعل نفسی مطمئنة بقدرك راضية بقضائك مولعة بذكرك و دعائك محبة لصفوة أوليائك محبوبة فی أرضك و سمائك صابرة على نزول بلائك شاكرة لفواضل نعمائك ذاكرة لسوابغ آلائك مشتاقة إلى فرحة لقائك متزودة التقوى ليوم جزائك مستنة بسنن أوليائك [أنبيائك‏] مفارقة لأخلاق أعدائك مشغولة عن الدنيا بحمدك و ثنائك ثم وضع خده على القبر و قال اللهم إن قلوب المخبتين إليك والهة و سبل الراغبين إليك شارعة و أعلام القاصدين إليك واضحة و أفئدة العارفين منك فازعة و أصوات الداعين إليك صاعدة و أبواب الإجابة لهم مفتحة و دعوة من ناجاك مستجابة و توبة من أناب إليك مقبولة و عبرة من بكى من خوفك مرحومة و الإعانة لمن استعان بك موجودة و الإغاثة لمن استغاث بك مبذولة و عداتك لعبادك منجزة و زلل من استقالك مقالة و أعمال العاملين لديك محفوظة و أرزاقك إلى الخلائق من لدنك نازلة و عوائد المزيد لهم متواترة و ذنوب المستغفرين مغفورة و حوائج خلقك عندك مقضية و جوائز السائلين عندك موفورة و عوائد المزيد إليهم واصلة و موائد المستطعمين معدة و مناهل الظماء لديك مترعة اللهم فاستجب دعائی و اقبل ثنائی و أعطنی رجائی [جزائي‏] و اجمع بينی و بين أوليائی بحق محمد و علی و فاطمة و الحسن و الحسين ع إنك ولی نعمائی و منتهى رجائی و غاية مناي‏ فی منقلبی و مثوای أنت إلهی و سيدی و مولای اغفر لی و لأوليائنا و كف عنا أعداءنا و أشغلهم عن أذانا و أظهر كلمة الحق و اجعلها العليا و أدحض كلمة الباطل و اجعلها السفلى إنك على كل شي‏ء قدير
ترجمه:
ابو على احمد بن على بن مهدى مى‏گويد: ابو على بن صدقه رقّى برايم نقل نموده و گفت: على بن موسى عليه السّلام برايم نقل نموده و گفت: پدرم حضرت موسى بن جعفر عليهما السّلام از پدر بزرگوارش حضرت جعفر عليه السّلام نقل فرمود كه آن جناب فرمودند: حضرت زين العابدين عليه السّلام قبر امير المؤمنين على بن ابى طالب عليه السّلام را به اين كيفيّت زيارت كردند: ابتداء بالاى قبر توقّف نموده و فصلى گريسته و بعد از آن فرمودند: سلام بر تو اى امير مؤمنان و رحمت و بركات خداوند بر تو باد، سلام بر تو اى امين خدا در روى زمين و حجّتش بر بنده‏گان، سلام بر تو اى امير مؤمنان، شهادت مى‏دهم كه تو در راه خدا آن طور كه شايد و بايد جهاد نموده و به كتاب خدا عمل و سنن و احكام پيامبرش صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم را پيروى كردى تا حق تعالى تو را به جوار خودش خواند و به اختيار خويش قبض روحت فرمود و به واسطه كشتنت دشمنان را در حالى كه حجّت‏ها و براهين بالغه الهى بر جميع خلايق در دست تو بود حق تعالى بر دشمنان اتمام حجّت نمود، بار خدايا نفس من را به تقديرات خود مطمئن و به قضائت راضى و خشنود و به ياد و خواندنت حريص و نسبت به برگزيده‏گان از دوستانت محب و علاقه‏مند قرار بده، خداوندا من را در زمين و آسمانت محبوب ديگران نما و بر نزول بلاء و گرفتارى‏ها شكيبا و در مقابل نعمتهاى بزرگت شاكر و نسبت به نعمتهاى تامه و كامله‏ات ذاكر و متوجه و به سرور و شادى ملاقاتت مشتاق گردان. خداوندا تقوى و پرهيزكارى را زاد و توشه‏ام قرار بده براى روز جزايت، و مؤدّبم كن به آداب دوستانت و بر حذرم دار از اخلاق و سجاياى دشمنانت، خداوندا از تو مى‏خواهم كه بواسطه حمد و ستايشت از دنيا منصرفم نمائى. سپس آن حضرت صورت مبارك بر قبر نهاده و عرضه داشت: بار خدايا دل‏هاى خاشعين درگاهت واله تو است، و طرق و راه‏هاى مايلين به تو گشاده و باز و نشانه‏هاى قاصدين تو روشن و آشكار و دلهاى عارفين از تو به فزع آمده، و صداى خوانندگانت بلند و درهاى اجابت دعاهايشان گشوده و دعاى كسانى كه تو را مى‏خوانند مستجاب و توبه بازگشت‏كنندگان به تو پذيرفته مى‏باشد. بار خدايا اشگ گريه‏كنندگان از خوفت مورد ترحم تو واقع شده و كمك تو نسبت به آنان كه از تو طلب كمك كرده‏اند در خارج تحقق يافته و پناهت به پناهندگان به تو بذل و اعطاء گرديده و وعده‏هايت به بندگان تحقق پيدا كرده و لغزش ك
لینک ثابت
امیرالمومنین (علیه السلام) مصداق مجاهد در راه خدا

امیرالمؤمنین علیه‌الصّلاةوالسّلام، اعجوبه‌ی خلقت است. مسلمان درجه‌ی اوّل است. تالی‌تلوّ نبیّ‌اکرم است. مقامات او در آسمانها معروفتر است تا در زمین.(1) مریدان و محبّین او در بین ملائکه‌ی آسمانها بیشترند تا در بین انسانها. این انسانِ متّصل به ملکوت؛ این عارف به همه‌ی معارف عالیه و راقیه‌ی الهی؛ این مجاهد درجه‌ی اوّل فی‌سبیل‌اللَّه که «جاهد فی اللَّه حقّ جهاده»(2) همان‌طور که شایسته‌ی جهاد بود، در همه‌ی مراحل زندگی، جهاد کرد آن زاهد درجه‌ی یک، سیاستمدار درجه‌ی یک، زمامدار درجه‌ی یک، انسانی با این خصوصیات والا، از دنیا می‌رود. وقتِ او تنگ است و آن بزرگوار، این ضیق وقت را پیش از ضربت خوردن هم می‌دانست. ضربت که زدند، معلوم شد.ساعتهای آخر عمر را می‌گذرانَد و می‌خواهد به فرزندانش، به اهل کوفه، به مسلمانان سرگشته‌ی آن روزگار و به همه‌ی تاریخ، پیامی را خلاصه کند و بدهد.1372/12/13

1 )
الاحتجاج، احمد بن على طبرسى‏ج 1   ص 43 
بحارالأنوار، علامه مجلسی، ج 9 ، ص 286 
تفسير الإمام‏ العسكری، ص 452

إن الملائكة أشرفها عند الله أشدها لعلی بن أبی طالب ع حبا و إنه قسم الملائكة فيما بينها و الذی شرف عليا على جميع الورى بعد محمد المصطفى و يقول مرة إن ملائكة السماوات و الحجب ليشتاقون إلى رؤية علی بن أبی طالب ع كما تشتاق الوالدة الشفيقة إلى ولدها البار الشفيق‏
ترجمه:
2 ) سوره مبارکه الحج آیه 78
وَجاهِدوا فِي اللَّهِ حَقَّ جِهادِهِ ۚ هُوَ اجتَباكُم وَما جَعَلَ عَلَيكُم فِي الدّينِ مِن حَرَجٍ ۚ مِلَّةَ أَبيكُم إِبراهيمَ ۚ هُوَ سَمّاكُمُ المُسلِمينَ مِن قَبلُ وَفي هٰذا لِيَكونَ الرَّسولُ شَهيدًا عَلَيكُم وَتَكونوا شُهَداءَ عَلَى النّاسِ ۚ فَأَقيمُوا الصَّلاةَ وَآتُوا الزَّكاةَ وَاعتَصِموا بِاللَّهِ هُوَ مَولاكُم ۖ فَنِعمَ المَولىٰ وَنِعمَ النَّصيرُ
ترجمه:
و در راه خدا جهاد کنید، و حقّ جهادش را ادا نمایید! او شما را برگزید، و در دین (اسلام) کار سنگین و سختی بر شما قرار ندارد؛ از آیین پدرتان ابراهیم پیروی کنید؛ خداوند شما را در کتابهای پیشین و در این کتاب آسمانی «مسلمان» نامید، تا پیامبر گواه بر شما باشد، و شما گواهان بر مردم! پس نماز را برپا دارید، و زکات را بدهید، و به خدا تمسّک جویید، که او مولا و سرپرست شماست! چه مولای خوب، و چه یاور شایسته‌ای!
لینک ثابت
حضرت علی (علیه‌السلام), ظلم‌‏ستیزی, تسلیم ظلم شدن, ظلم‌پذیری, برخورد با ظالم, استکبارستیزی, ایستادگی مقابل استکبار

بشریت بعد از امیرالمؤمنین علیه‌السلام، تا امروز، به سبب نگرفتن گریبان ستمكاران، بدبخت و روسیاه شد.1372/12/13
لینک ثابت
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی