newspart/index2
جامعه اسلامی / جامعه/زندگی اجتماعی
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحه‌ی قبلی اینجا کلیک کنید.
جامعه اسلامی

در نظامهای سرمایه‏داری، اساس، رشد اقتصادی و شكوفایی اقتصادی و ازدیاد و تولید ثروت است. هركه بیشتر و بهتر تولید ثروت كند، او مقدّم است. آنجا مسئله این نیست كه تبعیض یا فاصله پیش آید. فاصله در درآمدها و نداشتن رفاهِ جمع كثیری از مردم، نگرانی نظام سرمایه‏داری نیست. در نظام سرمایه‏داری، حتی تدابیری كه ثروت را تقسیم كند، از نظر نظام سرمایه‏داری، تدابیر منفی و مردودی است. نظام سرمایه‏داری می‏گوید: «معنی ندارد كه ما بگوییم ثروت جمع كنید تا آن را از شما بگیریم تقسیم كنیم! این معنی ندارد. اینكه شكوفایی نخواهد شد!» نظام اسلامی‏ این‏گونه نیست. نظام اسلامی معتقد به یك جامعه‏ی ثروتمند است، نه یك جامعه‏ی فقیر و عقب‏مانده. معتقد به رشد اقتصادی است؛ ولی رشد اقتصادی برای عدالت اجتماعی و برای رفاه عمومی، مسأله‏ی اوّل نیست. آنچه در درجه‏ی اوّل است، این است كه فقیر در جامعه‏ نباشد؛ محروم نباشد؛ تبعیض در استفاده از امكانات عمومی نباشد. هركس برای خودش امكاناتی فراهم كرد، متعلّق به خود اوست. اما آنچه كه عمومی است مثل فرصتها و امكانات متعلّق به همه‏ی كشور است و باید در این‏ها تبعیضی وجود نداشته باشد. معنی ندارد كه یك نفر پای خود را بگذارد روی دوش مأمورین دولتی و با ترفند و خدای ناكرده با اعمال روشهای غلط، امتیاز بگیرد، رشدی افسانه‏ای بكند و بعد بگوید: «آقا، من ثروت را خودم به دست آورده‏ام.» در نظام اسلامی، چنین چیزی را نداریم. ثروتی كه بر پایه‏ی صحیحی نیست، از اصل نامشروع است.
ما با نظام سوسیالیستی هم، به همین اندازه فاصله داریم. نظام سوسیالیستی، فرصت را از مردم می‏گیرد؛ ابتكار و میدان را می‏گیرد؛ كار و تولید و ثروت و ابزار تولید و منابع عمده‏ی سرمایه و تولید را در دولت متمركز، و به آن متعلّق می‏كند. این، غلط اندر غلط است. در اسلام، چنین چیزی نداریم. نه آن را داریم، نه این را. هم آن غلط است، هم این. نظام اقتصاد اسلامی، درست است. این‏طور نیست كه نظام اقتصادی اسلامی، عبارت باشد از هرچه كه در هر دوره‏ای مصلحت باشد. نخیر! نظر شریف امام رضوان اللّه علیه هم این نبود. من خودم یك‏وقت از ایشان پرسیدم.
اسلام یك روش خاص خود دارد. مسلكی در مسائل اقتصادی جامعه‏ی اسلامی دارد و آن سلك را طی می‏كند. اساس سیاست كلّی اقتصادی كشور، عبارت است از رفاه عمومی و عدالت اجتماعی. البته ممكن است یك نفر با تلاش و استعدادِ بیشتر، بهره‏ی بیشتری برای خودش فراهم كند. این مانعی ندارد. اما در جامعه فقر نباید باشد. هدف برنامه‏ریزان باید این باشد. سازمان برنامه و برنامه‏ریزان كشور، با این سیاست كلّی و بر این اساس باید برنامه‏ریزی كنند.
در زمینه‏های فرهنگی هم عرض كنم: این دیگر مخصوص ما نیست. همه‏ی ملتهای زنده‏ی دنیا، بر این متّفقند كه اگر ملتی اجازه داد فرهنگ ملی‏اش پایمال تهاجم فرهنگهای بیگانه شود، آن ملت از دست رفته است. ملت غالب، ملتی است كه فرهنگش غالب است. غلبه‏ی فرهنگی است كه می‏تواند غلبه‏ی اقتصادی و سیاسی و امنیتی و نظامی و همه چیز را هم با خود به دنبال بیاورد.1372/05/12

لینک ثابت
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی