بعضی کسان گفتهاند «بعد از گذشت سالها از آغاز پیروزی، ارزشهای انقلاب بتدریج کمرنگ شده است.» این حرف، اگرچه شکل تحلیل دارد، اما در معنا نوعی خطدهی از طرف دشمن است. درست است که بعضی دوستان هم، آن را ناآگاهانه تکرار کردند؛ اما دشمن که روی این قضیه پافشاری کرده است و بازهم میکند، در حقیقت میخواهد یک چیز را در ذهنها مسجّل کند و آن اینکه، لازمهی فاصله گرفتن از مبدأ انقلاب، کمرنگ شدن ارزشهای انقلاب است.1372/03/19
لینک ثابت
خیلیها بودند که در اوّل انقلاب، هایوهویی میکردند؛ امّا بعد، در تجربههای اواسط انقلاب نتوانستند راه بیایند. یا خودشان کنار رفتند و یا جریان انقلاب آنها را کنار زد. آنچه که میماند «و أمّا ما ینفع الناس فیمکث فی الارض» آنکه بادوام است، آنکه کهنگی بردار نیست، آنکه روز به روز جوهر و درخشندگی خود را بیشتر نشان میدهد، همان حقایق و ارزشهای اسلامی و انقلابی است.
پس، این طور نباشد که بعضی باورشان بیاید که هرچه میگذرد، ما باید نسبت به ارزشهای انقلاب بیعلاقهتر، بیاهتمامتر، در حفظ آنها بیمبالاتتر و نسبت به استقرار آنها در جامعه، بیحسّاسیتتر شویم. نه؛ این طور نیست؛ عکس قضیه است.
زمانی که ما مثلًا سرگرم مسائل جنگ در جامعه هستیم، چیزهایی بهطور طبیعی ما را به سمت خودش جذب میکند. امّا وقتیکه برای خودسازی، درونسازی و جامعهسازی فراغت داریم، باید پایبندیِ ما به ارزشهای انقلاب و اسلام بیشتر باشد. استقرار ولایت الهی در جامعه، در آنجا که طعم شیرینِ ولایت الهی را چشیده است، باید روز به روز روشنتر، واضحتر، عمیقتر و ماندگارتر شود؛ همانگونه که در دوران پنجسالهی حکومت امیر المؤمنین، بهطور قطع و یقین میتوانیم بگوییم اینگونه بود.1372/03/19
لینک ثابت
امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه), تاریخ, نهضت امام خمینی
کاری که امام در این برهه از تاریخ توانست انجام دهد، گمان میکنم در طول تاریخِ بعد از اسلام، با این عظمت و این ابعاد، در هیچ جا سابقه نداشته است.1372/03/19
لینک ثابت
زندگی امیر المؤمنین را ببینید. آن روزی كه بایستی رها میكرد و مثل هستهی خرمایی از دهان بیرون میانداخت، این كار را كرد. آنوقتی كه احساس تكلیف بود برای تكلیف؛ نه برای چیز دیگری به سراغش رفت و آن را قبول كرد. احساس تكلیف كرد. برای حفظ دین و برای مقابله با دشمنانِ دین، دوران خلافتش را، تقریباً، به جنگ گذراند. اگر مسألهی هوای نفس و ملاحظات نفسانی بود، طورِ دیگری عمل میكرد. ملاحظات نفسانی نبود. آنوقتی هم كه میخواست جان خودش را در راه این هدف و این مقصود فدا كند، بازهم به آسانی فدا كرد.
این، صحنهی روشنی است كه تاریخ از زندگی امیر المؤمنین در مقابل ما ترسیم كرده است. از این روست كه به این شخصیت، در طول تاریخ، همیشه باعظمت نگاه شده است. شما خیال نكنید كه محبت به امیر المؤمنین، مخصوص شیعیان است. این طور نیست. در دنیای اسلام، امیر المؤمنین محبوبِ دلهاست و همه او را دوست میدارند. همه او را قبول دارند؛ مگر انسانهای ناسالمی، كه كم و معدود هستند. در دنیای خارج از اسلام هم، كسانی كه او را میشناسند، دوستش میدارند. این نیست، مگر به خاطر همین كه او توانست ولایت و ارادهی الهی را بر قلمرو وجود خود، قلمرو نفس خود در درجهی اوّل و بعد در محیط زندگی و در محیط حكومت، بهطور كامل مستقر كند.
ما امروز برای این حركت میكنیم، و هدف ما این است. مبادا در فهمِ هدف حكومت و نظامِ اسلامی، كسی دچار اشتباه شود! هدف، این است. فقط ابزارها با زمان امیر المؤمنین فرق كرده است؛ روشها فرق كرده است؛ دنیا فرق كرده است؛ خیلی از واسطهها فرق كرده است؛ اما هدفها فرق نكرده است. آن روز هم هدف امیر المؤمنین این بود كه جامعه را قلمرو ارادهی الهی كند كه مظهر اعلایِ آن، عدالت است. اینجا ما نباید خودمان را فریب بدهیم. آن جامعهای الهی است، كه در آن، عدالت باشد. و الّا، جامعهای كه در آن عدالت نبود؛ فاصلههای عمیقِ طبقاتی وجود داشت؛ عدم برخورداریِ یك جمع كثیر از مردم به سودِ برخورداریهای نابحقِ دیگران وجود داشت، این جامعه، اسلامی نیست. این جامعه، جامعهی علوی نیست. باید تلاش كنیم تا به آن جامعه برسیم.
این را هم از این طرف عرض كنیم: كسانی فوراً یك نقطه را پیدا نكنند و بگویند: «پس این حكومت و این نظام، نظام اسلامی نیست!» نظام اسلامی، نمونهی كاملش آن است كه امیر المؤمنین ترسیم كرده است و ما از زبان آن بزرگوار شنیده و شناختهایم. نمونهی منطقیاش آن نظامی است كه به سمت آن نمونهی كامل حركت میكند. كمااینكه در زمان خودِ امیر المؤمنین هم، آنچه كه بود، حركت به سمت آن نمونهی كامل بود. خودِ علی نمونهی كامل بود. اما آن جامعه و نظام را نمیشد بهعنوان نمونهی كامل معیّن كرد. هنوز نابسامانیها زیاد بود. امّا اگر حكومت آن بزرگوار ادامه پیدا میكرد، به آنجا میرسید.1372/03/19
لینک ثابت
ارزشهای انقلاب اسلامی, دشمنشناسی
بعضى کسان گفتهاند «بعد از گذشت سالها از آغاز پیروزى، ارزشهاى انقلاب بتدریج کمرنگ شده است.» این حرف، اگرچه شکل تحلیل دارد، اما در معنا نوعى خط دهى از طرف دشمن است.1372/03/19
لینک ثابت
حکومت امیرالمومنین (علیه السلام), حضرت علی (علیهالسلام)
هدف اميرالمومنين اين بود كه جامعه را قلمرو ارادهى الهى كند كه مظهر اعلاى آن، عدالت است.1372/03/19
لینک ثابت
عدالت, عدالت اجتماعی, جامعه اسلامی, اهداف نظام جمهوری اسلامی, آرمانهای اسلامی
جامعهاى که در آن عدالت نبود؛ فاصلههاى عمیق طبقاتى وجود داشت؛ عدم برخوردارى یک جمع کثیر از مردم به سود برخورداریهاى نابحق دیگران وجود داشت، این جامعه، اسلامى نیست.1372/03/19
لینک ثابت
عدالت, عدالتخواهی, استقرار عدالت, شکست ابرقدرتها
مادام که در راه تحقق عدالت حرکت کنید، هیچ یک از قدرتهاى عالم نه امریکا و نه غیر امریکا قادر به این نخواهند بود که بتوانند بر شما فائق آیند و غالب شوند.1372/03/19
لینک ثابت
بدون شک روز «عید غدیر» اهمیت بسیاری دارد. در روایات ما وارد شده که عظمت این روز، حتی از روز «عید فطر» و روز «عید قربان» هم بیشتر است. نه اینکه از اهمیت آن دو عید عظیم اسلامی چیزی کم بشود، بلکه به خاطر اینکه این عید حاوی یک مضمون والاتر است. اهمیت این عیدی که طبق روایات ما برترین اعیاد است، در همین است که متضمن موضوع ولایت است. شاید بتوان گفت که هدف از همه زحماتی که پیغمبراکرم و بزرگان دین و انبیاء الهی علیهمالصّلاةوالسّلام، متحمّل شدهاند، استقرار ولایت الهی بوده است. گویا در روایتی از امام صادق علیهالصّلاةوالسّلام است که در مقام هدف جهاد فی سبیلاللَّه - مجموعه تلاشهایی که برای دین میشود - فرمودهاند: «لیخرج الناس من عبادة العبید الی عبادت اللَّه و من ولایت العبید الی ولایت اللَّه(1).» هدف این است که انسانها را از ولایت بندگان و بردگان - با معنای وسیعی که این کلمه دارد - خارج سازند و به ولایتاللَّه نائل کنند. منتها در موضوع عید غدیر، این نکته هم وجود دارد که در باب ولایت، دو قلمرو اساسی هست: یکی قلمرو نفس انسانی است که انسان بتواند اراده الهی را بر نفس خودش ولایت بدهد و نفس خود را داخل ولایت اللَّه کند. این، آن قدم اوّل و اساسی است و تا این نشود، قدم دوم هم تحقّق پیدا نخواهد کرد.
جانب و مرحله دوم این است که محیط زندگی را در ولایتاللَّه داخل کند. یعنی جامعه، با ولایت الهی حرکت کند. هیچ ولایتی - ولایت پول، ولایت قوم و قبیله، ولایت زور، ولایت سنّتها و آداب و عادات غلط - نتواند مانع از ولایتاللَّه شود و در مقابلولایتاللَّه عرض اندام کند.
آن نکتهای که عرض کردم بالخصوص در این روز وجود دارد، این است که کسی که در این روز معرّفی شده؛ یعنی وجود مقدّس امیرالمؤمنین، مولای متقیان سلاماللَّهعلیه، درهر دو منطقه ولایت، یک الگو و شخصیت ممتاز است. هم در ولایت برنفس خود و به مهار کشیدن نفس خود - که عرض کردیم این همان بخش اصلی است - و هم در الگویی که او برای حکومت اسلامی و ولایت الهی از خود نشان داد و تثبیت کرد، در تاریخ نمونهای است که هرکس بخواهد ولایت الهی را بشناسد، نمونه اَتَمّ و الگویش آنجاست. آنچه امروز برای ما به عنوان درس باید مطرح شود - بخصوص که جلسه ما عمدتاً از کسانی متشکّل است که بهنحوی در نظام ولایت اسلامی مسؤولیت و دخالت و شأنی دارند - این است که در این دو منطقه ولایت که مولا و محبوب ما علی بن ابیطالب علیهالصّلاةوالسّلام، در آن درخشیده، و کلمه کلمه سخن او و قدم قدم حرکات او میتواند برای هرکس درس باشد، حقیقتاً مشغول تلاش و مجاهدت شویم.
یک مسأله، مسأله استقرار ولایتاللَّه در جامعه است. البته این ولایت، در دنیای امروز، دشمنان زیادی دارد که صریحاً با آن دشمنی میکنند. از روز اوّل هم داشت؛ مخصوص امروز نیست. علّت آن هم معلوم است که چرا دنیا با جامعهای که براساس قیمومت و ولایت و حکومت الهی میخواهد اداره شود، مخالف است؟ در اینباره صحبت شده است و همه چیز تقریباً روشن است.
طبیعتاً کسانی که پایهگذاران و پایههای چنین نظامی محسوب میشوند، باید سعی کنند هر ساعت از ساعات کار و تلاششان، نسبت به ساعات قبل، به آن الگوی اصلی نزدیکتر شود. این درسِ غدیراست برای ما.1372/03/19
لینک ثابت
بدون شک روز «عید غدیر» اهمیت بسیاری دارد. در روایات ما وارد شده که عظمت این روز، حتی از روز «عید فطر» و روز «عید قربان» هم بیشتر است. نه اینکه از اهمیت آن دو عید عظیم اسلامی چیزی کم بشود، بلکه به خاطر اینکه این عید حاوی یک مضمون والاتر است.1372/03/19
لینک ثابت
امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه)
در زمان خودِ ما کسی که اخلاص بر وجود او، بر همه حرکات و سکناتش - تا آنجایی که فهمیدیم و شناختیم - حاکم بود، امامِ بزرگوارمان بود. البته بین امام ما و امیرالمؤمنین، فاصله از زمین تا آسمان است. خودِ آن بزرگوار هم، همیشه میگفت که ما کجا میتوانیم مقام والای علی بن ابی طالب علیهالصّلاةوالسّلام را با کسی مقایسه یا حتی تصوّر کنیم! این امری بدیهی است. اما انسانی که تلاش میکند، تمرین میکند، این ریاضت را به خود میدهد که تلاشش برای خدا باشد، ببینید منشأ چه آثاری میشود! کاری که امام در این برهه از تاریخ توانست انجام دهد، گمان میکنم در طول تاریخِ بعد از اسلام، با این عظمت و این ابعاد، در هیچ جا سابقه نداشته است. مصلحین زیاد بودند، گویندگانِ حق زیاد بودند، مجاهدین فیسبیلاللَّه زیاد بودند؛ اما آن انسانی که توانست این تحرّک و تحوّل عظیم را در دنیا، به نام خدا، به نام دین، به نام ارزشهای معنوی و الهی، آن هم دردنیایی که مالامال از انگیزههای مادّی است، به وجود آورد، او بود. غیر از او، ما کس دیگری را نمیشناسیم. این، به برکتِ اخلاصش بود. او برای خاطر خدا اقدام میکرد و برای خاطر خدا حرف میزد. وقتی آنچه که انسان میگوید و عمل و قبول مسؤولیت میکند، برای خدا باشد، کارها هم برانسان آسان خواهد شد. چون برای خداست، نفْس انسان، در آن، تأثیر و دخالتی ندارد. انگیزههای نفسانی، در آن طیف و میدان، حضور ندارند. لذاست که قبول مسئولیتْ آسان است، رها کردن مسئولیتْ آسان است، اقدام کردنْ آسان است، گفتنِ آنچه که باید گفت، آسان است، نگفتنِ آنچه که نباید گفت، آسان است، تصمیم گرفتن، آسان است، نوشیدنِ جامِ زهر، آسان است، مقابله با همه دنیا، آسان است، روبهرو شدن با ابرقدرتها، آسان است.1372/03/19
لینک ثابت
امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه)
در زمان خودِ ما کسی که اخلاص بر وجود او، بر همه حرکات و سکناتش حاکم بود، امامِ بزرگوارمان بود1372/03/19
لینک ثابت
امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه)
انسانی که توانست تحوّل عظیم را در دنیا، به نام خدا، به نام دین، به نام ارزشهای معنوی و الهی، آن هم دردنیایی که مالامال از انگیزههای مادّی است، به وجود آورد، امام بود.1372/03/19
لینک ثابت
بدون شک روز «عید غدیر» اهمیت بسیاری دارد. در روایات ما وارد شده که عظمت این روز، حتی از روز «عید فطر» و روز «عید قربان» هم بیشتر است. نه اینکه از اهمیت آن دو عید عظیم اسلامی چیزی کم بشود، بلکه به خاطر اینکه این عید حاوی یک مضمون والاتر است. اهمیت این عیدی که طبق روایات ما برترین اعیاد است، در همین است که متضمن موضوع ولایت است. شاید بتوان گفت که هدف از همه زحماتی که پیغمبراکرم و بزرگان دین و انبیاء الهی علیهمالصّلاةوالسّلام، متحمّل شدهاند، استقرار ولایت الهی بوده است. گویا در روایتی از امام صادق علیهالصّلاةوالسّلام است که در مقام هدف جهاد فی سبیلاللَّه - مجموعه تلاشهایی که برای دین میشود - فرمودهاند: «لیخرج الناس من عبادة العبید الی عبادت اللَّه و من ولایت العبید الی ولایت اللَّه.» هدف این است که انسانها را از ولایت بندگان و بردگان - با معنای وسیعی که این کلمه دارد - خارج سازند و به ولایتاللَّه نائل کنند. منتها در موضوع عید غدیر، این نکته هم وجود دارد که در باب ولایت، دو قلمرو اساسی هست: یکی قلمرو نفس انسانی است که انسان بتواند اراده الهی را بر نفس خودش ولایت بدهد و نفس خود را داخل ولایت اللَّه کند. این، آن قدم اوّل و اساسی است و تا این نشود، قدم دوم هم تحقّق پیدا نخواهد کرد.1372/03/19
لینک ثابت
درخشندگی روزافزون حقایق و ارزشهای اسلامی و انقلابی
چیزهایی از خواصِ هنگامِ پیدایش انقلاب است که آنها البته ضعیف خواهد شد. و بتدریج هم ممکن است از بین برود. چیز مهمی هم نیست. شما وقتی به یک دوست قدیمی یا فرزند دلبندتان میرسید که از سفر برگشته است، در آغازِ دیدار، قاعدتاً هیجانات عاطفی شدید دارید. اما این هیجانات، کمکم فرو مینشیند. با این همه، معنایش این نیست که شما محبّتتان به آن شخص، یا قضاوتتان نسبت به او، یا عُلقه مابین شما و او، بتدریج ضعیف میگردد، یا احساسِ پدرىِ شما کم میشود. ارزشها و اصالتها نمیتواند بتدریج کمرنگ شود. بهعکس، ارزشها بتدریج باید پررنگتر، نمایانتر، روشنتر و در ذهنها راسختر شود و میشود.
خیلیها بودند که در اوّل انقلاب، هایوهویی میکردند؛ امّا بعد، در تجربههای اواسط انقلاب نتوانستند راه بیایند. یا خودشان کنار رفتند و یا جریان انقلاب آنها را کنار زد. آنچه که میماند - «و أمّا ما ینفع الناس فیمکث فی الارض(1)» - آنکه بادوام است، آنکه کهنگی بردار نیست، آنکه روزبهروز جوهر و درخشندگی خود را بیشتر نشان میدهد، همان حقایق و ارزشهای اسلامی و انقلابی است.
پس، این طور نباشد که بعضی باورشان بیاید که هرچه میگذرد، ما باید نسبت به ارزشهای انقلاب بیعلاقهتر، بیاهتمامتر، در حفظ آنها بیمبالاتتر و نسبت به استقرار آنها در جامعه، بیحسّاسیتتر شویم. نه؛ این طور نیست؛ عکس قضیه است.1372/03/19
1 )
سوره مبارکه الرعد آیه 17
أَنزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَسالَت أَودِيَةٌ بِقَدَرِها فَاحتَمَلَ السَّيلُ زَبَدًا رابِيًا ۚ وَمِمّا يوقِدونَ عَلَيهِ فِي النّارِ ابتِغاءَ حِليَةٍ أَو مَتاعٍ زَبَدٌ مِثلُهُ ۚ كَذٰلِكَ يَضرِبُ اللَّهُ الحَقَّ وَالباطِلَ ۚ فَأَمَّا الزَّبَدُ فَيَذهَبُ جُفاءً ۖ وَأَمّا ما يَنفَعُ النّاسَ فَيَمكُثُ فِي الأَرضِ ۚ كَذٰلِكَ يَضرِبُ اللَّهُ الأَمثالَ
ترجمه:
خداوند از آسمان آبی فرستاد؛ و از هر درّه و رودخانهای به اندازه آنها سیلابی جاری شد؛ سپس سیل بر روی خود کفی حمل کرد؛ و از آنچه (در کورهها،) برای به دست آوردن زینت آلات یا وسایل زندگی، آتش روی آن روشن میکنند نیز کفهایی مانند آن به وجود میآید -خداوند، حق و باطل را چنین مثل میزند!- امّا کفها به بیرون پرتاب میشوند، ولی آنچه به مردم سود میرساند [= آب یا فلز خالص] در زمین میماند؛ خداوند اینچنین مثال میزند!
لینک ثابت
مسلط نشدن دشمن بر نظام اسلامی
این را هم از این طرف عرض کنیم: کسانی فوراً یک نقطه را پیدا نکنند و بگویند: «پس این حکومت و این نظام، نظام اسلامی نیست!» نظام اسلامی، نمونه کاملش آن است که امیرالمؤمنین ترسیم کرده است و ما از زبان آن بزرگوار شنیده و شناختهایم. نمونه منطقی اش آن نظامی است که به سمت آن نمونه کامل حرکت میکند. کما اینکه در زمان خودِ امیرالمؤمنین هم، آنچه که بود، حرکت به سمت آن نمونه کاملبود. خودِ علی نمونه کامل بود. اما آن جامعه و نظام را نمیشد بهعنوان نمونه کامل معیّن کرد. هنوز نابسامانیها زیاد بود. امّا اگر حکومت آن بزرگوار ادامه پیدامیکرد، به آنجا میرسید.
ما باید تلاش کنیم که خودمان را به آن الگو نزدیک نماییم. باید تلاش کنیم که نظام اسلامی را هم به آن نمونه کامل نزدیک کنیم. این، وظیفه ماست. مادام که در راه این وظیفه حرکت کنید، هیچ یک از قدرتهای عالم - نه امریکا و نه غیر امریکا - قادر به این نخواهند بود که بتوانند بر شما فائق آیند و غالب شوند. ممکن است ضربه بزنند، اذیّت کنند، موذیگری کنند - اینها هست. از دشمن که توقّع محبّت و ملاطفت نمیشود داشت! - اما، بر شما مسلّط و غالب نخواهند شد و نمیتوانند شمارا از حرکتتان به سمت کمال باز دارند. برشما علو پیدا نخواهند کرد. «وانتم الاعلون. » (1)1372/03/19
1 )
سوره مبارکه محمد آیه 35
فَلا تَهِنوا وَتَدعوا إِلَى السَّلمِ وَأَنتُمُ الأَعلَونَ وَاللَّهُ مَعَكُم وَلَن يَتِرَكُم أَعمالَكُم
ترجمه:
پس هرگز سست نشوید و (دشمنان را) به صلح (ذلّتبار) دعوت نکنید در حالی که شما برترید، و خداوند با شماست و چیزی از (ثواب) اعمالتان را کم نمیکند!
لینک ثابت