کارگران ما در حیات این انقلاب و این کشور مؤثر بودند. لابد مىدانید در اوّلِ انقلاب، براى اینکه کارخانههاى ما را به اعتصاب بکشانند چقدر سرمایهگذارى شد! ما در جریان بودیم. حالا نمىخواهم جزئیّات آن مسائل را در این جلسه بگویم؛ اینها مسائل ریزى است که در جاهاى دیگر و در فرصتهاى مخصوص باید بیان شود. بنده پیش از پیروزى انقلاب و در بحبوحه مبارزات، دیدم که عدّهاى قصد داشتند درِ کارخانهها را خشت بگذارند، تا وقتى جمهورى اسلامى تشکیل شد، این کارخانهها مطلقاً جواب ندهد! این نیّت را داشتند. اما چه کسى در مقابلشان مقاومت کرد؟ کارگران. من همان ایام به یک کارخانه رفتم - شاید کارگران آن کارخانه در همین جمعیت حضور داشته باشند و یا وقتى این دیدار پخش مىشود، بشنوند - در آن کارخانه، کمونیستها و چپها و بهاصطلاح و به قول خودشان «طرفداران طبقه کارگر»، به سر من ریختند براى اینکه بنده را نابود کنند؛ چون فهمیدند من به آنجا رفتهام که جلو خرابکاریهاى آنها را بگیرم. اما کارگران کارخانه، که چپها خیال مىکردند آنها را در مشت دارند، از من دفاع کردند. بعد هم که فرداى آن روز رفتیم، دیدیمهمه آنها را از کارخانه بیرون کردهاند.1372/02/15
لینک ثابت