دشمنشناسی انقلاب اسلامی ایران، پس از پیروزی خود، از یک طرف به مبارزان دنیا امیدداد و دلهای غیرتمندانی را که میخواستند با ظلم و جور و نامردمی در هر نقطهی عالم مبارزه کنند زنده کرد و از طرف دیگر، هویت اسلامی را به ملتهای مسلمان برگرداند. در این هیچ شکی نیست. این تأثیر مثبتی بود که انقلاب اسلامی در همه جای دنیا گذاشت. اما همزمان با این تأثیر، یک تأثیر دیگری هم در دنیا به جا نهاد و آن این بود که دشمنان جبههی اسلام را بیدار کرد و به آنان تجربه داد! دشمن کیست؟ جبههی ضد اسلامی است؛ استکبار است؛ همان که ما به آن «استکبار» میگوییم؛ قدرتهای مسلط عالم. یک روز مظهر استکبار، امریکا و شوروی بودند. امروز که شوروی نیست، امریکا در رأس استکبار قرار گرفته است. قدرتهای مرتجع، قدرتهای ضد مردمی، قدرتهای متجاوز، قدرتهایی که ملتهای ضعیف را در مشت خود میخواهند و دنیا را متعلق به خود میدانند، همه در جبههی استکبار ثبت نام کردهاند و اسلام و انقلاب اسلامی با اینها روبهروست. اینها بعد از انقلاب اسلامی، مجرب شدند و تجربه پیدا کردند. وقتی انقلاب اسلامی پیش آمد، استکبار هیچ تجربهای نسبت به حرکتهای عظیم اسلامی نداشت. در گذشته حرکتهای نامنسجمی پیش آمده بود؛ اما این انقلاب و این مبارزه، واقعه و حرکت عظیمی بود که استکبار در مقابلش غافلگیر شد. 1371/11/18
وحدت کلمه ملت ایران، به برکت دین و هشیاری و وحدت کلمه، توانسته است تا امروز از همهی موانع بگذرد. مواظب باشید و این هشیاری را حفظ کنید. این هشیاری که از اعتقاد و ایمان دینی سرچشمه میگیرد، ما را به نکاتی از جمله «وحدت کلمه» توجه میدهد. این هشیاری را باید با همهی وجود و با همهی قدرت حفظ کنید. دشمنان ما بدانند که ملت ایران به برکت تعلیمات دینی، همچنان که در طول این راه از تهدید دشمن نترسیده است، امروز هم از تهدید و اشتلم آنان نمیهراسد. قدرتمندان، دنیا را پر از ظلم میخواهند. گرچه به زبان نمیآورند؛ اما عملشان گواه آن است. ظلم میکنند، برای اینکه منافع خودشان را تأمین کنند. ما با ظلم و قلدری مخالفیم. 1371/11/18
آبروی روحانیت مردم ما همیشه قداستی برای روحانیت قائل بودهاند و بحمداللَّه، امروز هم قائلند. مردم، روحانیت را مجموعهای پاک و سالم و قابل اعتماد میدانند. میبینیم دشمن، از تجربههای خود در این زمینه، استفاده میکند. دشمن میفهمد که باید روحانیت را در چشم مردم، از حیثیت و اعتبار انداخت. همهی تلاششان این است! تبلیغات میکنند، دروغ میگویند، اگر مسأله کوچکی را در جایی پیدا کنند، چندین برابر بزرگ میکنند و برای اینکه روحانیت را از چشم مردم بیندازند، خوبیها و گذشتها و فداکاریها را نمیگویند. علم و دانش روحانیت را انکار میکنند و تقوای آنها را منکر میشوند؛ همچنان که پنجاه سال، در دوران رژیم پهلوی هم از این کارها میشد. روحانیت، که مجموعهای علمی و تقوایی است، به وسیله بلندگوهای رژیم پهلوی، فاقد علم و تقوا معرفی شده بود. امروز هم همان تبلیغ کذا انجام میگیرد. اینها مجموعه کارهایی است که دشمن انجام میدهد.1371/11/18
هویت اسلامی انقلاب اسلامی ایران، پس از پیروزی خود، از یک طرف به مبارزان دنیا امیدداد و دلهای غیرتمندانی را که میخواستند با ظلم و جور و نامردمی در هر نقطهی عالم مبارزه کنند زنده کرد و از طرف دیگر، هویت اسلامی را به ملتهای مسلمان برگرداند. در این هیچ شکی نیست. این تأثیر مثبتی بود که انقلاب اسلامی در همه جای دنیا گذاشت. اما همزمان با این تأثیر، یک تأثیر دیگری هم در دنیا به جا نهاد و آن این بود که دشمنان جبههی اسلام را بیدار کرد و به آنان تجربه داد! دشمن کیست؟ جبههی ضد اسلامی است؛ استکبار است؛ همان که ما به آن «استکبار» میگوییم؛ قدرتهای مسلط عالم. یک روز مظهر استکبار، امریکا و شوروی بودند. امروز که شوروی نیست، امریکا در رأس استکبار قرار گرفته است. قدرتهای مرتجع، قدرتهای ضد مردمی، قدرتهای متجاوز، قدرتهایی که ملتهای ضعیف را در مشت خود میخواهند و دنیا را متعلق به خود میدانند، همه در جبههی استکبار ثبت نام کردهاند و اسلام و انقلاب اسلامی با اینها روبهروست. اینها بعد از انقلاب اسلامی، مجرب شدند و تجربه پیدا کردند. وقتی انقلاب اسلامی پیش آمد، استکبار هیچ تجربهای نسبت به حرکتهای عظیم اسلامی نداشت. در گذشته حرکتهای نامنسجمی پیش آمده بود؛ اما این انقلاب و این مبارزه، واقعه و حرکت عظیمی بود که استکبار در مقابلش غافلگیر شد.1371/11/18
اسلام منهای روحانیت نقطهی دیگری که دشمن روی آن تلاش میکند، روحانیت است. روحانیون چون در بین مردم محبوبیت و نفوذ و شخصیت داشتند، توانستند در دوران اختناق، پیام مبارزه را تا اعماق جامعه پیش ببرند و همه را از نظرات امام مطلع کنند. روحانیت مبارز این کار را کرد. مردم، روحانیت را دوست میداشتهاند و به آنها اعتماد دارند. این اعتماد و ابراز محبت به روحانیون در کشور ما، یک سنت مربوط به طول قرنهاست. روحانیت اسلام در داخل کشور ما، متکی به مردم است و هیچ وقت وابسته به قدرتها نبوده است. امروز هم روحانیون به هیچ قدرتی وابسته نیستند و صددرصد مردمیاند. مردم ما همیشه قداستی برای روحانیت قائل بودهاند و بحمدالله، امروز هم قائلند. مردم، روحانیت را مجموعهای پاک و سالم و قابل اعتماد میدانند. میبینیم دشمن، از تجربههای خود در این زمینه، استفاده میکند. دشمن میفهمد که باید روحانیت را در چشم مردم، از حیثیت و اعتبار انداخت. همهی تلاششان این است! تبلیغات میکنند، دروغ میگویند، اگر مسأله کوچکی را در جایی پیدا کنند، چندین برابر بزرگ میکنند و برای اینکه روحانیت را از چشم مردم بیندازند، خوبیها و گذشتها و فداکاریها را نمیگویند. علم و دانش روحانیت را انکار میکنند و تقوای آنها را منکر میشوند؛ همچنان که پنجاه سال، در دوران رژیم پهلوی هم از این کارها میشد. روحانیت، که مجموعهای علمی و تقوایی است، به وسیله بلندگوهای رژیم پهلوی، فاقد علم و تقوا معرفی شده بود. امروز هم همان تبلیغ کذا انجام میگیرد. اینها مجموعه کارهایی است که دشمن انجام میدهد.1371/11/18
جوان, دشمنشناسی, حضور جوانان در صحنه انقلاب دشمن روی جوانان سرمایهگذاری میکند. در ایران اسلامی، جوانان ما در کورهی انقلاب، افرادی پارسا بار آمدند. پارسایی جوانان ما بینظیر یا لااقل کمنظیر است.1371/11/18
دموکراسی غربی نقطه دیگری که برای دشمن بسیار مهم است، موضوع مردمی بودن دولت و مجلس و مسئولان کشور است. در کشورهایی که مثلًا دمکراسی وجود دارد، اگر شما نگاه کنید، میبینید غالباً دولتمردان یا از سرمایهداران و یا وابسته به سرمایهدارانند و مجلسهایشان را غالباً افراد متنفذ، پولدار، قدرتمند و زور زوردار پر میکنند. در کشورهایی هم که دم از دمکراسی میزنند، وضع به همینگونه است. در کشورهای معروف و نام آشنای جهان، غالب کسانی که در رأس حکومتها قرار میگیرند از خانوادهها و قشرهای شناختهشدهی سیاسی، مالی، نظامی و یا اشخاص وابسته به طبقات دارای زروزورند. در ایران اسلامی اینگونه نیست. مجلس شورای اسلامی متکی به عناصری از متن مردم است. یک معلم، یک کشاورز، یک روحانی، یک پزشک، یک کاسب یا یک دانشجو، به یک منطقهی انتخاباتی رفته است و مردم او را شناختهاند، به او رأی دادهاند و به مجلس شورای اسلامی وارد شده است. دولت جمهوری اسلامی نیز همینطور است. کسانی که در رأس مسئولیتهای دولتی قرار دارند، افرادی هستند که عمر و جوانی خودشان را در مبارزات و سختیها و شداید گذراندهاند.1371/11/18
احساس مسئولیت نقطهی دومی که دشمن روی آن سرمایهگذاری میکند، جوانان است. در ایران اسلامی، جوانان ما در کورهی انقلاب، افرادی پارسا بار آمدند. پارسایی جوانان ما بینظیر یا لااقل کمنظیر است. بنده که نظیری برای آن سراغ ندارم! جوان بری از آلودگیهای مختلف و پاک از شهوات، وارد میدانهای خطر میشود؛ همه چیز را رها میکند؛ آسایش و راحتی را کنار میگذارد؛ به فکر حرکتی الهی است و احساس میکند بار مسئولیت بر دوش اوست. دشمن با چنین جوانی به شدت مخالف است. به همین سبب کوشش میکند تا جوانان ما پارسا نمانند. امروز باندها و دستهایی را میشناسیم که به شکل یک گروهک، میخواهند جوانان را فاسد کنند. البته ما با چنان باندها و دستهایی برخورد میکنیم و با آنها که نسل جوان را تهدید میکنند، شدیداً مبارزه خواهیم کرد.1371/11/18
تأثير انقلاب اسلامي در تغيير منش ماركسيستي در مبارزه به هويت مذهبي قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، وقتی جوانان و غیرتمندان یك ملت میخواستند مبارزهای را علیه ظلمی كه بر آن ملت و در منطقهی خودشان حاكم بود، آغاز كنند، به دنبال تفكرات چپ میرفتند. از چپیها الهام میگرفتند و از آنها جزوه و نوشته و دستورالعمل دریافت میكردند. هر جای دنیا كه نهضت یا مبارزهای علیه ظلم وجود داشت، شما میدیدید یك صبغهی چپ در آن هست، یا سعی میشد این صبغهی چپ به نحوی به آن داده شود. چنین تصور میشد كه بدون ارتباط و اتصال با یك تفكر یا با یك مكتب - كه آن هم مثلاً مكتب ماركسیزم بود نمیشود مبارزهای را سازماندهی و هدایت كرد و به پیروزی رساند! اما بعد از آنكه انقلاب اسلامی پیروز شد، دیدیم در هر نقطهی عالم كه یك حركت انقلابی و یا حركت غیورانهای در مقابل ظلم و جور انجام میشود، صبغهی مذهب پیدا میكند. حركتهای مذكور در كشورهای اسلامی، صبغهی اسلام به خود میگرفت و در كشورهای غیراسلامی، گرایش به یك مذهب دیگر را در خود داشت. ما حتی در اوایل پیروزی انقلاب، مبارزاتی را مشاهده كردیم كه قبل از آن، گرایشهایشان ماركسیستی بود؛ اما بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، نه اینكه آن گرایش ماركسیستی به كلی از بین برود، ولی یك رگهی مذهبی هم در آن به وجود آمد و یا یك عنصر مذهبی هم در آن وارد شد. این همه، از تأثیر پیروزی انقلاب اسلامی بود.1371/11/18