جامعهی اسلامی به این است که رفتارهای اسلامی، یا به معنای وسیعتر، احکام اسلامی هم وجود داشته باشد. حکم اسلامی، فقط بکن و نکن به صورت واجب نیست؛ بلکه بکنهای مستحب و نکنهای مکروه هم جزو احکام اسلامی است، که شامل رفتارها و خلقیات و نفسانیات ما میشود؛ ما باید به این طرف برویم. در جامعهی اسلامی دایما باید صیرورت و تحول وجود داشته باشد، تا در این تزریقات بیگانه یا رسوبات گذشته، افراد استحاله نشوند.1370/12/14
لینک ثابت
انفاق، حکمی اسلامی برای رفع فقر
ما دیده بودیم که بعضی از روشنفکران قبل از پیروزی انقلاب میگفتند چرا به سائل کمک میکنید! حتّی بعضی از افراد مذهبی هم تحت تأثیر آن فکر قرار گرفته بودند و میگفتند چرا به این فقرا کمک میکنید! غافل از اینکه این یک حکم الهی است؛ یعنی در حکومت حق هم باز یک جای خالی برای کمک به سائل و محروم باقی میماند؛ «و فی اموالهم حقّ للسّائل و المحروم».(1) شما بحمداللَّه بخش سازمانیِ این کار را به عهده گرفتهاید.البته اگر بخواهید حقیقتاً این کار به سامان واقعی برسد، باید کاری کنید که در مردم جوشش انفاق به وجود بیاید. اگرچه بودجهی دولت و کمک دولتی حتماً لازم است، و اگرچه همین کمکهای مراکزی مثل بنیاد مستضعفان و غیره لازم است - اینها پولهایی است که اصلاً برای همین کارهاست و باید صرف بشود - لیکن آن جوشش اصلی که مانع خشکیدنِ حتّی یک لحظهی جریان خواهد بود، اینها نیست؛ این است که جیبهای مردم به صندوق شما راهی پیدا کند.1370/12/14
لینک ثابت
افزایش یافتن حق انفاق به محرومین به نسبت افزایش درآمدها
بنابراین، روح انفاق و نیکوکاری بایستی در جامعه توسعه پیدا کند و جزو ایمان مردم بشود و هرکس بنا را بر این بگذارد که در اموالش - «و فی اموالهم حقّ للسّائل و المحروم» - واقعاً برای محرومان حق قائل باشد؛ یعنی این را حق آنها بر خودش بداند؛ تفضل خودش بر دیگران نداند؛ قرآن اینطوری میگوید؛ نمیگوید که شما به دیگری تفضل میکنید؛ میگوید او در مال شما حق دارد؛ «حقّ للسّائل و المحروم»(1) . در جای دیگر میفرماید: «حقّ معلوم. للسّائل والمحروم».(2) بههرحال، ما در جامعهی اسلامی باید این را به عنوان یک فرهنگ در بیاوریم.1370/12/14
لینک ثابت
ما دیده بودیم که بعضی از روشنفکران قبل از پیروزی انقلاب میگفتند چرا به سائل کمک میکنید! حتّی بعضی از افراد مذهبی هم تحت تأثیر آن فکر قرار گرفته بودند و میگفتند چرا به این فقرا کمک میکنید! غافل از اینکه این یک حکم الهی است؛ یعنی در حکومت حق هم باز یک جای خالی برای کمک به سائل و محروم باقی میماند؛ «و فی اموالهم حقّ للسّائل و المحروم».1370/12/14
لینک ثابت
در برنامههای اقتصادی دولت، آن نقطه ضعفی که خیلی زود به چشم انسان میآید، این است که از لحظهی شروع مقدمات، تا وقتیکه دولت بخواهد به نتایج مورد نظر خودش برسد، در اواسط کار، به ضعفای جامعه خیلی سخت میگذرد؛ این کاملًا محسوس است. اگرچه الآن وفور هست، اما وفور همراه با گرانی است. تا وقتیکه سیاستهای اقتصادی دولت به ثمر برسد و عرضه و تقاضا به نقطهی تعادل نزدیک شود و همه بتوانند به نحو صحیحی از تولیدات استفاده کنند، شاید فاصلهیی وجود داشته باشد. در این بین راه، آن قشرهایی که علیالعجاله صدمه میخورند، قشرهای ضعیف و افراد کمدرآمدند؛ که متأسفانه تعدادشان هم زیاد است. الآن وقتی میخواهند اسم اقشار کمدرآمد را بیاورند، قشر کارمندان و کارگران را مطرح میکنند که واقعاً هم ضعیف هستند اما انسان وقتی به متن جامعه میرود، میبیند که در خود تهران و شهرهای بزرگ حالا چه برسد به جاهای دوردست انصافاً افراد ضعیف زیادند؛ کسبهی ضعیف، دستفروشان، مشتغلان به مشاغل کماهمیت و احیاناً کاذب، خانوادههای پُرجمعیت و کمدرآمد، و محرومیتهای بسیار بالا؛ واقعاً اینها در جامعهی ما وجود دارد و همهی اینها برخلاف مقاصد انقلاب است؛ اصلًا انقلاب برای این بود که اینها برداشته و برافکنده بشود. من میدانم که برای رسیدن به آن مقصود، راههای طولانییی را باید طی کرد.1370/12/14
لینک ثابت
جامعهی اسلامی به این است که رفتارهای اسلامی، یا به معنای وسیعتر، احکام اسلامی هم وجود داشته باشد. حکم اسلامی، فقط بکن و نکن به صورت واجب نیست؛ بلکه بکنهای مستحب و نکنهای مکروه هم جزو احکام اسلامی است، که شامل رفتارها و خُلقیات و نفسانیات ما میشود؛ ما باید به این طرف برویم. در جامعهی اسلامی دایماً باید صیرورت و تحول وجود داشته باشد، تا در این تزریقات بیگانه یا رسوبات گذشته، افراد استحاله نشوند.1370/12/14
لینک ثابت
وجود فقر در جامعه حکومت نبی اکرم(ص)
الان وقتی میخواهند اسم اقشار کمدرآمد را بیاورند، قشر کارمندان و کارگران را مطرح میکنند - که واقعاً هم ضعیف هستند - اما انسان وقتی به متن جامعه میرود، میبیند که در خود تهران و شهرهای بزرگ - حالا چه برسد به جاهای دوردست - انصافاً افراد ضعیف زیادند؛ کسبهی ضعیف، دستفروشان، مشتغلان به مشاغل کماهمیت و احیاناً کاذب، خانوادههای پُرجمعیت و کمدرآمد، و محرومیتهای بسیار بالا؛ واقعاً اینها در جامعهی ما وجود دارد و همهی اینها برخلاف مقاصد انقلاب است؛ اصلاً انقلاب برای این بود که اینها برداشته و برافکنده بشود. من میدانم که برای رسیدن به آن مقصود، راههای طولانییی را باید طی کرد.
پس از تشکیل حکومت حقهی نبی اکرم (صلّی الله علیه و آله) و حتّی سالها بعد از آن بزرگوار که تا حدود زیادی همان خط و همان طریق در خطوط بارز جامعه رعایت میشد هنوز در جامعه افراد ضعیف و فقیر دیده میشدند؛ امیر المؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) را مشاهده میکنیم که به خانهی ایتام و فقرا میرفتند؛ کسانی که بچههاشان شب شام نداشتند و مادر با آب گرمی که روی چراغ گذاشته بود، آنها را سرگرم میکرد! این حوادث مربوط به چه سالهایی است؟ چقدر از انقلاب پیامبر گذشته بود؟ نزدیک به چهل سال از هجرت پیامبر گذشته بود و این حوادث اتفاق افتاده بود. البته روال، درست و صحیح است؛ حرکت، حرکت خوبی است؛ اما تا این حرکت به زوایا شمول پیدا کند و زوایا را بپوشاند، انسان واقعاً باید راهی طولانی را طی کند.1370/12/14
لینک ثابت
الآن در بعضی از كشورهای اسلامی سنت خوبی وجود دارد كه در تمام ماه رمضان، اغلب مساجد افطاری میدهند؛ یعنی هركس برود و وارد مسجد بشود، پذیرایی میشود. البته خانوادهها محروم میمانند؛ فقط مردان افطاری میخورند و برمیگردند! اگر بشود در اینجا هم همین سنت در خصوص افراد تحت پوشش شما رواج پیدا كند البته با حضور تمام افراد خانواده خوب است. در زمان رژیم گذشته، این ارتباطات معنوی، كم و یا منجمد شده بود؛ كه البته متأسفانه بقایایش همچنان باقی است. ما بایستی در دوران اسلامی، این ارتباطات را زنده كنیم.
امروز درآمدها با گذشته قابل مقایسه نیست؛ درآمدها از سابق خیلی بیشتر است. سابق كجا این همه درآمد بود؟ آیا این همه امكان درآمد بود؟ این كارخانهها و این وسایل مكانیزه نبود؛ طبعاً درآمدها خیلی محدود بود؛ درآمد یك فرد بود. امروز هر فردی ممكن است درآمد یك مجموعه یا شبیه یك مجموعه را داشته باشد؛ بنابراین درآمدها بیشتر است؛ به همین نسبت باید انفاقها بیشتر باشد. جامعه بزرگتر شده و سطح زندگیها هم بالا رفته است؛ هركس كه چیزی از این سطح عالی را نداشته باشد، قهراً فقیر است. بنابراین، روح انفاق و نیكوكاری بایستی در جامعه توسعه پیدا كند و جزو ایمان مردم بشود و هركس بنا را بر این بگذارد كه در اموالش «و فی اموالهم حقّ للسّائل و المحروم» واقعاً برای محرومان حق قائل باشد؛ یعنی این را حق آنها بر خودش بداند؛ تفضل خودش بر دیگران نداند؛ قرآن اینطوری میگوید؛ نمیگوید كه شما به دیگری تفضل میكنید؛ میگوید او در مال شما حق دارد؛ «حقّ للسّائل و المحروم». در جای دیگر میفرماید: «حقّ معلوم. للسّائل و المحروم». بههرحال، ما در جامعهی اسلامی باید این را به عنوان یك فرهنگ در بیاوریم.
جامعهی اسلامی به این است كه رفتارهای اسلامی، یا به معنای وسیعتر، احكام اسلامی هم وجود داشته باشد. حكم اسلامی، فقط بكن و نكن به صورت واجب نیست؛ بلكه بكنهای مستحب و نكنهای مكروه هم جزو احكام اسلامی است، كه شامل رفتارها و خُلقیات و نفسانیات ما میشود؛ ما باید به این طرف برویم. در جامعهی اسلامی دائماً باید صیرورت و تحول وجود داشته باشد، تا در این تزریقات بیگانه یا رسوبات گذشته، افراد استحاله نشوند.
بحمد اللّه شما موفقید. بنده از اینكه كمیتهی امداد هست و اینطور خوب كار میكند و در رأسش شما آقایانی هستید كه بحمد اللّه همیشه در همین فكرها و در همین كارها و در همین راهها بودهاید، حقیقتاً خوشحالم. اثر كار هم پیداست؛ اگر شماها نبودید، لا بد معلوم نبود كه اینطور بشود؛ بحمد اللّه حالا خیلی خوب است.1370/12/14
لینک ثابت
کمیته امداد حضرت امام خمینی(ره)
كمیتهی امداد یك دستگاه نمونه است؛ از جهت اینكه در آن، روح كار و حقیقت كار، بر اشكال ظاهری و سازماندهی و پرسنلگیری و كار اداری غلبه دارد؛1370/12/14
لینک ثابت
جامعه اسلامی, ثبات و تحول نظام اسلامی
در جامعهی اسلامی دایما باید صیرورت و تحول وجود داشته باشد، تا در این تزریقات بیگانه یا رسوبات گذشته، افراد استحاله نشوند.1370/12/14
لینک ثابت
جامعهی اسلامی به این است كه رفتارهای اسلامی، یا به معنای وسیعتر، احكام اسلامی هم وجود داشته باشد.1370/12/14
لینک ثابت
الان در بعضی از کشورهای اسلامی سنت خوبی وجود دارد که در تمام ماه رمضان، اغلب مساجد افطاری میدهند؛ یعنی هرکس برود و وارد مسجد بشود، پذیرایی میشود. البته خانوادهها محروم میمانند؛ فقط مردان افطاری میخورند و برمیگردند! اگر بشود در اینجا هم همین سنت در خصوص افراد تحت پوشش شما رواج پیدا کند - البته با حضور تمام افراد خانواده - خوب است. در زمان رژیم گذشته، این ارتباطات معنوی، کم و یا منجمد شده بود؛ که البته متأسفانه بقایایش همچنان باقی است. ما بایستی در دوران اسلامی، این ارتباطات را زنده کنیم.1370/12/14
لینک ثابت
ما دیده بودیم که بعضی از روشنفکران قبل از پیروزی انقلاب میگفتند چرا به سائل کمک میکنید! حتّی بعضی از افراد مذهبی هم تحت تأثیر آن فکر قرار گرفته بودند و میگفتند چرا به این فقرا کمک میکنید! غافل از اینکه این یک حکم الهی است؛ یعنی در حکومت حق هم باز یک جای خالی برای کمک به سائل و محروم باقی میماند؛ «و فی اموالهم حقّ للسّائل و المحروم». شما بحمداللَّه بخش سازمانیِ این کار را به عهده گرفتهاید.البته اگر بخواهید حقیقتاً این کار به سامان واقعی برسد، باید کاری کنید که در مردم جوشش انفاق به وجود بیاید. اگرچه بودجهی دولت و کمک دولتی حتماً لازم است، و اگرچه همین کمکهای مراکزی مثل بنیاد مستضعفان و غیره لازم است - اینها پولهایی است که اصلاً برای همین کارهاست و باید صرف بشود - لیکن آن جوشش اصلی که مانع خشکیدنِ حتّی یک لحظهی جریان خواهد بود، اینها نیست؛ این است که جیبهای مردم به صندوق شما راهی پیدا کند.1370/12/14
لینک ثابت
بنابراین، روح انفاق و نیکوکاری بایستی در جامعه توسعه پیدا کند و جزو ایمان مردم بشود و هرکس بنا را بر این بگذارد که در اموالش - «و فی اموالهم حقّ للسّائل و المحروم» - واقعاً برای محرومان حق قائل باشد؛ یعنی این را حق آنها بر خودش بداند؛ تفضل خودش بر دیگران نداند؛ قرآن اینطوری میگوید؛ نمیگوید که شما به دیگری تفضل میکنید؛ میگوید او در مال شما حق دارد؛ «حقّ للسّائل و المحروم» . در جای دیگر میفرماید: «حقّ معلوم. للسّائل والمحروم». بههرحال، ما در جامعهی اسلامی باید این را به عنوان یک فرهنگ در بیاوریم.1370/12/14
لینک ثابت
الان در بعضی از کشورهای اسلامی سنت خوبی وجود دارد که در تمام ماه رمضان، اغلب مساجد افطاری میدهند؛ یعنی هرکس برود و وارد مسجد بشود، پذیرایی میشود. البته خانوادهها محروم میمانند؛ فقط مردان افطاری میخورند و برمیگردند! اگر بشود در اینجا هم همین سنت در خصوص افراد تحت پوشش شما رواج پیدا کند -البته با حضور تمام افراد خانواده- خوب است. در زمان رژیم گذشته، این ارتباطات معنوی، کم و یا منجمد شده بود؛ که البته متأسفانه بقایایش همچنان باقی است. ما بایستی در دوران اسلامی، این ارتباطات را زنده کنیم.1370/12/14
لینک ثابت
روح انفاق و نیکوکاری بایستی در جامعه توسعه پیدا کند و جزو ایمان مردم بشود و هرکس بنا را بر این بگذارد که در اموالش - «و فی اموالهم حق للسائل و المحروم» - واقعا برای محرومان حق قائل باشد؛ یعنی این را حق آنها بر خودش بداند؛ تفضل خودش بر دیگران نداند؛ قرآن اینطوری میگوید؛ نمیگوید که شما به دیگری تفضل میکنید؛ میگوید او در مال شما حق دارد؛ «حق للسائل و المحروم» . در جای دیگر میفرماید: «حق معلوم. للسائل والمحروم». بههرحال، ما در جامعهی اسلامی باید این را به عنوان یک فرهنگ در بیاوریم.1370/12/14
لینک ثابت