مظلومیت همیشگی اهل بیت(ع)
دربارهی اهلبیت(علیهمالسّلام) هم مطلبی نمیگویم؛ جز اینکه عرض بکنم این بزرگواران همواره مظلوم بودند - «و لم نزل اهل البیت مظلومین»(1) - و همچنان مظلوم هستند؛ به خاطر اینکه برای بسیاری از مسلمین، معارفشان شناخته نیست و راهشان مشخص نمیباشد. این مسؤولیت به عهدهی ماست که هرچه میتوانیم، در جهت معرفی اهلبیت و روشن کردن راه آنها و متشکل کردن پیروان آنها و هدایت بچههای شیعی به سمت اهداف اهلبیت تلاش کنیم. ما خواستیم که این مجمع جهانی اهلبیت (علیهمالسّلام) در این طریق کار یک مرکز را بکند.1370/07/04
1 )
امالی، شیخ طوسی ص 566 ح 1174
بحارالانوار،علامه مجلسی : ج10 142 ح5
امام سجاد علیه السلام از امام حسن علیه السلام نقل می كند... أَيُّهَا النَّاسُ إِنِّی لَوْ قُمْتُ حَوْلًا فَحَوْلًا أَذْكُرُ الَّذِی أَعْطَانَا اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ خَصَّنَا بِهِ مِنَ الْفَضْلِ فِی كِتَابِهِ وَ عَلَى لِسَانِ نَبِيِّهِ ص لَمْ أُحْصِهِ وَ أَنَا ابْنُ النَّبِيِّ النَّذِيرِ الْبَشِيرِ وَ السِّرَاجِ الْمُنِيرِ الَّذِی جَعَلَهُ اللَّهُ رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ وَ أَبِی عَلِيٌّ ع وَلِيُّ الْمُؤْمِنِينَ وَ شَبِيهُ هَارُونَ وَ إِنَّ مُعَاوِيَةَ بْنَ صَخْرٍ زَعَمَ أَنِّی رَأَيْتُهُ لِلْخِلَافَةِ أَهْلًا وَ لَمْ أَرَ نَفْسِی لَهَا أَهْلًا فَكَذَبَ مُعَاوِيَةُ وَ ايْمُ اللَّهِ لَأَنَّا أَوْلَى النَّاسِ بِالنَّاسِ فِی كِتَابِ اللَّهِ وَ عَلَى لِسَانِ رَسُولِ اللَّهِ ص غَيْرَ أَنَّا لَمْ نَزَلْ أَهْلَ الْبَيْتِ مُخِيفِينَ مَظْلُومِينَ مُضْطَهِدِينَ مُنْذُ قُبِضَ رَسُولُ اللَّهِ فَاللَّهُ بَيْنَنَا وَ بَيْنَ مَنْ ظَلَمَنَا حَقَّنَا... »
ترجمه:
« مردم اگر من سالها پشت سر هم بايستم و براى شما امتيازات خود را كه خداوند بزرگ و بلندقدر به ما ارزانى داشته و ما را در بزرگی در كتابش و بر زبان پیامبرش(ص) خاص گردانیده، بيان كنم هرگز نتوانم به شماره آورم. من فرزند پیامبر بیم دهنده و مژده دهنده و كسی كه بسان چراغ درخشان است هستم. آن پيامبرى كه خداوند او را رحمت براى جهانيان قرار داد و پدرم على سرپرست مؤمنان و شبيه هارون است. و معاويه فرزند صخر خيال مىكند من او را شايسته خلافت مىدانم و خود را شايسته آن نمىدانم و معاویه دروغ مىگويد. به خدا سوگند من بنا به كتاب خدا و گفتار رسول خدا از جان مردم بر آنها مقدمترم. جز اينكه ما از زمان درگذشت پيامبر (ص) پيوسته بيمناك و مظلوم و ستم كشيده از دست ستمگرانيم. خداوند بين ما و ستمگرانمان حاكم خواهد بود »
لینک ثابت
ما برای اعتلای کلمهی اهلبیت باید کارهایی انجام بدهیم؛ اولاً باید خود اهلبیت را معرفی بکنیم، ثانیاً در جهت ترویج افکار آنها بکوشیم.1370/07/04
لینک ثابت
ترس استعمار از مکتب اهل بیت(علیهم السلام)
در مورد شعب اروپایی و یا جاهای دیگری که اشاره کردید، البته خوب است؛ لیکن من الان خائبم از اینکه در آنجا چنین چیزی ایجاد بشود؛ چون هیچ برنامهیی نداریم. اینها برای ایجاد سر و صدا خوب است. اگر آدم برنامهاش این باشد که سر و صدا ایجاد کند و جو تبلیغاتی به وجود بیاورد، البته خوب است که شعبهیی تأسیس بشود؛ لیکن الان معلوم نیست که این سر و صدا خیلی لازم باشد؛ حتّی در مواردی خیلی جایز باشد؛ چون حساسیتها روی مسائل مربوط به اهلبیت زیاد است؛ نه فقط از طریق اهل سنت، نه، اصلاً استعمار میداند که از کجا بترسد. حقیقتاً «المؤمن لا یلدغ من جحر مرّتین»(1)؛ اما کفار هم گاهی اوقات «لا یلدغون من جحر واحد»! آنها هم بالاخره فهمیدهاند که آنجایی که مکتب اهلبیت دارد، وضع چگونه است. آنها لبنان را میبینند، عراق را میبینند، همه جا را میبینند، ایران را هم دیدهاند. بنابراین، گمان نمیکنم که خالی از حساسیت باشد. شاید الان خیلی ضرورت نداشته باشد، لیکن در نهایت چارهیی نیست و باید انجام بشود.1370/07/04
1 )
صحیح بخاری، بخاری، ج 7 ص 103 ؛
صحیح مسلم، مسلم نیشابوری، ج8 ص 227 ؛
مسند ابن حنبل، احمد بن حنبل، ج2 ص 379 ؛
مشكاه الانوار، علی طبرسی، ص 551 ؛
بحارالانوار، علامه مجلسی، ج 19 ص 345 ؛
كنزالعمال ، متقی هندی، ج 1 ص 147 ح 723؛
« لایلدغ المومن من جحر واحدمرتین »
ترجمه:
پیامبر(ص) فرمودند: مؤمن از یك سوراخ دو بار گزیده نمی شود.
لینک ثابت
یکی از توطئههایی که امروز وجود دارد، جدا کردن شیعه از اهل بیت است. اصلًا میخواهند بگویند شیعیان به اهل بیت کاری ندارند؛ اینها خودشان را به اهل بیت چسباندهاند! محتوای «تحفه اثناعشریه» همین است. مؤلف، این کتاب را به نام ائمهی اثناعشر اسمگذاری کرده و میگوید: «سمّیته تحفة اثنی عشریّة تمسّکا بالأئمّة اثنی عشر». از همهی بزرگواران از امیر المؤمنین (علیهالسّلام) تا حضرت مهدی (عجّل الله تعالی فرجه) اسم میآورد؛ ولی میگوید ما با اینها سروکار نداریم اینها که ائمهی ما هستند ما با این شیعه سروکار داریم که خودشان را به اینها چسباندهاند! حرفهای اهل بیت را به عنوان حرفهای شیعه ذکر میکنند و سپس رد میکنند!
همهی اینها، کار متمرکز را در محیط شیعی ایجاب میکند. در محیط شیعی، بر اساس همان اخلاص و احساس مسئولیت، انصافاً خیلی کار شده است. در طول تاریخ، علمایی از قبیل «قاضی نور اللّه»ها و دیگران و دیگران نشستند و با مظلومیت کتابهایی نوشتند؛ خدای متعال هم به خاطر همان مظلومیت، برکت داده و منتشر شده است؛ لیکن گنجینهی ما خیلی قویتر از اینهاست.1370/07/04
لینک ثابت
الآن همین کتابهایی که جامعهی مدرّسین منتشر میکند، بااینکه کتابهای مهم و باارزشی است و ظاهراً هم خوب چاپ میشود، لیکن باز در آن استاندارد انتشار بینالمللی نیست؛ در حالی که ما دیگر بالاخره «سرائر» ابن ادریس (186) را ده بار که چاپ میکنیم؛ یکبار صد سال پیش چاپ شده بوده، حالا هم یکبار دیگر چاپ شده است. همین «سرائر» ابن ادریس، با این همه مطلب، با این همه لطافت، حقش است که واقعاً ما یک فهرست کامل و قوی از آن داشته باشیم، تا هر کلمهیی که بخواهیم، بتوانیم در آنجا پیدا کنیم؛ همینطور کتابهای دیگر و کتابهای قدما که دارد درمیآید.1370/07/04
لینک ثابت
یکی از توطئههایی که امروز وجود دارد، جدا کردن شیعه از اهل بیت است. اصلًا میخواهند بگویند شیعیان به اهل بیت کاری ندارند؛ اینها خودشان را به اهل بیت چسباندهاند! محتوای «تحفه اثناعشریه» همین است. مؤلف، این کتاب را به نام ائمهی اثناعشر اسمگذاری کرده و میگوید: «سمّیته تحفة اثنی عشریّة تمسّکا بالأئمّة اثنی عشر». از همهی بزرگواران از امیر المؤمنین (علیهالسّلام) تا حضرت مهدی (عجّل الله تعالی فرجه) اسم میآورد؛ ولی میگوید ما با اینها سروکار نداریم اینها که ائمهی ما هستند
ما با این شیعه سروکار داریم که خودشان را به اینها چسباندهاند! حرفهای اهل بیت را به عنوان حرفهای شیعه ذکر میکنند و سپس رد میکنند!
همهی اینها، کار متمرکز را در محیط شیعی ایجاب میکند. در محیط شیعی، بر اساس همان اخلاص و احساس مسئولیت، انصافاً خیلی کار شده است. در طول تاریخ، علمایی از قبیل «قاضی نور اللّه» (176) ها و دیگران و دیگران نشستند و با مظلومیت کتابهایی نوشتند؛ خدای متعال هم به خاطر همان مظلومیت، برکت داده و منتشر شده است؛ لیکن گنجینهی ما خیلی قویتر ا اینهاست.1370/07/04
لینک ثابت
من از کتابخانهی آستان قدس رضوی مشهد خواستم که فهرست کتب فقهی چاپنشدهشان را برای ما بفرستند؛ حدود سیصد و خردهیی عنوان کتاب برای من فرستادند. آدم بعضی از این کتابها را میبیند، ولی نمیشناسد؛ اما پیداست که کتاب مهمی باید باشد. فرض کنید ملای معروفی مثل شیخ جعفر کاشف الغطاء مثلًا در بارهی مسألهیی تحقیق کرده؛ این قاعدتاً پُرمطلب است. در میان آن کتابها، هم از قدما و هم از متأخرین کتاب دیده میشود. کتابهایی هست که کسی آنها را نمیشناسد و از آنها خبر ندارد؛ همینطور آنجا مانده است. ما باید اینها را در بیاوریم و رویشان کار کنیم. یا کتابهای رایجی که در اختیار ماست اینهایی که حتّی چاپ شده و بد چاپ شده به همین شکل باید تجدید نظری نسبت به آنها صورت گیرد. پس، این هم یکگونه کار است، که معرفی فقه اهل بیت است. اینها بایستی انجام بگیرد و همین مجمع جهانی باید بر این چیزها اشراف داشته باشد.1370/07/04
لینک ثابت
مسألهی دیگر هم مسألهی حجت اهل بیت و ولایتشان است؛ همین کاری که مرحوم سیّد شرف الدین (174) (رضوان الله تعالی علیه) با آن وسعت نظر و با آن قدرت انجام داده، و قبل از ایشان، مرحوم میر حامد حسین و دیگران این کارهای مهم را انجام دادند. این کار بایستی به زبان امروز و مناسب با امروز و بدون دعوا و بدون درگیری انجام بگیرد. بالاخره سخن تشیع بایستی ارائه بشود؛ دیگران دارند این کار را میکنند.
من دیدم که اخیراً کشورهای عربی، این کتاب «تحفه اثناعشریه» (175) را که خود کتاب، کتاب تفرقهافکنی و برانگیزانندهی اختلافات است و در حقیقت بر ضد و ذم شیعه و در مدح اهل بیت است خلاصه کردهاند و با زبان عصر و با بهترین چاپ و با فهرست و با تصحیح منتشر نمودهاند. این کتاب شاید مثلًا در صد و پنجاه سال قبل یعنی در زمان شاه ولیاللّه دهلوی نوشته شده است، که مرحوم «میر حامد حسین» همین کتاب «عبقات» را در جوابش نوشت. ما شیعیان هنوز چاپشدهی کتاب «عبقات» با این عظمت را نداریم! حالا اگر چاپ هم بشود، آیا میتواند در محافل علمی دنیا، با آن عظمت و ضخامت و فارسی، عربیِ مخلوط مطرح بشود؟ این خودش جای بحث دارد.1370/07/04
لینک ثابت
مسألهی دیگر هم مسألهی حجت اهل بیت و ولایتشان است؛ همین کاری که مرحوم سیّد شرف الدین (174) (رضوان الله تعالی علیه) با آن وسعت نظر و با آن قدرت انجام داده، و قبل از ایشان، مرحوم میر حامد حسین و دیگران این کارهای مهم را انجام دادند. این کار بایستی به زبان امروز و مناسب با امروز و بدون دعوا و بدون درگیری انجام بگیرد. بالاخره سخن تشیع بایستی ارائه بشود؛ دیگران دارند این کار را میکنند.1370/07/04
لینک ثابت
به نظر من، این مجمع دو نوع كار اصلی دارد، كه اگر ما بتوانیم این دو نوع كار را شروع كنیم و منتظر چیز دیگری نمانیم، بقیهی كار را بتدریج میشود انجام داد.
یك كار، كار شكلی است. شكلی، نه به معنای تنظیمات اداری - حالا این هم در مقدمات كار است و بتدریج هم میشود - بلكه به این معناست كه ما باید نفس این احساس رابطه را در همهی شیعیان اهلبیت در سراسر عالم زنده نگهداریم؛ یعنی باید احساس كنند كه این رابطه ایجاد شد. همهی احزاب اینطورند. این، حزب نیست؛ اما هر مركزی كه بخواهد با یك مجموعهی وسیع سروكار داشته باشد، اهم كارهایش این است كه احساس ارتباط را زنده نگهدارد. یعنی شیعهی هند، شیعهی پاكستان، شیعهی آفریقا، شیعهی امریكای لاتین، شیعهی اروپا و شیعهی منطقهی خاورمیانه، احساس كنند كه از این مركز شیعی و از این جمع جهانی با آنها رابطهیی برقرار است؛ لااقل هر سال دو بار یا سه بار، جزواتی، مطبوعاتی، نوشتهیی، مطلبی از این مركز به او برسد، تا احساس ارتباط كند. مثل الكترونهایی كه در سیمهای برق دایم در حال حركت هستند و رابطه را برقرار میكنند، باید دایم این جریان متصل باشد و اینجا مركز باشد و كار بشود و برساند. تا كلید زده شد و جریان قطع شد، او احساس خلأ خواهد كرد؛ سرد خواهد شد و جدا خواهد گردید. اگر اینطور باشد، نمیشود كار كرد. ما باید این را هدف قرار بدهیم. البته كار سختی است و به نظر من مجمع اهلبیت تا به اینجاها برسد، زمان زیادی طول میكشد.
ما باید فكر كنیم ببینیم چه كار باید كرد. آیا باید جزوههای خاصی فرستاد؟ آیا باید دفاتری در آنجاها به وجود آورد؟ آیا باید در مسائل جاریشان، پاسخهای روشن و صریح را در مقابل آنها گذاشت؛ كه مرحلهی بعدی و متعالیش این است.
فرض بفرمایید الان اگر شیعیان كشمیر كه جزو مجموعهی مسلمین كشمیرند و یك اقلیت هستند، از ما سؤال بكنند كه ما در فلان قضیه چه باید بكنیم، این مجمع جهانی باید از موضع یك مطالعه و تدبر سنجیده، پاسخ آنها را حاضر داشته باشد و به آنها ارائه دهد. و همینطور شیعیان بقیهی مناطق - در اروپا و جاهای دیگر - كه غالباً در اقلیت هستند، مسائلی برایشان پیش میآید كه ما بایستی همیشه پاسخ سؤالها و مسائل آنها را حاضر داشته باشیم؛ چه سؤالهای سیاسیشان، چه سؤالهای فقهیشان، و چه بقیهی مسائلی كه برایشان پیش میآید. این، حد اعلای ارتباط است؛ بیشتر از این ارتباط واقعاً نمیشود. باید منتهای ارتباط با اینها باشد، تا این مركز شما آن مجموعه را در دست داشته باشد. این، كار شكلی است؛ یعنی دایم این ارتباط را حفظ كردن. چون ارتباطاتی كه با این اعتبارات سروكار دارد، ارتباط جسمانی و مادّی و واقعی و ملموس نیست؛ دایم بایستی از آن منشأ اعتبار افاضهی رابطه بشود؛ والّا اگر افاضه قطع شد، ارتباط كهنه میشود و رابطه قطع میگردد.1370/07/04
لینک ثابت
نوشته شدن کتاب عبقات الانوار در رد کتاب تحفه اثنی عشریة
این کار[مسألهی حجت اهلبیت و ولایتشان] بایستی به زبان امروز و مناسب با امروز و بدون دعوا و بدون درگیری انجام بگیرد. بالاخره سخن تشیع بایستی ارائه بشود؛ دیگران دارند این کار را میکنند.
من دیدم که اخیراً کشورهای عربی، این کتاب «تحفه اثنی عشریة» [نوشتهی حافظ غلام حلیم دهلوی] را - که خود کتاب، کتاب تفرقهافکنی و برانگیزانندهی اختلافات است و در حقیقت بر ضد و ذم شیعه و در مدح اهل بیت است - خلاصه کردهاند و با زبان عصر و با بهترین چاپ و با فهرست و با تصحیح منتشر نمودهاند. این کتاب شاید مثلاً در صدوپنجاه سال قبل - یعنی در زمان شاه ولیاللَّه دهلوی - نوشته شده است، که مرحوم «میرحامد حسین» همین کتاب «عبقات» را در جوابش نوشت. ما شیعیان هنوز چاپشدهی کتاب «عبقات» با این عظمت را نداریم! حالا اگر چاپ هم بشود، آیا میتواند در محافل علمی دنیا، با آن عظمت و ضخامت و فارسی، عربىِ مخلوط مطرح بشود؟ این خودش جای بحث دارد.
یکی از توطئههایی که امروز وجود دارد، جدا کردن شیعه از اهلبیت است. اصلاً میخواهند بگویند شیعیان به اهلبیت کاری ندارند؛ اینها خودشان را به اهلبیت چسباندهاند! محتوای «تحفه اثنی عشریة» همین است. مؤلف، این کتاب را به نام ائمهی اثنیعشر اسمگذاری کرده و میگوید: «سمّیته تحفة اثنیعشریّة تمسّکا بالأئمّة اثنیعشر». از همهی بزرگواران - از امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) تا حضرت مهدی (عجّلاللَّهتعالیفرجه) - اسم میآورد؛ ولی میگوید ما با اینها سروکار نداریم - اینها که ائمهی ما هستند - ما با این شیعه سر و کار داریم که خودشان را به اینها چسباندهاند! حرفهای اهلبیت را به عنوان حرفهای شیعه ذکر میکنند و سپس رد میکنند!
همهی اینها، کار متمرکز را در محیط شیعی ایجاب میکند. در محیط شیعی، بر اساس همان اخلاص و احساس مسؤولیت، انصافاً خیلی کار شده است. در طول تاریخ، علمایی از قبیل «قاضی نوراللَّه»ها و دیگران و دیگران نشستند و با مظلومیت کتابهایی نوشتند؛ خدای متعال هم به خاطر همان مظلومیت، برکت داده و منتشر شده است؛ لیکن گنجینهی ما خیلی قویتر از اینهاست.1370/07/04
لینک ثابت
من دیدم که اخیراً کشورهای عربی، این کتاب «تحفه اثنی عشریة» را - که خود کتاب، کتاب تفرقهافکنی و برانگیزانندهی اختلافات است و در حقیقت بر ضد و ذم شیعه و در مدح اهل بیت است - خلاصه کردهاند و با زبان عصر و با بهترین چاپ و با فهرست و با تصحیح منتشر نمودهاند. این کتاب شاید مثلاً در صدوپنجاه سال قبل - یعنی در زمان شاه ولیاللَّه دهلوی - نوشته شده است، که مرحوم «میرحامد حسین» همین کتاب «عبقات» را در جوابش نوشت. ما شیعیان هنوز چاپشدهی کتاب «عبقات» با این عظمت را نداریم! حالا اگر چاپ هم بشود، آیا میتواند در محافل علمی دنیا، با آن عظمت و ضخامت و فارسی، عربىِ مخلوط مطرح بشود؟ این خودش جای بحث دارد.1370/07/04
لینک ثابت
اگر قرار است کتابی چاپ بشود... آقایان نظارت کنند؛ اصلاً مشاور کتابسازی داشته باشند. الان کتابسازی و اینکه چگونه میشود یک کتاب را از اول تا آخر درآورد، یک فن است؛ متخصص دارد، دکتر دارد، کتابهایی دربارهاش نوشتهاند. من خودم یکی، دو جلد کتاب دربارهی فن کتابسازی در کتابخانهام دارم. اصلاً میگوید کتابسازی چگونه است و آدم چهطور بایستی کتاب را از آب دربیاورد. کسانی هستند که متخصص این کارند؛ شما باید آنها را در اینجا داشته باشید، از آنها مشورت بخواهید و به آن مشورت بدهید1370/07/04
لینک ثابت
اهلبیت(علیهمالسّلام)... همواره مظلوم بودند - «و لم نزل اهل البیت مظلومین» - و همچنان مظلوم هستند؛ به خاطر اینکه برای بسیاری از مسلمین، معارفشان شناخته نیست و راهشان مشخص نمیباشد. این مسؤولیت به عهدهی ماست که هرچه میتوانیم، در جهت معرفی اهلبیت و روشن کردن راه آنها و متشکل کردن پیروان آنها و هدایت بچههای شیعی به سمت اهداف اهلبیت تلاش کنیم. 1370/07/04
لینک ثابت
اهلبیت(علیهمالسّلام) همواره مظلوم بودند و همچنان مظلوم هستند.1370/07/04
لینک ثابت
مسؤولیت به عهدهی ماست که هرچه میتوانیم، در جهت معرفی اهلبیت و روشن کردن راه آنها و متشکل کردن پیروان آنها و هدایت بچههای شیعی به سمت اهداف اهلبیت تلاش کنیم. 1370/07/04
لینک ثابت