حضور روحانیون در دانشگاه به نیت «تبیین علمی دین و انتقال عملی رفتاری و ایمان مذهبی بهوسیلهی حضور خودشان» است اگرچه با اختیارات و مسؤولیتهایی همراه است1375/06/19
لینک ثابت
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحهی قبلی اینجا کلیک کنید.
حضور روحانیون در دانشگاه به نیت «تبیین علمی دین و انتقال عملی رفتاری و ایمان مذهبی بهوسیلهی حضور خودشان» است اگرچه با اختیارات و مسؤولیتهایی همراه است1375/06/19 لینک ثابت مسألهی اسلامی کردن... [دانشگاه] یک مسألهی ذوالابعاد و خیلی عمیق است... اصلاً از اوّل انقلاب، دانشجویان دلسوز و دردمند و انقلابی و مؤمن، اوّلین کسانی بودند که به این مسأله توجّه کردند و به ما مراجعه میکردند و از ما ملتمسانه و مصرّانه میخواستند که در این زمینه اقدامی شود ... بعد از آن هم امام رضواناللَّه تعالی علیه، ستاد انقلاب فرهنگی را تشکیل دادند و بر همین مبنا، شورای عالی انقلاب فرهنگی تکمیل آن بود که تشکیل شد. اصلاً همهی اینها برای همین مقصود بوده است.1375/06/19 لینک ثابت امروز - و همیشه - علمای دین مشعلهایی هستند که مردم را با رفتار و با روش زندگی و برخوردشان با مسائل، به دین دعوت میکنند. نه اینکه بخواهیم بگوییم استثنا ندارد؛ چرا، استثنا هم دارد. کسانی هم هستند که عکس این عمل میکنند و منفّر از دینند؛ اما طبیعت کار روحانیون آن چیزی است که بهصورت اصل و قاعده گفته شد. 1375/06/19 لینک ثابت حضور روحانیون در دانشگاهها به معنای حضور علم و دین در دانشگاههاست. یعنی دانشگاهها محلّ علم است؛ احیاناً به خاطر حضور آدمهای متدیّن، محل دین هم هست. لیکن روحانیّت، دانش دین را بهصورت قوی و منطقی و قابل ارائه در محیط دانشگاه، متناسب با سطح فهم دانشگاهیان مطرح میکند. این جنبهی علمی قضیه است. چون معارف دینی از والاترین علوم و از قویترین مباحث ذهنی و فلسفی هستند و در بخشهایی، از مهمترین مسائل اجتماعی محسوب میشوند - مسائل زندگیاند - اینها بایستی علمی و قوی مطرح شوند. در آنها باید از ضعف در استدلال و اختلال در تبیین و ارائه به شدّت پرهیز شود؛ چون همهی اینها تأثیرات عکس خواهد داشت؛ یعنی ضدّ تبلیغ خواهد شد. بد دفاع کردن، از مهمترین شیوههای کوبیدن و حمله کردن است. بنابراین حضور روحانیّون و طلاّب و فضلای دینی در دانشگاهها به این معنا است که معارف اسلامی را - در همهی بخشهایش - بهصورت منطقی، قابل ارائه، قوی و مستدل مطرح میکنند. این جنبهی علمی مسأله است. جنبهی دین یعنی تقویت ایمان؛ یعنی هر چه که از طرق فهم علمی حاصل میشود - که بهطور طبیعی از آن بخش اوّل حاصل میشود - لیکن مهمترش این است که رفتار، روش و حرکات و سکنات آقایان روحانیون، مبلّغ دین و حامل معارف و ارزشهای دینی است.1375/06/19 لینک ثابت حضور روحانیون در دانشگاهها، ضرورت ثمر بخشی دانشگاههاست؛ به معنی دخالت روحانیت در دانشگاهها نیست. بعضی این گونه تعبیر نکنند که روحانیون میخواهند به دانشگاه دست اندازی کنند؛ نه. در دانشگاهها مدیریّتی هست که اداره میکند؛ سیاستگذاری هست که سیاستگذاری میکند؛ کسانی هستند که تدریس میکنند؛ کسانی هستند که کارگزاری امور را میکنند. همه کارهای خودشان را انجام میدهند. علما هم که وارد میشوند، به قصد دخالت در کار آنها نیست. البته حضور روحانیون در دانشگاهها، مادامی که با برخی از مقرّراتی که به آنها اجازه و میدان کار بدهد همراه نباشد، حضور لغو و بیهودهای خواهد بود. این طور نیست که ما فرض کنیم علما در دانشگاه، مقرّرات را میخواهند چه کار کنند؛ قاعده و قانون میخواهند چه کار کنند؛ نه. در هیچ جایی بدون مقرّرات و حدود، بدون امکانات و اختیارات نمیشود وارد شد و کار کرد. باید مبسوط الید باشند - نه مکتوف الایدی - تا بتوانند کار کنند. بنابراین حضور آقایان اگرچه با اختیارات و مسؤولیتهایی همراه است؛ اما به آن نیّتی است که گفته شد؛ «تبیین علمی دین و انتقال عملی رفتاری و ایمان مذهبی بهوسیلهی حضور خودشان». این آن چیزی است که مقصود اصلی است. البته وقتی این حاصل شد، یک چیز سومی هم بهوجود میآید که گاهی اهمیتش از این دو کمتر نیست و آن اینکه روحانیون در دانشگاه، میتوانند ملجأ و ملاذ و رازدان و سنگ صبور تمّوجات روحی جوانان هم باشند. جوان مرکز عواطف و احساسات است؛ واردات روحی زیادی دارد - همچنان که واردات ذهنی هم دارد - جایی احتیاج است که جوان بتواند خود را در آن جا، در پناه یک روح بزرگ و دل صبور و نفسی مهربان و نیکخواهی قرار دهد. این دل صبور، فکر بلند و روح نیکخواه عبارت است از همین روحانی که دردها و مشکلات را میشنود؛ راهنماییهای لازم را میکند؛ همدردی و طبابت معنوی و روحی میکند. البته اگر یک روحانی به این نقطه رسید، باید بداند که کارش در دانشگاه موفّق بوده است. اگر هنوز به این نقطه نرسیدهاند، بدانید کمبودی در کار است، والّا روحانی اگر به آن شکلی که عرض شد - با آن دو خصیصه - در هر جا حضور پیدا کند - بخصوص در محیط جوان - لامحاله این خصیصهی سوم بهوجود خواهد آمد.1375/06/19 لینک ثابت حضور روحانیون در دانشگاهها به معنای حضور علم و دین در دانشگاههاست.1375/06/19 لینک ثابت روحانیّت، دانش دین را بهصورت قوی و منطقی و قابل ارائه در محیط دانشگاه، متناسب با سطح فهم دانشگاهیان مطرح میکند.1375/06/19 لینک ثابت حضور روحانیّون و طلاّب و فضلای دینی در دانشگاهها به این معنا است که معارف اسلامی را بهصورت منطقی، قابل ارائه، قوی و مستدل مطرح میکنند.1375/06/19 لینک ثابت روحانیون در دانشگاه، میتوانند ملجأ و ملاذ و رازدان و سنگ صبور تمّوجات روحی جوانان هم باشند. جوان مرکز عواطف و احساسات است؛ واردات روحی زیادی دارد؛ جایی احتیاج است که جوان بتواند خود را در آن جا، در پناه یک روح بزرگ و دل صبور و نفسی مهربان و نیکخواهی قرار دهد.1375/06/19 لینک ثابت حضور روحانیون در دانشگاهها به معنای حضور علم و دین در دانشگاههاست. یعنی دانشگاهها محلّ علم است؛ احیاناً به خاطر حضور آدمهای متدیّن، محل دین هم هست. لیکن روحانیّت، دانش دین را بهصورت قوی و منطقی و قابل ارائه در محیط دانشگاه، متناسب با سطح فهم دانشگاهیان مطرح میکند. این جنبهی علمی قضیه است. چون معارف دینی از والاترین علوم و از قویترین مباحث ذهنی و فلسفی هستند و در بخشهایی، از مهمترین مسائل اجتماعی محسوب میشوند - مسائل زندگیاند - اینها بایستی علمی و قوی مطرح شوند. در آنها باید از ضعف در استدلال و اختلال در تبیین و ارائه به شدّت پرهیز شود؛ چون همهی اینها تأثیرات عکس خواهد داشت؛ یعنی ضدّ تبلیغ خواهد شد. بد دفاع کردن، از مهمترین شیوههای کوبیدن و حمله کردن است.1375/06/19 لینک ثابت |