newspart/index2
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحه‌ی قبلی اینجا کلیک کنید.
نوآوری و شکوفایی

طلبه باید روحیه‌ی جوانی را با همه‌ی خصوصیات جوانی حفظ کند. البته جوانی طلبه، جوانی نجیبی است. نوآوری جوان، گستاخی جوان، ابتکار جوان، بسیاری از قیود را نپذیرفتن - که در روحیه‌ی جوان هست - در طلبه هست و همه‌ی اینها مثبت است؛ اما قید دین و پایبندی به ضوابط که در طلبه هست، آن روحیات قبلی را تکمیل می‌کند. اگر آن خصوصیات جوانی تنها باشد، به گستاخیهای بی‌جا و بعضی از حوادثی که انسان در طول زمانها در دانشگاهها و غیردانشگاهها مشاهده کرده است و حتّی گاهی اوقات به انحرافها منتهی خواهد شد. اما وقتی با تدین و احترام به بزرگتر همراه شد - که این، در حوزه‌ی علمیه یک سنت است؛ سنت احترام به بزرگترها، احترام به استاد، احترام به پیشکسوت، آن کسی که از ما جلوتر است و زودتر از ما درس را شروع کرده و دوره‌های تحصیلی را یکی پس از دیگری گذرانده است - جوانیِ نجیب و توأم با صلاحی را در حوزه به وجود می‌آورد.1369/11/04
لینک ثابت
استعدادهای ناشناخته حوزه

حضور نمایندگان طلاب در صحنه‌های تصمیم‌گیری حوزه‌ی علمیه لازم است، تا آن حضور در صحنه‌ی تصمیم‌گیری، به استفاده از بازوهای فعال این نیروها در صحنه‌ی عمل منتهی شود. اگر در صحنه‌ی تصمیم‌گیری نباشند، در صحنه‌ی عمل نمی‌شود از آنها استفاده کرد. باید به جوانان میدان داده بشود. از فکر تازه - نه به معنای پذیرش، بلکه به معنای بررسی و گزینش - استفاده کنید، تا کسانی که دارای ابتکارند، قدمهای خوب را بردارند.
ای بسا استعدادهای برجسته‌یی وجود داشته باشد؛ اینها گم و دفن نشود. ای بسا، نظراتی عالی در چگونگی درس خواندن و کتاب درسی و روال بحثهای اصولی و فقهی و غیر اینها وجود داشته باشد؛ اینها مظلوم واقع نشود. اگر این‌طور شد، هم حوزه عقب خواهد ماند، هم ممکن است دشمنانی که با اصل کیان و بنا و استقرار حوزه مخالفند، از آنها سوء استفاده بکنند.1369/11/04

لینک ثابت
استفاده عراق از تجهیزات انفاقی آمریکا و غرب بر علیه خودشان

در این‌جا، نکته‌ی عبرت‌آمیزی وجود دارد و آن، این است که تجهیزاتی که امروز در مقابل این نیروهای مهاجم به وجود آمده است [منظور آمریکا]، مولود سوءنیت و خباثت خود اینهاست. خود آنها هستند که این پایگاهها و این سکوهای موشکی را درست کردند و این موشکها و این هواپیماها و این ضدهواییها و این تجهیزات مدرن و پیشرفته را به رژیم عراق دادند، تا با آنها اسلام را بکوبد. «فسینفقونها ثمّ تکون علیهم حسرة ثمّ یغلبون»(1). همین‌طور شد. شرق و غرب، پول و سلاح و وسیله‌ی تبلیغات و امکانات دادند و تکنیکهای نظامی در اختیار گذاشتند و همان چیزهایی که داده بودند، تا با آنها اسلام نابود بشود، حالا در مقابل خودشان قرار داده می‌شود و علیه خودشان به کار می‌رود. بحمداللَّه نتوانستند با این تجهیزات، اسلام و انقلاب اسلامی را نابود بکنند. این هم آن نقطه‌ی حقیقتاً عبرت‌انگیزی است که بایستی فهمید و خدا را شناخت.1369/11/04

1 ) سوره مبارکه الأنفال آیه 36
إِنَّ الَّذينَ كَفَروا يُنفِقونَ أَموالَهُم لِيَصُدّوا عَن سَبيلِ اللَّهِ ۚ فَسَيُنفِقونَها ثُمَّ تَكونُ عَلَيهِم حَسرَةً ثُمَّ يُغلَبونَ ۗ وَالَّذينَ كَفَروا إِلىٰ جَهَنَّمَ يُحشَرونَ
ترجمه:
آنها که کافر شدند، اموالشان را برای بازداشتن (مردم) از راه خدا خرج می‌کنند؛ آنان این اموال را (که برای به دست آوردنش زحمت کشیده‌اند، در این راه) مصرف می‌کنند، امّا مایه حسرت و اندوهشان خواهد شد؛ و سپس شکست خواهند خورد؛ و (در جهان دیگر) کافران همگی به سوی دوزخ گردآوری خواهند شد.
لینک ثابت
ارزش والای مجاهدان و برتری آنان بر قاعدین

کسی که در صحنه‌های انقلاب هیچ حاضر نبوده، از ارزش بسیار زیادی محروم است؛ این را بدانید. آن کسی که در طول جنگ، غالباً در میدان جنگ بوده، اگرچه حالا چهار ورق هم از ما عقب ماند، اما از ارزش بسیار والایی برخوردار است؛ که «فضّل‌اللَّه المجاهدین علی القاعدین اجرا عظیما». البته آن کسی هم که نرفته، لابد عذر و علت و جهتی داشته، یا مورد احتیاج نبوده است - «وکلّا وعداللَّه الحسنی»(1) - اما آن کس که رفته و مصداق مجاهد قرار گرفته، قطعاً از ارزش والا و بالایی برخوردار است. در محاسبات و افکار و حسابهایتان، اینها را در نظر داشته باشید.1369/11/04

1 ) سوره مبارکه النساء آیه 95
لا يَستَوِي القاعِدونَ مِنَ المُؤمِنينَ غَيرُ أُولِي الضَّرَرِ وَالمُجاهِدونَ في سَبيلِ اللَّهِ بِأَموالِهِم وَأَنفُسِهِم ۚ فَضَّلَ اللَّهُ المُجاهِدينَ بِأَموالِهِم وَأَنفُسِهِم عَلَى القاعِدينَ دَرَجَةً ۚ وَكُلًّا وَعَدَ اللَّهُ الحُسنىٰ ۚ وَفَضَّلَ اللَّهُ المُجاهِدينَ عَلَى القاعِدينَ أَجرًا عَظيمًا
ترجمه:
(هرگز) افراد باایمانی که بدون بیماری و ناراحتی، از جهاد بازنشستند، با مجاهدانی که در راه خدا با مال و جان خود جهاد کردند، یکسان نیستند! خداوند، مجاهدانی را که با مال و جان خود جهاد نمودند، بر قاعدان [= ترک‌کنندگان جهاد] برتری مهمّی بخشیده؛ و به هر یک از این دو گروه (به نسبت اعمال نیکشان،) خداوند وعده پاداش نیک داده، و مجاهدان را بر قاعدان، با پاداش عظیمی برتری بخشیده است.
لینک ثابت
جهاد نرفتن و آروزی جهاد هم نداشتن، شعبه‌ای از نفاق

طلبه‌ها باید در صفوف مقدم باشند. اگر جنگ پیش می‌آید، طلبه باید در صفوف مقدم جنگ باشد و این را ارزش قرار بدهد. این، حقیقتاً یک ارزش است. آن کسی که در حوزه‌ی علمیه مشغول درس خواندن است، به مجرد این‌که اذان حرب و جهاد بلند شد، به سمت جهاد فی‌سبیل‌اللَّه می‌شتابد، اصلاً قیمتی برایش متصور نیست.
بهترین عناصر طلبه، آن کسی است که همین روحیه را در خود داشته باشد و بپروراند، تا مشمول آن حدیث «من لم یغز و لم‌یحدّث نفسه بغزو مات علی شعبة من النّفاق»(1) نشود. اگر هم مانعی پیش آمده و نمی‌تواند عملاً وارد میدان جنگ شود، دلش برای میدان جنگ بجوشد و روحش در آن‌جا باشد؛ یعنی «حدث نفسه بغزو» باشد. این، ارزش بسیار والایی است. این روحیه باید زنده بماند.1369/11/04


1 )
صحیح مسلم ، مسلم نیشابوری ج 6ص 49
سنن ابی داود،ابن اشعث سجستانی ج 1ص 562 
سنن كبری،بیهقی ج 9ص 48 
كنزالعمال ،متقی هندی ج4 ص293

« من مات ولم يغز ولم يحدّث نفسه بغزو مات على شعبة من النّفاق»
ترجمه:
كسی كه بمیرد و نجنگیده باشد و در نفس خود فكر جنگ نكرده باشد ( آرزوی جنگ و جهاد نكرده باشد(، به گونه ای از نفاق مرده است.
لینک ثابت
روشنفکری

در آن دوران مبارزات، عده‏یی از طلبه‏ها غرق در عالم مبارزه بودند؛ آن هم مبارزات آن زمانها که طور دیگری بود و آمیختگیها و پیچیدگیهایی داشت. یک جریان، جریان روشن‏فکری و یک جریان، جریان مبارزه بود و این‏ها در مواردی باهم التقا می‏کردند و البته در آن موارد، التقایشان هم خوب بود و طلبه‏های مبارز، گاهی یک حالت روشن‏فکری پیدا می‏کردند. من که در مشهد بودم، با طلبه‏ها انس داشتم. طلبه‏ها و جوانان قم هم مکرر پیش من می‏آمدند و می‏رفتند و مسئله مطرح می‏کردند و من می‏دیدم که این‏ها نسبت به درس بی‏رغبتند. مکرر به این طلبه‏ها می‏گفتم که برادران! این درس رسایل و مکاسب را باید بخوانید، این کفایه را باید یاد بگیرید. اینکه خیال کنید ما دیگر مبارزیم، پس دیگر این حرفها چیست، معنای حرفی به چه درد می‏خورد، این اجتماع امر و نهی و مقدمه‏ی واجب را ولش کن، اشتباه فکر کرده‏اید. نخیر، این‏طوری نمی‏شود. باید این‏ها را یاد بگیرید. این، فن ماست. مکرر می‏گفتم و الآن هم همین را می‏گویم که بی‏مایه، فطیر است.1369/11/04
لینک ثابت
تمدن اسلامی

امروز یکی از بزرگترین جنایتها انجام می‏گیرد. عراق، مرکز یکی از تمدنهای قدیمی و مرکز تمدن عظیم اسلامی است. در این کشور، مدرسه و مسجد و جایگاههای مقدس هست. ملت عراق در طول سالیان متمادی زحمت کشیدند و خانه و مدرسه و خیابان و فرودگاه و کارخانه و پالایشگاه درست کردند؛ دست جنایت‏کاری هم به عنوان جنگ با رژیم عراق، درحالی‏که نیروهای آن رژیم همان‏جا جلوی مرز در مقابلش ایستاده‏اند، می‏آید مال مردم را ویران می‏کند و این‏همه نفوس طیبه و بی‏گناه را می‏کشد. واقعاً مسأله‏ی بسیار دردناکی است. به چه حقی شما به عراق حمله می‏کنید؟ به چه حقی مردم عراق را مورد تهاجم قرار می‏دهید؟1369/11/04
لینک ثابت
احساس مسئولیت

حوادث گوناگونی برای انقلاب هست؛ طلاب باید حاضر و آماده باشند. مسأله‌ی امریکا پیش می‌آید، اظهار نفرت از دشمنان و مستکبران پیش می‌آید، مسائل خلیج فارس پیش می‌آید، مسائل گوناگون دیگری پیش می‌آید؛ طلبه اول کسی باشد که احساس کند مسئولیتی دارد و آن مسئولیت را استفسار کند، ببیند چیست. هنگامی که مسئولیتش مشخص شد، در جای مسئولیت خودش باشد. این‌ها با طلبگی می‌سازد.1369/11/04
لینک ثابت
حقوق بشر

اولین مسأله‌ی اساسی که امروز در پیش روی مردم قرار دارد، عبارت از خوی تجاوزگریِ بی‌پایان ابرقدرتها و قدرتهای بزرگ جهانی و در رأسشان امریکاست. شاید برای توده‌های مردم دنیا، این حقایق هیچ‌وقت این‌طور آشکار نشده است که امروز آشکار می‌شود. اینها از آن طرف دنیا بلند شده‌اند به این‌جا آمده‌اند، تا در مسأله‌یی که مربوط به منطقه است و محققاً می‌تواند در خلال روابط منطقه‌یی حل بشود، دخالت کنند، که نفس دخالت، غلط است و این دخالت را به اشدّ مایمکن از قساوت و بی‌رحمی انجام می‌دهند.
شما ببینید اینها با عراق چه می‌کنند. مسأله، مسأله‌ی حکومت و رژیم عراق و سردمدارانی که خودشان بشدت مورد اعتراض و سؤال هستند - که بعداً عرض خواهیم کرد - نیست؛ زیرا آنها خودشان هم در جرایم شریکند. مسأله، مسأله‌ی ملت و کشور عراق است.
چرا یک کشور را این‌طور ویران می‌کنید؟ چرا قدرتی، به صرف این‌که می‌تواند شلیک بکند، به خودش اجازه می‌دهد که به هر هدفی که دلش می‌خواهد، شلیک کند؟ آخر به چه مناسبتی؟! مردم بصره و حله و عماره و بغداد و اعتاب عالیه و - آن‌طور که نقل می‌شود - بقیه‌ی شهرهای عراق، مگر چه گناهی کرده‌اند که باید جانشان را از دست بدهند، پالایشگاهشان را از دست بدهند، کارخانه‌شان را از دست بدهند، فرودگاهشان را از دست بدهند؟ ملت عراق، چند سال بعد از این باید کار بکند، تا بتواند آنچه را که شما از او گرفته‌اید، دوباره برای خودش تأمین بکند؟ آخر، این چه جنایتی است که انجام می‌گیرد؟ از این بزرگتر، جنایتی متصور نیست.
شما اگر جنگ دارید، به میدان جنگ بروید؛ نیروهای نظامی در آن‌جا هستند، با آنها بجنگید. چرا شما از اول اعلام می‌کنید که ما ده روز می‌خواهیم جنگ هوایی بکنیم؟ جنگ هوایی، یعنی چه؟ جنگ هوایی، یعنی انداختن بمب بر سر شهرها. به نظر من، عریانتر از این جنایتی که امروز امریکا به کمک متحدان خودش - فرانسه و انگلیس و دیگران - انجام می‌دهد، وجود ندارد و تا آن‌جا که ما یادمان می‌آید، وجود نداشته است. وای بر بشریتی که همین جنایتکاران، پرچمداران حقوق بشر هم هستند!
ببینید این تمدن منحوس غربی، عجب فرهنگ غلطی را بر دنیا عرضه می‌کند. واقعاً اینها کجایند؟ هزاران تُن بمب بر سر شهرها و مردم بی‌پناه و بچه‌ها و مریضها و پیرمردها و بی‌گناهها و غیرنظامیها بریزند، مانعی ندارد؛ ولی یکی از این هواپیماهایی که رفته این همه جنایت کرده، ساقط بشود و خلبان آن را بگیرند بیاورند در تلویزیون نشان بدهند، جنایتی می‌شود که همه‌ی دنیا رویش سروصدا و اظهار تأسف می‌کنند و می‌گویند برخلاف کنوانسیون ژنو است! این چه فرهنگی است؟! این چه فرمول غلطی در فهم حقایق بشری است؟! چرا شما کشتن انسانها را جنایت نمی‌دانید؛ ولی آوردن یکی از این کُشندگان را در تلویزیون، جنایت به حساب می‌آورید؟! همه اعتراض می‌کنند، همه جنجال می‌کنند!
من نمی‌فهمم، این چه فرهنگی است؟! این چه نکبتی بود که از قِبَل این غربیها برای دنیا به وجود آمد؟! می‌خواهند این فرهنگ را صادر کنند. می‌خواهند این کیفیت درک از مصالح و مفاسد بشری و اخلاق اجتماعی را به همه‌ی دنیا صادر کنند؛ همه هم باید این فرهنگ غربی را قبول کنند! این، یک مسأله است.1369/11/04

لینک ثابت
اخلاق اجتماعی

ببینید این تمدن منحوس غربی، عجب فرهنگ غلطی را بر دنیا عرضه می‏کند. واقعاً این‏ها کجایند؟ هزاران تُن بمب بر سر شهرها و مردم بی‏پناه و بچه‏ها و مریضها و پیرمردها و بی‏گناه‏ها و غیر نظامیها بریزند، مانعی ندارد؛ ولی یکی از این هواپیماهایی که رفته این همه جنایت کرده، ساقط بشود و خلبان آن را بگیرند بیاورند در تلویزیون نشان بدهند، جنایتی می‏شود که همه‏ی دنیا رویش سروصدا و اظهار تأسف می‏کنند و می‏گویند برخلاف کنوانسیون ژنو است! این چه فرهنگی است؟! این چه فرمول غلطی در فهم حقایق بشری است؟! چرا شما کشتن انسانها را جنایت نمی‏دانید؛ ولی آوردن یکی از این کُشندگان را در تلویزیون، جنایت به حساب می‏آورید؟! همه اعتراض می‏کنند، همه جنجال می‏کنند!
من نمی‏فهمم، این چه فرهنگی است؟! این چه نکبتی بود که از قِبَل این غربی‏ها برای دنیا به وجود آمد؟! می‏خواهند این فرهنگ را صادر کنند. می‏خواهند این کیفیت درک از مصالح و مفاسد بشری و اخلاق اجتماعی را به همه‏ی دنیا صادر کنند؛ همه هم باید این فرهنگ غربی را قبول کنند! این، یک مسئله است.1369/11/04

لینک ثابت
توجه به درس؛اولویت اول طلاب مبارز

حوادث گوناگونی برای انقلاب هست؛ طلاب باید حاضر و آماده باشند. مسأله‌ی امریکا پیش می‌آید، اظهار نفرت از دشمنان و مستکبران پیش می‌آید، مسایل خلیج فارس پیش می‌آید، مسایل گوناگون دیگری پیش می‌آید؛ طلبه اول کسی باشد که احساس کند مسؤولیتی دارد و آن مسؤولیت را استفسار کند، ببیند چیست. هنگامی که مسؤولیتش مشخص شد، در جای مسؤولیت خودش باشد. اینها با طلبگی می‌سازد.
تصور نشود که اگر بخواهم این‌طور بکنم، پس کی درس بخوانم؟ درس را همیشه بخوان. جنگ که همیشه نیست، راهپیمایی که همیشه نیست، حضور در صحنه‌های ضروری که هرساعت نیست. درس هم باید بخواند و بی‌درس و بی‌تحقیق و بی‌مباحثه، طلبه معنای خودش را از دست می‌دهد.
در آن دوران مبارزات، عده‌یی از طلبه‌ها غرق در عالم مبارزه بودند؛ آن هم مبارزات آن زمانها که طور دیگری بود و آمیختگیها و پیچیدگیهایی داشت. یک جریان، جریان روشنفکری و یک جریان، جریان مبارزه بود و اینها در مواردی با هم التقا می‌کردند و البته در آن موارد، التقایشان هم خوب بود و طلبه‌های مبارز، گاهی یک حالت روشنفکری پیدا می‌کردند. من که در مشهد بودم، با طلبه‌ها انس داشتم. طلبه‌ها و جوانان قم هم مکرر پیش من می‌آمدند و می‌رفتند و مسأله مطرح می‌کردند و من می‌دیدم که اینها نسبت به درس بی‌رغبتند. مکرر به این طلبه‌ها می‌گفتم که برادران! این درس رسایل و مکاسب را باید بخوانید، این کفایه را باید یاد بگیرید. این‌که خیال کنید ما دیگر مبارزیم، پس دیگر این حرفها چیست، معنای حرفی به چه درد می‌خورد، این اجتماع امر و نهی و مقدمه‌ی واجب را ولش کن، اشتباه فکر کرده‌اید. نخیر، این‌طوری نمی‌شود. باید اینها را یاد بگیرید. این، فن ماست. مکرر می‌گفتم و الان هم همین را می‌گویم که بی‌مایه، فطیر است.
طلبه‌یی که در درس و علم، غور و خوض نداشته باشد، طلبه نیست و موضوع، منتفی است.1369/11/04

لینک ثابت
عبرت‌های انقلاب

در اینجا، نکته‏ی عبرت‏آمیزی وجود دارد و آن، این است که تجهیزاتی که امروز در مقابل این نیروهای مهاجم به وجود آمده است، مولود سوءنیت و خباثت خود این‏هاست. خود آن‏ها هستند که این پایگاهها و این سکوهای موشکی را درست کردند و این موشکها و این هواپیماها و این ضدهواییها و این تجهیزات مدرن و پیشرفته را به رژیم عراق دادند، تا با آن‏ها اسلام را بکوبد. «فسینفقونها ثمّ تکون علیهم حسرة ثمّ یغلبون». همین‏طور شد. شرق و غرب، پول و سلاح و وسیله‏ی تبلیغات و امکانات دادند و تکنیکهای نظامی در اختیار گذاشتند و همان چیزهایی که داده بودند، تا با آن‏ها اسلام نابود بشود، حالا در مقابل خودشان قرار داده می‏شود و علیه خودشان به کار می‏رود. بحمد اللّه نتوانستند با این تجهیزات، اسلام و انقلاب اسلامی را نابود بکنند. این هم آن نقطه‏ی حقیقتاً عبرت‏انگیزی است که بایستی فهمید و خدا را شناخت.1369/11/04
لینک ثابت
پیشرفت علمی ایران

البته امروز کارهایی انجام گرفته است، امتحانهای نوبه‏یی هست، امتحانهای خوب هست، مدارس تخصصی هست، کلاسهای رشته‏های تخصصی اخیراً به وجود آمده و مقررات و ضوابطی گذاشته شده است؛ لیکن بایستی این‏ها به حد یک نظام درسی کامل، یا یک نظام کاری کامل، شامل درس و تحقیق و پژوهش و همان پنج مأموریت و مسئولیتی که پارسال عرض کردم حوزه‏ها دارند، برسد.
رئوس مطالب آن پنج مأموریت و مسئولیت، عبارت است از: احراز مسند افتا و تربیت انسانهای صالح برای افتا، تربیت مدرّس، انجام تحقیقات برای پیشرفتهای‏ علمی‏، مسأله‏ی قضا در جامعه و مسأله‏ی تبلیغ. این پنج مأموریت، کاری است که دم دست است. البته حوزه کارهای دیگر هم دارد و خیلی از کارهای مهم را می‏تواند و باید انجام بدهد؛ ولی این پنج مأموریت، دم دستی و حتمی است. بنابراین، نظام درسی فراگیر، چیز لازمی است و یکی از کارهایی است که بایستی در حوزه انجام بشود.1369/11/04

لینک ثابت
لحظه‌شناسی

کج‏فهمیها و نفهمیها، از دو طرف خطر ایجاد می‏کند: یکی از ناحیه‏ی هدایتهای غلط و بددلانه و متکی بر تفکرات ناسالم و مشوب به اغراض، و دیگری تحجرها، کُندفهمیها، دیرفهمیها، در لحظه‏ی لازم در جایگاه لازم قرار نگرفتنها. اینها خیلی ضربه می‏زند و حوزه‏ی علمیه امروز آن‏طور نیست که بتواند ضربه را راحت تحمل کند. امروز، تلاشی حوزه یا صدمه‏ی به حوزه، صدمه‏ی به اسلام، آن‏هم در شکل درخشان عالمیش است.1369/11/04
لینک ثابت
حوزه‌‏های علمیه, قدرت تحلیل سیاسی

در داخل حوزه‌ی علمیه، درک از مسایل جاری عالم و قدرت تحلیل و فهم این مسایل، در عالیترین سطح خودش در کشور وجود داشته باشد.1369/11/04
لینک ثابت
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی