نکتهی آخر این است که اگر سمینار مایه داشت، یعنی حرف حسابی در آن وجود داشت، اینهایی را که آمدهاند، بیش از هدیه و پول و پذیرایی و هتل و از این قبیل، خوشحال خواهد کرد؛ والا اگر برای آنان هتل خیلی عالی گرفتید و آمدند و بعد هم وقت رفتن، مقداری هدایا و کیف یادگاری و تجملات و خودکار و امثال آن به آنان دادید، میروند و میگویند که هدایای زیادی دادند؛ اما سمینار، سمینار پوچی بود. آدمهای حسابی آنها، اینگونه خواهند گفت. مثل اینکه گاهی شماها خودتان به یکجای دنیا میروید و میگویید حرفی نداشتند؛ حرف مفت بود. این، آبروریزی است.
اما اگر یک چیز پُرمغز و درست و حسابی بود، و لو کیف یادگاری و نظیر آن هم به آنها ندادید، مثلاً میگویند علمشان زیاد است، اخلاقشان خوب است، ولی گدا هستند، یا بهقول ایشان یک خرده کنسکند! البته من نمیخواهم که به اسلام و به جمهوری اسلامی کنسک هم بگویند؛ این هم مصلحت نیست. کنسک نبودن یک چیز است، ولخرج بیعقل بودن هم یک چیز دیگر است. به این نکته هم باید توجه بکنید که اینطور نشود که بگویند پول دستشان است، اما نمیفهمند چهکار بکنند. همه کار بمیزان باشد؛ منتها در کنار اینکار، بایستی کارهای درست و حسابی دربیاید.1369/01/26
لینک ثابت
تفکرات مرحوم طباطبایی و مرحوم مطهری - این متفکران شیعه - در زمینههای اجتماعی و مباحث عمومی اسلام، عمیقتر از همه است؛ مباحث تخصصی، مثل فقه و عرفان و فلسفه و اینها که جای خود دارد. نباید اینگونه باشد که ما در باب مسائل شیعه، ناگهان بحثی را ارایه کنیم که بحث سبک و کممایه و رقیقی باشد؛ بحث خیلی عمیقی نباشد.1369/01/26
لینک ثابت
آنچه که الان متفکران ایرانی در باب مسائل اسلامی بحث کردهاند - معارف کلی اسلامی، مثل تفکرات مرحوم شهید مطهری - به مراتب عمیقتر و قویتر است از آنچه که متفکران روشنفکر معروف دنیا، از اخوان المسلمین، سیّد قطب، رشید رضا، عبده و دیگران مطرح کردهاند. تفکرات مرحوم طباطبایی و مرحوم مطهری - این متفکران شیعه - در زمینههای اجتماعی و مباحث عمومی اسلام، عمیقتر از همه است؛ مباحث تخصصی، مثل فقه و عرفان و فلسفه و اینها که جای خود دارد. نباید اینگونه باشد که ما در باب مسائل شیعه، ناگهان بحثی را ارایه کنیم که بحث سبک و کممایه و رقیقی باشد؛ بحث خیلی عمیقی نباشد. این کار ممکن است به جای جذب، موجب دفع بشود.1369/01/26
لینک ثابت
شاید برادران به این نکته توجه داشته باشند، آنچه که الان متفکران ایرانی در باب مسائل اسلامی بحث کردهاند - معارف کلی اسلامی، مثل تفکرات مرحوم شهید مطهری - به مراتب عمیقتر و قویتر است از آنچه که متفکران روشنفکر معروف دنیا، از اخوان المسلمین، سیّد قطب، رشید رضا، عبده و دیگران مطرح کردهاند. تفکرات مرحوم طباطبایی و مرحوم مطهری - این متفکران شیعه - در زمینههای اجتماعی و مباحث عمومی اسلام، عمیقتر از همه است؛ مباحث تخصصی، مثل فقه و عرفان و فلسفه و اینها که جای خود دارد. نباید اینگونه باشد که ما در باب مسائل شیعه، ناگهان بحثی را ارایه کنیم که بحث سبک و کممایه و رقیقی باشد؛ بحث خیلی عمیقی نباشد.1369/01/26
لینک ثابت
شاید برادران به این نکته توجه داشته باشند، آنچه که الآن متفکران ایرانی در باب مسائل اسلامی بحث کردهاند معارف کلی اسلامی، مثل تفکرات مرحوم شهید مطهری به مراتب عمیقتر و قویتر است از آنچه که متفکران روشنفکر معروف دنیا، از اخوان المسلمین، سیّد قطب، رشید رضا، عبده و دیگران مطرح کردهاند. تفکرات مرحوم طباطبایی و مرحوم مطهری این متفکران شیعه در زمینههای اجتماعی و مباحث عمومی اسلام، عمیقتر از همه است؛ مباحث تخصصی، مثل فقه و عرفان و فلسفه و اینها که جای خود دارد. نباید اینگونه باشد که ما در باب مسائل شیعه، ناگهان بحثی را ارایه کنیم که بحث سبک و کممایه و رقیقی باشد؛ بحث خیلی عمیقی نباشد. این کار ممکن است به جای جذب، موجب دفع بشود. پس، نکتهی اول این است که هدف از این اجتماع بایستی دائماً مورد نظر باشد.1369/01/26
لینک ثابت
شعار وحدت مسلمین، که شعار درست و ضرورییی هم است و من از قدیم این اعتقاد و تفکر را داشتم و دارم و آن را یک مسألهی استراتژیک میدانم - یک مسألهی تاکتیکی و مصلحتی هم نیست که حالا بگوییم مصلحت ما ایجاب میکند که با مسلمین غیر شیعه ارتباطات داشته باشیم - مسلمانان، بتدریج این اختلافات مذهبی و طایفهیی را کم کنند و از بین ببرند؛ چون در خدمت دشمنان است. ما با این انگیزهی صحیح، مسألهی وحدت مسلمین را در جمهوری اسلامی، یک مسألهی اساسی قرار دادهایم. امام بارها فرمودند، ارگانهای مختلف جمهوری اسلامی نیز بر این اساس برنامهریزی و طراحی و تلاش کردند و ماها هم سخنرانی کردیم.
این کار درست و دستهجمعی موجب شد که ما از یک چیز واضح غفلت کنیم و آن، این است که شیعه را - که در دنیا جمعیت عظیمی هستند و در امور سیاسی و اجتماعی مناطقی از عالم تأثیر دارند و خودشان را به جمهوری اسلامی و به ایران شیعی متصل میدانند - بتدریج با خودمان بیگانه کنیم. یعنی کسانی در دنیا پیدا میشوند که به نام شیعه و بهعنوان داعیه و مرکزیت شیعه حرف بزنند و کسانی از ضعاف هم به آنها توجه کنند؛ این خسارت است.1369/01/26
لینک ثابت
ما باید بگوییم که میخواهیم در این تجمع [کنفرانس جهانی اهلبیت(ع)]، شیعه را که یکی از اطراف قضیهی وحدت است، برای وحدت آمادهتر کنیم. ما در خانوادهی اسلامی، یک عضو حجیم هستیم. تأثیر ما شیعیان در ایجاد وحدت، تأثیر زیادی است. ما میتوانیم تأثیر زیادی در همهجای دنیا بگذاریم.
این مجموعه دور هم جمع شدهاند که دربارهی وحدت - از جمله، وحدت اسلامی - تصمیم خودشان را بگیرند. در سخنرانیهای این سمینار، مرتب باید خطرات تفرقه و اطماع استکباری دشمن را از ایجاد تفرقه و تقویت گرایشهای طایفهیی تذکر بدهیم. مرتب میخواهند گرایشهای منفی را رواج بدهند. ما هم گرایشهای مثبت داریم، هم گرایشهای منفی. گرایش مثبت این است که من خودم را وابستهی به مجموعهیی میدانم. گرایش منفی یا نافی این است که وابستگی خودم را به معنای لگد زدن به دیگران بدانم؛ مثل ناسیونالیسم منفی یا نافی. ما ناسیونالیسم را به معنای مثبتش قبول داریم. هر کس باید به میهن خودش علاقه داشته باشد. مگر میشود کسی از میهن خودش دور باشد؟ ناسیونالیسم به این معنا چیز خوبی است؛ اما به این معنا که چون من اهل اینجا هستم، پس بایستی علیه همهی ملتهای دیگر توطئه کنم و بدخواه آنان باشم و علیه آنان کید و مکر داشته باشم، این بد است؛ یعنی اثبات وابستگی من به اینجا، جزییت من از خانوادهی عمومی و جهانی را نفی کند. معمولاً این ناسیونالیستها، وقتی که گرایش ناسیونالیستی در یکجا خیلی قوی میشود، اینطوری هستند. علی اىّ حال، توجه بکنید که این، آن را نقض نکند؛ یعنی در برنامهها مورد توجه باشد.1369/01/26
لینک ثابت
شعار وحدت مسلمین، شعار درست و ضروری است.1369/01/26
لینک ثابت
مسلمانان، اختلافات مذهبی و طایفهیی را کم کنند و از بین ببرند؛ چون در خدمت دشمنان است. 1369/01/26
لینک ثابت
ما با این انگیزهی صحیح، مسألهی وحدت مسلمین را در جمهوری اسلامی، یک مسألهی اساسی قرار دادهایم.1369/01/26
لینک ثابت
این کار درست و دستهجمعی[وحدت دنیای اسلام] موجب شد که ما از یک چیز واضح غفلت کنیم و آن، این است که شیعه را - که در دنیا جمعیت عظیمی هستند و در امور سیاسی و اجتماعی مناطقی از عالم تأثیر دارند و خودشان را به جمهوری اسلامی و به ایران شیعی متصل میدانند - بتدریج با خودمان بیگانه کنیم. یعنی کسانی در دنیا پیدا میشوند که به نام شیعه و بهعنوان داعیه و مرکزیت شیعه حرف بزنند و کسانی از ضعاف هم به آنها توجه کنند؛ این خسارت است. مرکز شیعه اینجاست. علم شیعه، فقه شیعه، معارف شیعه، علمای شیعه، و حالا که بحمداللَّه حکومت شیعه و این سیاست به این عظمت و این قدرت هم در اینجاست - یعنی اغلبیت قطعی شیعه - آنوقت درعینحال افراد و یا احیاناً سازمانهای کوچکی در گوشه و کنار عالم پیدا بشوند و به نام شیعه حرف بزنند و قبض و بسط کنند و به خیال خودشان از حقوق ضایعشدهیی که آنها ادعا میکنند، دفاع کنند و تصور برود که در منظر و مرئای جمهوری اسلامی، این حقوق ضایع میشود. اگر چنین تصور و توهمی بشود، اصلاً خسارت بزرگی است. ما وظیفه داریم در کنار آن شعار و عمل به وحدت - که یک برنامه و یک عمل قطعی است - شیعه را در همه جای عالم، بهعنوان یک مجموعهی متصل و ملحق به جمهوری اسلامی جمع کنیم. وقتی که ما شعار وحدت اسلامی میدهیم، چرا شعار وحدت شیعی ندهیم و در داخل شیعه، به فکر ایجاد یک وحدت نباشیم؟البته شیعه در نگاه وسیعتر، شیعهی اثنی¬عشری، شیعهی زیدی و شیعهی اسماعیلی را شامل میشود که اینها در دنیا هستند و مشترکات زیاد و تأثیرات سیاسی هم دارند؛ ولی متفرقند. البته در بین آنان، آدمهای ناباب و بد نیز هستند؛ کمااینکه در داخل جمهوری اسلامی هم که افراد شیعهی دوازده امامی خاص و خالصی زندگی میکنند، آدمهای بدی هم وجود دارند که با انقلاب و نظام و سیاست بدند؛ اما با دشمن اسلام خوبند! چنین کسانی، هرجا و هرطور باشند، از ما نیستند. آن بحث دیگری است؛ لیکن شیعه در دنیا باید مرکزیت خودش را پیدا کند.الان در هند و پاکستان و کشورهای عربی، میلیونها شیعه وجود دارد و غالباً اقلیتهایی هستند که به آنان فشار میآید؛ چه آنجاهایی که مسلمین در فشارند، چه آنجاهایی که حتّی مسلمین در فشار نیستند، اما آنان در فشارند. بنابراین، جایی لازم است که از آنها حمایت بکند و آن، اینجاست. ما اگر بخواهیم این مرکزیت را تثبیت و تحکیم بکنیم، باید با شیعهی دنیا تعارف داشته باشیم، آنان را بشناسیم، بیایند، بروند و بدانند که با جایی ارتباط دارند. ما از اوایل انقلاب، حتماً از این کار غفلت داشتیم. این کاری که الان انجام میگیرد، کاری است که خیلی دیر دارد انجام میگیرد.پس، ما هدف جمع و اجتماع و جذب داریم؛ اما هدف دفع و پراکندنِ بیش از آنچه که هست، نداریم. هر برنامهیی که انجام میگیرد، بایستی بهطور کامل، یا نزدیک به کامل و به شکل متکامل، این اهداف را تضمین کند. یعنی اگر ما اجتماعی درست میکنیم، بایستی این اجتماع موجب بشود که جذب گردند؛ نه اینکه گروههایی از شیعه دفع بشوند، تبعیضی بشود، بیاعتنایی و تحقیری صورت گیرد و خدای نکرده تفکر و حرف ضعیفی مطرح بشود و احساس کنند که در اینجا عمق نیست؛ درحالیکه عمیقترین معارف اسلامی - نه فقط معارف شیعی - در ایران است.1369/01/26
لینک ثابت
نباید اینگونه باشد که ما[شیعیان] در باب مسایل شیعه، ناگهان بحثی را ارایه کنیم که بحث سبک و کممایه و رقیقی باشد؛ بحث خیلی عمیقی نباشد. این کار ممکن است به جای جذب، موجب دفع بشود.1369/01/26
لینک ثابت
ما [شیعیان] در خانوادهی اسلامی، یک عضو حجیم هستیم. تأثیر ما شیعیان در ایجاد وحدت، تأثیر زیادی است. ما میتوانیم تأثیر زیادی در همهجای دنیا بگذاریم.1369/01/26
لینک ثابت
شاید برادران به این نکته توجه داشته باشند، آنچه که الآن متفکران ایرانی در باب مسائل اسلامی بحث کردهاند معارف کلی اسلامی، مثل تفکرات مرحوم شهید مطهری به مراتب عمیقتر و قویتر است از آنچه که متفکران روشنفکر معروف دنیا، از اخوان المسلمین، سیّد قطب، رشید رضا، عبده و دیگران مطرح کردهاند. تفکرات مرحوم طباطبایی و مرحوم مطهری این متفکران شیعه در زمینههای اجتماعی و مباحث عمومی اسلام، عمیقتر از همه است؛ مباحث تخصصی، مثل فقه و عرفان و فلسفه و اینها که جای خود دارد. نباید اینگونه باشد که ما در باب مسائل شیعه، ناگهان بحثی را ارایه کنیم که بحث سبک و کممایه و رقیقی باشد؛ بحث خیلی عمیقی نباشد. این کار ممکن است به جای جذب، موجب دفع بشود. 1369/01/26
لینک ثابت
ما وظیفه داریم در کنار شعار و عمل به وحدت؛ شیعه را در همه جای عالم، بهعنوان یک مجموعهی متصل و ملحق به جمهوری اسلامی جمع کنیم. وقتی که ما شعار وحدت اسلامی میدهیم، چرا شعار وحدت شیعی ندهیم و در داخل شیعه، به فکر ایجاد یک وحدت نباشیم.1369/01/26
لینک ثابت
نباید اینگونه باشد که ما شیعیان در باب مسایل شیعه، ناگهان بحثی را ارایه کنیم که بحث سبک و کممایه و رقیقی باشد؛ بحث خیلی عمیقی نباشد. این کار ممکن است به جای جذب، موجب دفع بشود.1369/01/26
لینک ثابت