newspart/index2
امام خمینی(رضوان‌الله‌تعالی‌علیه) / انقلاب اسلامی/وصیتنامه امام/جمهوری اسلامی/راه امام / امام/رهبر کبیر انقلاب/معمار انقلاب/خمینی کبیر/ سید روح الله مصطفوی
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحه‌ی قبلی اینجا کلیک کنید.
اتکا بر قیام لله عامل وقوع معجزه انقلاب

آن نکاتى که من به ذهنم رسید که عرض بکنم، اوّل مضمون این آیه‌اى است که تلاوت کردم و خوب میفهمیم که این آیه، در طول زندگى امام فقید عزیزمان در مدّ نظرش بوده. من سالها پیش آن نوشته‌ی ایشان در دفتر یادبودهاى مرحوم وزیرى را خودم در یزد زیارت کردم. آن مرحوم من را به منزلش برد و با یک تفصیلاتى، این نوشته را که در یک صندوقچه‌اى گذاشته بود و تقریباً یک گوشه‌اى در خانه‌اش مخفى کرده بود، آورد و باز کرد و این نوشته‌ی امام را ‌-که در سالهاى دهه‌ی بیست نوشته‌اند- به من نشان داد که «قیام ‌لله‌». اصلاً محور حرف در نوشته‌ی ایشان قیام ‌لله‌ است و آن ذهن جوّالِوسیع و دید حکیمانه‌ی ایشان، این قیام ‌لله‌ را در آن دوران که [مردم] تازه از اختناق رضاخانى بیرون آمده بودند، منطبق کردند بر کارهایى که به نظر شریف ایشان در آن اوقات میشده انجام بدهند و باید افراد انجام میدادند و احساس مسئولیّت میکردند. یکى دو صفحه نوشته بودند. آن نوشته، حاکى از یک حرکت ارتجالى نیست؛ و معلوم میشود در ذهن شریف ایشان «اَن تَقوموا لِله مَثنیٰ وَ فُرادیٰ»(1) سابقه دارد. در تمام مراحل زندگى اماممان، بحمدا‌لله‌ دیگر چیز پوشیده‌اى در کلّیّات باقى نماند؛ ماها و شما و همه‌ی ملّت ایران دیدند که حرکت ایشان براى خدا است، گفتنش براى خدا است، امتناع از گفتن و سکوتش هم براى خدا است؛ هر کارى که ایشان انجام میداد، با قصد قیام ‌لله‌ بود. و تنها همین یک چیز هم بود که موجب شد به دست آن بزرگوار ‌-که قطعاً مرتبه‌ی تالىِ پیغمبران و ائمّه بود- یک معجزه اتّفاق بیفتد. این چیزى که اتّفاق افتاده، یک معجزه است. این تحوّل عظیم جهانى به دنبال انقلاب اسلامى، یک معجزه است. این معجزه به دست امام اتّفاق افتاد و امام هم با تکیه به «اَن تَقوموا لِله» توانست این کار را بکند. مطلب این است.

در ارزیابى این کارى که به دست امام و با تکیه به قیام ‌لله‌ اتّفاق افتاده، بهتر این است که من وارد بحث نشوم؛ چون حقیقتاً آن‌قدر قضیّه عظیم است و حرف زیاد است که مشکل بتوان حقّ سخن را اداء کرد. من همین‌قدر به شما بگویم: برادران! شماها میدانید، کتاب خوانده‌اید، تاریخ خوانده‌اید، سالهاى متمادى است که روال حرکت عالم به سمت دورى از معنویّت و دین است. چند قرن است که دنیا دارد این‌جور حرکت میکند و این البتّه دلایلى دارد، چیز ناشناخته و مجهول‌العلّه‌اى هم نیست. در این دویست سال اخیر ‌-که دویست سالِ اوج پیشرفتهاى صنعتى و علمى است؛ یعنى قرن نوزدهم که اصطلاحاً قرن روشنفکرى و قرن انسان‌گرایى و مانند اینها است و قرن بیستم- حرکت، با سرعت به سمت بی‌دینى بوده، به سمت جدا شدن از معنویّت بوده؛ یک مقدارِ این سِیر، سِیر طبیعى است و به‌طور طبیعى لازمه‌ی آن چیزهایى که پیش آمد، همین بود؛ یک مقدار [هم] حرکت ارادى و از روى برنامه‌ریزى بوده. تمام دستگاه‌هاى قدرت عالم به این نتیجه رسیدند که باید دین را از صفحه‌ی عالم بزدایند. نه اینکه بکلّى اسم دین را هم از بین ببرند؛ نه، آن معناى دین را، آن دین حقیقى و دین خالص را؛ اگرچه به ظواهر آن هم احتفاظ بشود؛ امّا آن ایمان واقعى دینى باید از بین میرفت. و چقدر پول صرف شد، چقدر آدمها از روى عقیده ‌-بعضى واقعاً اعتقادشان این بود که این براى بشریّت لازم و ضرورى است، همه هم خیانت‌گونه این کار را نمیکردند- کتاب نوشتند، کار هنرى کردند، تبلیغات کردند، زور به خرج دادند، پول خرج کردند، براى اینکه معنویّت را از بین ببرند؛ و از جمله در دنیاى اسلام.

آن‌وقت در یک چنین دنیایى، در آن خلاصه و نتیجه و زمینه‌ی نهایىِ این همه تلاش ضدّمعنوى، آن هم در یک نقطه‌ی حسّاس، یک حکومتى و یک نظامى به وجود می‌آید بر اساس معنویّت و اسلام. این همه‌ی معجزه نیست؛ آغاز معجزه است. به وجود آمدن این حکومت و استقرار و حرکت تکاملى این نظام دینى در طول این ده سال ‌-که ما در این ده سال لحظه‌به‌لحظه پیش رفتیم؛ اگر کسى تصوّر کند ما در این ده‌ساله یک لحظه متوقّف بوده‌ایم، اشتباه است؛ در این ده سال ما لحظه‌به‌لحظه پیشروى داشته‌ایم، حرکت به جلو داشته‌ایم، حرکت تکاملى داشته‌ایم- از طُرق مختلف، تمام این زمامها و بندها و بست‌هایى که نظام جهانى را حفظ کرده بود، باز کرده و تمام این اوضاع را به هم ریخته. بدانید که اگر انقلاب اسلامى پیروز نشده بود و ایران، جمهورى اسلامى نمیشد، درست است که یک روز مارکسیسم و نظامهاى مارکسیستى شکست میخوردند، امّا آن روز حالا نبود؛ ممکن بود سى سال دیگر، چهل سال دیگر، شصت سال دیگر باشد. این تحوّل عظیمى که در دنیا به وجود آمد، ناشى از اسلام بود، ناشى از انقلاب اسلامى بود، ناشى از رو آمدن معنویّت بود. این ادّعا نیست؛ این تحلیل است، من به این اعتقاد دارم.

ریشه و ابتدا و شروع تمام این مسائلى که در دنیاى اروپاى شرقى و بلوک شرق به وجود آمد ‌-که خیال میکنم از سال ۸٠ [میلادى] یا اواخر سال ۷۹ [میلادى] بود؛ یعنى چند ماه بعد از پیروزى انقلاب ما- در لهستان بود. آنجا دعواى اتّحادیّه‌ی همبستگى ‌-که هنوز به این شکل و به این صورت هم اعلان نشده بود، یک چیز زیرزمینى مبهمى بود- با دولت لهستان این بود که [آنها] میخواستند مراسم مذهبی‌شان را انجام بدهند و دولت کمونیست نمیگذاشت! مذهب، معنویّت. یادم می‌آید آن‌وقت ما در شوراى انقلاب همین قضیّه را با دوستان مطرح کردیم. گفتیم عجیب است! چه کسى خیال میکرد اینها این‌قدر توخالى است؟ در یک کشور کمونیستى، در یک نظام محکمِ ضدّدینى، مستحکم، با حاکمیّت قدرت فکرى تشکیلاتى حزبى و قوی‌ترین حاکمیّتها بر یک نظام، بعد از اینکه در کشور لهستان شاید مثلاً سى و چند سال، چهل سال، در کشورهاى دیگر پنجاه سال، شصت سال، هفتاد سال علیه دین حرف زده شده بود و موزه‌ی آتئیسم درست کرده بودند ‌-میدانید، در این کشورهاى کمونیستى، در شوروى، در جاهاى دیگر، موزه‌هایى است [به نام] موزه‌ی آتئیسم که تمام چیزهایى که نشانه‌ی ضدّیّت با خدا است و به معناى نفى خدا است، یک جا جمع کرده‌اند که جلوى چشم مردم باشد، مردم بروند نگاه کنند و ببینند- ناگهان از درون اینها یک حرکت کارگرى ‌-چون اتّحادیّه‌ی همبستگى مال کارگرها بود- در کارخانه‌ها به وجود بیاید و شعارش عبارت باشد از اینکه میخواهد برود کلیسا، چرا نمیگذارید؟ اتّحادیّه‌ی همبستگى در لهستان چند سال براى این مبارزه کرد.

حالا شما همین رشته را بگیرید، ببینید این خشت از کجاى خَرَند بیرون آمده بود. ما مشهدی‌ها تعبیر میکنیم به «خشت از خَرَند [بیرون آوردن]». مجموعه‌اى خشت که محکم بغل هم چیده‌اند، خیلى سفت است؛ گاهى ممکن است استحکام آن بتواند یک بنائى را روى خودش نگه دارد؛ امّا استحکام این تا جایى است که این خشتها همین‌طور ردیفِ هم ایستاده؛ یکى دو خشت را که بکنید و از این خَرَند بیرون بیاورید، دیگر چیزى باقى نمیماند، اصلاً استحکامش از بین میرود. قضیّه این است. من میگویم آنچه امروز ما داریم در دنیا نگاه میکنیم ‌-این به هم ریختنِ نظم بلوک‌بندى دنیا- این معجزه‌ی انقلاب اسلامى است، معجزه‌ی امام است و معجزه‌ی «اَن تَقوموا لِله» است. آیا آن روزى که امثال ماها و شماها، در سیاه‌چال‌ها، در سلّول‌ها، در خانه‌هاى مخفى، در محیط غربت میرفتیم، میدویدیم ‌-در همین تهران، من یادم نمیرود یک روز داشتم حرکت میکردم از یک جایى به یک جایى، با فشار زیادى که آن روزها روى ماها بود؛ از دو طرف بنده مورد تهدید دستگاه بودم، به‌خاطر دو جریان و دو پرونده دنبال من بودند؛ یک جایى را سراغ کرده بودم که چند روزى بروم آنجا باشم، از یک محلّى به آن محل میرفتم؛ در خیابان که میرفتم، وضع خودم را تشبیه کردم به آن آدمى که روى زمین صاف یخِ مثلِ شیشه دارد حرکت میکند، که با کمال دقّت باید راه برود و هیچ لحظه‌اى نمیداند که آن لحظه‌ی بعد محکم زمین نخواهد خورد و استخوانهایش نخواهد شکست؛ دیدم وضع من درست همان‌جور است و همه‌ی این برادرانى که در دستگاه‌ها بودند، سالها این‌جور زندگى کردیم- [آیا] فکر میکردیم که یک روزى این ایرانى که قلعه‌ی مستحکم استکبار جهانى است، تبدیل بشود به قلعه‌ی مستحکم مبارزه در مقابل استکبار جهانى؟ [امّا] شد.

آنچه ما امروز در مقابل خودمان داریم، یک ایران آباد، یک ایران کامل، یک کشور از همه جهت مورد غبطه‌ی دوست و دشمن [است]؛ که نگاه کنند، بگویند به‌به! این صنعتش است، این کشاورزی‌اش است، این حکومتش است، این عدالت اجتماعی‌اش است، و از این قبیل. به نظر شما رسیدن ما از اینجا به آن نقطه[ى مطلوب] مشکل‌تر است از رسیدن ما از آن نقطه به اینجا؟ نه، به نظر من خیلى آسان‌تر است. از آنجا به اینجا رسیدن، یعنى تبدیل شدن قلعه‌ی امن استکبار جهانى به سنگر مستحکم ضدّ استکبار جهانى ‌-که امروز ایران بحمدا‌لله‌ هست و خواهد بود- بمراتب راه طولانی‌تر و دشوارتر و طی‌نشدنی‌ترى است از آن راهى که ما امروز داریم به آن نقطه‌ی مطلوب؛ یعنى یک کشور آبادِ آزادِ عادلانه‌ی مرتّبِ خوبِ اسلامىِ پُرتپشِ پُرحرکتِ آبرومندِ عزیز و امثال اینها؛ این راه خیلى از آن راه نزدیک‌تر است، خیلى رفتنی‌تر است، خیلى شدنی‌تر است، ابزارش خیلى دراختیارتر است. برادران! ما میتوانیم این راه را برویم؛ امّا همان شرط را دارد: اَن تَقوموا لِله.1368/11/09


1 ) سوره مبارکه سبإ آیه 46
قُل إِنَّما أَعِظُكُم بِواحِدَةٍ ۖ أَن تَقوموا لِلَّهِ مَثنىٰ وَفُرادىٰ ثُمَّ تَتَفَكَّروا ۚ ما بِصاحِبِكُم مِن جِنَّةٍ ۚ إِن هُوَ إِلّا نَذيرٌ لَكُم بَينَ يَدَي عَذابٍ شَديدٍ
ترجمه:
بگو: «شما را تنها به یک چیز اندرز می‌دهم، و آن اینکه: دو نفر دو نفر یا یک نفر یک نفر برای خدا قیام کنید، سپس بیندیشید این دوست و همنشین شما [= محمّد] هیچ گونه جنونی ندارد؛ او فقط بیم‌دهنده شما در برابر عذاب شدید (الهی) است!»
لینک ثابت
قیام لله؛ محور اصلی حرکت امام خمینی(ره)

این آیه، در طول زندگى امام فقید عزیزمان در مدّ نظرش بوده. من سالها پیش آن نوشته‌ی ایشان در دفتر یادبودهاى مرحوم وزیرى(۴) را خودم در یزد زیارت کردم. آن مرحوم من را به منزلش برد و با یک تفصیلاتى، این نوشته را که در یک صندوقچه‌اى گذاشته بود و تقریباً یک گوشه‌اى در خانه‌اش مخفى کرده بود، آورد و باز کرد و این نوشته‌ی امام را ‌-که در سالهاى دهه‌ی بیست نوشته‌اند- به من نشان داد که «قیام ‌لله‌». اصلاً محور حرف در نوشته‌ی ایشان قیام ‌لله‌ است و آن ذهن جوّالِ(۲) وسیع و دید حکیمانه‌ی ایشان، این قیام ‌لله‌ را در آن دوران که [مردم] تازه از اختناق رضاخانى بیرون آمده بودند، منطبق کردند بر کارهایى که به نظر شریف ایشان در آن اوقات میشده انجام بدهند و باید افراد انجام میدادند و احساس مسئولیّت میکردند. یکى دو صفحه نوشته بودند. آن نوشته، حاکى از یک حرکت ارتجالى(۸) نیست؛ و معلوم میشود در ذهن شریف ایشان «اَن تَقوموا لِله مَثنیٰ وَ فُرادیٰ»(۹) سابقه دارد. در تمام مراحل زندگى اماممان، بحمدا‌لله‌ دیگر چیز پوشیده‌اى در کلّیّات باقى نماند؛ ماها و شما و همه‌ی ملّت ایران دیدند که حرکت ایشان براى خدا است، گفتنش براى خدا است، امتناع از گفتن و سکوتش هم براى خدا است؛ هر کارى که ایشان انجام میداد، با قصد قیام ‌لله‌ بود. و تنها همین یک چیز هم بود که موجب شد به دست آن بزرگوار ‌-که قطعاً مرتبه‌ی تالىِ(۱۰) پیغمبران و ائمّه بود- یک معجزه اتّفاق بیفتد. این چیزى که اتّفاق افتاده، یک معجزه است. این تحوّل عظیم جهانى به دنبال انقلاب اسلامى، یک معجزه است. این معجزه به دست امام اتّفاق افتاد و امام هم با تکیه به «اَن تَقوموا لِله» توانست این کار را بکند.1368/11/09
لینک ثابت
امام خمینی(رضوان‌الله‌تعالی‌علیه)

مرحوم وزیرى... من را به منزلش برد و... نوشته [ای از امام] را که در یک صندوقچه‌اى گذاشته بود و تقریباً یک گوشه‌اى در خانه‌اش مخفى کرده بود، آورد و باز کرد و این نوشته‌ی امام را ‌-که در سالهاى دهه‌ی بیست نوشته‌اند- به من نشان داد که «قیام ‌لله‌». اصلاً محور حرف در نوشته‌ی ایشان قیام ‌لله‌ است و آن ذهن جوّالِ وسیع و دید حکیمانه‌ی ایشان، این قیام ‌لله‌ را در آن دوران که [مردم] تازه از اختناق رضاخانى بیرون آمده بودند، منطبق کردند بر کارهایى که به نظر شریف ایشان در آن اوقات میشده انجام بدهند و باید افراد انجام میدادند و احساس مسئولیّت میکردند. یکى دو صفحه نوشته بودند. آن نوشته، حاکى از یک حرکت ارتجالى نیست؛ و معلوم میشود در ذهن شریف ایشان «اَن تَقوموا لِله مَثنیٰ وَ فُرادیٰ» سابقه دارد. در تمام مراحل زندگى اماممان، بحمدا‌لله‌ دیگر چیز پوشیده‌اى در کلّیّات باقى نماند؛ ماها و شما و همه‌ی ملّت ایران دیدند که حرکت ایشان براى خدا است، گفتنش براى خدا است، امتناع از گفتن و سکوتش هم براى خدا است؛ هر کارى که ایشان انجام میداد، با قصد قیام ‌لله‌ بود. و تنها همین یک چیز هم بود که موجب شد به دست آن بزرگوار ‌-که قطعاً مرتبه‌ی تالىِ پیغمبران و ائمّه بود- یک معجزه اتّفاق بیفتد. این چیزى که اتّفاق افتاده، یک معجزه است. این تحوّل عظیم جهانى به دنبال انقلاب اسلامى، یک معجزه است. این معجزه به دست امام اتّفاق افتاد و امام هم با تکیه به «اَن تَقوموا لِله» توانست این کار را بکند.1368/11/09
لینک ثابت
امام خمینی(رضوان‌الله‌تعالی‌علیه)

ما اگر خودمان شخصاً صالح باشیم و حکومت حکومت صالحان باشد، میتوانیم صلاح را در همه جاى دنیا و پیش از همه در کشورمان گسترش بدهیم. به جان شما! اگر ما صالح نبودیم، هیچ اتّفاق مثبتى ‌-در جهت اهداف- نخواهد افتاد؛ هر کس هم تلاش کند، بیخود تلاش میکند. باید من و شما خوب باشیم. خوب بودن هم یک معناى قلمبه‌سلمبه‌اى ندارد؛ یعنى متدیّن باشیم، باتقوا باشیم، دروغ نگوییم، غیبت نکنیم، به مال دنیا حرص نزنیم، اهل تجمّل و تشریفات نباشیم، بدخواه نباشیم، اهل اسراف نباشیم، ادّعاهاى دروغ براى خودمان نکنیم؛ این است. باید خوب باشیم. شخصِ خود امام، آدم خوبى بود؛ شخص خودش. و خوبىِ او توانست تمام قلمرو حضور او را خوب و متلألئ بکند. وقتى کسى خوب است، حول‌وحوش او هم تحت تأثیر او قرار میگیرد؛ خانه‌ی خودش را خوب میکند، دوستان خودش را خوب میکند، کشور خودش را خوب میکند، دنیاى خودش را خوب میکند. امام مثل یک چراغى بود که همه جا را منوّر میکرد؛ چون خودش منوّر بود، خودش ظلمانى نبود. واقعاً آدم خوبى بود. هر کسى را ما دیدیم ‌-حتّى دشمنان امام- شخص او را از لحاظ زهد و پارسایى و بی‌طمعى به دنیا و بی‌اعتنائى به دنیا و راست‌گو بودن در ادّعاها و مانند اینها، تعریف کردند؛ و تعریفى بود.1368/11/09
لینک ثابت
امام خمینی(رضوان‌الله‌تعالی‌علیه)

امام از اوّل شروع مبارزه با اسلام تحریف‌شده جنگید. بسیارى از آدمهاى خوب و عالِم، در این صراطْ حرف امام را فهمیدند.1368/11/09
لینک ثابت
امام خمینی(رضوان‌الله‌تعالی‌علیه)

تحوّل عظیم جهانى به دنبال انقلاب اسلامى، یک معجزه است که به دست امام اتّفاق افتاد و امام هم با تکیه به «اَن تَقوموا لِله» توانست این کار را بکند.1368/11/09
لینک ثابت
امام خمینی(رضوان‌الله‌تعالی‌علیه)

امام مثل یک چراغى بود که همه جا را منوّر میکرد؛ چون خودش منوّر بود، خودش ظلمانى نبود. واقعاً آدم خوبى بود.1368/11/09
لینک ثابت
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی