هر چند که ورود در رشتهی تحصیل علوم دینى و طلبه شدن، یک مرحلهی سرنوشتساز و مهمّى محسوب میشود و طلبهی با عمامه و بیعمامه، هر دو جورش را داریم، لکن نفْس تلبّس به لباس روحانیّت و اهل علم دینى و گذاشتن عمامه هم خودش یک مرحلهاى است و بسیار حائز اهمّیّت است؛ تا شما عمامه سرتان نیست، مردم یک جور از شما توقّع دارند؛ وقتى عمامه سر گذاشتید، این توقّع جور دیگرى خواهد شد.این لباس هزار سال است که لباس علم است. نمیگوییم فقط علما این لباس را داشتند؛ نه، زىّ(۲) اهل علم، هزار سال است که در روحانیّت شیعه - از زمان شیخ مفید و شیخ طوسى تا حالا - محور و مرکز امید مردم براى امورى بوده؛ یکى از آنها عبارت است از تبیین مسائل دینى؛ یعنى مردم در طول این هزار سال همواره از علماى دین توقّع داشتند که برایشان مسائل اسلامى را تبیین کنند.
یکى از چیزهایى که مردم امید داشتند و انتظار داشتند این بوده که خود اینها عاملترین باشند به آن چیزهایى که میدانند و به مردم یاد میدهند؛ یعنى ما چیزى را که به مردم میگوییم، خودمان بایستى عمل کرده باشیم؛ این انتظار مردم است. حالا من آن چیزهایى را که در واقع تکالیف الهى است و انتظارات اصل دین از ما است، بیان نمیکنم؛ انتظار مردم این است.1368/10/26
لینک ثابت
تأدیب نفس خود، مقدم بر تأدیب دیگران
انشاءالله که موفّق باشید. آقایان! درستان را خوب بخوانید تا عالم بشوید تا بتوانید جواب نیازهاى مردم را بدهید؛ عالم باشید تا آنوقت مفید باشید؛ وَالّا مفید نخواهید بود. در کنار درس، از اوضاع عالم، از اوضاع کشور، از مسائل سیاسى مطّلع باشید؛ که اگر بیاطّلاع باشید، به درد پاسخگویى به نیازهاى مردم نخواهید خورد؛ این را روراست بهتان بگویم. باید بدانید در مملکت چه میگذرد، در دنیا چه میگذرد، نیازهاى مردم چیست. و بعد هم «مَن نَصَبَ نَفسَهُ لِلنّاسِ اِماماً فَعَلَیهِ اَن یَبدَاَ بِتَعلیمِ نَفسِهِ قَبلَ تَعلیمِ غَیرِه»؛(1) خودمان، خودمان را بایستى دانهدانه تأدیب و تربیت کنیم تا انشاءالله مفید باشیم.1368/10/26
1 )
قصار 73 :
وَ قَالَ ( عليه السلام ) : مَنْ نَصَبَ نَفْسَهُ لِلنَّاسِ إِمَاماً فَلْيَبْدَأْ بِتَعْلِيمِ نَفْسِهِ قَبْلَ تَعْلِيمِ غَيْرِهِ وَ لْيَكُنْ تَأْدِيبُهُ بِسِيرَتِهِ قَبْلَ تَأْدِيبِهِ بِلِسَانِهِ وَ مُعَلِّمُ نَفْسِهِ وَ مُؤَدِّبُهَا أَحَقُّ بِالْإِجْلَالِ مِنْ مُعَلِّمِ النَّاسِ وَ مُؤَدِّبِهِمْ .
ترجمه:
و آن حضرت فرمود: آن كه خود را در مرتبه پيشوايى قرار مىدهد بايد پيش از مؤدب نمودن مردم به مؤدب نمودن خود اقدام كند، و پيش از آنكه ديگران را به گفتار ادب نمايد، بايد به كردارش مؤدب به آداب كند،
و آن كه خود را بياموزد و ادب نمايد به تعظيم سزاوارتر است از كسى كه فقط ديگران را بياموزد و تأديب كند
لینک ثابت
برخورد با ظالم و دفاع از مظلوم
مردم از علماى دین همیشه انتظار داشتهاند که آنها زیر چتر و شعاع نفوذ قدرتهاى مادّى و دنیایى و نابحق قرار نگیرند و از طبقهی مظلوم و مستضعفین و طبقات پایین جامعه حمایت بکنند.1368/10/26
لینک ثابت
ورود در رشتهی تحصیل علوم دینى و طلبه شدن، یک مرحلهی سرنوشتساز و مهمّى محسوب میشود و طلبهی با عمامه و بیعمامه، هر دو جورش را داریم، لکن نفْس تلبّس به لباس روحانیّت و اهل علم دینى و گذاشتن عمامه هم خودش یک مرحلهاى است و بسیار حائز اهمّیّت است؛ تا شما عمامه سرتان نیست، مردم یک جور از شما توقّع دارند؛ وقتى عمامه سر گذاشتید، این توقّع جور دیگرى خواهد شد.این لباس هزار سال است که لباس علم است. نمیگوییم فقط علما این لباس را داشتند؛ نه، زىّ اهل علم، هزار سال است که در روحانیّت شیعه - از زمان شیخ مفید و شیخ طوسى تا حالا - محور و مرکز امید مردم براى امورى بوده؛ یکى از آنها عبارت است از تبیین مسائل دینى؛ یعنى مردم در طول این هزار سال همواره از علماى دین توقّع داشتند که برایشان مسائل اسلامى را تبیین کنند.1368/10/26
لینک ثابت
یکى از چیزهایى که مردم [از روحانیت] امید داشتند و انتظار داشتند این بوده که خود اینها عاملترین باشند به آن چیزهایى که میدانند و به مردم یاد میدهند؛ یعنى ما چیزى را که به مردم میگوییم، خودمان بایستى عمل کرده باشیم؛ این انتظار مردم است. حالا من آن چیزهایى را که در واقع تکالیف الهى است و انتظارات اصل دین از ما است، بیان نمیکنم؛ انتظار مردم این است. ما فقط به مردم نمیگوییم نماز بخوانید، روزه بگیرید؛ ما به مردم میگوییم که تقوا داشته باشید، ورع داشته باشید، زهد داشته باشید، دلبستگى به مال دنیا نداشته باشید، دلبستگى به مقام نداشته باشید، هدفتان در همهی امور خدا باشد؛ پیام دین که بهوسیلهی ماها و بهوسیلهی شماها - یعنى همهی روحانیّون - به مردم داده میشود، اینها است. [پس] خود ما بایستى عاملترین به این باشیم.1368/10/26
لینک ثابت
[انتظاری] که همواره در طول تاریخ، مردم از ماها [روحانیت]داشتهاند این بوده که ما حر و آزاد باشیم؛ یعنى قدرتها و رودربایستیها و تحمیلها و مانند اینها، ما را اسیر خودشان نکنند. این در روحانیّت شیعه یک اصل است. البتّه روحانیّتِ دیگر برادرانِ مسلمانِ ما هم از جهت آن دو چیز اوّل با ما شریکند؛ لکن در آنها این انتظار نبوده؛ مردمشان آنها را تابعى از قدرت و حکومت میدانستند - آن قدرت هر کسى میخواهد باشد - لکن در شیعه نه؛ مردم از علماى دین همیشه انتظار داشتهاند که آنها زیر چتر و شعاع نفوذ قدرتهاى مادّى و دنیایى و نابحق قرار نگیرند و از طبقهی مظلوم و مستضعفین و طبقات پایین جامعه حمایت بکنند؛ غالباً هم علماى دین - مثل خود شماها - از همین طبقات بودهاند؛ الّا ما شذّ و ندر. غالباً کسانى که در کسوت علم هستند، منشأ خانوادگیشان، یک منشأ اعیانى و اشرافى و خانى نیست. مواردى بوده امّا خیلى کم بوده. البتّه آن موارد کم هم مردمان بزرگ و خوبى بودهاند... شخصیّتهاى برجسته و بزرگى بودهاند؛ لکن اغلب این بوده و لذا توقّع مردم هم از ما همیشه این بوده. علماى دین هم غالباً به این وظیفه در طول تاریخ عمل کردهاند؛ در هر جا بودند تابع ظلم نشدند، تابع قدرتها نشدند؛ شما از یک دِه بگیرید و کدخداى فرضاً ظالمِ آن، تا سطح کشور و تا سطح جهان. 1368/10/26
لینک ثابت
ورود در رشتهی تحصیل علوم دینى و طلبه شدن، یک مرحلهی سرنوشتساز و مهمّى محسوب میشود و طلبهی با عمامه و بیعمامه، هر دو جورش را داریم، لکن نفْس تلبّس به لباس روحانیّت و اهل علم دینى و گذاشتن عمامه هم خودش یک مرحلهاى است و بسیار حائز اهمّیّت است؛ تا شما عمامه سرتان نیست، مردم یک جور از شما توقّع دارند؛ وقتى عمامه سر گذاشتید، این توقّع جور دیگرى خواهد شد.این لباس هزار سال است که لباس علم است. نمیگوییم فقط علما این لباس را داشتند؛ نه، زىّ اهل علم، هزار سال است که در روحانیّت شیعه - از زمان شیخ مفید و شیخ طوسى تا حالا - محور و مرکز امید مردم براى امورى بوده؛ یکى از آنها عبارت است از تبیین مسائل دینى؛ یعنى مردم در طول این هزار سال همواره از علماى دین توقّع داشتند که برایشان مسائل اسلامى را تبیین کنند.1368/10/26
لینک ثابت
یکى از چیزهایى که مردم [از روحانیت] امید داشتند و انتظار داشتند این بوده که خود اینها عاملترین باشند به آن چیزهایى که میدانند و به مردم یاد میدهند؛ یعنى ما چیزى را که به مردم میگوییم، خودمان بایستى عمل کرده باشیم؛ این انتظار مردم است. حالا من آن چیزهایى را که در واقع تکالیف الهى است و انتظارات اصل دین از ما است، بیان نمیکنم؛ انتظار مردم این است. ما فقط به مردم نمیگوییم نماز بخوانید، روزه بگیرید؛ ما به مردم میگوییم که تقوا داشته باشید، ورع داشته باشید، زهد داشته باشید، دلبستگى به مال دنیا نداشته باشید، دلبستگى به مقام نداشته باشید، هدفتان در همهی امور خدا باشد؛ پیام دین که بهوسیلهی ماها و بهوسیلهی شماها - یعنى همهی روحانیّون - به مردم داده میشود، اینها است. [پس] خود ما بایستى عاملترین به این باشیم.1368/10/26
لینک ثابت
[انتظاری] که همواره در طول تاریخ، مردم از ماها [روحانیت]داشتهاند این بوده که ما حر و آزاد باشیم؛ یعنى قدرتها و رودربایستیها و تحمیلها و مانند اینها، ما را اسیر خودشان نکنند. این در روحانیّت شیعه یک اصل است. البتّه روحانیّتِ دیگر برادرانِ مسلمانِ ما هم از جهت آن دو چیز اوّل با ما شریکند؛ لکن در آنها این انتظار نبوده؛ مردمشان آنها را تابعى از قدرت و حکومت میدانستند - آن قدرت هر کسى میخواهد باشد - لکن در شیعه نه؛ مردم از علماى دین همیشه انتظار داشتهاند که آنها زیر چتر و شعاع نفوذ قدرتهاى مادّى و دنیایى و نابحق قرار نگیرند و از طبقهی مظلوم و مستضعفین و طبقات پایین جامعه حمایت بکنند؛ غالباً هم علماى دین - مثل خود شماها - از همین طبقات بودهاند؛ الّا ما شذّ و ندر. غالباً کسانى که در کسوت علم هستند، منشأ خانوادگیشان، یک منشأ اعیانى و اشرافى و خانى نیست. مواردى بوده امّا خیلى کم بوده. البتّه آن موارد کم هم مردمان بزرگ و خوبى بودهاند... شخصیّتهاى برجسته و بزرگى بودهاند؛ لکن اغلب این بوده و لذا توقّع مردم هم از ما همیشه این بوده. علماى دین هم غالباً به این وظیفه در طول تاریخ عمل کردهاند؛ در هر جا بودند تابع ظلم نشدند، تابع قدرتها نشدند؛ شما از یک دِه بگیرید و کدخداى فرضاً ظالمِ آن، تا سطح کشور و تا سطح جهان. 1368/10/26
لینک ثابت
مردم در طول این هزار سال همواره از علماى دین توقّع داشتند که برایشان مسائل اسلامى را تبیین کنند.1368/10/26
لینک ثابت
طلبهی با عمامه و بیعمامه، هر دو جورش را داریم، لکن نفْس تلبّس به لباس روحانیّت و اهل علم دینى و گذاشتن عمامه هم خودش یک مرحلهاى است و بسیار حائز اهمّیّت است؛ تا شما عمامه سرتان نیست، مردم یک جور از شما توقّع دارند؛ وقتى عمامه سر گذاشتید، این توقّع جور دیگرى خواهد شد.1368/10/26
لینک ثابت
یکى از چیزهایى که مردم امید داشتند و انتظار داشتند این بوده که خود روحانیت عاملترین باشند به آن چیزهایى که میدانند و به مردم یاد میدهند؛ یعنى ما چیزى را که به مردم میگوییم، خودمان بایستى عمل کرده باشیم؛ این انتظار مردم است. 1368/10/26
لینک ثابت
ما فقط به مردم نمیگوییم نماز بخوانید، روزه بگیرید؛ ما به مردم میگوییم که تقوا داشته باشید، ورع داشته باشید، زهد داشته باشید، دلبستگى به مال دنیا نداشته باشید، دلبستگى به مقام نداشته باشید، هدفتان در همهی امور خدا باشد؛ پیام دین که بهوسیلهی ماها و بهوسیلهی شماها یعنى همهی روحانیّون به مردم داده میشود، اینها است. پس خود ما بایستى عاملترین به این باشیم.1368/10/26
لینک ثابت
مردم از علماى دین همیشه انتظار داشتهاند که آنها زیر چتر و شعاع نفوذ قدرتهاى مادّى و دنیایى و نابحق قرار نگیرند و از طبقهی مظلوم و مستضعفین و طبقات پایین جامعه حمایت بکنند؛ غالباً هم علماى دین از همین طبقات بودهاند.1368/10/26
لینک ثابت
انتظارى که همواره در طول تاریخ، مردم از ما روحانیت داشتهاند این بوده که ما حر و آزاد باشیم؛ یعنى قدرتها و رودربایستیها و تحمیلها و مانند اینها، ما را اسیر خودشان نکنند. این در روحانیّت شیعه یک اصل است.1368/10/26
لینک ثابت