قم، همیشه باید آن دریای خروشانی بماند که هر جریان مخالفی در آن حل شود. باید همواره آن رود پُربرکتی باشد که آثار و برکات اسلامی خود را به سرتاسر میهن اسلامی و بیرون آن صادر کند. قم، مرکز انقلاب و اسلام است؛ چون مرکز حوزهی علمیه و علمای بزرگ و پرورشگاه انسانهایی است که میتواند انقلاب و کشور و ملت را در سطوح مختلف هدایت کند. شما مردم و جوانان و زن و مرد قم و شما حزباللّهیهای این شهر، همواره باید روح پاسداری از این ارزشها را با همان شور و خلوص و اخلاصی که همیشه داشتید، در خودتان حفظ کنید.1368/10/19
لینک ثابت
شجره طیبه انقلاب اسلامی
آن مجموعهیی که این حوزه را پذیرایی کردند و به آن کمک نمودند و آن را در خانهی خود پذیرفتند و طلاب را مانند فرزندان و برادران خویش، در میان خود گرفتند و وقتی نهضت شروع شد، به سربازان اولیهی این نهضت - یعنی طلاب قم - پناه دادند و هنگامی که بنا شد نهضت اوج بگیرد، اولین قربانیها را در این راه فدا کردند، مردم قم بودند. این را در تاریخ کشور و انقلابمان نباید و نمیتوان فراموش کرد. این، نه برای آن است که چون با قُمیها طرفیم و با آنها حرف میزنیم، میگوییم. این، حقیقتِ با ارزش و مقدسی است که باید به عنوان یک خط روشن، در انقلاب بماند و در تاریخ انقلاب تدوین شود.
و اما درسی که از این حقیقت باید بگیریم، این است که مردم قم همچنان که از روز اول، این شجرهی طیّبه را در خود پذیرفتند و به آن کمک کردند و از آن حراست و دفاع نمودند و وقتی لازم شد و نوبت آن پیش آمد، اولین قدم را در راه جهاد بزرگ اسلامی برداشتند و همچنان که بعد از پیروزی انقلاب - چه در جنگ و چه در میدان سیاسی و چه در تمام جریانات دیگر - همواره در صفوف مقدم قرار داشتند، در آینده هم همین موقعیت را برای خود حفظ کنند.1368/10/19
لینک ثابت
امر به معروف و نهی از منکر تضمین کننده حیات طیبه نظام اسلامی
قرآن کریم میفرماید: «الّذین ان مکّناهم فی الارض اقاموا الصّلوة و اتوا الزّکوة و امروا بالمعروف و نهوا عنالمنکر».(1) من میخواهم این واجب فراموش شدهی اسلام را به یاد شما و ملت ایران بیاورم: امر به معروف و نهی از منکر. همهی آحاد مردم باید وظیفهی امر کردن به کار خوب و نهی کردن از کار بد را برای خود قایل باشند. این، تضمینکنندهی حیات طیبه در نظام اسلامی خواهد بود. عمل کنیم تا آثارش را ببینیم. امر به معروف، یک مرحلهی گفتن و یک مرحلهی عمل دارد. مرحلهی عمل، یعنی اقدام با دست و با زور. این مرحله، امروز به عهدهی حکومت است و باید با اجازهی حکومت انجام بگیرد ولاغیر. اما گفتن با زبان، بر همه واجب است و همه باید آن را بدون ملاحظه انجام بدهند.1368/10/19
1 )
سوره مبارکه الحج آیه 41
الَّذينَ إِن مَكَّنّاهُم فِي الأَرضِ أَقامُوا الصَّلاةَ وَآتَوُا الزَّكاةَ وَأَمَروا بِالمَعروفِ وَنَهَوا عَنِ المُنكَرِ ۗ وَلِلَّهِ عاقِبَةُ الأُمورِ
ترجمه:
همان کسانی که هر گاه در زمین به آنها قدرت بخشیدیم، نماز را برپا میدارند، و زکات میدهند، و امر به معروف و نهی از منکر میکنند، و پایان همه کارها از آن خداست!
لینک ثابت
ارتباط و پذیرایی مردم قم از حوزه قم به عنوان شجره طیبه
اگر به چشم تاریخی نگاه کنید، به نظر میرسد که حوزهی قم، ثمرهی بسیار زودرس و پُربرکتی داشت. یعنی از وقتی که پایهی حوزه را گذاشتند، تا وقتی که حوزه عملاً و کمربسته وارد میدان شد، چهل سالی طول کشید؛ که در عمر یک ملت، زمان کوتاهی است. از بعد از شروع این نهضت تا امروز - که قریب سی سال میگذرد - شما ببینید که در دنیا، اسلام و قرآن و ارزشهای اسلامی در چه وضعی است.آن مجموعهیی که این حوزه را پذیرایی کردند و به آن کمک نمودند و آن را در خانهی خود پذیرفتند و طلاب را مانند فرزندان و برادران خویش، در میان خود گرفتند و وقتی نهضت شروع شد، به سربازان اولیهی این نهضت - یعنی طلاب قم - پناه دادند و هنگامی که بنا شد نهضت اوج بگیرد، اولین قربانیها را در این راه فدا کردند، مردم قم بودند. این را در تاریخ کشور و انقلابمان نباید و نمیتوان فراموش کرد. این، نه برای آن است که چون با قُمیها طرفیم و با آنها حرف میزنیم، میگوییم. این، حقیقتِ با ارزش و مقدسی است که باید به عنوان یک خط روشن، در انقلاب بماند و در تاریخ انقلاب تدوین شود.
و اما درسی که از این حقیقت باید بگیریم، این است که مردم قم همچنان که از روز اول، این شجرهی طیّبه(1) را در خود پذیرفتند و به آن کمک کردند و از آن حراست و دفاع نمودند و وقتی لازم شد و نوبت آن پیش آمد، اولین قدم را در راه جهاد بزرگ اسلامی برداشتند و همچنان که بعد از پیروزی انقلاب - چه در جنگ و چه در میدان سیاسی و چه در تمام جریانات دیگر - همواره در صفوف مقدم قرار داشتند، در آینده هم همین موقعیت را برای خود حفظ کنند.1368/10/19
1 )
سوره مبارکه ابراهيم آیه 24
أَلَم تَرَ كَيفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصلُها ثابِتٌ وَفَرعُها فِي السَّماءِ
ترجمه:
آیا ندیدی چگونه خداوند «کلمه طیبه» (و گفتار پاکیزه) را به درخت پاکیزهای تشبیه کرده که ریشه آن (در زمین) ثابت، و شاخه آن در آسمان است؟!
1 )
سوره مبارکه ابراهيم آیه 25
تُؤتي أُكُلَها كُلَّ حينٍ بِإِذنِ رَبِّها ۗ وَيَضرِبُ اللَّهُ الأَمثالَ لِلنّاسِ لَعَلَّهُم يَتَذَكَّرونَ
ترجمه:
هر زمان میوه خود را به اذن پروردگارش میدهد. و خداوند برای مردم مثلها میزند، شاید متذکّر شوند (و پند گیرند)!
1 )
سوره مبارکه ابراهيم آیه 26
وَمَثَلُ كَلِمَةٍ خَبيثَةٍ كَشَجَرَةٍ خَبيثَةٍ اجتُثَّت مِن فَوقِ الأَرضِ ما لَها مِن قَرارٍ
ترجمه:
(همچنین) «کلمه خبیثه» (و سخن آلوده) را به درخت ناپاکی تشبیه کرده که از روی زمین برکنده شده، و قرار و ثباتی ندارد.
لینک ثابت
ما در زمینهی دور کردن مردم از فحشا و فساد، اندکی به اسلام نزدیک شدهایم. جوانان ما، به سلامت و عافیت معنوی و روحی نایل شدهاند و از پوچی و فساد اخلاقی و تردیدها و دلزدگیهای زندگی، آسوده و رها گردیدهاند. ما در زمینههای گوناگون اقتصادی، در آن بخشهایی که سیاستهای اسلامی عمل شد، به اسلام نزدیک شدهایم و در همان بخشها مردم احساس آرامش و آسایش میکنند. در هرجا هم که وارد مرحلهی اسلام و مقولهی اسلامی نشدیم، مردم در آنجا همان زندگی دشوار و وضعیت ناخوشایند را دارند. کسانی که اهل تحلیل و استدلال و بحث هستند، بردارند فهرست کنند تا برای مردم روشن بشود.1368/10/19
لینک ثابت
گناه, تذکر, امر به معروف و نهی از منکر
گفتن گناه به گناهکار با زبان خوش و با لحن مناسب و در جایی هم با زبان تند - در مواردی که مفسدهیی به وجود نیاید - گناه را در جامعه کم خواهد کرد و به ضعف و انزوا خواهد انداخت.1368/10/19
لینک ثابت
حیات اسلامی، حیات طیبه است .1368/10/19
لینک ثابت
ما خواستهایم در میان ظلمات جاهلیّت قرن بیستم، خورشید فروزان اسلام را به درخشش دربیاوریم. ما خواستهایم در هنگامى که نسلهاى بشر از مکتبهاى گوناگون - از سرمایهدارى پلید غرب تا کمونیسم ملحد شرق - دلزده شدند، بتوانیم مکتب حیاتبخش را و راه زندگى سالم و مطلوب و شیرین را به بشر نشان بدهیم و آن، حیات طیّبهی اسلامى است. تقریباً در طول این یازده سال، هرچه و در هر قسمتى که ما در راه اسلام پیش رفتیم، در همان قسمت، زندگى شیرین شده؛ در هر بخشى که توفیق پیدا نکردیم در جهت اسلام حرکت بکنیم، در آن بخش، زندگى سخت باقى مانده؛ تنگ و تلخ باقى مانده. حیات اسلامى، حیات طیّبه است. حیات طیّبه و زندگى پاکیزه، یعنى زندگیاى که کام انسان را شیرین کند؛ انسان با آن زندگى، احساس آرامش و آسایش کند. ما در تشکیل نظام اسلامى و در تشکیل دولت و حاکمیّت اسلامى، به اسلام نزدیک شدیم؛ ارزشها را تا آن حدّى که براى ما مقدور بود، در حکّام و زمامداران رعایت کردیم؛ [لذا] در این بخش، به همین اندازه زندگى شیرین شد.1368/10/19
لینک ثابت
امر به معروف و نهی از منکر
ما باید خودمان را به سرچشمهی اسلام برسانیم تا زندگى بتمامى شیرین بشود. قرآن کریم میفرماید: اَّلَّذینَ اِن مَکـَّنُّهُم فِی الاَرضِ اَقامُوا الصَّلْوةَ وَءاتَوُا الزَّکوةَ وَ اَمَروا بِالمَعروفِ وَنَهَوا عَنِ المُنکَر.(۳) من میخواهم این واجبِ فراموششدهی اسلام را به یاد شما و به یاد ملّت ایران بیاورم: امر به معروف و نهى از منکر. همهی آحاد مردم وظیفهی امر کردن به کار خوب و نهى کردن از کار بد را باید براى خودشان قائل باشند؛ این تضمینکنندهی حیات طیّبه در نظام اسلامى خواهد بود. عمل کنیم تا آثارش را ببینیم. امر به معروف، یک مرحلهی گفتن دارد و یک مرحلهی عمل. مرحلهی عمل - یعنى اقدام با دست، اقدام با زور - امروز به عهدهی حکومت است و با اجازهی حکومت باید انجام بگیرد ولاغیر؛ امّا گفتن به زبان، بر همه واجب است و همه باید آن را انجام بدهند؛ بدون ملاحظه.یک روزى بود که اگر کسى کار خلافى مرتکب میشد و دیگرى به او اعتراض میکرد، نظام حاکمْ آن اعتراض را میکوبید؛ ما دیده بودیم. اگر گناهى انجام میگرفت، گناهکار تشویق میشد؛ امّا معترضِ به گناه کوبیده میشد! امروز بعکس است. امروز نه اینکه گناه در جامعه نیست - هست، زمان حکومت امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) هم در جامعه گناه بود - امّا مهم این است که نظام حاکم، تشکیلات حاکم بر جامعه، آن کسانى که اداره و مدیریّت کشور را بر عهده دارند، میل به طرف صلاح دارند، با گناه مخالفند، با تخلّف مخالفند.
گفتن گناه به گناهکار، با زبان خوش، با لحن مناسب - در جایى با زبان تند، در مواردى که مفسدهاى به وجود نیاید - گناه را در جامعه کم خواهد کرد و به ضعف و انزوا خواهد انداخت. ما چرا از این غافلیم؟ همهی آحاد مردم در محیط کسبشان، در محیط خانهشان، در جمع دوستانشان، در محیط درس و دانشگاهشان، در هر جایى که هستند، اگر خلافى را دیدند، به خلافکار بگویند این از نظر اسلام خلاف است؛ چرا انجام میدهى؟ همین؛ یک کلمه گفتن. اگر زبانهاى گوناگون و نَفَسهاى مختلف گناه را تذکّر بدهند، گناهکار - بهطور غالب - از گناه و تخلّف دست خواهد کشید؛ چه این تخلّف تخلّف شرعى باشد، چه تخلّف از قوانین.1368/10/19
لینک ثابت
امر به معروف و نهی از منکر, حیات طیبه
همهی آحاد مردم وظیفهی امر کردن به کار خوب و نهى کردن از کار بد را باید براى خودشان قائل باشند؛ این تضمینکنندهی حیات طیّبه در نظام اسلامى خواهد بود.1368/10/19
لینک ثابت
ما خواستهایم در میان ظلمات جاهلیّت قرن بیستم، خورشید فروزان اسلام را به درخشش دربیاوریم. ما خواستهایم در هنگامى که نسلهاى بشر از مکتبهاى گوناگون - از سرمایهدارى پلید غرب تا کمونیسم ملحد شرق - دلزده شدند، بتوانیم مکتب حیاتبخش را و راه زندگى سالم و مطلوب و شیرین را به بشر نشان بدهیم و آن، حیات طیّبهی اسلامى است. تقریباً در طول این یازده سال، هرچه و در هر قسمتى که ما در راه اسلام پیش رفتیم، در همان قسمت، زندگى شیرین شده؛ در هر بخشى که توفیق پیدا نکردیم در جهت اسلام حرکت بکنیم، در آن بخش، زندگى سخت باقى مانده؛ تنگ و تلخ باقى مانده. حیات اسلامى، حیات طیّبه است. حیات طیّبه و زندگى پاکیزه، یعنى زندگیاى که کام انسان را شیرین کند؛ انسان با آن زندگى، احساس آرامش و آسایش کند. ما در تشکیل نظام اسلامى و در تشکیل دولت و حاکمیّت اسلامى، به اسلام نزدیک شدیم؛ ارزشها را تا آن حدّى که براى ما مقدور بود، در حکّام و زمامداران رعایت کردیم؛ [لذا] در این بخش، به همین اندازه زندگى شیرین شد.1368/10/19
لینک ثابت
امروز شما ببینید سیاستهاى قدرتمند عالم چه میکنند؛ ببینید قدرت امپراتورى مجهّز به زر و زورِ آمریکا با ملّتها، با دولتها، با ارزشها، با ثروتهاى مردم در سراسر دنیا چه میکند. البتّه من معتقدم این اوج فساد، آخرِ فساد است. من معتقدم این مقدارى که امروز قلدرى قدرتمندان و در رأس آنها آمریکا در دنیا دارد بیداد میکند، نشاندهندهی این است که اینها آخر کارشان است؛ نشاندهندهی این است که اینها دارند رو به زوال میروند.1368/10/19
لینک ثابت
من معتقدم این اوج فساد، آخرِ فساد است. من معتقدم این مقدارى که امروز قلدرى قدرتمندان و در رأس آنها آمریکا در دنیا دارد بیداد میکند، نشاندهندهی این است که اینها آخر کارشان است؛ نشاندهندهی این است که اینها دارند رو به زوال میروند. من در این هیچ تردیدى ندارم که اینها روزهاى اوج قدرت، یعنى اواخر قدرت را دارند میگذرانند؛ و بالاخره دنیا تحمّل نخواهد کرد، ملّتها تحمّل نخواهند کرد. رژیم امروزىِ آمریکا با پشتکار و ابتکار و نشاط مردمى در سالها قبل به وجود آمد و به قدرت رسید، و با حماقت و جلافت(۴) و سَبُکسَرىِ سردمدارانش در امروز دارد رو به ضعف میرود و سرش به سنگ خواهد خورد. اگر مردم دنیا - دولتها، ملّتها - در مقابل این سَبُکسَریها و جلافتها و تعدّیها میایستادند و حرف میزدند، جلویشان گرفته میشد.
البتّه ما ملّت ایران ساکت نخواهیم نشست. ما به ملّتهاى دیگر و دولتهاى دیگر تأسّى(۵) نمیکنیم و از آنها تقلید نخواهیم کرد؛ ما وظیفهمان را انجام میدهیم. ما تا همین امروز هم توانستهایم با قدرت اسلامى و با توکّل به خدا، با انسجام و وحدت عمومىِ ملّتمان، و با روشنىِ راهى که در پیش داریم - که هیچ ابهامى در راه خودمان نداریم - جلوى خیلى از تجاوزها را در دنیا بگیریم. ما باز هم به وظیفهی خودمان عمل خواهیم کرد. و معتقدیم ملّتها یکى پس از دیگرى و روزبهروز آگاه خواهند شد، آشنا میشوند. نشانههاى آن را در دنیا میبینیم؛ مهم این است که ملّت ایران روح انقلابى و نشاط انقلابى را در خودشان حفظ کنند. شما باید شجاعتتان را حفظ کنید. این ملّت، این انقلاب، این کشور، در درجهی اوّل به شجاعت آن رهبر بزرگ - که شجاعتى شبیه شجاعت پیغمبران و اولیاى بزرگ خدا در او بود - و سپس به شجاعت یکایک آحاد این مردم توانست تا اینجا بیاید. قدرت و شجاعت، نترسیدن از غیر خدا و حفظ کردن نشاط انقلابى، خواهد توانست ما را به تمام هدفهایمان، به توفیق الهى و اعانت الهى برساند. من از شما برادران و خواهران عزیز و مردم مؤمن و حزباللهى قم، مخصوصاً علماى اعلام و محترم و خانوادههاى مکرّم شهدا و رزمندگان عزیز که زحمت کشیدید و در این هواى سرد و برفى تشریف آوردید، صمیمانه تشکّر میکنم. توصیهی من و پیام من این است که مردم قم و همهی آحاد ملّت، آن شأن انقلابى، آن شور انقلابى، آن رویّهی انقلابى، آن شجاعت انقلابى را در تمام لحظات براى خودشان حفظ کنند، و به خدا توکّل کنند، و بدانند به فضل پروردگار، پیروزى از آنِ این ملّت است.1368/10/19
لینک ثابت
براى ساختن یک بنا، پایههاى محکم آن را اوّل باید کار گذاشت؛ هرچه بنا بزرگتر و سنگینتر و ماندگارتر، پایههاى آن محکمتر و قویتر و شکستناپذیرتر. اگر ما مبارزهی ملّت ایران را که بهطور عمومى و تعیینکننده از سال ۵۶ آغاز شد و به پیروزى انقلاب رسید و حالا هم قریب یازده سال است که این مبارزه ادامه دارد، به یک بناى رفیع و مستحکم تشبیه کنیم، پایههاى قوى و شکستناپذیر و ماندگار این بناى مستحکم در قم نشانده شد، در قم کار گذاشته شد؛ و شما بودید کسانى که پیام خون را و قیام را در درجهی اوّل به سرتاسر کشور و سپس به آفاق عالم پراکندید. قم یک ذخیرهی الهى بود براى اسلام.
تقریباً هفتاد سال قبل، حوزهی علمیّهی قم به دست مردى بزرگ و برگزیدهاى از برگزیدگان خدا - مرحوم آیتاللهالعظمى حائرى - در شهر قم کار گذاشته شد و بهعنوان یک مرکز براى همهی طالبان به وجود آمد. تقریباً چهل سال بعد از این تاریخ بود که نهضت اسلامى از قم زبانه کشید: یکى از شاگردان مکتب آن مرد بزرگ، همان بزرگمَرد استثنائىِ تاریخ ما یعنى رهبر و مقتدا و امام فقید ما حضرت امام خمینى (قدّس الله نفسه الزّکیّة و اعلى الله کلمته) بود که پرچم مبارزهی اسلامى را در قم برافراشت. اگر به چشم تاریخى نگاه کنید، به نظر میرسد که یک ثمرهی بسیار زودرس و پُربرکتى بود؛ یعنى از وقتیکه پایهی حوزه را گذاشتند، تا وقتیکه حوزه عملاً و کمربسته وارد میدان شد، تقریباً چهل سال طول کشید که در عمر یک ملّت، زمان کوتاهى است.
از بعد از شروع این نهضت تا امروز - که قریب سى سال میگذرد - شما ببینید که اسلام و قرآن و ارزشهاى اسلامى در دنیا در چه وضعى است. آن مجموعهاى که این حوزه را پذیرایى کردند، به آن کمک کردند، آن را در خانهی خود پذیرفتند، طلّاب را مانند فرزندان و برادران خود در میان خود گرفتند، وقتى نهضت شروع شد به سربازان اوّلیّهی این نهضت یعنى طلّاب قم پناه دادند - که ما شاهد بودیم - و هنگامى که بنا شد نهضت اوج بگیرد اوّلین قربانیها را در این راه فدا کردند، مردم قم بودند؛ این را در تاریخ کشورمان و انقلابمان نباید و نمیتوان فراموش کرد. این نه براى آن است که چون حالا با قمیها طرفیم و با آنها حرف میزنیم، این را بگوییم؛ این یک حقیقتِ باارزش و مقدّسى است که باید بهعنوان یک خطّ روشن در انقلاب بماند و در تاریخ انقلاب تدوین شود.
و امّا درسى که از این باید بگیریم، این است که مردم قم همچنان که از روز اوّلْ این شجرهی طیّبه را در خود پذیرفتند، به آن کمک کردند، از آن حراست کردند، از آن دفاع کردند، وقتى لازم شد و نوبت آن پیش آمد، اوّلین قدم را در راه جهاد بزرگ اسلامى برداشتند، و همچنان که بعد از پیروزى انقلاب همواره - چه در جنگ، چه در میدان سیاسى و چه در تمام جریانات دیگر - در صفوف مقدّم قرار داشتند، در آینده هم همین موقعیّت را براى خودشان حفظ کنند. قم همیشه باید آن دریاى خروشانى بماند که هر جریان مخالفى در آن حل خواهد شد؛ باید همواره آن رودِ پُربرکتى باشد که آثار و برکات اسلامىِ خود را به سرتاسر میهن اسلامى و بیرون آن صادر کند. قم مرکز انقلاب و مرکز اسلام است؛ چون مرکز حوزهی علمیّه است، چون مرکز علماى بزرگ است، چون پرورشگاه انسانهایى است که میتوانند انقلاب را و کشور را و ملّت را در سطوح مختلف هدایت کنند. و شما مردم قم، شما جوانهاى قم، شما زن و مرد قم، شما حزباللهیهاى قم، همیشه باید روح پاسدارى از این ارزشها را با همان شور، با همان خلوص و اخلاصى که همیشه داشتهاید، در خودتان حفظ کنید.1368/10/19
لینک ثابت
هدف ما مسلمانها، ما ملّت ایران که پشت سر امام بزرگوارمان حرکت کردیم و انقلاب کردیم و مردم جان دادند و خون دادند و متحمّل رنجها و مصائب شدند چه بود؟ هدف از همهی این جریانات عظیم - که به هدایت الهى از روز اوّل تا امروز پیش رفته است - عبارت بود از اینکه در این کشور، در این خانهی اسلام، حیات طیّبهی اسلامى تحقّق پیدا کند؛ حیات طیّبهی اسلامى.ما خواستهایم در میان ظلمات جاهلیّت قرن بیستم، خورشید فروزان اسلام را به درخشش دربیاوریم. ما خواستهایم در هنگامى که نسلهاى بشر از مکتبهاى گوناگون - از سرمایهدارى پلید غرب تا کمونیسم ملحد شرق - دلزده شدند، بتوانیم مکتب حیاتبخش را و راه زندگى سالم و مطلوب و شیرین را به بشر نشان بدهیم و آن، حیات طیّبهی اسلامى است. تقریباً در طول ...[چندین] سال، هرچه و در هر قسمتى که ما در راه اسلام پیش رفتیم، در همان قسمت، زندگى شیرین شده؛ در هر بخشى که توفیق پیدا نکردیم در جهت اسلام حرکت بکنیم، در آن بخش، زندگى سخت باقى مانده؛ تنگ و تلخ باقى مانده. حیات اسلامى، حیات طیّبه است. حیات طیّبه و زندگى پاکیزه، یعنى زندگیاى که کام انسان را شیرین کند؛ انسان با آن زندگى، احساس آرامش و آسایش کند. ما در تشکیل نظام اسلامى و در تشکیل دولت و حاکمیّت اسلامى، به اسلام نزدیک شدیم؛ ارزشها را تا آن حدّى که براى ما مقدور بود، در حکّام و زمامداران رعایت کردیم؛ [لذا] در این بخش، به همین اندازه زندگى شیرین شد... ما باید خودمان را به سرچشمهی اسلام برسانیم تا زندگى بتمامى شیرین بشود. قرآن کریم میفرماید: اَّلَّذینَ اِن مَکـَّنُّهُم فِی الاَرضِ اَقامُوا الصَّلْوةَ وَءاتَوُا الزَّکوةَ وَ اَمَروا بِالمَعروفِ وَنَهَوا عَنِ المُنکَر. من میخواهم این واجبِ فراموششدهی اسلام را به یاد شما و به یاد ملّت ایران بیاورم: امر به معروف و نهى از منکر. همهی آحاد مردم وظیفهی امر کردن به کار خوب و نهى کردن از کار بد را باید براى خودشان قائل باشند؛ این تضمینکنندهی حیات طیّبه در نظام اسلامى خواهد بود.1368/10/19
لینک ثابت
حیات طیّبه و زندگى پاکیزه، یعنى زندگیاى که کام انسان را شیرین کند؛ انسان با آن زندگى، احساس آرامش و آسایش کند.1368/10/19
لینک ثابت