در حوزههای علمیه، استعدادهای فوقالعاده وجود دارد. واقعاً فهمیدن بعضی از مطالبِ اصولی و فلسفی و بعضی از ریزهکاریهای فقهی، مشکلتر از فهمیدن بسیاری از فرمولهای علمی دنیاست و طلبهها با آن دقت فکری خودشان، این مطالب را میفهمند. مگر میشود آدم مغزی مثل مغز صاحب «قوانین» به آسانی پیدا کند؟ در حوزههای علمیه، از این قبیل متفکران که مرتب فکر و دقت و ریزبینی میکنند، زیاد است. اگر این استعدادها و خلاقیتها و ذوقهایی که گاهی مشاهده میشود، به شکل صحیحی به سمت یک تبلیغ درست هدایت شود، ما دیگر محتاج چیزی نیستیم.1368/09/07
لینک ثابت
ماندگاری ایجاد سنت حسنه مجمع نمایندگان طلاب
خداوند، نور و رحمت و فضل خودش را بر روان پاک امام عظیمالشّأن ما - آن انسان استثناییِ دوران معاصر - فرو ببارد که در آخرین قدمهای زندگیِ سرشار از برکت خود، چنین برکتی را به وجود آوردند. «من سنّ سنّة حسنة فله اجرها و اجر من عمل بها»(1). هر کاری بکنید، دنبالهی آن سنت حسنهیی [تشکیل مجمع نمایندگان طلّاب قم] است که ایشان با پیام پُرطنین و پُرمحتوا و سرشار از روح و تپش خود، بنیانگذاری کردند. این را دنبال کنید و سعی نمایید در همان چارچوبی که امام در آن پیام آوردند، کار را محتوا بدهید و پیش ببرید؛ یعنی نگذارید اندکی توقف در کار به وجود آید.1368/09/07
1 )
الكافی،ثقة الاسلام كلینی ج5 ص 10 ح1
تهذیب الاحكام، شیخ طوسی : ج 6 ص 124 ح217
تحف العقول ، ابن شعبه حرانی : ص 243
سنن ابن ماجه، ابن ماجه، : ج 1 ص 74 ح 203
بحارالانوار: علامه مجلسی :ج 74 ، ص 166
كنزالعمال ،متقی هندی : ج 15 ، ص 780 نحوه
«...... وَ قَدْ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَنْ سَنَّ سُنَّةً حَسَنَةً فَلَهُ أَجْرُهَا وَ أَجْرُ مَنْ عَمِلَ بِهَا إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ مِنْ غَيْرِ أَنْ يَنْقُصَ مِنْ أُجُورِهِمْ شَيْئ »
ترجمه:
پيامبر خدا صلّى اللَّه عليه و آله فرمود: «هر كس سنّت و قانون نيكى را بنيان گذارد پاداشش از آن اوست و نيز ثواب [همه] آنان كه تا روز قيامت بدان عمل مىكنند از آن اوست بىآنكه از ثواب خود آنان چيزى كاسته شود.»
لینک ثابت
ضرورت وجود حسن ظن در حاکمیت اسلام
همانطور که در پیام چند روز پیش مطرح کردم و به عموم مردم توصیه نمودم، بخصوص به شما آقایان [مجمع نمایندگان طلاب و فضلای حوزه علمیه قم] نیز توصیه میکنم که کوشش کنید حسن ظن داشته باشید. مضمون روایت هم همین است که وقتی خیر حاکم و غالب بر زمان است، آدم باید حسن ظن داشته باشد و وقتی شر غالب است، انسان باید سوء ظن داشته باشد.(1) امروز، دیگر اسلام و خیر غالب و حاکم است و حکومت و رهبری و دولت، اسلامی است. اگر چه در جامعه شر هم وجود دارد؛ اما غلبه و حاکمیت با خیر است. امروز، روز حسن ظن است.1368/09/07
1 )
قصار 114 :
وَ قَالَ ( عليه السلام ) : إِذَا اسْتَوْلَى الصَّلَاحُ عَلَى الزَّمَانِ وَ أَهْلِهِ ثُمَّ أَسَاءَ رَجُلٌ الظَّنَّ بِرَجُلٍ لَمْ تَظْهَرْ مِنْهُ حَوْبَةٌ فَقَدْ ظَلَمَ وَ إِذَا اسْتَوْلَى الْفَسَادُ عَلَى الزَّمَانِ وَ أَهْلِهِ فَأَحْسَنَ رَجُلٌ الظَّنَّ بِرَجُلٍ فَقَدْ غَرَّرَ .
ترجمه:
و آن حضرت فرمود: چون صلاح و نيكى بر مردم زمان غالب گردد اگر كسى به كسى كه از او رسوايىاى ظاهر نشده گمان بد برد قطعا ستم نموده.
و اگر بر مردم زمان فساد غالب شود و كسى به كسى گمان خوب برد خود را گول زده
لینک ثابت
مسألهی اصلاح حوزه، چیزی نیست که در این زمان مطرح شده باشد؛ از سالها پیش در قم، این مسئله مطرح بوده است. در آن سالهای اولی که وارد قم شدم (سال 37)، فضلای جوانی را یافتم که دور هم مینشستند و این آرزوها را به زبان میآوردند و تکرار میکردند و برای تحقق آن، تلاش مینمودند. بعد در آن وقت برای ما معلوم شد که در دورهی قبل از ما- یعنی قبل از ورود مرحوم آیتاللّه العظمی بروجردی (رضوان اللّه علیه) به قم- نیز همین افکار مطرح بوده است و فضلای برجسته و خوشفکر و خوشنام، دنبال آن بودهاند. بعد که قدری بیشتر با مسائل مربوط به حوزهها آشنا شدیم، فهمیدیم که حتّی ریشهی این قضایا قبل از اینهاست و در نجف زمان مرحوم آقا سیّد ابو الحسن اصفهانی (رضوان اللّه علیه) این حرفها بین طلّاب جوان و روشنفکرِ آن روز مطرح بوده است.
دو نفر برای من مشروحاً و مفصلًا جریانی را که ده دوازده نفر از فضلای آن روز نجف- مثل مرحوم آقای میلانی، مرحوم آقا سید علی مدد قاینی و عدهیی دیگر- پیش مرحوم آقا سیّد ابو الحسن رفتند و درخواست خود را با ایشان در میان گذاشته بودند، نقل کردهاند: یکی مرحوم علامهی امینی- صاحب الغدیر- بود و دیگری مرحوم آقا سیّد حسن تهامی (رضوان اللّه علیه) که از مجتهدان و علمای برجستهی کشور ما محسوب میشد و سالهای متمادی در بیرجند منزوی شده بود و قدرش ناشناخته ماند تا وفات کرد. ایشان هم قبل از مرحوم امینی، در سال 41 یا 42 که من برای منبر به بیرجند رفته بودم، عین همان صحبتِ مرحوم آقای امینی را نقل کرد و جزئیات قضیه را به من گفت که حالا نمیخواهم با تفصیل آن را مطرح کنم.
سؤالی که پیش میآید، این است که چرا تفکر و اندیشهای که بیش از نیم قرن در حوزههای علمیه سابقه دارد، جامهی تحقق نپوشیده است. مرحوم آقا سیّد ابو الحسن، در سال 1325 وفات کردند. این افکار ممکن است مثلًا پنج یا ده سال قبل از وفات ایشان مطرح بوده باشد. از سال 1320 تا آن سالهایی که ما به قم رفتیم- یعنی تا سال 36 یا 37- و بعد از آن تا زمان فعلی، چرا آن آرزوها و چیزهایی که همیشه زبدگان و روشنفکران و فضلا و دلسوزان و دردمندانِ حوزهها دنبالش بودند، تحقق پیدا نکرده است؟1368/09/07
لینک ثابت
وقتی انقلاب اکتبر تحقق پیدا میکند، در طول ده پانزده سال، آن قدر کتاب و فیلم و قصه و جزوه در سطوح مختلف راجع به مبانی فکری این انقلاب نوشته میشود که در کشورهایی که باد آن انقلاب به آنها رسیده، دیگر مردم احتیاجی ندارند از کتابهای آنها استفاده کنند! آن قدر فضای ذهنی پُرشده است که روشنفکرهای خود کشورها مینشینند راجع به مبانی ارزشی و فکری آنها کتاب مینویسند! در سه چهار دههی گذشته، چه قدر ایرانیها در بارهی مبانی فکری انقلاب شوروی، به زبان فارسی کتاب نوشتند؛ چون دیگر اشباع شده بودند. یعنی آنها اینقدر نوشتند که همهی روشنفکرهایی که به نحوی از لحاظ فکری با آنها ارتباط پیدا میکردند، از لحاظ فکری اشباع میشدند و بعد یک آدم مثلًا دست به قلم و با فکر و روشنفکری، خودش میجوشید و مطالبی- غیر از ترجمههای فراوانی که از آثار آنها میشد- مینوشت.
ما چه کار کردیم؟ کاری که ما در این زمینه کردیم، واقعاً خیلی کم است. گاهی انسان دلش نمیآید که بگوید در حد صفر؛ چون واقعاً کسانی با اخلاص کارهایی کردهاند. اما اگر نخواهیم ملاحظهی این جهات عاطفی را بکنیم، باید بگوییم یکذره بیشتر از صفر و خیلی خیلی کم کار شده است. البته، این کمکاری دلایلی دارد: بعضی از روشنفکران و متفکران اصلی را در اول کار از ما گرفتند و بعضی از آنها نیز مشغول کارهای گوناگون اجرایی شدند؛ اما اساس قضیه این است که ما تولید نکردیم. یازده سال از انقلاب میگذرد؛ خوب بود که صدها نویسندهی اسلامی، مبانی اسلام را بنویسند- چون انقلاب ما اسلامی است- و منتشر بکنند. میبایست تربیت میکردیم که نکردیم. این، یکی از کارهای حوزه است. نمیخواهم بگویم کسانی که بیرونِ حوزهها نشستهاند، مسئولیتی ندارند؛ اما بیشترین مسئولیت را حوزهی علمیه- و بیش از همه قم- دارد. قم بایستی محصول وافری در این زمینه میداد.1368/09/07
لینک ثابت
نفس عنوان «مجمع نمایندگان طلّاب قم» یک عنوان شیرین و امیدبخش و بیدارکنندهی آرزوهای دیرین در باب حوزهی علمیه است.1368/09/07
لینک ثابت
آنچه که در حوزهی علمیه باید انجام بگیرد، یک حرکت سازنده و یک کار ذوجوانب است.1368/09/07
لینک ثابت
این نظام بر محور تفکرات اسلامی بنا شده و بایستی بر محور مقررات و بینشهای اسلامی اداره بشود.1368/09/07
لینک ثابت
این انقلاب، با این عظمت و ابعاد و آثار عملی، از لحاظ ارایه ی مبانی فکری خودش، یکی از ضعیفترین و کم کارترین انقلابها و بلکه تحولات دنیاست.1368/09/07
لینک ثابت
سیستم قضایی اسلامی، فقیه و مجتهد و عادل میطلبد.1368/09/07
لینک ثابت
حوزههای علمیه, حوزه و جامعه اسلامی, نقش حیاتی حوزه های علمیه, تاثیرگذاری حوزه های علمیه در مسائل سیاسی
نقش حوزه، غیر از جنبههای فرهنگی در ادارهی جامعه است. ما نباید از نقش سیاسی حوزه و شخصیتهای حوزوی در ادارهی جامعه غافل شویم. این، چیز مهمی است. شما باید رهبران آیندهی انقلاب و کشور را در حوزه بسازید و بپرورانید و فراهم کنید؛ شخصیتهایی که بتوانند رئیس جمهور و وزیر و نماینده و نظریهپرداز سیاسی باشند.1368/09/07
لینک ثابت
امروز تهاجم فرهنگی عظیمی علیه اسلام هست که ارتباط مستقیمی با انقلاب ندارد. این تهاجم، وسیعتر از انقلاب و علیه اسلام است. چیز عجیب و فوقالعادهیی است که با تمام ابعاد فرهنگی و اجتماعی و سیاسی، علیه اسلام- و حتّی اسلامی که در تودهی مردم الجزائر نفوذ دارد- وارد کارزار شده است. فقط یک استثنا دارد و آن اسلامِ وابسته به دستگاههای استعماری و فهدگونه است؛ و الّا حتّی اسلامهای به معنای اعتقاد عوامانهی مردم هم مورد تهاجم است؛ چه برسد به اسلام ناب و انقلابی- و به تعبیر آنها اسلام ایران- که دیگر وضعش روشن است.1368/09/07
لینک ثابت
امروز، همان تفکر ضد اسلام ناب، یا اگر بخواهیم دقیقتر بگوییم، ضد مذهب ناب- که دایرهاش از انقلاب وسیعتر است- به کلیت اسلام و به یک معنا به هر مذهبی که احساس میکنند در آن اصالتی وجود دارد، متوجه است. امروز، کاردینالهای مسیحی امریکای لاتین، به همان اندازه مغضوبند که علمای انقلابی مصر یا تونس مورد غضب واقع شدهاند. الآن تمام دنیا متوجه این است؛ منتها همه میدانند و متوجهند که ایران، کانون اصلی است.1368/09/07
لینک ثابت
اینها، راجع به اسلام کارشناس و متفکر دارند که مینشینند بررسی میکنند و در بارهی ملتها و اندیشهها و روحیات و مذاهب گوناگون، پروندههایی درست میکنند و در مراکز تحقیقاتی و فرهنگی و جاسوسی و سیاسی خود، تمام آن پروندههای آرشیو شده را دو مرتبه مطرح میکنند و کارهای تحقیقاتی جدید انجام میدهند. اینکه میشنویم در اسرائیل، سمیناری تحت عنوان «شناخت اسلام و تشیع در ایران» برگزار میشود، به همین معنا و در همین جهت است. در بسیاری از جاهای دنیا، سمینارها و جلساتِ تحقیقاتیای توسط دنیای غرب و سرمایهداری و استکبار تشکیل میشود و تزهای گوناگونی برای بازنگری به اسلام مطرح میگردد. استکبار، همهی وجودش را اندیشمندانه در جهت ادارهی مطلوب خودش به کار میگیرد و کاملًا با فکر حرکت میکند و جریانات جهانی را هدایت مینماید تا محفوظ بماند؛ چون میداند که اگر فکر و پیشبینی و آیندهنگری نکرد و اگر آمار نداشت، ضربه خواهد خورد. عالی ترین و ممتازترین دستگاههای فکری، در اختیار استکبار است. اینها، از پانزده یا بیست سال پیش، برای مسائل بلند مدت سرمایهداری، فکر و طراحی میکنند و نقشه میریزند تا در آینده از آن جواب بگیرند.1368/09/07
لینک ثابت
انقلاب اسلامی، ناگهان تمام موجودیت و نظام ارزشی دستگاه استعماری غرب و دنیای سرمایهداری را زیر سؤال برد. یعنی آیندهشان را کلًا تهدید کرد و ابهامی به آیندهی آنها داد؛ چون این انقلاب بر مبنای اسلام بود و نتیجتاً هرجا مسلمانی باشد، ممکن است این انقلاب بالقوه در آنجا تحقق پیدا کند. بعد هم مرتب نمونههای آن را از افغانستان گرفته تا اندونزی و مالزی و مصر و تونس و حتّی در کشورهایی که سیستمهای به اصطلاح انقلابی دارند- مثل الجزائر یا لیبی- دیدند و مشاهده کردند که همین اسلام در آن جاها سر بلند کرده است و هل من مبارز میگوید و آینده را ترسیم میکند. اینها، احساس وحشت کردند و تمام دنیای سرمایهداری و استکباری دست به هم دادند، برای اینکه در مقابل اسلام بایستند. البته، دنیای سوسیالیسم به گونهی دیگر مقابله میکرد؛ منتها مثل غربیها ابزار لازمِ اندیشمندی و آیندهنگری و توجه را در اختیار نداشت. این، رشتهای از تمدن صنعتی و مسألهی آمار و آرشیوها و آیندهها و حدسیات است که شرقیها به همان نسبت که در کار صنعتی عقبند، در این قضیه هم از غربیها عقبند. علاوه بر این، آنها اشتراک منافعی نیز با این انقلاب حس میکردند؛ چون میدیدند غرب صدمه میخورد. آنها، خیال میکردند که برایشان خوب است؛ ولی حالا دیگر همه چیز یککاسه شده و بلوک غرب و شرق معنا ندارد و آرزوها و ایدهآلهای مارکسیستی و سوسیالیستی تمام شده است و چند کشورِ منزویِ بختبرگشته- مثل آلبانی و رومانی و ... باقی ماندهاند که اینها هم چیزی بارشان نیست. ما رومانی را از نزدیک دیدهایم و میدانیم که آنجا چه خبر است. اصلًا چیزی نیستند و واقعاً نمیشود گفت که اینها هستند، پس دنیای سوسیالیسم وجود دارد! امثال کوبا و کشورهای ضعیفِ عقبمانده هم که دیگر اصلًا قابل ذکر نیستند. تنفس آنها هم با اجازهی روسها و اربابهای شرقی بود.1368/09/07
لینک ثابت
امروز، انقلاب اسلامیِ پیروزمندی بر محور حوزهی علمیه به پیروزی رسیده و نظامی به وجود آمده است. حوزه، در این نظام که بیگانه نیست؛ بلکه از لحاظ حرمت و تأثیر واقعی و آیندهنگری، محور و هستهی مرکزی است- در اینکه بحثی نیست. امروز، بهانهها منقطع است و همه باید برای ساختن و اصلاح حوزه- و اگر این تعبیر به گوشها سنگین نیاید، بگوییم برای مدرنیزه کردن حوزه- منطبق با نیازها بکوشند. همه مسئولیت دارند و تمام کسانی که دستشان میرسد کاری انجام بدهند- از طلّاب تا فضلای جوان تا مدرّسان و مراجع عظام (أعلی اللّه کلمتهم) تا مسئولان کشور و مؤمنان و علما و دینباوران و مخلصان دانشگاهی که در سطح کشور هستند- هرکدام میتوانند سهمی در این کار داشته باشند.
البته در این مورد، من برای خودم احساس مسئولیت میکنم و در حیطهی خاصی، آنچه را هم که احساس کنم تکلیف من است، إن شاء اللّه آن را انجام خواهم داد و منتظر نمیمانم که شرایط خاصی پیش بیاید. اگر واقعاً در این زمینه تکلیف شرعی فعلی منجّزی را احساس کنم، در آن حدی که به من مربوط خواهد شد، به فضل پروردگار معطل نخواهم ماند؛ لیکن تکالیف عمدهیی بر دوش شما آقایان فضلای حوزه و مدرّسان و عامهی طلّاب و حضرات مراجع عظام است.1368/09/07
لینک ثابت