گفتیم که تلاشهای اینها بیاثر نبود؛ بله، بیاثر نبود، اما در کنار اثر منفی، یک اثر مثبت بزرگی هم که مورد انتظار ما بود، اتفاق افتاد؛ یعنی تحریم موجب شد که نیروهای درونی و ظرفیت عظیم ملت ایران فعال شود، استعدادهائی بروز کند و کارهای عظیمی تحقق پیدا کند؛ که اگر تحریم نبود، این کارها اتفاق نمیافتاد. ما به برکت تحریم توانستیم به کارهای بزرگی دست بزنیم؛ جوانان ما توفیقاتی به دست بیاورند که اگر تحریم نبود، ما به این توفیقات یقیناً دست پیدا نمیکردیم. در زمینهی کارهای زیربنائی ــ که بعد عرض خواهم کرد ــ در سال ۹۱ پیشرفتهائی صورت گرفت که در مقایسهی با سالهای قبل هم، سال ۹۱ یک سال برجستهای است. کارهای زیربنائیِ انبوهی صورت گرفت؛ در زمینهی راه، در زمینهی انرژی، در زمینهی کشف منابع جدید نفت، در زمینهی کشف منابع جدید اورانیوم، در زمینهی ایجاد و توسعهی نیروگاه و پالایشگاه و دهها کار صنعتی بزرگ؛ که اینها همه زیرساختهای اقتصادی آیندهی کشور است. بله، ما اگر چنانچه این زیرساختها را از قبل فراهم کرده بودیم، تحریم دشمن همین مقدار اثر منفی را هم که کرد، نمیکرد. این کارها را ما انجام دادیم و توانستیم پابهپای دشمنی و تحریم دشمنان، در جهت مثبت جلو برویم.۱۳۹۲/۰۱/۰۱
لینک ثابت
از یک طرف، تلاش دشمن است در این عرصهی عظیم و میدان بزرگی که ملت ایران در آن به چالش و مقابله با دشمن سرگرم است؛ از طرف دیگر، وجود دستاوردهای بزرگی است که نشاندهندهی ظرفیت و قدرت و هوشمندی این ملت بزرگ است. وقتی انسان این صحنه را ملاحظه میکند، مثل صحنهی هماوردیِ ورزشکاران قدرتمندی است که زحمت و تلاش و کوشش و خستگی در آن هست، اما یک قهرمان، در این میدان موفق میشود، پیروز میشود؛ همه او را تحسین میکنند و آفرین میگویند. این قهرمان در این صحنهی عظیمی که در مقابل چشم ما است، ملت ایران است. هر کس این صحنه را درست ببیند و درست مطالعه کند، به ملت ایران آفرین میگوید؛ همچنان که ما امروز صدای آفرین هوشمندان نکتهبین دنیا را میشنویم که از میان همان کشورهائی که دشمن و بدخواه ملت ایرانند، نخبگان سیاسی، نخبگان دانشگاهی، افراد دنیادیده و مجرب که اوضاع را زیر نظر دارند، به ملت ایران آفرین میگویند. این عرصهای است که در مقابل چشم ما است.۱۳۹۲/۰۱/۰۱
لینک ثابت
عرض کردیم دشمنانی هستند. این دشمنان چه کسانی هستند؟ لانهی اصلی توطئه علیه ملت ایران کجاست؟ پاسخ به این سؤال، دشوار نیست. امروز سی و چهار سال است که هرگاه نام «دشمن» برده میشود، ذهن ملت ایران متوجه دولت آمریکا میشود. خوب است دولتمردان آمریکا به این نکته توجه کنند و این را بفهمند که ملت ایران در طول این سی و چند سال چیزهائی دیده است، مراحلی را گذرانده است، که تا میگویند دشمن، ذهن ملت ایران متوجه به آمریکا میشود. این مسئلهی بسیار مهمی است برای یک دولتی که میخواهد در دنیا با آبرو زندگی کند؛ این مسئله، مسئلهی قابل توجه و قابل دقتی است؛ باید روی این مسئله تکیه کنند. مرکز توطئه اینجا است، اساس دشمنی اینجا است.
البته دشمنهای دیگری هم هستند که ما اینها را در درجهی اول و در ردیف اول به حساب نمیآوریم: دشمن صهیونیستی هم هست، منتها رژیم صهیونیستی در قواره و اندازهای نیست که در صف دشمنان ملت ایران به چشم بیاید. گاهی سردمداران رژیم صهیونیستی، ما را تهدید هم میکنند؛ تهدید به حملهی نظامی میکنند؛ اما بهنظرم خودشان هم میدانند، و اگر نمیدانند، بدانند که اگر غلطی از آنها سر بزند، جمهوری اسلامی «تلآویو» و «حیفا» را با خاک یکسان خواهد کرد. دولت انگلیسِ خبیث هم با ملت ایران دشمنی میکند؛ این هم یکی از دشمنان سنتی و قدیمی ملت ایران است؛ منتها دولت انگلیس نقش مکمل آمریکا را در این میدان بازی میکند. خود دولت انگلیس استقلالی ندارد که انسان او را یک دشمن مستقلی به حساب بیاورد؛ دنبالهروِ آمریکا است.
بعضی از دولتهای دیگر هم دشمنیهائی دارند. من اینجا مناسب میدانم که بگویم مسئولین دولت فرانسه هم در چند سال اخیر دشمنیهای آشکاری با ملت ایران کردهاند؛ این یک ناهوشمندی از سوی دولتمردان فرانسه است. انسان عاقل، بخصوص سیاستمدار عاقل، هرگز نباید انگیزهی این را داشته باشد که موجودی را که دشمن او نیست، تبدیل به دشمن کند. ما با دولت فرانسه، با کشور فرانسه مشکلی نداشتیم؛ نه در طول تاریخ مشکلی داشتیم، نه در دوران حاضر؛ اما سیاست غلط از زمان سارکوزی ــ که دولت امروز فرانسه هم متأسفانه همان راه را میرود ــ دشمنی با ملت ایران است. به نظر ما این کار غلطی است، کار غیرمدبرانه و غیرعاقلانهای است، کار ناهوشمندانهای است.۱۳۹۲/۰۱/۰۱
لینک ثابت
این هم یکی از آن لطائف عالم است که آمریکائیها دشمنی میکنند، میگویند شما نفهمید که ما با شما دشمنیم؛ مخالفت و عناد میورزند، متوقعند که ملت ایران نفهمد که آنها معاندند و دشمنی میکنند! این سیاست از اواخر دوران بوش در مقابل ایران شروع شده است، امروز هم متأسفانه همان سیاست را دولتمردان آمریکا ادامه میدهند؛ همان پنجهی چدنیِ زیر دستکش مخملی. من چند سال پیش اینجا در جوار بقعهی علیبنموسیالرضا (علیه السّلام) در همین سخنرانیِ اول فروردین گفتم مراقب باشید اظهار محبت شما، اظهار دوستی و موافقت شما به معنای این نباشد که دستکش مخملی بر روی پنجهی چدنی کشیدید و میخواهید تظاهر به دوستی کنید، اما در باطن دشمنی میکنید.۱۳۹۲/۰۱/۰۱
لینک ثابت
در درجهی اول، گسترش مشارکت و حضور گستردهی مردم در انتخابات اهمیت دارد. شور انتخاباتی در کشور و حضور مردم پای صندوقهای رأی میتواند تهدیدهای دشمنان را بیاثر کند؛ میتواند دشمن را ناامید کند؛ میتواند امنیت کشور را تأمین کند. ملت عزیز ما در همهی نقاط کشور این را بدانند؛ حضور گستردهی آنها در پای صندوق رأی، در آیندهی کشور تأثیر دارد؛ در امنیت، در استقلال، در ثروت ملی، در اقتصاد، در همهی مسائل مهم کشور تأثیر میگذارد.۱۳۹۲/۰۱/۰۱
لینک ثابت
البته من این را بگویم ــ این را یک بار دیگر هم چند ماه قبل از این گفتم ــ که آمریکائیها اظهار خوشحالی کردند و گفتند که فلانی اعتراف کرد که تحریمها اثر گذاشته. بله، تحریمها بیاثر نبود؛ میخواهند خوشحالی کنند، بکنند. تحریمها بالاخره اثر گذاشت؛ این هم یک اشکال اساسی در خود ما است. اقتصاد ما دچار این اشکال است که وابستهی به نفت است. ما باید اقتصاد خودمان را از نفت جدا کنیم؛ دولتهای ما در برنامههای اساسیِ خودشان این را بگنجانند. من هفده هجده سال قبل به دولتی که در آن زمان سر کار بود و به مسئولان گفتم کاری کنید که ما هر وقت اراده کردیم، بتوانیم درِ چاههای نفت را ببندیم. آقایانِ به قول خودشان "تکنوکرات" لبخند انکار زدند که مگر میشود؟! بله، میشود؛ باید دنبال کرد، باید اقدام کرد، باید برنامهریزی کرد. وقتی برنامهی اقتصادی یک کشور به یک نقطهی خاص متصل و وابسته باشد، دشمنان روی آن نقطهی خاص تمرکز پیدا میکنند.۱۳۹۲/۰۱/۰۱
لینک ثابت
وظیفهی همهی ما این است که سعی کنیم کشور را مستحکم، غیر قابل نفوذ، غیر قابل تأثیر از سوی دشمن، حفظ کنیم و نگه داریم؛ این یکی از اقتضائات «اقتصاد مقاومتی» است که ما مطرح کردیم. در اقتصاد مقاومتی، یک رکن اساسی و مهم، مقاوم بودن اقتصاد است. اقتصاد باید مقاوم باشد؛ باید بتواند در مقابل آنچه که ممکن است در معرض توطئهی دشمن قرار بگیرد، مقاومت کند.۱۳۹۲/۰۱/۰۱
لینک ثابت
در مسائل بینالمللی سعی اینها این بود که ما چون اجلاس غیرمتعهدها را در تهران داشتیم، کاری کنند که این اجلاس سست و سبک برگزار شود؛ همه شرکت نکنند، یا شرکت فعال نکنند. درست عکس آنچه که آنها میخواستند، اتفاق افتاد. دو ثلث ملتهای جهان عضو جنش غیرمتعهدها هستند. سران کشورها در تهران شرکت کردند، مسئولان بلندپایه شرکت کردند. همه ایران را تحسین کردند، همه از پیشرفتهای علمی و فنّاوری و اقتصادی کشور اظهار شگفتی کردند. همه در مقابل ملت ایران احساس تمجید و تحسین کردند؛ این را به ما هم گفتند، در مصاحبههایشان هم گفتند؛ به کشورهایشان هم که برگشتند، این را همه تصدیق کردند. درست نقطهی مقابل آنچه که دشمنان ملت ایران میخواستند، اتفاق افتاد؛ نتوانستند تأثیر بگذارند.۱۳۹۲/۰۱/۰۱
لینک ثابت
[در رابطه با پیشرفتهای سال ۹۱] یک قلم، پیشرفتهای بزرگ علمی در طول سال ۹۱ است. در زمینهی علم و فنّاوری کارهائی شد که حقیقتاً چشمپُرکن و برای انسانی که معتقد به آیندهی کشور است، خرسندکننده و خوشحالکننده است. یعنی همین سالی که خواستند بر ملت ایران سخت بگیرند، جوانان عزیز ما، دانشمندان ما ماهوارهی ناهید را به فضا فرستادند؛ کاوشگر پیشگام را با موجود زنده به فضا فرستادند؛ جنگندهی فوق پیشرفته ساخته شد. اهمیت هر کدام از اینها به قدری است که جا دارد یک ملت برای هر یک از اینها اظهار خوشحالی و خرسندی کند، برایش سرود بسازند، جشنواره درست کنند. کارها چون متراکم است، درست تبلیغ نمیشود و خبررسانیِ کاملی هم انجام نمیگیرد. وقتی که این موجود زنده به فضا فرستاده شد و سالم برگشت، آنقدر این قضیه برای دانشمندان دنیا و ناظران بین المللی تعجبآور بود که اول انکار کردند؛ ولی بعد که دیدند چارهای نیست و حقایق و نشانههای درستی و واقعیت را مشاهده کردند، مجبور شدند که قبول کنند.
در حوزهی سلامت و مهندسی پزشکی کارهای بزرگی انجام گرفت که مربوط به سلامت مردم است. در زمینهی زیستفنّاوری در منطقه اول شدیم. کارهای تخصصی برجستهای در این زمینه انجام گرفت و اقلام متعدد داروئی بر این اساس تولید شد. این همان سالی است که بر ملت ایران سخت گرفتند، برای اینکه او را از زندگی و از همهی فرآوردههای استعداد بشری محروم کنند. در همین سال، در حوزهی نانوفنّاوری ــ که یک انقلاب در زمینهی فنّاوری و صنعت است ــ رتبهی اول را در منطقه پیدا کردیم. در همین سال، در چندین حوزهی علمیِ مهم، مقام اول تولید علم در منطقه بودیم. در رکوردهای علم و تولید علمی، در انتشار مقالات علمی، در سرعت پیشرفت علمی، در سهم کشور در تولیدات علمیِ کل جهان، شاهد پیشرفت بودیم. در مسابقات علمیِ فنّاورانهی دانشجویان، کشور نسبت به سال گذشته سی و یک درصد رشد داشت. در سال ۹۱، تعداد دانشجو به قدری افزایش پیدا کرد که بیست و پنج برابر اول انقلاب، ما امسال دانشجو داریم. بیست و پنج برابر اول انقلاب، دانشجویان در کشور مشغول تحصیل هستند. اینها پیشرفتهای عظیم ملت ایران است. در حوزهی آب، در حوزهی محیط زیست، در سلولهای بنیادی، در انرژیهای نو، در گیاهان داروئی، در انرژی هستهای، کشور توانست به پیشرفتهای بزرگی دست پیدا کند. اینها همه مربوط به آن سالی است که دشمنان ملت ایران همهی تلاش خود را بسیج کردند تا ملت ایران را از کار بیندازند.۱۳۹۲/۰۱/۰۱
لینک ثابت
اقتصاد مسئلهی مهمی است که بنده در این چند سال پیدرپی بر روی آن تکیه کردهام، اما تنها مسئله هم مسئلهی اقتصاد نیست؛ امنیت کشور مهم است، سلامت مردم مهم است، پیشرفتهای علمی مهم است و اساس کار و زیربنای کار است ــ که اگر چنانچه در کشور علم پیشرفت کند، همهی کارهای بعدی آسان خواهد شد ــ استقلال و عزت ملی برای کشور مهم است، زیردست نبودن یک ملت و ارباب نداشتن یک ملت مهم است، نفوذ و اقتدار منطقهای یک ملت و یک کشور پشتوانهی استقلال و امنیت کشور است و مهم است.۱۳۹۲/۰۱/۰۱
لینک ثابت
[سال ۹۱] همان سالی است که بر ملت ایران سخت گرفتند، برای اینکه او را از زندگی و از همهی فرآوردههای استعداد بشری محروم کنند. در همین سال، در حوزهی نانوفنّاوری ــ که یک انقلاب در زمینهی فنّاوری و صنعت است ــ رتبهی اول را در منطقه پیدا کردیم. در همین سال، در چندین حوزهی علمیِ مهم، مقام اول تولید علم در منطقه بودیم. در رکوردهای علم و تولید علمی، در انتشار مقالات علمی، در سرعت پیشرفت علمی، در سهم کشور در تولیدات علمیِ کل جهان، شاهد پیشرفت بودیم.۱۳۹۲/۰۱/۰۱
لینک ثابت
حوادث سال ۹۱ درس بزرگی به ما میدهد؛ این درس این است که یک ملت زنده از تهدید و فشار و سختگیری دشمن هرگز به زانو در نخواهد آمد. برای ما و برای همهی کسانی که مسائل ایران را دنبال میکنند، معلوم شد که آنچه برای یک ملت مهم است، تکیه به استعداد درونی خود، توکل به خدای بزرگ، اعتماد به خود و عدم تکیهی به دشمنان است؛ این است که میتواند یک ملت را به جلو ببرد.۱۳۹۲/۰۱/۰۱
لینک ثابت
اقتصاد مسئلهی مهمی است که بنده در این چند سال پیدرپی بر روی آن تکیه کردهام، اما تنها مسئله هم مسئلهی اقتصاد نیست؛ امنیت کشور مهم است، سلامت مردم مهم است، پیشرفتهای علمی مهم است و اساس کار و زیربنای کار است ــ که اگر چنانچه در کشور علم پیشرفت کند، همهی کارهای بعدی آسان خواهد شد ــ استقلال و عزت ملی برای کشور مهم است، زیردست نبودن یک ملت و ارباب نداشتن یک ملت مهم است، نفوذ و اقتدار منطقهای یک ملت و یک کشور پشتوانهی استقلال و امنیت کشور است و مهم است.۱۳۹۲/۰۱/۰۱
لینک ثابت
اقتصاد مسئلهی مهمی است که بنده در این چند سال پیدرپی بر روی آن تکیه کردهام، اما تنها مسئله هم مسئلهی اقتصاد نیست؛ امنیت کشور مهم است، سلامت مردم مهم است، پیشرفتهای علمی مهم است و اساس کار و زیربنای کار است ــ که اگر چنانچه در کشور علم پیشرفت کند، همهی کارهای بعدی آسان خواهد شد ــ استقلال و عزت ملی برای کشور مهم است، زیردست نبودن یک ملت و ارباب نداشتن یک ملت مهم است، نفوذ و اقتدار منطقهای یک ملت و یک کشور پشتوانهی استقلال و امنیت کشور است و مهم است.۱۳۹۲/۰۱/۰۱
لینک ثابت
آمریکائیها مرتب از راههای گوناگون به ما پیغام میدهند که بیائید دربارهی مسئلهی هستهای گفتگو کنیم؛ هم به ما پیغام میدهند، هم در تبلیغات جهانیشان این را مطرح میکنند. مسئولین بلندپایه و مسئولین میانی آمریکا بارها و بارها میگویند بیائید در کنار گفتگوهای ۱ ۵ که دربارهی مسائل هستهای بحث میکنند، آمریکا و جمهوری اسلامی دو به دو، دربارهی مسئلهی هستهای ایران بحث کنند. من به این گفتگوها خوشبین نیستم. چرا؟ چون تجربههای گذشتهی ما نشان میدهد که گفتگو در منطق حضرات آمریکائی به این معنی نیست که بنشینیم تا به یک راه حل منطقی دست پیدا کنیم ــ منظورشان از گفتگو این نیست ــ منظورشان از گفتگو این است که بنشینیم حرف بزنیم تا شما نظر ما را قبول کنید! هدف، از اول اعلام شده است؛ باید نظر طرف مقابل قبول شود. لذا ما همیشه اعلام کردیم و گفتیم که این، گفتگو نیست؛ این، تحمیل است و ایران زیر بار تحمیل نمیرود. من به این اظهارات خوشبین نیستم، اما مخالفت هم ندارم. در این خصوص، چند مطلب را باید روشن کنم:
یک مطلب این است که آمریکائیها مرتب پیغام میدهند ــ گاهی مینویسند، گاهی پیغام میدهند ــ که ما قصد تغییر نظام اسلامی را نداریم؛ به ما اینجور میگویند. جواب این است که ما نگران این نیستیم که شما قصد تغییر نظام اسلامی را داشته باشید یا نداشته باشید، که حالا هی اصرار میکنید که ما این قصد را نداریم. آن روزی هم که شما قصد تغییر نظام اسلامی را داشتید و این را بصراحت اعلام کردید، هیچ کاری نتوانستید انجام دهید، بعد از این هم نخواهید توانست انجام دهید.
نکتهی دوم: آمریکائیها مرتب و پیدرپی پیغام میدهند که ما در پیشنهادِ مذاکرهی منطقی صادقیم؛ یعنی صادقانه از شما میخواهیم که مذاکره کنید و مذاکرهی منطقی بکنیم؛ یعنی مذاکرهی تحمیلی نباشد. من در جواب میگویم: ما به شما بارها گفتهایم که در پی سلاح هستهای نیستیم، شما میگوئید باور نمیکنیم؛ ما چرا باید حرف شما را باور کنیم؟! وقتی شما حاضر نیستید یک سخن منطقی و صادقانه را قبول کنید، ما چرا باید حرفی را که شما میزنید ــ که خلاف آن بارها ثابت شده است ــ از شما قبول کنیم؟ برداشت ما این است که پیشنهاد مذاکره از سوی آمریکائیها، یک تاکتیک آمریکائی و برای فریب دادن افکار عمومی است؛ افکار عمومی دنیا و افکار عمومی مردممان. باید شما ثابت کنید این نیست. میتوانید ثابت کنید؟ ثابت کنید.
همینجا من این را بگویم که از جملهی تاکتیکهای تبلیغاتی اینها این است که گاهی شایع میکنند که از طرف رهبری، کسانی با آمریکائیها مذاکره کردند؛ این هم یک تاکتیک تبلیغاتیِ دیگر و دروغ محض است. تا کنون از سوی رهبری، هیچ کس با آنها مذاکره نکرده است. در چند مورد، در طول سالهای متمادی، در دولتهای گوناگون، کسانی بر سر موضوعات مقطعی ــ که ما هم مخالفتی نداشتیم ــ با آنها مذاکره کردهاند؛ اما مربوط به دولتها بوده است. البته همانها هم موظف بودهاند که خطوط قرمز رهبری را رعایت کنند؛ امروز هم موظفند و باید رعایت کنند.
نکتهی سوم: بر اساس تجربه و نگاه به صحنه، با دقت و کنجکاوی، برداشت ما این است که آمریکا مایل به تمام شدن مذاکرات هستهای نیست. آمریکائیها دوست ندارند گفتگوهای هستهای تمام شود و مناقشهی هستهای حل شود؛ وگرنه چنانچه آنها مایل به اتمام این مذاکرات و حل این مشکل بودند، راه حل، بسیار نزدیک و بسیار آسان بود. ایران در مسئلهی هستهای، فقط میخواهد حق غنیسازیِ او ــ که حق طبیعیاش است ــ از طرف دنیا شناخته شود؛ مسئولان کشورهائی که مدعی هستند، اعتراف کنند که ملت ایران حق دارد غنیسازی هستهای را برای اهداف صلحآمیز در کشورِ خودش و به دست خودش انجام دهد؛ این توقعِ زیادی است؟ این آن چیزی است که ما همیشه گفتهایم؛ آنها همین را نمیخواهند.
آنها میگویند ما نگرانی داریم که شما به سمت تولید سلاح هستهای بروید ــ چندتا کشور هم بیشتر نیستند، که اسم آوردم؛ اسم خودشان را میگذارند "جامعهی جهانی"! ــ میگویند جامعهی جهانی نگرانی دارد. نخیر، جامعهی جهانی هیچ نگرانیای ندارد. اکثر کشورهای دنیا طرف جمهوری اسلامی هستند و از خواستهی ما حمایت میکنند؛ چون خواستهی بحقی است. آمریکائیها اگر میخواستند مسئله حل شود، این راه حلِ بسیار آسانی بود؛ میتوانستند به حق غنی سازی برای ملت ایران اعتراف کنند؛ برای اینکه نگرانیای هم از آن جهات نداشته باشند، میتوانستند مقررات قانونی آژانس هستهای را هم اعمال کنند؛ ما هم از اول هیچ مخالفتی با اعمال این نظارتها و مقررات نداشتیم. هر وقت نزدیک به راه حل میشویم، آمریکائیها یک سنگی میاندازند که جلوی راه حل گرفته شود. هدف آنها طبق تلقی و برداشتی که من دارم، این است که میخواهند این قضیه باقی بماند تا بهانهای باشد برای فشار؛ که آن فشارها ــ همان طور که خودشان گفتند ــ برای فلج کردن ملت ایران است. البته به کوری چشم دشمن، ملت ایران فلج نخواهد شد.
نکتهی چهارم و آخر در این مسئله این است که اگر آمریکائیها صادقانه میخواهند کار تمام شود، بنده راه حل را ارائه میدهم. راه حل این است: آمریکائیها از دشمنی با جمهوری اسلامی دست بردارند، از دشمنی با ملت ایران دست بردارند. پیشنهاد مذاکره، حرف منطقی و متین و مستدلی نیست؛ حرف درست این است. اگر میخواهند مشکلات فیمابین وجود نداشته باشد ــ که میگویند ما میخواهیم بین ایران و آمریکا مشکلی وجود نداشته باشد ــ دست از دشمنی بردارند. سی و چهار سال است که دولتهای گوناگون آمریکا با فهم غلط از ایران و ایرانی، دشمنیهای گوناگونی را با ما طراحی کردهاند. از سال اول پیروزی انقلاب و تشکیل نظام اسلامی، اینها با ما دشمنی کردند؛ در زمینهی امنیت، علیه امنیت ما برنامهریزی کردند؛ حرکات خصمانه انجام دادند؛ علیه تمامیت ارضی ما اقدام کردند؛ از دشمنان ریز و درشت ما در طول سالهای متمادی همیشه حمایت کردند؛ علیه اقتصاد ملی ما فعالیت کردند؛ از همهی ابزارها علیه ملت ایران استفاده کردند؛ و در همهی اینها هم بحمدالله شکست خوردند؛ بعد از این هم در مقابلهی با ملت ایران اگر این دشمنیها را ادامه دهند، شکست خواهند خورد. بنابراین بنده مسئولان آمریکائی را هدایت میکنم؛ اگر دنبال راه عاقلانه میگردند، راه عاقلانه این است که سیاست خود را تصحیح کنند؛ عمل خود را تصحیح کنند و دست از دشمنی با ملت ایران بردارند. این بحث تمام شد.۱۳۹۲/۰۱/۰۱
لینک ثابت
انتخابات در کشور ما مظهر «حماسهی سیاسی» است. آنچه که عرض کردم که وظیفهی ما است و وظیفهی قشرهای گوناگون بود که انجام دهیم، مظهر «حماسهی اقتصادی» بود. انتخابات، مظهر «حماسهی سیاسی» است؛ مظهر اقتدار نظام اسلامی است؛ مظهر آبروی نظام است. آبروی جمهوری اسلامی به انتخابات و حضور مردم در پای صندوقهای رأی و تأثیر یکایک مردم در انتخاب مدیران کشور است. انتخابات مظهر ارادهی ملی است، نماد مردمسالاری اسلامی است. ما که مسئلهی مردمسالاری اسلامی را در مقابل دموکراسیِ لیبرال غربی مطرح کردیم، مظهر مردمسالاری اسلامی همین حضور مردم در انتخابات است. لذا به خاطر اهمیتی که انتخابات دارد، دشمنان ملت ایران همیشه سعی کردهاند انتخابات را از شور و هیجان بیندازند؛ برنامهریزی کردند که مردم را از حضور در پای صندوقهای رأی باز بدارند؛ مردم را دلسرد کنند، مردم را ناامید کنند. در طول سالهای مختلف که ما انتخابات داشتیم ــ چه انتخابات مجلس، و چه بخصوص انتخابات ریاست جمهوری ــ همیشه دشمنان ما سعی کردند این انتخابات را بیرونق کنند؛ این به خاطر اهمیت انتخابات در کار کشور است.۱۳۹۲/۰۱/۰۱
لینک ثابت