newspart/index2
اخلاق اجتماعی / اخلاق در جامعه
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحه‌ی قبلی اینجا کلیک کنید.
اخلاق اجتماعی

پیامبر اسلام برای آنکه ارزشها و اخلاق اسلامی کاملًا در جامعه جا بیفتد و با روح و عقاید و زندگی مردم مخلوط و ممزوج بشود، فضای زندگی را با ارزشهای اسلامی آغشته می‏کرد.
یک‏وقت کسی دستور می‏دهد یا توصیه می‏کند که مثلًا مردم حسن خلق و گذشت و صبر و استقامت در راه خدا داشته باشند و ظلم نکنند و دنبال اقامه‏ی عدل و داد باشند؛ یعنی توصیه و دستور دادن و تعلیم دادن مطرح است- که البته کار لازمی است و پیامبر اسلام هم تعلیم می‏داد یعلّمهم و درس معرفت و زندگی به مردم می‏آموخت- اما یک‏وقت مطلب از یاد دادن بالاتر است؛ یعنی معلم کاری می‏کند و رفتاری در پیش می‏گیرد که این اخلاق و وظیفه‏ی اسلامی، در جامعه به شکل رنگ ثابت درمی‏آید، با عقاید غلط مردم به مقابله برمی‏خیزد، با احساسات جاهلی و ته‏مانده‏های رسوب‏کرده‏ی اخلاق غیر اسلامی مبارزه می‏کند و مقابل می‏شود، به جامعه و مردم شوک وارد می‏کند و در مقاطع مناسب و با روشهای مناسب، کاری می‏کند که فضای جامعه و محیط زندگی مردم، با این صفت و اخلاق و روش خوب کاملًا ممزوج می‏شود.
اگر یک جامعه بخواهد رشد کند و اخلاق صحیح اسلامی را در خود به وجود آورد، محتاج همین روش است. شاید در چند آیه‏ی قرآن که «یزکّیهم» پس از «یعلّمهم» یا قبل از آن بیان شده است، مراد از تزکیه در این آیات همین مطلب باشد؛ یعنی پاک کردن و طاهر کردن و پیراسته کردن مردم؛ مثل طبیبی که به مریض خود فقط نمی‏گوید این کار را بکن و این کار را نکن، بلکه او را در محل مخصوصی قرار می‏دهد و آنچه را که او لازم دارد، به او می‏دهد و می‏خوراند و آنچه که برای او مضر است، از او بازمی‏گیرد. پیامبر اکرم (ص)، چنین وضعیت و روشی را در طول بیست و سه سال نبوّت دنبال می‏کردند؛ مخصوصاً در ده سالی که در مدینه زندگی می‏کردند و دوران حاکمیت اسلام و تشکیل حکومت اسلامی بود.1368/07/28

لینک ثابت
اخلاق اجتماعی

بین مسلمانها رسم بود که نزد پیامبر می‏آمدند و دَرِ گوش آن حضرت حرفهایی می‏زدند و به صورت نجوا، حدیث مخفی و محرمانه‏یی را می‏گفتند که آیه‏ی شریفه نازل شد و مردم را از نجوا و دَرِگوشی با پیامبر نهی کرد؛ چون در دیگر مسلمانها ایجاد سوءظن می‏کرد.
در این ردیف، آن خاطره و حادثه‏یی که خیلی مهم است و من بارها آن را در ذهن خود مرور کردم و به آیات این حادثه در قرآن مراجعه کردم، حادثه‏ی «افک» است. در سوره‏ی مبارکه‏ی نور، چند آیه مربوط به همین حادثه می‏شود. حادثه‏ی «افک» به طور خلاصه این است که یکی از همسران پیامبر، در یکی از جنگها از قافله عقب افتاده بود. پیامبر، آن همسرشان را به میدان جنگ برده بودند، وقتی‏که برمی‏گشتند و می‏آمدند، او را ندیدند. حالا به هر جهتی، یا آن مخدره خواب مانده بود و یا به دنبال حاجتی رفته بود. مسلمانها آمدند، یک‏وقت دیدند که همسر پیامبر در میان آن‏ها نیست. مردی از مسلمانها پیدا شد و همسر پیامبر را به مدینه آورد.
حالا آن زن، کدامیک از همسران پیامبر بوده، بین اهل سنت و شیعه اختلاف است. شیعه در روایاتشان می‏گویند «ماریه‏ی قبطیه» بوده و اهل سنت می‏گویند «عایشه» بوده است. این، تعیین بحث انحرافی در روزگار ماست که بگوییم کدامیک از زنان پیامبر بوده است. اصلًا قضیه این نیست که ما بخواهیم ببینیم کدام زن پیامبر بوده که این آیات در باره‏ی تهمت به او نازل شده است. مسئله، مسأله‏ی دیگری است؛ یک دستور اخلاقیِ اجتماعی بسیار مهم است.1368/07/28

لینک ثابت
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی