همین مطلوب است که جوانهای ما بلندپروازی کنند، افقهای بلند و دوردست را در نظر بگیرند و به سمت آن حرکت کنیم.1390/07/26
لینک ثابت
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحهی قبلی اینجا کلیک کنید.
همین مطلوب است که جوانهای ما بلندپروازی کنند، افقهای بلند و دوردست را در نظر بگیرند و به سمت آن حرکت کنیم.1390/07/26 لینک ثابت بسیاری از کسانی که کشورها را با تلاش علمی خودشان، با فکر خودشان پیش میبرند، انتظار پاداش مادی ندارند؛ اما انتظار قدرشناسی دارند.1390/07/26 لینک ثابت ما نیاز داریم برای جوان و نسل نونهال خودمان، الگوهائی را از بخشهای مختلف مشخص کنیم.1390/07/26 لینک ثابت امروز در دنیا، هنر در خدمت تعالی انسان نیست؛ علم هم همین جور. علم در خدمت سرمایهداری است، در خدمت ثروتاندوزان است.1390/07/26 لینک ثابت دانش بشری امروز در خدمت کسانی است که کمپانیهای بزرگ اقتصادی مال اینهاست.1390/07/26 لینک ثابت علم به طور طبیعی و ذاتی یک پدیدهی الهی است، یک نعمت الهی است، یک موهبت الهی است.1390/07/26 لینک ثابت ما بایستی برجستگیهای جامعه را در خدمت معنویت انسان قرار بدهیم.1390/07/26 لینک ثابت من از قبل از انقلاب با بعضی از چهرههای نخبه و برجستهی استان [کرمانشاه] آشنا بودم؛ از جمله، مرحوم یدالله بهزاد که دوست قدیمی ما بود. ایشان مکرر مشهد میآمدند. مرحوم بهزاد ضمن دارا بودن از طبع شعرِ خیلی خوب - بخصوص در قصیده و قطعه، که ایشان انصافاً در کشور برجسته و ممتاز بود - همان روحیه و خلقیات پهلوانیِ کرمانشاه هم در ایشان بود. ایشان یک سفر مشهد آمده بود، و همان موقع من تحت تعقیب بودم؛ از مشهد خارج شده بودم، رفته بودم یک محل دوردستی. یک وقت دیدم آقای بهزاد و بعضی از دوستان دیگرِ انجمن ادبی مشهد آمدند آنجا برای دیدن ما؛ با اینکه این کار خطرناک بود. این مرد اهل کارهای مبارزاتی به آن شکل نبود، اما رفاقت و دوستی و صمیمیت، او را به این وادی کشانده بود. اینها تحسینبرانگیز است. با مرحوم کیوان سمیعی هم - که حقاً و انصافاً یک دانشمند محقق و کمنظیر بود - آشنا بودم. ایشان علاوه بر کتابی که در شرح حال مرحوم سردار کابلی نوشته - که خود آن کتاب با اینکه شرح حال است، اما پر از مطلب و تحقیق و مضمون است - یک کتاب دیگری هم دارد که هر چه فکر کردم، اسمش یادم نیامد ...(1) بله، درست است؛ «تحقیقات ادبی» است. واقعاً انسان احساس میکند که این مرد در حد محمد قزوینی و شخصیتهای اینجوری قرار میگیرد، از لحاظ تحقیق، اطلاعات وسیع در زمینهی ادبیات، تاریخ و همه چیز؛ انصافاً شخصیت برجستهای بود. مرحوم آقای نجومی (رضوانالله علیه) هم که ما از اوائل انقلاب خدمت ایشان رسیدیم و با ایشان آشنا شدیم؛ انصافاً مرد جامعی بود - هم فقیه بود، هم ادیب بود، هم هنرمند بود - شخصیت کمنظیری در بین روحانیون بود. البته در گذشته، از دوران قم هم با نخبگان روحانی این استان آشنا بودیم؛ مرحوم آقای حاج آقا مجتبی حاج آخوند (رحمة الله علیه)، مرحوم شهید حاج آقا بهاء محمدی عراقی و بعضی دیگر از دوستان؛ در عین حال باید عرض کنم که چهرهی حقیقی علمی و هنری و ادبی کرمانشاه، آنچنان که باید، شناخته شده نیست؛ و این جای افسوس و دریغ است. حق این است که مسئولین تبلیغات کشور و صدا و سیما، به کمک خود زبدگان و نخبگان این منطقه، کرمانشاه را معرفی کنند. 1) یکی از حاضران: «تحقیقات ادبی»1390/07/26
بیانات در دیدار نخبگان و برگزیدگان کرمانشاه
لینک ثابت
سوابق مبارزاتی آیتالله العظمی خامنهای (مدظله), بهزاد یدالله, کیوان سمیعی، غلامرضا, سید مرتضی نجومی, کرمانشاه, کرمانشاه, علمای کرمانشاه, تاریخ مبارزات و پیروزی انقلاب اسلامی روایت تاریخی یکی از چیزهائی که ما را باید نسبت به موقعیتهای خودمان بشدت هوشیار کند، این است که در طول دهها سال تبلیغات شده بود که ایرانی ناکارآمد است؛ باید از دیگران بیاموزد، باید از دیگران تقلید کند، باید به دامن دیگران متوسل و متشبث شود. در دوران جوانی و نوجوانیهای ما این جزو چیزهای رائج بود. تا صحبت یک چیزی میشد، میگفتند اینجا که خب، نمیشود این چیزها را بسازند. میخواستند توی یک شهر بر روی یک خیابانی پل بسازند، باید مهندس خارجی میآمد؛ اگر میخواستند یک سد بسازند، باید چندین شرکت خارجی و مهندسین و متخصصین خارجی میآمدند؛ یکی دیوارهی سد را میساخت، یکی توربین را میساخت، یکی بقیهی دستگاهها را میساخت؛ اصلاً تصور نمیشد. حتّی تا اوائل انقلاب، این فکر بود. من فراموش نمیکنم؛ بنا بود یک نیروگاه گازی را یک جائی بسازند - از قبل از انقلاب نیمهکاره مانده بود - به مسئولینش میگفتیم این کار را انجام بدهید؛ آمدند پیش من - من آن وقت رئیس جمهور بودم - گفتند آقا اصلاً امکان ندارد. آنها باورشان نمیآمد. خب، امروز مهندسین کشور ما، جوانان ما، پیشرفتهترین نیروگاهها را در شکلهای مختلف، در انواع مختلفِ خودش دارند میسازند. ما امروز میتوانیم نیروگاه هستهای بسازیم. این استعدادها شناخته شده نبود. سالهای متمادی روی این قضیه کار شد. از حدود صد و پنجاه سال پیش که بتدریج فرهنگ غربی، روش غربی، نمودارهای تمدن غربی و پیشرفت فناوری غربی وارد کشور شد، بتدریج این مسئله جا افتاد؛ هم گفته شد و تأکید شد، هم در عمل اینجور معلوم شد که از ایرانی کاری برنمیآید. فراموش کردند که تاریخ ما، میراث گذشتهی ما سرشار از افتخارات علمی است. آن روزی که در دنیای غرب خبری نبود، آن روزی که آنجا اگر یک پیشرفت علمی به وجود میآمد، یک کشف علمی میشد، کاشف را به جرم جادوگری آتش میزدند، آن روزی که تاریکی علمیِ مطلق بر منطقهی اروپا حاکم بود - که در این زمینه حرفها هست - آن روز کشور ما پیشرو کشورهای اسلامی بوده. این پیشرفتها مال دنیای اسلام است، اما ایران پیشانی کشورهای اسلامی بود در پیشرفتهای گوناگون علمی؛ در فلسفه، در علوم عقلی، حتّی در علوم شرعی، در فقه، در حدیث. بیشترین کتابهای حدیث در آن دورهها - چه حدیث اهل سنت، چه حدیث شیعه - مال ایرانیهاست؛ نویسندگان ایرانی، محدثین ایرانی، فقهای ایرانی؛ آن وقت تا برسد به علوم طبیعی، در پزشکی، در داروسازی، در مهندسی، در ستارهشناسی و در بقیهی علوم. خب، این گذشتهی ماست؛ این نشاندهندهی وجود یک استعداد برتر و یک ذخیرهی استعدادیِ سرشار در این منطقهی از جغرافیای عالم است. ما چرا باید این را فراموش میکردیم؟ فراموش کردیم. امروز میخواهیم نشان بدهیم که اینجوری نیست.1390/07/26
بیانات در دیدار نخبگان و برگزیدگان کرمانشاه
لینک ثابت
از خود بیگانگی, تبلیغات منفی, اعتماد به نفس, خودباوری علمی, روحیه وابستگی به بیگانه, خودکفایی, استعداد ایرانی, گذشته پرافتخار ایران, قرون وسطی اروپا, روحیه خوداتکایی, تاریخ تمدن اسلامی, گذشته پرافتخار ایران, تاریخ پیشرفت علمی جمهوری اسلامی روایت تاریخی این جلسه، بسیار جلسهی شیرین و مطلوب و بهیادماندنیای بود، با مطالبی متنوع، پرمغز و پرمضمون. از بیاناتی که کردند، من حقیقتاً بهره بردم و استفاده کردم. همچنین این جلسه موجب میشود که یک معرفت بیشتری نسبت به کرمانشاه و برگزیدگان این استان و استعداد نخبهپروری این استان، برای بنده و امثال بنده به وجود بیاید. یکی از آقایان فرمودند که استان سینهی ستبر ایران است - که چه تعبیر زیبا و پرمغزی است - میخواهم عرض بکنم که علاوهی بر این، چهرهی زیبای ایران هم هست؛ علم و هنر و ادب و تلاش انقلابی و ورزش و روحیههای پهلوانی و همه چیز بحمدالله با هم در این استان جمع شده است. البته من از قبل از انقلاب با بعضی از چهرههای نخبه و برجستهی استان آشنا بودم؛ از جمله، مرحوم یدالله بهزاد که دوست قدیمی ما بود. ایشان مکرر مشهد میآمدند. مرحوم بهزاد ضمن دارا بودن از طبع شعرِ خیلی خوب - بخصوص در قصیده و قطعه، که ایشان انصافاً در کشور برجسته و ممتاز بود - همان روحیه و خلقیات پهلوانیِ کرمانشاه هم در ایشان بود. ایشان یک سفر مشهد آمده بود، و همان موقع من تحت تعقیب بودم؛ از مشهد خارج شده بودم، رفته بودم یک محل دوردستی. یک وقت دیدم آقای بهزاد و بعضی از دوستان دیگرِ انجمن ادبی مشهد آمدند آنجا برای دیدن ما؛ با اینکه این کار خطرناک بود. این مرد اهل کارهای مبارزاتی به آن شکل نبود، اما رفاقت و دوستی و صمیمیت، او را به این وادی کشانده بود. اینها تحسینبرانگیز است.1390/07/26 لینک ثابت خوشبختانه ما در سرتاسر کشور نشانههای وجود نبوغها و برجستگیها و برتریهای استعدادی را شاهدیم؛ این را باید قدر بدانیم. مسئولین کشور، از جمله واجبترین کارهایشان همین است. امروز در میان همین پیشنهادهائی که شد، یکی این بود که اساتید برجسته متمرکز بشوند، در جاهائی مورد توجه قرار بگیرند، از وجود اینها استفاده بشود؛ این کاملاً درست است. جوانهای برجسته همین جور. بنیاد نخبگان - که الحمدلله تلاشهای خوبی دارد - همین جور باید دنبال کند. ما بایستی این جریان نوآور جامعه را که به معنای واقعی کلمه مشغول خلاقیت است، تقویت کنیم. انشاءالله این به آیندهی خوبی برای کشور منتهی خواهد شد.1390/07/26 لینک ثابت همین رشد پیشرفت علمی که اشاره کردند - که بنده هم بارها این را گفتهام - این یک واقعیتی است؛ این آمارهای بینالمللی است. درست است که ما آنجائی که بالفعل از لحاظ علمی رسیدیم، عقبتر از بالفعل دنیاست، به مراحلی و منازلی؛ اما این به خاطر عقبماندگی قدیمی ماست. حرکتمان به سمت جلو، سرعت بسیاری داشته؛ چندین برابر سرعت متوسط عالم. اگر همین سرعت را حفظ کنیم، بلکه افزایش بدهیم، مسلّماً به خطوط مرزی علم خواهیم رسید و این خطوط مرزی را خواهیم شکست و جلو خواهیم رفت؛ این اتفاق خواهد افتاد. جوان کشور ما باید این را باور کند؛ یکی از راههای باورش همین است. امروز اینجا جوان میآید صحبت میکند؛ حرف نو، نکتهی نو و پیشنهاد جدید را با روحیهی خوب در اینجا ارائه میدهد. استادان برجسته و بزرگ در علم، در هنر، در خطاطی، در بقیهی رشتهها میآیند حرف میزنند؛ مطالب نو، نکتههای نو میگویند. اینها باید منعکس بشود تا جوان کشور ما باور کند.1390/07/26 لینک ثابت برجستگیهای یک جامعه در این زمینههای ذهنی و فکری و علمی باید در خدمت تعالی انسان قرار بگیرد. امروز در دنیا اینجور نیست؛ امروز در دنیا نه علم در خدمت تعالی انسان است، نه هنر و نه بقیهی چیزها. خب، یک نمونهی هنر، سینماست. قلهی سینمای دنیا، هالیوود است. این دستگاههای هنری دنیا چقدر به اخلاق بشری، به معنویت انسان، به امیدبخشی به انسان کمک میکنند؟ عکس قضیه است؛ نمیشود گفت صفر، مبالغی زیر صفر! یعنی بنیانهای اخلاقی را، بنیانهای فکری را، تعالی بشری را تخریب میکنند. امروز در دنیا، هنر در خدمت تعالی انسان نیست؛ علم هم همین جور. علم در خدمت سرمایهداری است، در خدمت ثروتاندوزان است. دانش بشری امروز در خدمت کسانی است که کمپانیهای بزرگ اقتصادی مال اینهاست؛ جنگها را اینها راه میاندازند، انسانها را اینها میکُشند، کشتارهای جمعی را اینها میکنند؛ علم در خدمت اینهاست. علم در خدمت مردم محروم افغانستان نیست. علمی که به افغانستان رفته، همان هواپیمائی است که بالای سرشان میرود، بمبارانشان میکند. علمی که آن روز به عراق آمد، ابزارهای شیمیائی بود که حلبچه را به آن روز درآورد. در این مناطق، علم اینجوری است. علم در خود کشورهای غربی هم همین طور است. بله، ثروتِ یک جمعی را، یک اقلیتی را بالا برده؛ خود آن ثروت موجب شده که علم پیشرفت پیدا کند؛ اما علم شده یک ابزاری برای تبعیض و عدم تعادل اجتماعات و عقبرفتگی اجتماعات. ما باید این را برگردانیم.1390/07/26 لینک ثابت من از قبل از انقلاب با بعضی از چهرههای نخبه و برجستهی استان آشنا بودم؛ از جمله، مرحوم یدالله بهزاد که دوست قدیمی ما بود. ایشان مکرر مشهد میآمدند. مرحوم بهزاد ضمن دارا بودن از طبع شعرِ خیلی خوب - بخصوص در قصیده و قطعه، که ایشان انصافاً در کشور برجسته و ممتاز بود - همان روحیه و خلقیات پهلوانیِ کرمانشاه هم در ایشان بود. ایشان یک سفر مشهد آمده بود، و همان موقع من تحت تعقیب بودم؛ از مشهد خارج شده بودم، رفته بودم یک محل دوردستی. یک وقت دیدم آقای بهزاد و بعضی از دوستان دیگرِ انجمن ادبی مشهد آمدند آنجا برای دیدن ما؛ با اینکه این کار خطرناک بود. این مرد اهل کارهای مبارزاتی به آن شکل نبود، اما رفاقت و دوستی و صمیمیت، او را به این وادی کشانده بود.1390/07/26 لینک ثابت امروز خوشبختانه استعدادها خیلی بالاست؛ که امروز در بیاناتی که دوستان در اینجا کردند، نمونهای از این استعداد بالای استان مشاهده شد. کسی مثل آقای پروفسور شمسیپور واقعاً جزو مفاخرند. اینها نه فقط مایهی افتخار استان هستند، بلکه حقاً و انصافاً جزو مفاخر کشورند. شناخته شدن اینها امیدبخش است.1390/07/26 لینک ثابت مرحوم کیوان سمیعی هم - که حقاً و انصافاً یک دانشمند محقق و کمنظیر بود - آشنا بودم. ایشان علاوه بر کتابی که در شرح حال مرحوم سردار کابلی نوشته - که خود آن کتاب با اینکه شرح حال است، اما پر از مطلب و تحقیق و مضمون است - یک کتاب دیگری هم دارد که هر چه فکر کردم، اسمش یادم نیامد ... بله، درست است؛ «تحقیقات ادبی» است. واقعاً انسان احساس میکند که این مرد در حد محمد قزوینی و شخصیتهای اینجوری قرار میگیرد، از لحاظ تحقیق، اطلاعات وسیع در زمینهی ادبیات، تاریخ و همه چیز؛ انصافاً شخصیت برجستهای بود.1390/07/26 لینک ثابت |