یکی از چیزهائی که بلاشک در این حوادث مؤثر بود، الگوسازی و گفتمانسازی انقلاب اسلامی بود. انقلاب اسلامی برای مسلمانها الگو شد؛ اولاً با پیدایش خود، بعد با تشکیل موفق نظام جمهوری اسلامی که توانست یک نظامی را با یک قانون اساسیِ کامل ارائه کند و آن را به کرسی بنشاند و تحقق ببخشد، و بعد ماندگاری این نظام در طول سی و دو سال که نتوانند به او ضربه بزنند، و بعد استحکام و تقویت هرچه بیشتر این نظام - که نظام جمهوری اسلامی امروز از لحاظ عمق و ریشه، قابل مقایسهی با ده سال پیش، بیست سال پیش و سی سال پیش نیست - و بعد پیشرفتهای گوناگون در این نظام، که پیشرفت علمی، پیشرفت فناوری و صنعتی، پیشرفتهای اجتماعی گوناگون، پخته شدن افکار، پدید آمدن افکار نو، حرکت عظیم علمی در کشور و فعالیتهای گوناگون است. عمرانهائی که در این کشور شده است، در مواردی کشور را به درجهی چند کشور معدود دنیا درآورده است. اینها همه حوادثی است که اتفاق افتاده است. اینها برای ملتهای مسلمان چیزهای محسوسی است؛ اینها را میبینند، مشاهده میکنند. این انقلاب آمد، نظام درست کرد، این نظام باقی ماند، روزبهروز قویتر شد، روزبهروز هم پیشرفتهتر شد؛ این میشود الگو. این الگوسازی یک گفتمانی را به وجود میآورد که آن، گفتمان هویت اسلامی و عزت اسلامی است. امروز در بین ملتهای دنیا، احساس هویت اسلامی، قابل مقایسهی با سی سال قبل نیست؛ احساس عزت اسلامی و مطالبهی این عزت، امروز قابل مقایسهی با گذشته نیست. این، اتفاق افتاده است.
خب، طبعاً نتائجش این است که جبههی مخالف و جبههی مقابل شکست میخورد. مستبدینِ فاسدِ وابستهای در یک جاهائی در رأس کار بودند. خدای متعال وعده کرده است: «سیصیب الّذین اجرموا صغار عند اللَّه و عذاب شدید بما کانوا یمکرون».(1) مکرشان فایدهای برای آنها ندارد، بلکه به خاطر همین مکر، خدای متعال ذلت و خاکنشینی را بر اینها تحمیل میکند. این اتفاق افتاده است، این شده است، این جلوی چشم ماست.
این هم یکی دیگر از آن مواردی است که ما آیات الهی قرآن را در مقابل چشم خودمان تجربهاش را مشاهده کردیم؛ که این مال زمان ماست، این خیلی باارزش است. آنچه را که خدای متعال در قرآن وعده داده است، ما داریم اینها را جلوی چشم خودمان، در تجربیات خودمان مشاهده میکنیم.
بخش مهمی از تبلیغات ضد جمهوری اسلامی، ناظر به همین جهت است؛ ناظر به این است که الگوسازی نشود؛ در چشم ملتهای مسلمان، جمهوری اسلامی به صورت یک الگوی موفق درنیاید. به نظر من این نکتهی بسیار مهمی است که همهی ما باید به آن توجه کنیم. سعی دشمنان این است که جمهوری اسلامی به شکل یک الگوی موفق در چشم ملتها جلوه نکند؛ چون وقتی الگو پیدا شد، مردم به سمت آن حرکت میکنند؛ وقتی توفیق این الگو دانسته شد، مردم تشویق میشوند.
یکی از نویسندههای مصری در پنجاه سال قبل، شصت سال قبل در یک کتابی نوشته است که اگر ما بتوانیم یک نقطهی از دنیا را با یک حکومت اسلامی اداره کنیم، از هزاران کتاب و تبلیغ برای پیشرفت اسلام این مؤثرتر است. راست میگوید. با اینکه الگوی ما از لحاظ انطباق با اسلام، آنجور که ما میخواهیم، نیست - خب، ما متأسفانه با شکل مطلوبِ تحقق اسلام خیلی فاصله داریم - اما همان اندازهای که توانستیم، توفیق پیدا کردیم، اسلام را وارد جامعه و زندگیمان کردیم، آثارش را داریم مشاهده میکنیم، عزتش را میبینیم، قدرتش را میبینیم، پیشرفتش را میبینیم، استقلالش را میبینیم؛ این را مردم دارند مشاهده میکنند. پس آنها میخواهند این الگوسازی نشود؛ لذاست که سعی میکنند الگو را در چشم مخاطبان خراب کنند. یکی از کارهائی که از اول انقلاب تا حالا انجام گرفته، این است. اگر ضعفی داریم، آن ضعف را در چشمها بزرگ میکنند؛ اگر ضعفی نداریم، آن را بدروغ به ما نسبت میدهند؛ این را باید توجه داشته باشیم. یکی از کارهای اساسی دشمن در تبلیغات ضد جمهوری اسلامی، ناظر به این معناست و همهی تلاش هم برای این است.
خب، در تضعیف این الگو، دو عامل به یکدیگر کمک میکنند: یک عامل، عامل درونی است؛ نقصهائی که وجود دارد. کوتاهیهای ما، کمکاریهای ما، تنبلیهای ما، مبتلاشدن ما به چیزهائی که مضر به حرکت است - مثل اختلافها، مثل کارهای خلاف گوناگون، میل به دنیا پیدا کردنها، به سمت دنیا کشیدهشدنها، قدرتطلبیها، بیسیاستیها و از این قبیل چیزها - اینها چیزهائی است که ناشی از وجود ماست، ما داریم این نقصها را ایجاد میکنیم. این عامل درونی، به این الگو صدمه میزند.
عامل دیگر، مربوط به دشمن است؛ که همینی که ما داریم، این را صد برابر بزرگ میکنند و به چشم دیگران میکشانند؛ عیبهائی هم که نداریم، به ما نسبت میدهند. خب، حالا ما چه کار کنیم؟ اول باید به آن چیزهای درونیِ خودمان بپردازیم. اول بایستی به آن چیزی که تقصیر خود ماست، کوتاهی خود ماست، بپردازیم. اگر این را درست کردیم، خدای متعال آن دومی را هم کفاف خواهد کرد؛ یعنی خدای متعال تبلیغ دشمن را هم خنثی خواهد کرد.1389/12/19
لینک ثابت
انقلاب اسلامی برای مسلمانها الگو شد؛ اولاً با پیدایش خود، بعد با تشکیل موفق نظام جمهوری اسلامی که توانست یک نظامی را با یک قانون اساسیِ کامل ارائه کند و آن را به کرسی بنشاند و تحقق ببخشد، و بعد ماندگاری این نظام در طول سی و دو سال که نتوانند به او ضربه بزنند، و بعد استحکام و تقویت هرچه بیشتر این نظام - که نظام جمهوری اسلامی امروز از لحاظ عمق و ریشه، قابل مقایسهی با ده سال پیش، بیست سال پیش و سی سال پیش نیست - و بعد پیشرفتهای گوناگون در این نظام، که پیشرفت علمی، پیشرفت فناوری و صنعتی، پیشرفتهای اجتماعی گوناگون، پخته شدن افکار، پدید آمدن افکار نو، حرکت عظیم علمی در کشور و فعالیتهای گوناگون است. عمرانهائی که در این کشور شده است، در مواردی کشور را به درجهی چند کشور معدود دنیا درآورده است. اینها همه حوادثی است که اتفاق افتاده است. اینها برای ملتهای مسلمان چیزهای محسوسی است؛ اینها را میبینند، مشاهده میکنند. این انقلاب آمد، نظام درست کرد، این نظام باقی ماند، روزبهروز قویتر شد، روزبهروز هم پیشرفتهتر شد؛ این میشود الگو. این الگوسازی یک گفتمانی را به وجود میآورد که آن، گفتمان هویت اسلامی و عزت اسلامی است. امروز در بین ملتهای دنیا، احساس هویت اسلامی، قابل مقایسهی با سی سال قبل نیست؛ احساس عزت اسلامی و مطالبهی این عزت، امروز قابل مقایسهی با گذشته نیست. این، اتفاق افتاده است.1389/12/19
لینک ثابت
انقلاب اسلامی برای مسلمانها الگو شد؛ اولاً با پیدایش خود، بعد با تشکیل موفق نظام جمهوری اسلامی که توانست یک نظامی را با یک قانون اساسیِ کامل ارائه کند و آن را به کرسی بنشاند و تحقق ببخشد، و بعد ماندگاری این نظام در طول سی و دو سال که نتوانند به او ضربه بزنند، و بعد استحکام و تقویت هرچه بیشتر این نظام - که نظام جمهوری اسلامی امروز از لحاظ عمق و ریشه، قابل مقایسهی با ده سال پیش، بیست سال پیش و سی سال پیش نیست - و بعد پیشرفتهای گوناگون در این نظام، که پیشرفت علمی، پیشرفت فناوری و صنعتی، پیشرفتهای اجتماعی گوناگون، پخته شدن افکار، پدید آمدن افکار نو، حرکت عظیم علمی در کشور و فعالیتهای گوناگون است. عمرانهائی که در این کشور شده است، در مواردی کشور را به درجهی چند کشور معدود دنیا درآورده است. اینها همه حوادثی است که اتفاق افتاده است. اینها برای ملتهای مسلمان چیزهای محسوسی است؛ اینها را میبینند، مشاهده میکنند. این انقلاب آمد، نظام درست کرد، این نظام باقی ماند، روزبهروز قویتر شد، روزبهروز هم پیشرفتهتر شد؛ این میشود الگو. این الگوسازی یک گفتمانی را به وجود میآورد که آن، گفتمان هویت اسلامی و عزت اسلامی است. امروز در بین ملتهای دنیا، احساس هویت اسلامی، قابل مقایسهی با سی سال قبل نیست؛ احساس عزت اسلامی و مطالبهی این عزت، امروز قابل مقایسهی با گذشته نیست. این، اتفاق افتاده است.1389/12/19
لینک ثابت
دست قدرت الهی در حوادث اخیر منطقه
[آنچه در مسائل امروز منطقه اتفاق افتاده، دو شاخصهی بسیار مهم دارد، یکی حضور مردمی است، یکی شعار اسلام.] حضور مردمی معنایش این است که ملتها با تن خودشان، با حضور شخصی خودشان در میدانهای مبارزه حاضر شوند و خطرات را تحمل کنند؛ مثل آن چیزی که در ایران اتفاق افتاد. وقتی این شد، هیچ قدرتی در مقابل این نمیتواند بایستد؛ حالا آمریکا و اینها که سهلند. اگر همهی قدرتهای عالم هم دست به یکی شوند، در مقابل ملتی که با همهی وجود وارد میدان شده است، نمیتوانند مقاومت کنند، ایستادگی کنند. البته میزنند، میکُشند، خونریزی میکنند، اما مغلوب میشوند. همان طور که امام در آن سالها فرمودند، خون بر شمشیر فائق خواهد آمد، پیروز خواهد شد. این اتفاق افتاده است. مردم با جسم خودشان، با وجود خودشان وارد میدان شدهاند؛ نماینده نفرستادند، به حرف اکتفاء نکردند؛ آن هم نه در یک کشور، در چندین کشور؛ که زمینهی آن در کشورهای دیگر هم وجود دارد. این یک نکته است که خیلی مهم است. جز دست قدرت الهی، کسی قادر نیست یک چنین وضعی را به وجود بیاورد. زمینهها فراهم میشود، افراد نقش ایفاء میکنند - در اینها شکی نیست - اما این دست قدرت خداوند است که مالک دلهاست؛ که «قلب المرء بین اصبعی الرّحمن».(1) خدای متعال است که دلها را عازم میکند، جازم میکند، ارادهها را بسیج میکند و این اتفاق میافتد. در این حوادث، دست قدرت خداوند محسوس است. چون دست قدرت الهی هست، بنابراین پیروزی هم در آن قطعی است.1389/12/19
1 )
صحيح مسلم ، مسلم النيسابوری ج 8 ص 51 ؛
تنزيهالأنبياء(ع)، سید مرتضی علم الهدی، ص 125 ؛
سنن الترمذی، ترمذی ، ج 3 ، ص 304 ، نحوه؛
مسند احمد ، احمد بن حنبل ، ج 2 ، ص 168 ، نحوه ؛
عللالشرائع، شیخ صدوق، ج 2 ، ص 604 ح 75 ، نحوه ؛
بحارالأنوار ، علامه مجلسی، ج 67 ، ص 39 ؛
إن قلوب بنی آدم كلها بين إصبعين من أصابع الرحمن كقلب واحد يصرفه حيث يشاء ثم قال رسول الله صلى الله عليه وسلم اللهم مصرف القلوب صرف قلوبنا على طاعتك »
ترجمه:
لینک ثابت
کوتاهیهای ما و کار دشمن، دو عامل تضعیف الگوی جمهوری اسلامی
خب، در تضعیف این الگو [جمهوری اسلامی به شکل یک الگوی موفق در چشم ملتها]، دو عامل به یکدیگر کمک میکنند: یک عامل، عامل درونی است؛ نقصهائی که وجود دارد. کوتاهیهای ما، کمکاریهای ما، تنبلیهای ما، مبتلاشدن ما به چیزهائی که مضر به حرکت است - مثل اختلافها، مثل کارهای خلاف گوناگون، میل به دنیا پیدا کردنها، به سمت دنیا کشیدهشدنها، قدرتطلبیها، بیسیاستیها و از این قبیل چیزها - اینها چیزهائی است که ناشی از وجود ماست، ما داریم این نقصها را ایجاد میکنیم. این عامل درونی، به این الگو صدمه میزند.
عامل دیگر، مربوط به دشمن است؛ که همینی که ما داریم، این را صد برابر بزرگ میکنند و به چشم دیگران میکشانند؛ عیبهائی هم که نداریم، به ما نسبت میدهند. خب، حالا ما چه کار کنیم؟ اول باید به آن چیزهای درونیِ خودمان بپردازیم. اول بایستی به آن چیزی که تقصیر خود ماست، کوتاهی خود ماست، بپردازیم. اگر این را درست کردیم، خدای متعال آن دومی را هم کفاف خواهد کرد؛ یعنی خدای متعال تبلیغ دشمن را هم خنثی خواهد کرد.
در این «مناجات الشّاکین» که منسوب به حضرت سجاد (سلام اللَّه علیه) است، اولین شکایت این بزرگوار، شکایت از خودش است: «الهی الیک اشکو نفسا بالسّوء امّارة و الی الخطیئة مبادرة». بعد که مبالغی از خود شکایت میکند، آن وقت عرض میکند: «الهی اشکو الیک عدوّا یضلّنی».(1) اول شکایت از خودمان، بعد شکایت از دشمن. باید این را مراقبت کنید.
خب، حالا کی مراقبت کند؟ چگونه مراقبت کنیم؟ جوابش این است که در درجهی اول، مسئولان و زبدگان و برجستگان و روشنفکران و دانشمندان و علما و کسانی که محیطِ تأثیر دارند، از رفتارهای خودشان مراقبت کنند. همان طور که عرض کردیم، قدرتطلبی است، دنیاطلبی است، دنبال اختلاف رفتن است، جنجال درست کردن است، خلاف اخلاق حرکت کردن است؛ که من در اینجا میخواهم روی این مسئلهی خلاف اخلاق حرکت کردن تکیه کنم.1389/12/19
1 )
بحارالأنوار، علامه مجلسی، ج 91 ، ص 143 ؛
مفاتیح الجنان، شیخ عباس قمی، ص 119 (مناجاة خمس عشرة، مناجاة الشاكین) ؛
« الْمُنَاجَاةُ الثَّانِيَةُ مُنَاجَاةُ الشَّاكِرِينَ [الشَّاكِينَ] لِيَوْمِ السَّبْتِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ إِلَهِی إِلَيْكَ أَشْكُو نَفْساً بِالسُّوءِ أَمَّارَةً وَ إِلَى الْخَطِيئَةِ مُبَادِرَةً وَ بِمَعَاصِيكَ مُولَعَةً وَ بِسَخَطِكَ مُتَعَرِّضَةً تَسْلُكُ بِی مَسَالِكَ الْمَهَالِكِ وَ تَجْعَلُنِی عِنْدَكَ أَهْوَنَ هَالِكٍ كَثِيرَةَ الْعِلَلِ طَوِيلَةَ الْأَمَلِ إِنْ مَسَّهَا الشَّرُّ تَجْزَعُ وَ إِنْ مَسَّهَا الْخَيْرُ تَمْنَعُ مَيَّالَةً إِلَى اللَّعْبِ وَ اللَّهْوِ مَمْلُوَّةً بِالْغَفْلَةِ وَ السَّهْوِ تُسْرِعُ بِی إِلَى الْحَوْبَةِ وَ تُسَوِّفُنِی بِالتَّوْبَةِ إِلَهِی أَشْكُو إِلَيْكَ عَدُوّاً يُضِلُّنِی وَ شَيْطَاناً يُغْوِينِی قَدْ مَلَأَ بِالْوَسْوَاسِ صَدْرِی وَ أَحَاطَتْ هَوَاجِسُهُ بِقَلْبِی يُعَاضِدُ لِيَ الْهَوَى وَ يُزَيِّنُ لِی حُبَّ الدُّنْيَا وَ يَحُولُ بَيْنِی وَ بَيْنَ الطَّاعَةِ وَ الزُّلْفَى ... »
ترجمه:
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر، خدايا به سوى تو شكايت آورم از نفسی كه مرا بسيار به بديها وا مىدارد و به سوى گناه شتاب دارد و به نافرمانی هایت بسيار حريص است و مرا به خشم و غضب تو مىافكند و به راه های نابودی مىكشاند و نزد تو خوارترين هلاك شدگان قرار داده است. بیماریش زیاد است و آرزويش دراز است اگر شرى به او روى آورد بی تابى نموده و اگر خيرى به او رسد بخل مى ورزد شیفته بازى و سرگرمى و آكنده از غفلت و فراموشى است. مرا به سرعت به سوى گناه مىكشاند و در توبه، امروز و فردايم می كند خدايا بسوى تو شكايت آورم از دشمنى كه مرا گمراه مىكند و از شيطانى كه مرا كه مرا از راه بدر می برد و سينهام را پر از وسوسه مىگرداند و اوهام او بر دلم احاطه مىكند و به هوا پرستيم كمك می كند و محبت دنيا را بر من جلوه مىدهد و ميان من و اطاعت و نزدیكی [به تو] جدايى مىافكند.
لینک ثابت
شکست خوردن مستکبران در مقابل ملتهای مسلمان، وعدهای الهی
امروز در بین ملتهای دنیا، احساس هویت اسلامی، قابل مقایسهی با سی سال قبل نیست؛ احساس عزت اسلامی و مطالبهی این عزت، امروز قابل مقایسهی با گذشته نیست. این، اتفاق افتاده است.
خب، طبعاً نتائجش این است که جبههی مخالف و جبههی مقابل شکست میخورد. مستبدینِ فاسدِ وابستهای در یک جاهائی در رأس کار بودند. خدای متعال وعده کرده است: «سیصیب الّذین اجرموا صغار عند اللَّه و عذاب شدید بما کانوا یمکرون».(1) مکرشان فایدهای برای آنها ندارد، بلکه به خاطر همین مکر، خدای متعال ذلت و خاکنشینی را بر اینها تحمیل میکند. این اتفاق افتاده است، این شده است، این جلوی چشم ماست.1389/12/19
1 )
سوره مبارکه الأنعام آیه 124
وَإِذا جاءَتهُم آيَةٌ قالوا لَن نُؤمِنَ حَتّىٰ نُؤتىٰ مِثلَ ما أوتِيَ رُسُلُ اللَّهِ ۘ اللَّهُ أَعلَمُ حَيثُ يَجعَلُ رِسالَتَهُ ۗ سَيُصيبُ الَّذينَ أَجرَموا صَغارٌ عِندَ اللَّهِ وَعَذابٌ شَديدٌ بِما كانوا يَمكُرونَ
ترجمه:
و هنگامی که آیهای برای آنها بیاید، میگویند: «ما هرگز ایمان نمیآوریم، مگر اینکه همانند چیزی که به پیامبران خدا داده شده، به ما هم داده شود!» خداوند آگاهتر است که رسالت خویش را کجا قرار دهد! بزودی کسانی که مرتکب گناه شدند، (و مردم را از راه حق منحرف ساختند،) در مقابل مکر (و فریب و نیرنگی) که میکردند، گرفتار حقارت در پیشگاه خدا، و عذاب شدید خواهند شد.
لینک ثابت
فضای اهانت و هتک حرمت در جامعه، یکی از آن چیزهائی است که اسلام مانع از آن است؛ نباید این اتفاق بیفتد. فضای هتک حرمت، هم خلاف شرع است، هم خلاف اخلاق است، هم خلاف عقل سیاسی است. انتقاد، مخالفت، بیان عقاید، با جرأت، هیچ اشکالی ندارد؛ اما دور از هتک حرمتها و اهانتها و فحاشی و دشنام و این چیزها. همه هم در این زمینه مسئولند. این کار علاوه بر اینکه فضا را آشفته میکند و اعصاب آرام جامعه را به هم میریزد - که امروز احتیاج به این آرامش هست - خدای متعال را هم از ما خشمگین میکند. من میخواهم این پیامی باشد به همهی آن کسانی که یا حرف میزنند، یا مینویسند؛ چه در مطبوعات، چه در وبلاگها. همهی اینها بدانند، کاری که میکنند، کار درستی نیست. مخالفت کردن، استدلال کردن، یک فکر سیاسی غلط یا یک فکر دینی غلط را محکوم کردن، یک حرف است، مبتلا شدن به این امرِ خلاف اخلاق و خلاف شرع و خلاف عقل سیاسی، یک حرف دیگر است؛ ما این دومی را به طور کامل و قاطع نفی میکنیم؛ نباید این کار انجام بگیرد. متأسفانه بعضی این کار را میکنند. من بخصوص به جوانها توصیه میکنم. بعضی از این جوانها بلاشک مردمان بااخلاص و مؤمن و خوبی هم هستند، اما خیال میکنند این وظیفه است؛ نه، من عرض میکنم این خلاف وظیفه است، عکس این وظیفه است.1389/12/19
لینک ثابت
از همهی آقایان تشکر میکنیم؛ بخصوص از جناب آقای هاشمی رفسنجانی، برای اینکه در این اجلاس، انتظار خصمانهای را که دشمنان داشتند، خنثی کردند. آنها انتظار داشتند که بین خبرگان امت اختلاف بیفتد؛ رقابتها به صورت رقابتهای متعارف دنیای مادی در بیاید و مسابقهی در خدمت، تبدیل بشود به رقابت منفیِ در تصرف مراکز و جایگاهها؛ که این بحمداللَّه نشد. خب، از جناب آقای هاشمی انتظار هم همین بود؛ با توجه به سابقهی عقل و احساس مسئولیتی که در ایشان همیشه ما مشاهده کردیم. و آنچه که انتخاب هم کردید آقایان! انتخاب بجا و بحقی بود. جناب آقای مهدوی شخصیت برجسته و بارزی هستند؛ هم در عالم روحانیت، هم در عالم سیاست، هم در مسائل جاری کشور، در مسائل حوزه و دانشگاه، از اول انقلاب تا امروز. آنچه اتفاق افتاد، انشاءاللَّه به برکت اخلاص آقایان و اخلاص شماها و عقل و تدبیری که انسان در رفتارها و گفتارها مشاهده میکند، به خیر اسلام و مسلمین خواهد بود؛ انتظار هم همین است.1389/12/19
لینک ثابت
یکی از نویسندههای مصری در پنجاه سال قبل، شصت سال قبل در یک کتابی نوشته است که اگر ما بتوانیم یک نقطهی از دنیا را با یک حکومت اسلامی اداره کنیم، از هزاران کتاب و تبلیغ برای پیشرفت اسلام این مؤثرتر است. راست میگوید. با اینکه الگوی ما از لحاظ انطباق با اسلام، آنجور که ما میخواهیم، نیست - خب، ما متأسفانه با شکل مطلوبِ تحقق اسلام خیلی فاصله داریم - اما همان اندازهای که توانستیم، توفیق پیدا کردیم، اسلام را وارد جامعه و زندگیمان کردیم، آثارش را داریم مشاهده میکنیم، عزتش را میبینیم، قدرتش را میبینیم، پیشرفتش را میبینیم، استقلالش را میبینیم؛ این را مردم دارند مشاهده میکنند. پس آنها میخواهند این الگوسازی نشود؛ لذاست که سعی میکنند الگو را در چشم مخاطبان خراب کنند. یکی از کارهائی که از اول انقلاب تا حالا انجام گرفته، این است. اگر ضعفی داریم، آن ضعف را در چشمها بزرگ میکنند؛ اگر ضعفی نداریم، آن را بدروغ به ما نسبت میدهند؛ این را باید توجه داشته باشیم. یکی از کارهای اساسی دشمن در تبلیغات ضد جمهوری اسلامی، ناظر به این معناست و همهی تلاش هم برای این است.1389/12/19
لینک ثابت
یکی از چیزهائی که بلاشک در این حوادث مؤثر بود، الگوسازی و گفتمانسازی انقلاب اسلامی بود. انقلاب اسلامی برای مسلمانها الگو شد؛ اولاً با پیدایش خود، بعد با تشکیل موفق نظام جمهوری اسلامی که توانست یک نظامی را با یک قانون اساسیِ کامل ارائه کند و آن را به کرسی بنشاند و تحقق ببخشد، و بعد ماندگاری این نظام در طول سی و دو سال که نتوانند به او ضربه بزنند، و بعد استحکام و تقویت هرچه بیشتر این نظام - که نظام جمهوری اسلامی امروز از لحاظ عمق و ریشه، قابل مقایسهی با ده سال پیش، بیست سال پیش و سی سال پیش نیست - و بعد پیشرفتهای گوناگون در این نظام، که پیشرفت علمی، پیشرفت فناوری و صنعتی، پیشرفتهای اجتماعی گوناگون، پخته شدن افکار، پدید آمدن افکار نو، حرکت عظیم علمی در کشور و فعالیتهای گوناگون است. عمرانهائی که در این کشور شده است، در مواردی کشور را به درجهی چند کشور معدود دنیا درآورده است. اینها همه حوادثی است که اتفاق افتاده است. اینها برای ملتهای مسلمان چیزهای محسوسی است؛ اینها را میبینند، مشاهده میکنند. این انقلاب آمد، نظام درست کرد، این نظام باقی ماند، روزبهروز قویتر شد، روزبهروز هم پیشرفتهتر شد؛ این میشود الگو. این الگوسازی یک گفتمانی را به وجود میآورد که آن، گفتمان هویت اسلامی و عزت اسلامی است. امروز در بین ملتهای دنیا، احساس هویت اسلامی، قابل مقایسهی با سی سال قبل نیست؛ احساس عزت اسلامی و مطالبهی این عزت، امروز قابل مقایسهی با گذشته نیست. این، اتفاق افتاده است.1389/12/19
لینک ثابت
فضای اهانت و هتک حرمت در جامعه، یکی از آن چیزهائی است که اسلام مانع از آن است؛ نباید این اتفاق بیفتد. فضای هتک حرمت، هم خلاف شرع است، هم خلاف اخلاق است، هم خلاف عقل سیاسی است. انتقاد، مخالفت، بیان عقاید، با جرأت، هیچ اشکالی ندارد؛ اما دور از هتک حرمتها و اهانتها و فحاشی و دشنام و این چیزها. همه هم در این زمینه مسئولند. این کار علاوه بر اینکه فضا را آشفته میکند و اعصاب آرام جامعه را به هم میریزد - که امروز احتیاج به این آرامش هست - خدای متعال را هم از ما خشمگین میکند. من میخواهم این پیامی باشد به همهی آن کسانی که یا حرف میزنند، یا مینویسند؛ چه در مطبوعات، چه در وبلاگها. همهی اینها بدانند، کاری که میکنند، کار درستی نیست. مخالفت کردن، استدلال کردن، یک فکر سیاسی غلط یا یک فکر دینی غلط را محکوم کردن، یک حرف است، مبتلا شدن به این امرِ خلاف اخلاق و خلاف شرع و خلاف عقل سیاسی، یک حرف دیگر است؛ ما این دومی را به طور کامل و قاطع نفی میکنیم؛ نباید این کار انجام بگیرد. متأسفانه بعضی این کار را میکنند. من بخصوص به جوانها توصیه میکنم. بعضی از این جوانها بلاشک مردمان بااخلاص و مؤمن و خوبی هم هستند، اما خیال میکنند این وظیفه است؛ نه، من عرض میکنم این خلاف وظیفه است، عکس این وظیفه است.1389/12/19
لینک ثابت
حضور مردمى معنایش این است که ملتها با تن خودشان، با حضور شخصى خودشان در میدانهاى مبارزه حاضر شوند و خطرات را تحمل کنند؛ مثل آن چیزى که در ایران اتفاق افتاد. وقتى این شد، هیچ قدرتى در مقابل این نمیتواند بایستد؛ حالا آمریکا و اینها که سهلند. اگر همهى قدرتهاى عالم هم دست به یکى شوند، در مقابل ملتى که با همهى وجود وارد میدان شده است، نمیتوانند مقاومت کنند، ایستادگى کنند. البته میزنند، میکُشند، خونریزى میکنند، اما مغلوب میشوند. همان طور که امام در آن سالها فرمودند، خون بر شمشیر فائق خواهد آمد، پیروز خواهد شد. این اتفاق افتاده است. مردم با جسم خودشان، با وجود خودشان وارد میدان شدهاند؛ نماینده نفرستادند، به حرف اکتفاء نکردند؛ آن هم نه در یک کشور، در چندین کشور؛ که زمینهى آن در کشورهاى دیگر هم وجود دارد. این یک نکته است که خیلى مهم است. جز دست قدرت الهى، کسى قادر نیست یک چنین وضعى را به وجود بیاورد. زمینهها فراهم میشود، افراد نقش ایفاء میکنند - در اینها شکى نیست - اما این دست قدرت خداوند است که مالک دلهاست؛ که «قلب المرء بین اصبعى الرّحمن». خداى متعال است که دلها را عازم میکند، جازم میکند، ارادهها را بسیج میکند و این اتفاق مىافتد. در این حوادث، دست قدرت خداوند محسوس است. چون دست قدرت الهى هست، بنابراین پیروزى هم در آن قطعى است.1389/12/19
لینک ثابت
از نفوذها، از اغواهای شیطانی دشمنان، از دخالتهای دشمنان هم نباید غفلت کرد. همان طور که امام بارها میفرمودند، گاهی اینجور افراد وارد اجتماعات پرشور و مؤمن و مخلص میشوند و آنها را به یک سمتی و یک حرکتی میکشانند؛ از این هم نباید غفلت کرد؛ هم غفلتهای ناشی از احساساتی شدن، هم ناشی از ندیدن دستهای دشمن. بنابراین من بخصوص از جوانها میخواهم که نگذارند این فضای غیبت و تهمت و فحاشی و هتاکی و شکستن حرمتها ادامه پیدا کند. وقتی که ادامه پیدا کرد، طبعاً همان طور سرایت هم میکند - مثل بیماری مسری - ناگهان میبینید مثلاً در نمازهای جمعه که محل خشوع و ذکر و توجه است، یک چنین چیزهائی گاهی احیاناً دیده میشود، که غلط اندر غلط است.1389/12/19
لینک ثابت
حضور مردمی معنایش این است که ملتها با تن خودشان، با حضور شخصی خودشان در میدانهای مبارزه حاضر شوند و خطرات را تحمل کنند؛ مثل آن چیزی که در ایران اتفاق افتاد. وقتی این شد، هیچ قدرتی در مقابل این نمیتواند بایستد؛ حالا آمریکا و اینها که سهلند. اگر همهی قدرتهای عالم هم دست به یکی شوند، در مقابل ملتی که با همهی وجود وارد میدان شده است، نمیتوانند مقاومت کنند، ایستادگی کنند. البته میزنند، میکُشند، خونریزی میکنند، اما مغلوب میشوند. همان طور که امام در آن سالها فرمودند، خون بر شمشیر فائق خواهد آمد، پیروز خواهد شد. این اتفاق افتاده است. مردم با جسم خودشان، با وجود خودشان وارد میدان شدهاند؛ نماینده نفرستادند، به حرف اکتفاء نکردند؛ آن هم نه در یک کشور، در چندین کشور؛ که زمینهی آن در کشورهای دیگر هم وجود دارد. این یک نکته است که خیلی مهم است. جز دست قدرت الهی، کسی قادر نیست یک چنین وضعی را به وجود بیاورد. زمینهها فراهم میشود، افراد نقش ایفاء میکنند - در اینها شکی نیست - اما این دست قدرت خداوند است که مالک دلهاست؛ که «قلب المرء بین اصبعی الرّحمن». خدای متعال است که دلها را عازم میکند، جازم میکند، ارادهها را بسیج میکند و این اتفاق میافتد. در این حوادث، دست قدرت خداوند محسوس است. چون دست قدرتالهی هست، بنابراین پیروزی هم در آن قطعی است.1389/12/19
لینک ثابت
انقلاب[اسلامی] آمد، نظام درست کرد، این نظام باقی ماند، روزبهروز قویتر شد، روزبهروز هم پیشرفتهتر شد؛ این میشود الگو. این الگوسازی یک گفتمانی را به وجود میآورد که آن، گفتمان هویت اسلامی و عزت اسلامی است. امروز در بین ملتهای دنیا، احساس هویت اسلامی، قابل مقایسهی با سی سال قبل نیست؛ احساس عزت اسلامی و مطالبهی این عزت، امروز قابل مقایسهی با گذشته نیست. این، اتفاق افتاده است1389/12/19
لینک ثابت
نمازهای جمعه که محل خشوع و ذکر و توجه است.1389/12/19
لینک ثابت