![]()
روایتهای تاریخی و خاطرات رهبر انقلاب از دفاع مقدس / صفحه دفاع مقدس
![]()
تحلیل تاریخیِ کلان از حادثه دفاع مقدس
خاطرهای از کمبود تجهیزات در اوایل جنگ
پیشرفت و شناخت هویت و قدرت خود پس از شروع جنگ
نیروهای انقلابی صحنه جنگ را دگرگون کردند
دشمن در ما احساس ضعف کرد
تلاشهای رزمندگان در سالهای ابتدایی جنگ در منطقه دارخوین
چهرهای که مثل ماه میدرخشید...
غفلت سیاسیونِ مسئول در شروع جنگ
لباس نظامی پوشیدم!
نقش شهید چمران در فتح سوسنگرد
حضور دانشجویان در منطقه کردستان و هویزه
خاطرهای از رفتار امام(ره) در برابر کمبود تجهیزات
انتقام صدام ار کُردها با جنایت شیمیایی در حلبچه
ایستادگی جوانان با اخلاص با سلاحهای ابتدائی در آبادان و خرشمهر
همپیمانی صدام، مستکبرین و مرتجعین منطقه علیه ایران در جنگ
نماز شب خواندن افسر ارتشی
پیروزی جنگ به برکت حضور مردم
افتخارآفرینی لشکر ۴۱ ثارالله کرمان در عملیات والفجر ۸
نقش موثر جوانان نخبه در عملیات والفجر ۸
ایستادگی شجاعانه امام (ره) در قضیه آتش بس
تغییر معادله جنگ با پیروزی خرمشهر
پیوند بین فتح خرمشهر با شخصیت امام (ره)
هیچ کس در دنیا آزادی خرمشهر را باور نمیکرد
ایستادگی امام در برابر فشار محافل سیاسی
بروز جوهر انقلاب و ایمان در جنگ تحمیلی
خاطرهای از تاجرِ بسیجی در شب عملیات
افسر ارتشیای که گریه میکرد!
مدالی که نشانه شکست بود!
روایت شکست حصر آبادان
نابودی پندارهای دشمن بعد از عملیاتهای فتحالمبین و بیتالمقدس
خرابیهای حاصل از توطئه دشمن
جنگ هشت ساله نتیجه ضعیف پنداشته شدن ما در نظر دشمن
تحلیلی از قطعنامه ۵۹۸ و قبول آن توسط جمهوری اسلامی
روایتی تاریخی از شکلگیری جنگ تحمیلی و جهتگیری شورای امنیت علیه ایران
جنگ ۸ ساله؛ جنگی دفاعی بود
دو نگرش تحلیلی درباره جنگ تحمیلی
![]() مربوط به : بیانات در دیدار نوجوانان و جوانان شرکتکننده در کاروانهای راهیان نور
تاریخ : 1396/12/19 نوع(ها) : فیش موضوعی کلیدواژه(ها) : روایتهای تاریخی و خاطرات رهبر انقلاب از دفاع مقدس عنوان فیش :[با کلیک روی عنوان زیر، عنوان جدیدی پیشنهاد دهید] تحلیل تاریخیِ کلان از حادثه دفاع مقدس متن فیش : جنگ تحمیلی، این دفاع، آن بدخواهیها، آن خباثتها که از طرف دشمن انجام گرفت، آن شجاعتها، آن مظلومیّتها که از طرف ملّت ایران صورت گرفت، همهی اینها درمجموع یک لطف الهی بود، امّا بالاخره اینها بایستی تحلیل بشود، باید شناخته بشود؛ این دو نقطه را من خیلی مختصر عرض میکنم. نقطهی اوّل این است که عامل ایجاد این جنگ چه بود؟ چطور شد که ناگهان ملّت ایران که به این همسایهی غربیِ خود کاری نداشت، تعرّضی نداشت، مورد تهاجم قرار گرفت و این تهاجم هشت سال طول کشید؛ علّت چه بود؟ علّت، عظمت انقلاب بود، ابّهت انقلاب بود. وقتی انقلاب اسلامی به وجود آمد، عظمت این انقلاب و ابّهت این انقلاب، دشمنان قدرتمند جهانی را ترساند، مرعوب کرد؛ این یک واقعیّت است. آن کسانی که بر تختِ قدرتِ مسلّط بر همهی دنیا نشسته بودند و همهی دنیا را تهدید میکردند و از هیچکس نمیترسیدند، یعنی قدرتمندان سرمایهداری غرب، در رأسشان آمریکا و بعد هم اروپا -کشورهای اروپایی واقعاً خود را در اوج قدرت و اقتدار مشاهده میکردند- و البتّه در آن طرف، شوروی... همین قدرتمندانی که خود را در اوج قدرت مشاهده میکردند، با وقوع انقلاب اسلامی در کشور، تخت قدرت اینها به لرزه درآمد، دنیا برای اینها زلزله شد؛ واقعاً مرعوب شدند؛ نمیتوانستند درست تحلیل کنند که این پدیده چیست که در ایران اتّفاق افتاده است... هرچه گذشت، این حیرتی که اینها داشتند، تبدیل شد به مرعوب شدن بیشتر؛ یعنی هرچه زمان گذشت، خاطر اینها نهفقط آسوده نشد، بلکه مشکلاتشان، نگرانیهایشان، دغدغههایشان افزوده شد؛ چرا؟ برای خاطر اینکه دیدند این انقلاب در بین ملّتهای مسلمان در همهی دنیا مورد استقبال قرار گرفت؛ در کشورهایی که رؤسای آن کشورها وابستهی به آمریکا بودند، ملّتها در همان کشورها به نفع انقلاب اسلامی شعار دادند. سال ۵۸ و ۵۹ در اوّل انقلاب، تقریباً در همهی کشورهای اسلامی به نفع انقلاب اسلامی حرف زدند و شعار دادند و خطبه خواندند و مقاله منتشر کردند. این [پدیده] اینها را واقعاً متوحّش کرد؛ دیدند ایران که از دستشان رفت -[قبلاً] بر ایران مسلّط بودند- بیم این هست که تسلّط فرهنگ انقلاب بر ملّتها، [شیوع آن] در میان ملّتهای مسلمان موجب بشود که سایر کشورهای اسلامی و سایر دولتهای اسلامی هم از دستشان برود؛ لذا درصدد برآمدند به هر قیمتی هست این انقلاب را نابود کنند؛ جنگ رژیم بعثیِ صدّام علیه ایران از اینجا شروع شد. صدّام یک شخصیّتی بود که آنها میدانستند -یعنی [او را] میشناختند؛ شخصیّتهای سیاسی را میشناسند- زمینهی یک حرکت خودخواهانه و متکبّرانه و ظالمانه در این آدم وجود داشت؛ بهطور طبیعی آدم متعرّضِ متجاوزی بود. در هنگام انقلاب هم صدّام رئیسجمهور عراق نبود، رئیسجمهور عراق فرد دیگری بود -احمد حسن البکر بود- [امّا] جوری ترتیب دادند که او برود کنار و این بشود رئیسجمهور عراق تا وادارش کنند، تشویقش کنند، تهییجش کنند برای اینکه حملهی نظامی به ایران بکند. حملهی نظامی به ایران [هم] اوّل به بهانهی این بود -یعنی اینجور میگفتند و شعار میدادند- که میخواهند مناطق نفتخیز را از ایران جدا کنند و به عراق متّصل کنند؛ اینها [فقط] حرف بود؛ بحثِ مناطق نفتخیز نبود؛ بحثِ اصلِ حکومت بود، اصلِ انقلاب بود؛ میخواستند انقلاب را نابود کنند. آمریکا و اروپای قدرتمند -حالا کشورهای درجهی دو و سهی اروپا اهمّیّتی نداشتند امّا اروپای اصلی یعنی انگلیس، یعنی فرانسه، یعنی آلمان، یعنی ایتالیا، این کشورهایی که در اروپا موقعیّتی داشتند، تواناییای داشتند- یکسره همه پشت سر صدّام قرار گرفتند و هرچه توانستند به او کمک کردند؛ هرچه توانستند کمک کردند! لشکرهای رژیم صدّام در اوّل جنگ، لشکرهای معدودی بودند، امکاناتشان هم امکانات متعارف بود [امّا] با گذشت زمان -هرچه زمان گذشت، شش ماه گذشت، یک سال گذشت، دو سال گذشت- روزبهروز به این امکانات افزوده شد. خب جنگ امکانات را از بین میبرد، ما مثلاً اوّل جنگ یک مقدار تانک داشتیم، بعد بعضیاش از بین رفت؛ فرض کنید که مقداری توپخانه داشتیم، بعضیاش از بین رفت؛ مهمّات داشتیم خیلیهایش از بین رفت؛ قهراً در جنگ مصرف میشود، جنگ امکانات را کم میکند؛ هرچه جنگ پیش میرفت، امکانات رژیم بعثی چند برابر میشد؛ چه کسی به او میداد؟ فرانسه، انگلیس، آلمان، آمریکا؛ شوروی هم که ضدّ آمریکا بود، در این قضیّه همراه آمریکا وارد میدان شد، آن هم به دلیل خاصّ خود: [چون] شوروی تعداد نسبتاً زیادی جمهوریهای مسلمان دارد؛ حرکت اسلامی، انقلاب اسلامی در ایران موجب میشد که آن جمهوریها به فکر هویّت اسلامی خودشان بیفتند؛ دولت شوروی حاضر نبود، لذا او هم در این قضیّه -در قضیّهی جنگ علیه ما، در قضیّهی مبارزهی علیه ما- کنار آمریکا، دشمن دیرین خودش ایستاد. پس شد آمریکا، شوروی، ناتو -[اعضای] پیمان ناتو که اروپا و آمریکا و مانند اینها هستند- و همهی قدرتهای مسلّط دنیا که پشت سر صدّام قرار گرفتند علیه جمهوری اسلامی، برای اینکه جمهوری اسلامی را از بین ببرند؛ هدف این بود؛ هدف، فتح خرّمشهر یا قصر شیرین یا مانند اینها نبود، هدف این بود که بیایند؛ کمااینکه همان اوّل کار صدّام گفت که ما امروز اینجا مصاحبه میکنیم، یک هفتهی دیگر در تهران مصاحبه خواهیم کرد؛ اینجوری برنامهریزی کرده بود. این، عامل جنگ بود؛ یعنی جنگ تحمیلی یک توطئهی عظیم بینالمللیِ قدرتمندترین قدرتهای دنیا بود علیه جمهوری اسلامیِ تازه پدید آمده. مثل اینکه همهی حیوانات وحشی بخواهند به یک انسان تنها و بیسلاح و بیدفاع حمله کنند؛ در واقع اینجوری بود. جمهوری اسلامی، آن روز نه نیروهای مسلّح منظّمی داشت، نه دستگاه اطّلاعاتی مرتّب و منظّمی داشت -اوّل انقلاب بود دیگر، همهچیز بههم ریخته بود- جمهوری اسلامی تنها چیزی که داشت، ملّت باایمان و رهبر مقتدری مثل امام بزرگوار بود؛ این تنها چیزی بود که ملّت داشت. همین کشور فرانسه در وسط جنگ، پیشرفتهترین هواپیماها و بالگردهای خودش را داد به عراق؛ همین کشور آلمان، موادّ شیمیایی و سمّی را در اختیار رژیم صدّام گذاشت برای اینکه بتواند در جبهههای جنگ از موادّ شیمیایی استفاده کند. اینهایی که امروز به اتّهام مصرف موادّ شیمیایی، فلان گروه را، فلان کشور را مورد تهاجم قرار میدهند، رسماً، علناً موادّ شیمیایی را در اختیار صدّام قرار دادند که او بمب شیمیایی درست کند، سلاح شیمیایی درست کند و در جبههها به کار ببرد و به کار برد و ما هنوز بعد از گذشت ۳۰ سال از پایان جنگ -تقریباً ۲۹ سال از پایان جنگ میگذرد- هنوز کسانی را داریم در بین رزمندگانمان و کم هم نیستند که بهخاطر آلودگیهای شیمیاییِ آن روز دچارند، گرفتارند، خیلیها هم در این راه شهید شدهاند. انگلیسها کمک کردند، آمریکاییها کمک کردند، نقشههای جنگی و ماهوارههایشان کمک کردند، همهی دستگاههای شیطانی عالم به این شیطانِ بدبختِ متکبّرِ مغرورِ خودخواه -یعنی صدّام- کمک کردند علیه جمهوری اسلامی، که این جنگ به وجود بیاید و این جنگ ادامه پیدا کند و این جنگ با پیروزی او تمام بشود. البتّه همهی این تلاشها مثل تیری بود که به سنگ بخورد، به خاک بخورد؛ و علیرغم همهی آنها، هشت سال خودشان را کشتند که یک وجب از خاک جمهوری اسلامی را در اختیار بگیرند، [امّا] نتوانستند؛ در طول هشت سال، ملّت ایران بر تمام این قدرتها پیروز شد. این، آن نکتهی اوّل؛ عامل جنگ این بود. امّا کیفیّت جنگ و نوع دفاعی که رزمندگان ما کردند در میدان جنگ... نوع دفاع ما یک دفاع فوقالعادهای بود؛ همراه بود با عزم و ارادهی قوی؛ در میدانهای جنگِ ما اراده و عزم و تصمیم قاطع موج میزد؛ [همراه بود] با ایمان؛ یعنی باور نسبت به حقّانیّت خود و بطلان دشمن؛ این خیلی مهم است. در یک میدان، آن کسی که دارد مبارزه میکند اگر دارای ایمان باشد یعنی به حقّانیّت خود معتقد باشد، به حقّانیّت این راه معتقد باشد، به حقّانیّت این راه معتقد باشد، این به پیشرفت او کمک خواهد کرد. آخرین ها
پیشنهاد ما
|