![]()
دشمن درونی / دشمن / نفس اماره/ فرعون درونی
![]()
1397/03/07
1395/10/19
1394/08/12
1393/04/11
1391/08/23
1387/02/14
1386/01/01
1384/06/08
1381/10/19
1381/10/19
1380/12/12
1380/02/28
1378/01/25
1377/12/28
1377/12/15
1375/10/28
1371/01/15
1371/01/15
1370/07/17
1370/07/17
1368/09/29
1365/10/05
![]() مربوط به : بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان
تاریخ : 1397/03/07 نوع(ها) : فیش موضوعی کلیدواژه(ها) : دشمن درونی متن فیش : خدا لعنت کند آمریکا و انگلیس خبیث را، خیلی از مشکلات ما ناشی از آنها است؛ امّا نه، من بیشترین اشکالات را به خودمان میکنم؛ موانع ما، عمدتاً موانع درونی است؛ آنها هم دارند از این موانع درونی سوءاستفاده میکنند؛ موانع درونی وجود دارد. یکی درست نفهمیدن مسئله است؛ عدم فهم درست مسائل کشور و مسئلهی کشور، مسئلهی انقلاب؛ این، شما دانشجویان را و عناصر فکری را موظّف میکند که روی این مسئله کار کنید. یکی از برادران عزیز به من گفتند که «سفارش کنید عناصر فکری با دانشجوها کار کنند»؛ بله، حتماً لازم است این کار انجام بگیرد؛ چه از حوزه، چه از دانشگاه، عناصر مؤمنِ انقلابیِ صاحب فکر؛ و خود شماها دنبالش بروید و خود شماها فکر کنید؛ بنابراین درست نفهمیدن مسئله یکی [از موانع است]. درست نشناختن محیط؛ این هم یکی از موانع کار است. بعضیها هستند محیط را درست نمیشناسند؛ وقتی ما محیط را نشناختیم، احتمال خطا و اشتباه برایمان زیاد است؛ وقتی که جنگاور و رزمآور ندانست کجا قرار دارد، دشمن کجا است، دوست کجا است، ممکن است سر اسلحهاش را به طرف دوست بگیرد، به خیال اینکه دارد به دشمن شلّیک میکند؛ محیط را باید شناخت، جبههبندیها را باید دید، باید شناخت. بعضی از کارهایی که بعضیها میکنند، مثل همین شخصی است که گفتم در سنگر خوابش برده، حالا بیدار شده و میبیند صدای تَقّوتوق میآید، نمیداند دشمن کدام طرف است، دوست کدام طرف است، همینطور بیهوا توپخانه را یا خمپاره را یا تفنگ را آتش میکند به یک سمتی؛ اتّفاقاً به سمت دوست شلّیک میشود. بعضیها کارشان اینجوری است؛ نمیفهمند با چه کسی دارند مبارزه میکنند؛ بنابراین شناخت محیط خیلی لازم است. یکی از موانع، بیارادگی است؛ یکی از موانع، تنبلی است؛ یکی از موانع، بیصبری است. بیصبری؛ باباجان! این غذا را وقتی شما سرِ بار گذاشتید، نمیشود که بمجرّد اینکه آتش زیرِ غذا را روشن کردید، بنا کنید پا به هم کوفتن که من غذا میخواهم! خب باید صبر کنید تا بپزد. گاهی اوقات اینجوری است؛ بعضی از فعّالیّتهایی که برادرها و خواهرهای خوب انقلابی یک جاهایی انجام میدهند، ناشی از صبور نبودن است؛ صبوری لازم است؛ صبر هم یکی از خصلتهای انقلابی است. بله، خشم انقلابی داریم امّا صبر انقلابی هم داریم. مظهر اتمّ و اکمل عدالت، امیرالمؤمنین است دیگر، از او عادلتر که نداریم، امّا امیرالمؤمنین هم یک جاهایی صبر کرد؛ تاریخ زندگی امیرالمؤمنین را میبینید دیگر. یک جا میگوید: فَصَبَرتُ وَ فِی العَینِ قَذًی وَ فِی الحَلقِ شَجا؛ یک جا هم در مقابل فشار خوارج و مانند اینها در جنگ صفّین صبر میکند و به حکمیّت تن میدهد؛ پس یک جاهایی صبر ضروری است، لازم است؛ یک جاهایی صبر، [از روی] ناچاری است، یک جاهایی هم نه، ناچاری نیست اما لازم است که انسان این صبر را انجام بدهد. یکی از موانع، سرگرمی به چیزهای خرابکننده و ویرانکننده و گمراهکننده است؛ مثل اختلافات سرِ چیزهای بیخودی. اختلافات کوچک و بهانههای کوچک، گاهی مایهی اختلافات بزرگ میشود؛ مثل حواشیای که وجود دارد. سال گذشته به نظر من در همین جلسه بود یا یک جلسهای شبیه این در ماه رمضان بود که به یک حاشیهای اشاره کردم که مال آنوقت بود. حاشیهای که امروز به نظر من بیشتر از متن، ماها را به خودش سرگرم کرده، همین مسئلهی فضای مجازی و فلان شبکهی پیامرسان و از این [قبیل] چیزها است؛ اینها «حاشیهای» است. خب یک کاری باید انجام بگیرد، یک کاری هم دارد انجام میگیرد؛ این پرداختن افراطی و زیاده به آن -از آن طرف یک جور، از طرف مقابل یک جور- همان حواشی است؛ غافل شدن از کار اصلی است. بنابراین اینها موانع درونی است. آخرین ها
پیشنهاد ما
|