![]()
امید و امیدواری / یأس/ناامیدی / امید/امیدوار
![]()
1402/01/29
1402/01/01
1402/01/01
1401/10/22
1401/09/05
1401/08/28
1401/08/28
1401/07/27
1401/07/27
1401/07/27
1401/07/11
1401/06/31
1401/06/12
1401/06/08
1401/06/08
1401/06/08
1401/03/22
1401/03/22
1401/03/14
1401/02/06
1401/02/06
1401/01/23
1401/01/01
1400/12/29
1400/10/19
1400/06/27
1400/06/06
1400/05/12
1400/04/07
1400/02/21
1399/12/21
1399/05/10
1399/04/22
1399/02/28
1399/02/17
1399/01/21
1398/08/08
1398/07/17
1398/07/17
1398/07/04
1398/05/16
1398/04/25
1398/03/08
1398/03/08
1398/03/01
1398/03/01
1398/03/01
1398/02/24
1397/12/23
1397/11/22
1397/03/20
1395/11/19
1395/09/03
1392/02/25
1391/07/20
1391/05/16
1389/06/25
1389/06/25
1388/06/08
1388/06/04
1388/05/12
1387/12/22
1387/04/26
1387/02/17
1385/08/21
1385/08/17
1385/07/18
1385/06/06
1385/03/29
1385/03/29
1384/10/19
1384/06/29
1383/04/19
1383/04/19
1381/11/15
1381/07/30
1379/03/14
1378/07/09
1378/04/10
1376/09/25
1376/07/24
1375/10/06
1374/10/17
1374/10/17
1374/06/20
1373/06/21
1372/11/08
1372/10/26
1371/10/01
1371/01/07
1370/11/30
1370/05/30
1369/12/11
1369/01/10
1368/12/22
1368/12/10
1368/07/28
1368/07/28
1368/07/28
1368/07/28
1368/03/24
![]() مربوط به : بیانات در دیدار رمضانی دانشجویان
تاریخ : 1402/01/29 نوع(ها) : فیش موضوعی کلیدواژه(ها) : امید و امیدواری متن فیش : اینکه ناامیدی عمدتاً منشأ داخلی دارد، این را من قبول ندارم. بله، مشکلاتی در داخل حتماً وجود دارد و ما این مشکلات را میدانیم امّا اینجور نیست که این مشکلات، جوان دانشجوی پُرانگیزه را ناامید کند. جوان دانشجوی پُرانگیزه جور دیگری ناامید میشود؛ [آن وقتی که] استاد یا مثلاً فرض کنید فلان آدمی که تعهّدی ندارد، مینشیند پای دل جوان ــ به صورت فردی و البتّه همین کار به شکل دیگری به صورت جمعی و گسترده انجام میگیرد ــ که «شما به چه دلخوشیای اینجا درس میخوانی؟ ول کن برو»! به جوان مبارز [میگوید:] «شما با دلار قیمت فلان قدر، تورم چندسالهی فلان مقدار، به چه امید و به چه دلخوشیای اینجا درس میخوانی، کار میکنی؟». ناامیدی اینجوری وارد میشود؛ این اثر میگذارد. البتّه پاسخ جوان مؤمن و مبارز و آگاه و هوشمند بیلکنت و رسا است که «بله، مشکلات در کشور وجود دارد [امّا] من درس میخوانم برای اینکه بنا دارم دهها سال دیگر در این کشور عمر کنم، زندگی کنم و صدها سال دیگر فرزندان من و نوههای من و ذرّیّهی من و هممیهنان من در این کشور زندگی کنند؛ من میخواهم مشکلات را برطرف کنم؛ درس میخوانم برای اینکه مشکل را برطرف کنم؛ مبارزه میکنم برای اینکه مشکل را برطرف کنم»؛ جواب جوان مسلمان این است. امّا او، کار خودش را میکند و روی بعضیها تأثیر هم میگذارد... یک مثال دیگر؛ مثلاً فرض کنید چهار نفر سرمایهدار یا کارآفرین کشور را ترک کردند، پولشان را برداشتهاند و رفتهاند یک کشور دیگر. میگوید «آقا ببین! به چه امید شما میخواهی اینجا فعّالیّت اقتصادی بکنی؟ دارند میروند»! خب بله، چهار نفر رفتهاند، چهل نفر ماندهاند و دارند فعّالیّت میکنند. هزاران شرکت دانشبنیان دارد به وجود میآید، جوانها دارند به کار جذب میشوند؛ واقعیّتهای جامعه اینها است امّا دشمن سعی خودش را میکند برای اینکه همه را ناامید بکند. خب این طرّاحی دشمن است. پس توجّه بشود که امروز طرّاحی دشمن، بدبین کردن ما به خودمان است. [میخواهند] به خودمان بدبینمان کنند؛ به دولتمان بدبین بشویم، به محیط دانشجوییمان بدبین بشویم، به مردممان بدبین بشویم؛ نه، کشور دارد حرکت میکند، حرکت خوبی هم میکند. آخرین ها
پیشنهاد ما
|