![]() ![]()
عدالت، اساس کار حیات طیّبهی انسانی
فساد، گناه نابخشودنی قوه قضاییه
نکوهش چند برابری فساد در قوه قضاییه
مراجعه به فرمان حضرت امیر به مالک اشتر قبل از گزینشها
لزوم احیای حکمیّت در مسائل خانواده
خدابا ما است
آراستگی به فضائل اخلاقی
اقتدار قضایی
اقتدار ملی
امنیت ملّی
تحریم اقتصادی
حضور مردم در صحنه
حقوق بشر
عزت ملی
عزت ملی
فتنهسازی
فضای مجازی
مذاکره با آمریکا
مشارکت مردم
مفاسد اقتصادی
نصرت الهی
نفوذ دشمن
هویت اسلامی
حقوق بشر آمریکایی
آزادی
آزادی
آزادی
فضای مجازی
حقوق عامه
گناه
گناه
قوه قضائیه
قوه قضائیه
قوه قضائیه
قوه قضائیه
قوه قضائیه
قوه قضائیه
قوه قضائیه
قوه قضائیه
هویت
هویت ملی
هویت ایرانی
ایران قوی
ایران قوی
تحول
تحول
سختگیری خداوند بر حضرت یونس بخاطر ترک وظیفه
کار کارشناسی
رفاه عمومی
![]() مربوط به : بیانات در دیدار رئیس و مسئولان قوه قضائیه
تاریخ : 1398/04/05 نوع(ها) : قرآن کلیدواژه(ها) : عدالت, عدالتورزی, اجرای عدالت, قوه قضائیه عنوان فیش :[با کلیک روی عنوان زیر، عنوان جدیدی پیشنهاد دهید] عدالت، اساس کار حیات طیّبهی انسانی متن فیش : دربارهی اهمّیّت قوّهی قضائیّه خیلی حرف زده شده، ما هم مطالبی را عرض کردهایم؛ دیگران هم همه دربارهی اهمّیّت قوّه سخن گفتهاند؛ امر معلومی است. محور این اهمّیّت هم عدل است که در قرآن کریم [آمده] : وَ اِذا حَکَمتُم بَینَ النّاسِ اَن تَحکُموا بِالعَدل.(1) عدالت، اساس کار حیات طیّبهی انسانی است. شما برای تعجیل فرج امام زمان (ارواحنا فداه) هم که دعا میکنید، میگویید ایشان بیایند که عدالت را برقرار کنند؛ این است دیگر. یَملَاُ اللهُ بِه الاَرضَ عَدلًا وَ قِسطاً بعدَ ما مُلِئَت ظُلما وَ جَورا؛(2) با اینکه آن بزرگوار دین را هم، تقوا را هم، اخلاق را هم به جامعه تزریق خواهد کرد امّا شما نمیگویید: «یملا الله به الارض دیناً»؛ [بلکه] میگویید: «عدلاً»؛ این نشاندهندهی این است که عدل، نیاز اصلی حیات طیّبهی انسانی است. شما هم دادگستری هستید، عدلیّه هستید، مأموریّت اصلی شما اقامهی عدل است. اهمّیّت قوّهی قضائیّه از اینجا است. البتّه حالا در قانون اساسی نکات دیگری هم هست که عرض خواهم کرد. 1) سوره مبارکه النساء آيه 58 2 ) دَخَلْتُ عَلَى سَيِّدِي مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع وَ أَنَا أُرِيدُ أَنْ أَسْأَلَهُ عَنِ الْقَائِمِ أَ هُوَ الْمَهْدِيُّ أَوْ غَيْرُهُ فَابْتَدَأَنِي فَقَالَ لِي يَا أَبَا الْقَاسِمِ إِنَّ الْقَائِمَ مِنَّا هُوَ الْمَهْدِيُّ الَّذِي يَجِبُ أَنْ يُنْتَظَرَ فِي غَيْبَتِهِ وَ يُطَاعَ فِي ظُهُورِهِ وَ هُوَ الثَّالِثُ مِنْ وُلْدِي وَ الَّذِي بَعَثَ مُحَمَّداً ص بِالنُّبُوَّةِ وَ خَصَّنَا بِالْإِمَامَةِ إِنَّهُ لَوْ لَمْ يَبْقَ مِنَ الدُّنْيَا إِلَّا يَوْمٌ وَاحِدٌ لَطَوَّلَ اللَّهُ ذَلِكَ الْيَوْمَ حَتَّى يَخْرُجَ فِيهِ فَيَمْلَأَ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً وَ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لَيُصْلِحُ لَهُ أَمْرَهُ فِي لَيْلَةٍ كَمَا أَصْلَحَ أَمْرَ كَلِيمِهِ مُوسَى ع إِذْ ذَهَبَ لِيَقْتَبِسَ لِأَهْلِهِ نَاراً فَرَجَعَ وَ هُوَ رَسُولٌ نَبِيٌّ ثُمَّ قَالَ ع أَفْضَلُ أَعْمَالِ شِيعَتِنَا انْتِظَارُ الْفَرَجِ. كمال الدين و تمام النعمة، شیخ صدوق، ج ۲، ص ۳۷۷؛ كفاية الأثر في النص على الأئمة الإثني عشر، على بن محمد خزاز قمى، ص ۲۸۰؛ بحار الأنوار، علامه مجلسی، ج ۵۱، ص ۱۵۶. آخرین ها
پیشنهاد ما
|