newspart/index
بیانات > آرشیو سال 1378 > بیانات در خطبه‌های نمازجمعه‌
اصلاح‌طلبی
دشمن‌شناسی
رویشها و ریزشهای انقلاب اسلامی
آرمانخواهی
اتحاد ملی و انسجام اسلامی
تخریب اذهان
منافع ملی
دشمن اصلی نبودن انسان های فریب خورده و دچار غفلت و اشتباه شده
ریشه مستحکم اسلام عامل به وجود آمدن رویش های جدید
وجوب روزه برای برابر شدن فقیر و غنی در ساعات روزه
لزوم اجتناب روزه‌دار از گناه ، همانند اجتناب وی از خوردن
یقین، بالاترین دستاورد روزه‌داری
روشنفکری
رویشها و ریزشهای انقلاب اسلامی, انقلاب
اسلام, انقلاب اسلامی, نظام جمهوری اسلامی ایران, ایران, قوای سه‌گانه
توهم توطئه
احساس مسئولیت
خودی و غیرخودی
پیشرفت علمی ایران
لحظه‌شناسی
شهید آیت‌الله مفتح
حضور مردم در صحنه
شخصيت و نقش شهيد مفتح در قبل و بعد انقلاب
شباهت جبهه‌بندی دشمنان در مقابل نظام اسلامی با جبهه‌بندی دشمنان حکومت علوی
عبداللَّه‌بن‌عباس و مالك اشتر؛ مصادیق رویش در صدر اسلام
شهید آیت‌الله مفتح
وحدت, پیشرفت ملت ایران, سازندگی کشور, قوه مجریه‏
آرمانخواهی, مردم ایران, ظلم‌‏ستیزی, تبعیض
مردم ایران, پایبندی به مبانی ارزشی, پایبندی مردم ایران به دین, پایبندی مردم به نظام اسلامی, پایبندی به اسلام, دلبستگان به نظام اسلامی
توصیه رهبری به خاتمی برای موضعگیری در برابر رادیوهای دشمن
مقاومت ملت ایران
مقاومت ملت ایران
بسیج مستضعفین
انتخابات ریاست جمهوری
آفت ارتجاع برای انقلاب اسلامی
قوّت ایمانی و قدرت فرماندهی، عوامل پیروزی در عملیاتها
توبه
صبر
صبر
صبر
روزه
روزه
روزه
روزه
روزه
روزه
امید و امیدواری
سیره سیاسی امیرالمؤمنین(علیه السلام)
غفلت از دشمن
غفلت از دشمن
تقوا
سیره امیرالمؤمنین(علیه السلام)
ماه مبارک رمضان
ماه مبارک رمضان
سیره پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم)
گناه
گناه
گناه
بسیج مستضعفین
بسیج مستضعفین
تبلیغات دشمن
تبلیغات دشمن
وحدت ملی
وحدت ملی
وحدت ملی
وحدت ملی
وحدت ملی
وحدت ملی
اشتباه دشمن
مربوط به : بیانات در خطبه‌های نمازجمعه‌
تاریخ : 1378/09/26
نوع(ها) : جستار
کلیدواژه(ها) : اصلاح‌طلبی
متن فیش :
دشمن سه هدف مرحله‌ای و مقطعی را تعقیب می‌کند. اول، عبارت است از تخریب وحدت ملی؛ یکپارچگی ملت ایران را بشکنند و تخریب کنند. دوم، تخریب ایمان و باورهای کارساز در دل مردم؛ یعنی به تخریب ایمانها و باورها و اعتقاداتی که این ملت را از یک ملت عقب افتاده‌ی توسری‌خور، به یک ملت پیشرو و شجاع و میداندار در دنیا تبدیل کرد، بپردازند. این حرکت، با اعتقادات و باورهایی انجام گرفت؛ بدون این باورها که انسان حرکت نمی‌کرد و این ملت پیش نمی‌رفت. دشمن می‌خواهد این باورها را در ذهن ملت ما تخریب کند. سوم، تخریب روح امید و تخریب آینده در ذهن مردم. پس، سه تخریب، مورد نظر دشمن است: تخریب وحدت ملی، تخریب باورهای کارساز و مقاومت‌بخش، و تخریب روح امید. اسم این تخریبها را هم «اصلاح» می‌گذارند! من کاری به این دوستان و خودیهای غافل ندارم؛ بحث من بر سر دشمن است که سلسله جنبان این حرکت، به بیرون از این مرزها مربوط است. در داخل مرزها هم کسانی‌که اساس کار دست آنهاست، جزو دشمنانند؛ مثل جبهه‌ی قاسطین که من سال گذشته در مورد امیرالمؤمنین علیه‌السلام عرض کردم. در مقابل حکومت علوی، سه جبهه وجود داشت: قاسطین و مارقین و ناکثین. مارقین و ناکثین، جبهه‌ی داخلی و جبهه‌ی خودی بودند؛ منتها خودیهای فریب خورده و به دام افتاده - یا به دام ثروت طلبی و مقام‌خواهی و عقده‌های خودشان، یا به دام جهالتها و حماقتها و تعصبهای خودشان - اما جبهه‌ی قاسطین، جبهه‌ی دشمن بود؛ جبهه‌ی آشتی‌ناپذیر بود؛ با علی آشتی‌بکن نبود. آمدند به امیرالمؤمنین علیه‌السلام عرض کردند: «یا امیرالمؤمنین! بگذارید جناب معاویة بن ابی‌سفیان چند صباحی در رأس حکومت بماند» اما حضرت فرمود: «نه؛ اگر من حاکمم، او نمی‌تواند استاندار این حکومت باشد؛ باید کنار برود.» آنها امیرالمؤمنین علیه‌السلام را تخطئه کردند و گفتند بی‌سیاستی کرده است! بعضی از نویسندگان تا امروز هم می‌گویند امیرالمؤمنین علیه‌السلام بی‌سیاستی کرد! اما خودشان بی‌سیاستند؛ امیرالمؤمنین علیه‌السلام بسیار پخته عمل کرد؛ برای این‌که معاویةبن ابی‌سفیان، جناب طلحه و زبیر نبود که اگر آن امتیازی را که می‌خواست، به او می‌دادند، او ساکت می‌نشست؛ نه. آن جبهه، جبهه‌ی قاسطین بود؛ جبهه‌ای بود که با جبهه‌ی علوی نمی‌ساخت؛ در هیچ شرایطی هم نمی‌ساخت. هرچه او عقب می‌رفت، این یک قدم جلو می‌آمد و جز در میدان جنگ، نقطه‌ی تلاقی با هم نداشتند. امیرالمؤمنین علیه‌السلام این را می‌دانست و لذا تا زمانی که بر سرکار بود، جبهه‌ی قاسطین هیچ کار نتوانستند بکنند و همیشه شکست خوردند؛ اما وقتی امیرالمؤمنین علیه‌السلام به شهادت رسید - که شهادت علی هم به‌دست آن گروههای شبه‌خودی متعصب عقده‌ای بدفهم کج فهم فریب خورده بود، نه بیگانه‌ی آن‌چنانی - آن بیگانه‌ها - قاسطین - حکومت را گرفتند و با گذشت چند سال، نشان دادند که ایده‌آل آنها در حکومت چیست! حکومت «حجاج بن یوسف» در همین کوفه به‌وجود آمد؛ حکومت «یوسف بن عمر ثقفی» به‌وجود آمد؛ حکومت یزید بن معاویه به‌وجود آمد! معلوم شد که آن جریان، اصلا جریانی نیست که بتواند در یک نقطه با جریان علوی تلاقی کند.
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی
ایران همدل

شرکت در پویش ایران همدل

ورود به صفحه پرداخت