1369/06/04
نامهنگاری آزادگان با آیتالله خامنهای در طول اسارت!
ما نامههایی از بعضی از آزادگان در طول این دو سالِ بعد از آتشبس تا امروز داشتهایم که به خانوادههایشان مینوشتند. وقتی خانوادهها میفهمیدند که ما مخاطب هستیم، نامهها را میآوردند و به ما میدادند. من هم برای خیلی از این نامهها جواب مینوشتم. مینوشتند که شما برای آزادی ما، به دشمن باج ندهید. این را اسیر مینوشت. این، برای یک ملت، خیلی مهم است که اسیرش در دست دشمن، بهجای اینکه مثل انسانهای بیایمان، مرتب التماس کند که بیایید من را آزاد کنید، نامه بنویسد که من میخواهم با سربلندی آزاد بشوم؛ نمیخواهد به خاطر آزادی من، پیش دشمن کوچک بشوید. اینها را ما داشتیم. اینها جزو اسناد شرف ملی ماست و تا ابد محفوظ خواهد بود.
از طرف خانوادهها و ملت هم همینطور بود. با اینکه پدران، مادران، همسران و فرزندان سخت میگذراندند، اما هرگز مشکلی برای مسئولان درست نکردند و فشار نیاوردند. میفهمیدند که مسئولان تلاش میکنند، تا اسرایشان با سربلندی و افتخار آزاد بشوند؛ همین کاری که خدای متعال پیش آورد، کمک کرد و شد. این هم کار خدا بود. هرچه ما پیشرفت داریم، کار خدا و تدبیر و ارادهی الهی است. ماها هیچکارهایم. البته برادران عزیز ما در دولت، خیلی زحمت کشیدند و تلاش کردند؛ اما لطف خدا، اشاره و ارادهی الهی، همهی کارها را روبهراه کرد و جادهها را هموار نمود. کار خدا بود، بعد از این هم همینطور است.