1383/07/05
عبور از اروند
فرزندان عزیز من! مواظب باشید از مسألهی دفاع مقدس که در این کشور اتفاق افتاد، غافل نشوید؛ کار بزرگی انجام گرفت. آن جوانها مثل شماها بودند؛ اکثر این جوانهایی که در جنگ نقشهای مؤثر ایفا کردند، از قبیل همین دانشجوها بودند و خیلیهایشان هم جزو نخبهها بودند. دلیل نخبه بودنشان هم این بود که یک جوان بیستودو، سه ساله فرماندهی یک لشکر شد؛ آنچنان توانست آن لشگر را هدایت کند و آنچنان توانست طراحی عملیات را، که هرگز نکرده بود، بکند که نه فقط دشمنانی را که مقابل ما بودند - یعنی سربازان مهاجم بعثی عراق - متعجب کرد، بلکه ماهوارههای دشمنان را هم متعجب کرد. ما والفجر هشت را که حرکت نشدنی و باور نکردنی است، داشتیم؛ درحالیکه ماهوارههای امریکایی برای عراق - لابد این موضوع را شنیدید و مطلعید - کار میکردند؛ اطلاعات به آن کشور میدادند؛ یعنی دائماً قرارگاههای جنگی رژیم بعثی با دستگاههای خبری امریکایی و با ماهوارههایشان مرتبط بودند و آن ماهوارهها نقل و انتقال و تجمع نیروهای ما را ثبت میکردند و بلافاصله به آنها اطلاع میدادند که ایرانیها کجا تجمع کردهاند و کجا ابزار کار گذاشتهاند. حتماً میدانید که اطلاعات در جنگ، نقش بسیار مهم و فوقالعادهیی دارد؛ اما زیر دید این ماهوارهها، دهها هزار نیرو رفتند تا پای اروندرود و دشمن نفهمید! با شیوههای عجیب و غریبی که میدانم شماها چیزی از آنها نمیدانید - البته آنوقت برای ماها روشن بود، بعد هم برای مردم آشکار شد؛ منتها متأسفانه معارف جنگ دستبهدست نمیشود؛ یکی از مشکلات کار ما این است؛ لذا شماها خبر ندارید - اینها با کامیون، با وانت، به شکلهای گوناگون، مثل اینکه گویا هندوانه بار کردهاند، توانستند دهها هزار نیروی انسانی را با پوششهای عجیب و غریب و در شبهای تاریکی که ماه هم در آن شبها نبود، به کنارهی اروندرود منتقل کنند و از اروندرود که عرض آن در بعضی از قسمتها به دو، سه کیلومتر میرسد، این نیروهای عظیم را عبور بدهند به آن طرف؛ از زیر آب و با آن وضع عجیبی که اروند دارد که شماها شاید آن را هم ندانید. اروند دو جریان دارد: یک جریان از طرف شمال به جنوب است که آن، جریان اصلی اروند است و رودخانهی دجله و فرات هم در همین جریان به اروند متصل میشوند و با هم به طرف خلیجفارس میروند؛ جریان دیگر، عکسِ این جریان است و آن، در مواقع مدّ دریاست. در این مواقع، آب دریا به قطر حدود دو، سه یا چهار متر از طرف دریا، یعنی از طرف جنوب، میآید به طرف شمال؛ یعنی دریا سرریز میشود در رودخانه. با این حساب، یعنی اروند دو جریان صدوهشتاد درجهیی کاملاً مخالف همدیگر دارد. بههرحال، با یک چنین وضع پیچیدهیی - آن زمان ما در جریان جزئیات کار قرار میگرفتیم و آن دلهرهها و کذا و کذا - رزمندگان اسلام توانستند به آنجا بروند و منطقهیی را فتح کنند و کار شگفتآوری را انجام دهند. این کار، کار همین دانشجوها و همین جوانان و همین نخبههایی بود که در بسیج و در سپاه بودند. آنها یک مشت جوان مؤمن بودند که در برههی بسیار حساسی آن کار را انجام دادند که اگر آن کار را نمیکردند، امروز بخشی از کشور شما هم رفته بود و حکومتی هم که در ایران بود، حکومت شکستخوردهی ضعیفِ تحقیرشدهی ذلیلی بود که ناچار بود هرچه دیگران میگویند - نه بزرگها و گردنکلفتهای دنیا، بلکه این خردهریزههای دور و اطراف حتی - تحمل کند. امروز یک کشور عزیز، قدرتمند و یک ملت سربلند و دولتی مقتدر در کشور شماست که تصمیمگیرهای دنیا ناگزیرند و اقرار میکنند که نظر جمهوری اسلامی را باید در مسائل مهم و حساس جهانی ملاحظه و رعایت کنند. این به برکت آن فداکارییی است که آن جوانها کردند؛ به یاد آن جوانها باشید.
بیانات در دیدار جمعی از نخبگان علمی ۱۳۸۳/۷/۵