1369/01/06
مسئلهای در شعر که برای من حل نشده است
شعر نیمایی، آن ضرورت را بیان میکرد و میگفت من میخواهم مطالب و مفاهیمی را که جدید است، بیان کنم؛ ولی اینها در آن قالبها نمیگنجد. بنابراین، من مجبورم که این افاعیل را کم یا زیاد کنم. یعنی به کمک کم و زیاد کردن افاعیل، هم مقصود خودم را بیان کنم و هم اصلاً دستم باز باشد و یک وقت وزن و قافیه، من را محدود نکند. بنابراین، آن درست است؛ اما این شعر سپید - که البته ما اسم آن را شعر آزاد میگذاریم، زیرا شعر سپید وزن دارد؛ یعنی همان شعر نیمایی - چه ضرورتی را ایجاب میکند که ما بکلی وزن را بشکنیم؟ شما میتوانید همین مضمون را در یک چیز موزون بیاورید.
این مسأله، برای بندهی حقیر که با شما صحبت میکنم، حل نشده است. البته سالهاست که این فکر وجود دارد و متعلق به حالا هم نیست. حدود سال ۴۰ در این فکر بودیم و روی آن، بحث و مطالعه و صحبت کردیم؛ ولی به نتیجهیی دست پیدا نکردیم. درعینحال، چون شعر و عروض نیمایی وزن دارد، آن را قبول داریم.
بیانات در دیدار شعرای مشهد ۱۳۶۹/۱/۶